در باره فیلم ما خانه نیستیم

سرگردان میان طنز و جدی

فیلم «ما خانه نیستیم» را می‌توان در امتداد رویکرد کمدی‌سازی شاهد احمدلو در سینما و تلویزیون دانست؛ فیلمی که از حیث فضاسازی و شخصیت‌پردازی سنخیت زیادی با آن دارد.
کد خبر: ۵۴۰۰۵۹
سرگردان میان طنز و جدی

ما خانه نیستیم که چند روز پیش از شبکه تهران به نمایش در آمد مثل آثار قبلی احمدلو موقعیت کمیک خود را در خانواده‌ای جنوب شهری پی می‌گیرد که نوروز عبدی (علیرضا خمسه) طی یک معامله‌ای مغازه باتری‌سازی خود را از دست داده و در واقع دچار مال‌باختگی می‌شود و به همین دلیل سعی می‌کند شرایطی فراهم کند که در ایام عید در خانه نباشند تا اقوام و بستگان به خانه آنها نیایند، اما ورود یک گروه فیلمسازی به خانه آنها و انتخاب آنجا به عنوان لوکیشن اصلی نوروز و همسرش آفتاب (فاطمه گودرزی) را وارد مسیری دیگری کرده و از این طریق در واقع مشکل مالی آنها حل می‌شود.

فیلم قصه پر فراز و نشیبی ندارد و بدون هیچ‌گونه التهاب درونی یا کنش‌مندی خاصی در شخصیت‌ها به پایان می‌رسد؛ پایانی که چندان جذاب و تاثیرگذار نیست.

این در حالی است که ورود گروه فیلمبرداری به این خانه می‌توانست فضای خوبی برای تمهیدات دراماتیک برای خلق موقعیت‌های طنز جذاب‌تری باشد در حالی که درونمایه اصلی قصه بین کمدی و جدی در نوسان بوده و فیلم ساختار منسجم و هویت‌مندی ندارد به همین دلیل چندان نمی‌توان به سویه طنازانه قصه و کمدینی مثل علیرضا خمسه دل بست.

احمدلو در ما خانه نیستیم از تمهید فیلم در فیلم برای روایت قصه‌اش استفاده می‌کند که تا حد زیادی فضای فانتزی ـ کمدی داستانش را به مرز روایتی رئالیستی نزدیک می‌کند و این دوگانگی یکدستی ساختارروایی اثرش را مخدوش می‌کند.

حضور او به عنوان بازیگر و حتی نام واقعی‌اش به عنوان کارگردان در دل قصه شاید جذابیت‌هایی برای مخاطب داشته باشد، اما نسبت منطقی با هویت قصه برقرار نکرده و متناقض به نظر می‌رسد. در واقع حضور گروه فیلمسازی با بازی و نام اصلی کارگردان به نوعی به نمایش گذاشتن پشت صحنه فیلم در مقابل دوربین و در دل قصه است.

از این طریق مخاطب در عین دنبال‌کردن قصه با فرآیند تولید یک فیلم و دردسرهای آن نیز آشنا می‌شود، اما داستان تا حدودی از خط اصلی خود خارج شده و انسجام و یگانگی خود را از دست می‌دهد.

ما خانه نیستیم از ظرفیت نمایشی خوبی برای شکل‌گیری یک کمدی موقعیت برخوردار است؛ اما بخوبی از این ظرفیت‌ها استفاده نکرده و دچار بی‌هویتی می‌شود.

این‌که کسی به خانه نوروز نیاید، می‌توانست دستمایه خلق موقعیت‌های جذابی باشد که قطعا از حضور گروه فیلمبرداری درمنزل نوروز ایده خلاقانه‌تری بود. مثلا تمهیدات مختلف که نوروز و خانواده‌اش می‌توانستند برای فرار‌ از میزبانی و نیامدن مهمان به خانه‌شان داشته باشند، کشش و تعلیق داستان را بیشتر و عمیق‌تر می‌کرد و هم می‌توانست زمینه‌ساز موقعیت‌های طنز متعددی در درون قصه شود که هرکدام بخشی از بار کمیک قصه را بر دوش بکشد حتی حضور گروه فیلمبرداری در خانه نوروز می‌توانست زمینه‌ساز موقعیت‌های کمدی جذاب‌تری در قصه شود که احمدلو از هیچ‌کدام از این ایده‌ها استفاده نمی‌کند و در نتیجه فیلم از حیث کمدی و البته درام خیلی تخت و یکدست شده و فراز و نشیب خاصی ندارد. به همین دلیل مثلا ریتم قصه به‌رغم کمدی‌بودن کند به نظر می‌رسد و گاهی خسته‌کننده و کسالت‌بار می‌شود.

این یکنواختی حتی در جنس بازی‌ها نیز امتداد می‌یابد و ما آن خمسه همیشگی را نمی‌بینیم که بدون شک این به ساختار خود قصه برمی‌گردد که چندان امکان خلاقیت‌های فردی و طنازی‌های شخصی را به بازیگر نمی‌دهد و حتی در بسیاری از موقعیت‌های داستانی خمسه چهره‌ای عبوس دارد.

با این حال ما خانه نیستیم آنقدر هم خالی از جذابیت نبوده و شاید حضور همین بازیگران کهنه کار مثل خمسه و گودرزی تا حد زیادی به سرگرم‌کننده بودن آن کمک می‌کند.

‌یکی از جذابیت‌های آثاری از این دست قطعا به موقعیت اجتماعی قصه و شخصیت‌های آن برمی‌گردد. همان‌طور که زندگی در طبقات محروم جامعه واجد بار تراژدیک است، قابلیت کمیک هم داشته و به واسطه آشنایی و ملموس بودن این‌گونه از زندگی‌ها از قدرت انطباق و سازگاری بیشتری با مخاطبان برخوردار بوده و می‌تواند طیف‌های بیشتری از مردم را جذب خود کند، منتها فضاسازی و اساسا ساختار فیلم ما خانه نیستیم بشدت به سریال‌های طنز تلویزیونی شباهت دارد که بی‌تردید سابقه کارگردان در تولید چنین مجموعه‌هایی در تاثیرپذیری از آنها در این فیلم نقش مهمی داشته است.

این در حالی است که تله‌فیلم، موقعیت مناسبی است تا جنس دیگری از طنز به نمایش گذاشته شود؛ طنزهایی که در سینما و سریال‌های کمدی تلویزیون تجربه نشده است.

سید رضا صائمی - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها