شاید گزافه نباشد گفتن این جمله که این روزها ایران محور توجه هالیوود و شرکت های فیلم سازی آن است.
کد خبر: ۶۵۷۸۲۷
ایران هراسی؛ از پرده نقره ای تا قاب جادویی

تا چند سال پیش وقتی از ایران هراسی در دستگاه رسانه ای و فرهنگی غرب صحبت می شد تمام نگاه ها معطوف به هالیوود و فیلم‌های ضد ایرانی شرکت های فیلم سازی آمریکا می شد. اما این روزها دیگر این طور نیست؛ اگر نگاه کوتاه والبته با دقتی به دیگر فضاهای رسانه‌ای و فرهنگی غرب داشته باشیم خواهیم دید که دیگر ظرفیت پرده نقره ای از انواع و اقسام داستان ها و جریان سازی‌های منفی علیه ایران و اسلام پر شده است و این روزها موج جدیدی از ایران هراسی در عرصه فرهنگی به راه افتاده است که شاید بیشتر نشأت گرفته از تغییر جامعه هدف گردانندگان آن باشد؛ در سال های اخیر با وجود این که ساخت فیلم هایی با هدف ایران هراسی هنوز مثل سابق در محور توجه هالیوود است و جا پایش محکم و محکم تر می شود اما پایش به قاب جادویی تلویزیون نیز باز شده است.

مبارزه و مقابله با ایران در طول سال های بعد از انقلاب اسلامی به شکل و شمایل مختلف بروز و ظهور یافته است؛ از عرصه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بگیرید تا حوزه های فرهنگی و هنری... اما نکته مهم و نگران کننده این است که این مقابله و هجوم در عرصه فرهنگی به حدی باقدرت و تاحدودی تاثیرگذار بوده است که هرروز سردمداران دستگاه فرهنگی و تبلیغاتی غرب را بیشتر به پیروزی در این عرصه امیدوار می کند، چرا که توانمندی ها و امکانات و گستره تاثیرگذاری رسانه ای شان باعث شده تا جنگی تمام عیار و درمواردی یک طرفه را در این عرصه آغاز کنند. سال هاست که دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای آمریکا و در راس آن شرکت های فیلم سازی هالیوود با ساخت انواع و اقسام فیلم ها ایران را آن طور که خود خواسته و در راستای اهداف بلند مدت شان بوده، نشان داده اند. به تصویر کشیدن مسلمانان و ایرانی ها در قالب تروریست و مبارزات آمریکا علیه آن ها و البته ترویج نگاه قیم مآبانه آمریکا یکی از اولویت های همیشگی سیاست رسانه ای غرب بوده است.

ایران؛ محور این روزهای هالیوود

برای این که نگاه دقیق تری به آغاز موج جدید ایران هراسی در عرصه فرهنگی و تبلیغاتی غرب داشته باشیم، بد نیست ابتدا به بررسی این حقیقت بپردازیم که موضوع ایران محور این روزهای هالیوود است. 25 فوریه 2012 را به خاطر بیاورید؛ روزی که در کمال تعجب و با وجود رقبایی به مراتب قوی تر و مستحق تر، اسکار بهترین فیلم به «آرگو»ی ضدایرانی داده شد آن هم توسط همسر رئیس جمهور آمریکا تا اولاً ادعای سیاسی بودن اسکار را قوت ببخشد و ثانیاً این حقیقت را اثبات کند که نگاه و تمرکز این روزهای هالیوود و شرکت های فیلم سازی اش متوجه ایران است؛ چه در عرصه سینما و چه در عرصه رسانه های دیگری همچون تلویزیون و ساخت سریال هایی که بخش زیادی از تلویزیون های آمریکا را با حمایت شرکت های فیلم سازی هالیوودی تحت پوشش قرار داده است. تجربه اسکار و اعطای جوایز آن در برهه های مختلف به فیلم هایی با مضامین سیاسی نشان داده است که هالیوود به هیچ وجه نسبت به مسائلی که در جهان سیاست رخ می دهد و یک سر آن به منافع آمریکا ختم می شود بی تفاوت نیست؛ مثالی می زنم تا موضوع ملموس تر شود؛ شرایط ملتهب سیاسی عراق در سال 2010 و حضور نظامیان آمریکایی در این کشور و به تبع آن تشدید بی ثباتی امنیتی در عراق را به خاطر بیاورید. به نظر شما واکنش اسکار 2010 به این شرایط چه بود؟ اسکار در این دوره بیشتر جوایز خود را به فیلم «مهلکه» ساخته کاترین بیگلو می دهد تا نشان دهد که مسئله عراق جزو مهم ترین چالش های سیاسی آمریکا و غرب در جهان است؛ فیلم «مهلکه» درباره چند سرباز آمریکایی است که در خاک عراق مأمور خنثی کردن بمب های جاده ای هستند. این نمونه ها را بگذارید کنار این اظهارنظر اوباما رئیس جمهور آمریکا که همین چند وقت پیش در بازدید از استودیوی پویا نمایی سازی دریم ورکز با تمجید از هالیوود، تاکید کرد که هالیوود ابزار کلیدی دیپلماتیک آمریکاست و این صنعت، آمریکا را به قدرتی جهانی بدل کرده است.

بنابراین شاید گزافه نباشد گفتن این جمله که این روزها ایران محور توجه هالیوود وشرکت های فیلم سازی آن است. حال با این توضیحات در ادامه به بررسی برخی سریال هایی که آغازگر موج جدید ایران هراسی بوده اند می پردازیم که برای تاثیرگذاری دلخواه روی افکار عمومی و دروغ پردازی های مشخص علیه ایران میهمان قاب جادویی تلویزیون های جهان شده است.

پیام «هوملند»؛ ایرانیان مخل امنیت!

سریال آمریکایی «Homeland» یا میهن که البته از آن با عنوان «سرزمین مادری» یاد می شود از 2 اکتبر 2011 از شبکه Showtime آمریکا در حال پخش است که البته شبکه Fox 21 حامی اصلی آن است. این سریال براساس داستان سریالی عبری با نام "Prisoners of War" ساخته شده است و تاکنون در 3 فصل 12 قسمتی روی آنتن رفته است و آن طور که گفته می شود فصل چهارم آن نیز قرار است با محوریت مذاکرات هسته ای ایران ساخته شود.

داستان اصلی سریال هوملند درباره یکی از نیروهای ویژه ارتش آمریکاست (نیکلاس برودی) که ظاهرا هشت سال قبل از آغاز داستان در عراق ربوده شده است و از سرنوشت وی هیچ اطلاعی در دست نیست. او که هشت سال پیش مرگش اعلام شده بود ناگهان طی عملیات ارتش آمریکا در خاک عراق به صورت اتفاقی پیدا می شود؛ مردی مسلمان با محاسن بلند که چندین سال از فرهنگ آمریکا دور بوده است و تلاش می شود که وی دور از تمدن نشان داده شود. پس از مدتی مشخص می شود او در این هشت سال اسیر نیروهای القاعده بوده است. مردم آمریکا با خوشحالی از او استقبال می کنند؛ به طوری که رئیس جمهور هم این بازگشت را به وی خوش آمد می گوید. اما پس از مدتی یکی از مأموران سیا به او شک می کند و در مسیر داستان مشخص می شود که وی در این هشت سال اسارت، با شست وشوی مغزی به یک نیروی القاعده تبدیل شده است و قصد دارد عملیات های تروریستی درخاک آمریکا انجام دهد. داستان های فرعی متعددی در راستای ماجرای اصلی این سریال وجود دارد که البته در آن به کشورهایی که مقابله با آن جزو سیاست های آمریکا است نیز اشاره شده به ویژه ایران که از آن با عنوان هایی نظیر حامی تروریسم و به دور از تمدن نام برده می شود.

هوملند سریالی است که در آن ماموران ایرانی متهم به کشتار مردم و اخلال در امنیت آمریکا و نفوذ در سرویس های امنیتی این کشور می شوند. نکته قابل توجه در این سریال، این است که فصل های ابتدایی آن درباره عراق و مبارزه ماموران آمریکایی با القاعده است اما به ناگاه در فصل سوم که در سال 2013 روی آنتن رفت، روند سریال بدون طرح قبلی به سمت کشورمان تغییر مسیر می دهد. این اتفاق به طرز عجیبی با دور تازه فعالیت دیپلماتیک کشورمان در زمینه هسته ای تقارن داشت، آن هم در شرایطی که گروه دیپلماسی ما اذهان مردم جهان را علیه تحریم و اعمال فشار بر کشورمان آماده کرده است در این بین القای وجود دشمن به افکار عمومی آن هم از طریق رسانه و ابزارهای تبلیغاتی، همیشه گزینه مناسبی برای سیاسیون آمریکایی بوده است.

در فصل سوم این سریال یک ایرانی به نام مجید جوادی به عنوان تروریستی که از عوامل اصلی حمله به سازمان جاسوسی آمریکاست معرفی می شود و جالب اینجاست که این شخصیت قصد دارد با نام ناصر حجازی کار خود (عملیات تروریستی) را انجام دهد. فصل دوم سریال که محور آن القاعده است با یک انفجار عظیم، مقر سیا را منهدم شده نشان می دهد و ناگهان در فصل سه این اقدام را از سوی ایران در تلافی حمله اسرائیل به تاسیسات هسته ای ایران عنوان می کند! فرمانده عملیات سیا در این روند تمام تلاش خود را برای ردیابی عوامل نفوذی ایرانی و همین طور پیدا کردن راه های نقل و انتقال پول های مورد نیاز برای عملیات ایران داخل خاک آمریکا و به دست آوردن جزئیاتی از پروژه های هسته ای ایران انجام می دهد. در واقع در این فصل تولیدکنندگان و حامیان آن، خطر ایران و مأموران امنیتی اش را بسیار برجسته تر از القاعده به نمایش در می آورند.

در قسمت هشتم از این سریال که با هدف ایجاد اسلام هراسی و ایران هراسی ساخته شده، سیا به کمک عوامل ایرانی اش پروژه تغییر رژیم در ایران را کلید می زند و ماموران سیا این عملیات را هدایت می کنند. قسمت یازدهم این سریال نیز کاملا به ایران اختصاص دارد و دروغ پردازی هایی علیه کشورمان می شود تا نگاه مردم آمریکا و سایر کشورهای تحت تاثیر فضای تبلیغاتی آمریکا را مطابق میل و سلیقه خود شکل دهد. در این قسمت که با ورود نیروهای جاسوسی آمریکا به تهران پیگیری می شود، در دو بخش تصویر رهبر معظم انقلاب در مکانی که از آن به عنوان مقر نیروهای سپاه یاد می شود، به نمایش درآمده است.

نکته جالب دیگر درباره سریال هوملند، علاقه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به این سریال است، او در گفت و گویی که با واشنگتن پست داشته است سریال مورد علاقه خود را همین سریال هوملند اعلام کرده است. با این اوصاف بعید است سیستمی که وظیفه دارد بازوی فرهنگی، اقتصادی و دیپلماتیک دولت آمریکا باشد صرفاً برحسب تصادف و برای سرگرمی اثری را با این همه نشانه مشخص تولید کند.

غنی سازی هسته ای و سریال «حیوانات سیاسی »

«Political Animals» یا «حیوانات سیاسی» یکی دیگر از فعالیت های اخیر شرکت های هالیوودی در عرصه تولید سریال های تلویزیونی ضد ایرانی است. حیوانات سیاسی که یک مینی سریال تولید شبکه USA است به طور مستقیم ایران را سوژه داستان خود قرار داده، و از نماد و موضوعات مهم سیاسی در ایران سوژه ای برای سوءاستفاده و پیشبرد اهداف خود ساخته است. این سریال در آغاز مسئله تعلیق غنی سازی توسط تهران و بازداشت 3 جاسوس آمریکایی (اشاره به بازداشت 3 جاسوسی که چندسال پیش با عنوان کوهنورد به ایران آمده بودند) در ایران را دنبال کرد و روال داستان را آن طور که خود خواسته بود و برای هدایت افکار عمومی و مخاطبان خود می پسندید پیش برد.

داستان این سریال درباره زنی به نام «الین باریش» است که در گذشته زن رئیس جمهور آمریکا و فرماندار سابق ایالت ایلینویز بوده و اکنون وزیر خارجه آمریکاست. در این سریال ماجرای بازداشت سه جاسوس آمریکایی که تحت عنوان روزنامه نگار در هتلی در تهران مستقر هستند مطرح می شود.

در این سریال رئیس جمهور ایران (با نام «حَکم») فردی معرفی می شود که دنبال مذاکره با آمریکاست و از موضوع بازداشت این 3 جاسوس آمریکایی استفاده می کند تا بتواند با آمریکا وارد مذاکره شود. داستان نیز طوری پیش می رود که نشان دهد آمریکایی ها بر خلاف میل باطنی، پای میز مذاکره می نشینند و درباره فعالیت هسته ای ایران مذاکره می کنند. در بخشی از این سریال وزیر خارجه آمریکا پیشنهاد می دهد تا رئیس جمهور آمریکا هیئت دیپلماتیکی را به عمان (حافظ منافع ایران در آمریکا) ببرد و با ایران وارد مذاکره شود.رئیس جمهور آمریکا با این مسئله مخالفت و اعلام می کند هدف از این ماجرا توافق بر سر برنامه هسته ای ایران است و اگرچه نمی خواسته است اینگونه به این هدف برسد اما چاره ای ندارد و باید آن را انجام دهد.

در ادامه سریال «حیوانات سیاسی» نیز داستان طوری پیش می رود که ایران و آمریکا پای میز مذاکره می نشینند؛ رئیس جمهور اسبق آمریکا به نمایندگی از دولت این کشور با رئیس جمهور ایران در ترکیه ملاقات می کند. رئیس جمهور ایران نیز که در این سریال فردی ویلچری نمایش داده شده است در مذاکره حاضر می شود و جالب اینجاست که فردی با لباس فرم سپاه ویلچر او را می آورد و به نوعی با این تصویر می خواهند این را القا کنند که رئیس جمهور ایران از سپاه تاثیر می گیرد. البته داستان سریال طوری پیش می رود که در پایان مذاکره کنندگان آمریکایی، رئیس جمهور ایران را تسلیم خواسته های خود می کنند.

البته درباره این سریال موارد و جنجال های دیگری هم مطرح شد، از جمله این که برخی رسانه های داخلی مدعی شدند رئیس جمهور ایران در این سریال «حاکام» (HAQAM ) نام دارد که به نظر می رسد مخفف انگلیسی حاج قاسم است

( Haj Qasem ) و اشاره ای دارد به حاج قاسم سلیمانی...

سریال «NCIS» و بازهم تروریستی نشان دادن چهره ایران

«سرویس تحقیقات جنایی نیروی دریایی ایالات متحده» که با نام اصلی( NCIS (Naval Criminal Investigative Service از سال 2003 میلادی آنتن شبکه تلویزیونی آمریکایی CBS را اشغال و مخاطبان بسیاری را هم به خود جذب کرده، از دیگر سریال هایی است که در فصل های مختلف برای تقویت فضای ایران هراسی تلاش کرده است؛ سریالی که به عنوان یکی از پر بیننده ترین سریال های آمریکایی در گونه «ژانر» جنایی بوده است.این سریال به عنوان مجموعه ای که تمامی مراحل ساخت و پخش آن توسط شبکه CBS آمریکا انجام گرفته و در حال حاضر فصل یازدهم آن از این شبکه پخش می شود، تاکنون موفق به دریافت جایزه های مختلفی شده است و سه بار نامزد دریافت جایزه امی شده است که این خود گویای تاثیرگذاری این سریال در جذب مخاطب است. سریال NCIS تاکنون بیش از 20 میلیون بیننده در داخل آمریکا داشته و توسط 41 کشور نیز پخش شده است به گونه ای که طبق نظرسنجی ها یکی از پر مخاطب ترین و محبوب ترین سریال ها در این 41 کشور بوده است. از این رو این سریال را می توان به عنوان یک سریال تأثیرگذار در نظر گرفت که از توانایی ایجاد عقیده و تبیین رویکرد برای مردم بیش از 41 کشور جهان برخوردار بوده و افکار و عقاید آن ها را با ضریب نفوذ خود تحت الشعاع قرار داده است. عمق نفوذ این سریال در جوامع غربی به نحوی بوده است که اکنون بعد از گذشت بیش از ده سال از شروع پخش آن، نسخه های فرعی متعددی از این سریال توسط شبکه های مختلف ساخته و عرضه شده است که معروف ترین آنها سریال NCIS: Los Angeles است.

داستان سریال تلویزیونی NCIS، درباره گروهی متخصص و حرفه ای از نمایندگان ویژه است که بازجویی ها و پژوهش های جنایی را در درون نیروی دریایی ایالات متحده و سازمان های وابسته به تفنگداران دریایی ایالات متحده مدیریت می کنند.

مشرق درباره این سریال نوشته است: این سریال نیز همانند بسیاری دیگر از سریال های آمریکایی یک قهرمان اصلی دارد که دیگر شخصیت های سریال حول این شخصیت شکل گرفته اند و به نمایش گذاشته می شوند. مأمور ویژه «گیبز» شخصی خونسرد و آرام است که گذشته مرموز و مبهمی دارد. مردی که با تدبیر تصویر شده است و سرپرستی گروه NCIS را به عهده دارد.

قسمت دوازدهم از فصل دهم این سریال که اوایل سال 2013 به روی آنتن رفت مانند بسیاری دیگر از قسمت های آن دارای عنوانی عبری است؛ این قسمت شیوا (Shiva) نام دارد. در خط داستانی این قسمت شاهد آن هستیم که رئیس سازمان اطلاعاتی اسرائیل به شکل مشکوکی به قتل می رسد؛ قتلی که شواهد آن را به شخصی به نام آرش کاظمی که فردی ایرانی است ربط می دهد. به این ترتیب در قسمت دوازدهم از فصل دهم این سریال شخصیت «زیوا دیوید» که جاسوس سرویس اطلاعاتی اسرائیل «موساد» و دختر رئیس موساد است از یک سو به دنبال گرفتن انتقام از ایرانی ها به عنوان عامل به قتل رسیدن پدرش است و از سوی دیگر عزادار از دست دادن خانواده اش...

در سری مجموعه NCIS همواره مسلمانان به شکل عام و ایرانیان به شکل خاص مورد اتهام قرار می گیرند این اتهامات گاهی شکل و بوی انفرادی به خود می گیرد به گونه ای که گروهی از مسلمانان مسئول حمله تروریستی معرفی می شوند و گاه این اتهامات معطوف به یک دولت یا سازمان اسلامی و حتی ایران می شود.

این گونه است که سریال NCIS تلاش می کند با دروغ پردازی درباره اسلام و تروریستی بودن آن در جهان پیام این دین الهی را که مبارزه با استکبار و حمایت از مظلومان جهان است زیر سؤال ببرد و این گونه به افکار عمومی جهان القا کند که بیداد خواهی ایرانیان در جهان بر ضد استعمارگری و جنایات اسرائیل یک حرکت ظالمانه و تروریستی است.

همسو با این سیاست ها اگر چه پیش از این در فصل چهارم از سریال NCIS: Los Angeles شاهد مطرح شدن این قبیل اتهامات درباره غیر صلح آمیز بودن و مشکوک بودن برنامه های هسته ای ایران بوده ایم اما با این همه در فصل یازدهم از سریال NCIS و در قسمت اول آن که سال2013 از شبکه CBS آمریکا پخش شده، شاهد تکرار اتهامات دروغین به ایران و نشان دادن تصویری مخدوش از ایران اسلامی هستیم. با این همه تلاش سریال NCIS و به طور کل رسانه های غربی تنها محدود به معرفی ایران به عنوان یک خطر هسته ای و عامل تروریسم برای جهان نمی شود، بلکه این رسانه ها در کنار این جوسازی ها تلاش می کنند تصویری عقب افتاده از ایران به نمایش بگذارند.

در قسمت اول از فصل یازدهم سریال NCIS قهرمان اصلی داستان یعنی سرهنگ گیبز مأموریت می یابد در پوشش مأمور DOD برای پیگیری قتل افسری جوان که در ایران ماموریت داشته است و اکنون بعد از به قتل رسیدن، سر جداشده وی برای آمریکا فرستاده شده است، به ایران سفر کند. در این میان فارغ از داستان پردازی تکراری درباره متهم ساختن ایران به موضوعات هسته ای و تروریسم، نکته حائز اهمیت تصویری است که این رسانه ها از ایران نشان می دهند؛ تصویری که نشان دهنده دو موضوع اساسی در تفکر رسانه های آمریکاست: نخست آن که رسانه های آمریکا به دیده وحشت به پیشرفت های روزافزون ایران می نگرند و برای فرار از وحشت خود و همچنین اغوای مخاطب غربی اقدام به نمایش تصویری مخدوش از ایران می کنند و دوم آن که این رسانه ها می کوشند با عقب مانده نشان دادن ایران اسلامی این ترس را در مخاطب خود ایجاد کنند که حتی اگر از طرف ایران و مقامات ایرانی مطرح شود که ایران به دنبال انرژی صلح آمیز هسته ای است، این شک در دل مخاطب به وجود آید که آیا با این سطح عقب افتادگی و ناامنی در ایران می شود به این کشور اعتماد کرد که به فناوری هسته ای دست پیدا کند؟

CHAOS و ابراز ضعف در برابر محور مقاومت

سریال آمریکایی آشوب یا «CHAOS» که از شبکه سی بی اس پخش شده است ، یکی دیگر از سریال هایی است که بازهم در محتوا و داستان خود با دروغ پردازی سعی دارد تفکرات مورد توجه غرب درباره ایران را القا کند. در بخشی از داستان این سریال به رهبرکبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) و حزب ا... لبنان پرداخته می شود و توهین و دروغ پردازی به حدی می رسد که در جایگاهی از آن ها یاد می شود که به عنوان مروجان و عاملان تروریسم شناخته شوند.

سریال CHAOS، مخفف Clandestine Homeland Administration and Oversight Services یا خدمات سری مدیریت و نظارت ملی است که داستان قسمت هفتم آن با توهین ها و دروغ پردازی های فراوانی درباره ایران همراه است.این قسمت از سریال ابتدا با پخش یک مکالمه ضبط شده و بردن نام امام خمینی (ره) و القای حضور مأمور حزب ا... در کشور فرانسه شروع می شود. در ادامه گروه ویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا برخلاف تمایلات بوروکرات ها به فرانسه سفر می کند. در اینجا نقش تمسخرآمیزی برای سازمان امنیت فرانسه در نظر گرفته می شود و تا آنجا که ممکن است با بیچاره جلوه دادن آنها سعی در بهتر جلوه دادن آمریکایی ها و تغذیه حس خود برتر بینی آنها می شود.

قهرمانان آمریکایی این داستان به گونه ای معرفی می شوند که گویا با عشق به وطن و در نهایت مشکلات توانایی های ویژه ای را به منصه ظهور می رسانند و با وجود مشکلات اقدام به انهدام دشمن می کنند. در طرف مقابل مبارزان حزب ا... افرادی ترسو و ضعیف معرفی می شوند که با وجود برخوردار بودن از موقعیت بهتر راهبردی به سادگی در مقابل مأموران سازمان CIA تسلیم و نابود می شوند.

این درحالی است که در واقعیت این جریان کاملا برعکس است و با وجود اختصاص بودجه های سرسام آور میلیارد دلاری به سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده این مجموعه تا کنون نتوانسته است خللی در فعالیت های گسترده اقتصادی، سیاسی و امنیتی حزب ا... لبنان وارد کند.

نکته جالب دیگر این است که درحالی آمریکا در این سریال، سرویس های اطلاعاتی خود را به عنوان اسطوره معرفی می کند که در رویارویی اطلاعاتی آنها با دستگاه اطلاعاتی ایران، در عالم واقع شاهد شکست های پیاپی آمریکا و موفقیت های روزافزون دستگاه اطلاعاتی کشورمان بوده ایم.

در جریان عملیات تعقیب و گریز که در این سریال به نمایش در می آید شاهد ضعف اجرایی فرانسوی ها و اذعان مأمور فرانسوی به برتری آمریکایی ها هستیم تا جایی که مأموران امنیتی فرانسه در انفجار یک بمب پالس الکتریکی مرتکب اشتباه می شوند و به علت خاموشی کلی ساختمانی که مأمور حزب ا... در آن حضور دارد عقب نشینی می کنند. سپس گروه کوچک آمریکایی وارد عمل می شوند و با توانایی ظاهرا خارق العاده خود مأمور حزب ا... را به قتل می رسانند.

در بخش دیگری از این سریال شاهد دیالوگی بین آمریکایی ها هستیم درباره این که مأمور حزب ا... همرزمش را فدا کرده و خود فرار کرده است. در مقابل آمریکایی های ظاهرا فداکار همکار خود را به هیچ وجه تنها نمی گذارند. اما نگاهی به واقعیات و اخبار چند دهه گذشته بیانگر واقعیتی دیگر است.

با وجود ارزیابی متوسط و بیننده نسبتا کم این سریال، اصرار برای پخش قسمت های مختلف آن توسط شبکه CBS نشان دهنده استیصال و ضعف اجرایی دستگاه دیپلماسی چند رسانه ای ایالات متحده در تولید برنامه هایی برای ترمیم وجهه ضعیف شده آمریکاست.

سریال آشوب بخشی از تلاش اخیر حکومت آمریکا برای ترمیم وجهه این نظام است که امروز در بعد امنیتی و اطلاعاتی با سریال هایی مانند 24، Event، Chuck، Chaos، Corporate Affairs، Burn Notice، NCIS و ... دنبال می شود. فرمول یکی است و متناسب با اهداف امپریالیسم، القای برتری و توانایی پوشالی آمریکا مد نظر است.

آمریکا تسخیر قلب ها و افکار انسان ها را به عنوان هدف اصلی اجرایی خود قرار داده و از همین رو غرور و خود برتربینی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی و سیاست عمومی آمریکا در اذهان آمریکاییان تزریق شده است و با استفاده از ابزار چند رسانه ای این برتری تصنعی به دیگر ملل نیز تزریق می شود. به همین دلیل است که بخش عمده ای از تولیدات تصویری هالیوود به افسانه پروری از رشادت های قهرمانان خیالی آمریکایی می پردازد و دشمنان آمریکا را نیز با دروغ پردازی ها و القای تفکرات غلط، ضعیف و شکست خورده نشان می دهد. (مشرق)

وحید تفریحی/ ویژه نامه نوروزی خراسان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها