وقتی برخی پلتفرم‌های داخلی مرثیه‌خوان سربازان رژیم‌صهیونیستی می‌شوند

ستون پنجم‌ جنگ فرهنگی

بیشتر از ۳۰۰ پلتفرم موفق به اخذ مجوز فعالیت رسمی شده‌اند. از این بین کمتر از ۱۰ پلتفرم فعال زبانزد و بعضی از این معدودها در حوزه پخش فیلم و سریال تا حدی سرشان شلوغ است. حالا در نظر بگیرید که همه‌ باقیمانده‌های دارای مجوز شب و روز در تکاپوی جلب سرمایه و فعال‌شدن هستند.
بیشتر از ۳۰۰ پلتفرم موفق به اخذ مجوز فعالیت رسمی شده‌اند. از این بین کمتر از ۱۰ پلتفرم فعال زبانزد و بعضی از این معدودها در حوزه پخش فیلم و سریال تا حدی سرشان شلوغ است. حالا در نظر بگیرید که همه‌ باقیمانده‌های دارای مجوز شب و روز در تکاپوی جلب سرمایه و فعال‌شدن هستند.
کد خبر: ۱۴۱۴۰۴۷
نویسنده محمدتقی فهیم - منتقد سینما

در واقع در معدود پلتفرمی که در چند سال گذشته در فضای بی‌قانونی یا درست‌تر آن، نظارت پسینی، مبادرت به تولید انتشار محصولات خود کرده‌اند، غالبا آثار ضعیف، ضد هنر و فاقد اعتبار برای سازندگان‌شان بوده‌اند و به دلیل همین سازوکار غلط نظارتی و رها در میان تضاد منافع مراجع و ترک فعل برخی نهادها، آنچه بیش ازهمه نقض شده است منافع و حقوق مصرف‌کنندگان این کالاهای ظاهرا نمایشی و فرهنگی بوده است.
اشاره‌ای به یک مصداق تاریخی، در میان نمونه‌های فراوان، برای این بحث خالی از لطف نیست. چند سال قبل نگارنده عضو شورای طرح و فیلمنامه سیمافیلم بودم که سیناپس و سناریوی سریال لیسانسه‌ها برای ساخت به شورا ارائه شد. اما به دلیل اعمال ‌نظراتی به سازندگان، مدتی متوقف ماند. آنچه مبنی بر حذف و تعدیل از سوی شورا شرط ساخت اعلام شد هیچ لطمه‌ای به قصه‌، محتوا و جنبه‌های دراماتیک و طنز و هزل آن وارد نمی‌کرد که برعکس به خاطر پیرایش جملات و زدودن اشاره‌های جنسی و بعضا گرایش مبتذل آن، باعث شسته‌رفته‌شدن و افزایش سطح هنری- فرهنگی کار و به تبعیت آن اعتبار فکری و اندیشه‌ای لیسانسه‌ها برای سروش صحت می‌شد که بعدا با ساخت و پخش آن اتفاق لازم افتاد، حالا درنظر بگیرید که اگر همان فیلمنامه اول بدون نظارت مبتنی بر گفت‌وگوی فیمابین ساخته می‌شد، بی‌تردید نه‌تنها اعتباری برای سازندگانش نبود که برعکس، نام آنان را در صف آثار شانه تخم‌مرغی وقت ثبت می‌کرد، کما این که سریال جدید سروش صحت که از سوی یکی از پلتفرم‌ها درحال پخش است، علاوه براین که به درجات او چیزی نمی‌افزاید، برعکس چند رتبه جایگاه او را در سریال‌سازی و حتی کارنامه خودش کاهش می‌دهد.
تشکیک‌‌کنندگان کنونی در قانون شورای عالی انقلاب فرهنگی که نظارت بر تولید در فضای مجازی را با تفاهم ارشاد بر‌عهده ساترا گذاشته است، بی‌تردید از منشا و با امیال مختلفی اعلام موضع می‌کنند. البته در این تقابل و حمله‌ها، وجود برخی افراد و رسانه‌ها که از روی خیرخواهی و من‌باب وظیفه و رسالت خود وارد نقد دانش‌محور و بررسی جایگاه قانونی ساترا شده و می‌شوند، کاملا پذیرفتنی هستند، ولی آنچه در چند روز گذشته شاهد آن هستیم، غالبا جنجال‌ها از موضع غیرکارشناسی و نیت ضد بهبود‌بخشی به اوضاع، صورت گرفته است تا حدی که نوع ورود به قضیه فریاد می‌زند: «زنده‌باد آنارشیسم فرهنگی».
اگر منتقدان فرهنگی ساترا در عرصه رسانه‌های کشور را جدا کنیم، دو جریان دیگری که بعضا بی‌اطلاع از مفاد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، علم مخالفت و شلوغ‌بازی را برافراشته‌اند، ذینفعان سیاسی و مالی در فضای بی‌قانونی دو سال گذشته هستند. مثلا جریانی که در دل خانه سینما وارد صحنه شده به‌رغم تقابل‌های تا حد نفی مدیریت جدید سینمایی، حالا در مقام دایه مهربان‌تر از مادر، به ظاهر برای وزارت ارشاد دلسوزی به خرج می‌دهد و به جای پذیرش تفاهم صورت‌گرفته و تحلیل حمایتی در راستای استیفای حقوق صنفی ناشی از وحدت مدیریت کلان، تلاش به ایجاد تفرقه و گل‌آلودکردن فضا برای تشدید تقابل و رودررویی ارشاد و صدا و سیما را پیشه ساخته است. جالب این که جناح غالب حاکم بر خانه سینما، چنان بی‌رحمانه خانواده سینما را فراموشکار می‌داند که بدون نقد عملکرد خود در زمینه بی‌توجهی به مطالبات صنفی اعضا در چند سال گذشته، حالا برای عملیات شبه‌سیاسی و رضایت صاحبان دم و دستگاه و سرمایه، دست به قلم بیانیه‌نویسی برده و واویلای بیکاری سر داده‌اند.
اما گروه دیگر مخالف قانونمندشدن تولید در فضای مجازی تکلیف‌شان روشن‌تر است. اینان که عموما در بطن و متن پلتفرم‌ها لانه کرده و اغلب متولی نشر محتویات نازل و سطحی هم هستند، به واقع باید نگران وجود نهاد ناظر باشند، چرا که بیشترین سود را در دو سال گذشته از بی‌قانونی برده‌اند تا حدی که حالا دارای سرمایه کلان و بادآورده‌ای شده‌اند که برای حفاظتش، نیروهای مختلف رسانه‌ای تبلیغاتی متعدد را به کار گرفته‌اند. در حالی این جریان به تکاپو افتاده و برای بقا دست به دامن سیاسی‌کاران صنفی شده که اتفاقا در محیط امن قانونمندی و نظارت اصولی همه در شرایطی بهینه قرار خواهند گرفت، کما این که از قدیم گفته و در عرصه تجربه هم ثابت شده است که وجود قانون بد، بهتر از بی‌قانونی است. در بی‌قانونی و عدم نظارت، اصلی‌ترین رکن هنر یعنی مصرف‌کنندگان مغبون واقع می‌شوند در عین این که شرایط بی‌قانونی، سم مهلکی است که هنرمندان اصیل و خالقان آثار فرهنگی مسموم آن هستند. وجود دستگاه نظارتی، در صورت عدول از سلیقه شخصی افراد، بی‌تردید هنرمندان و تولیدکنندگان باشخصیت را امیدوارتر از گذشته بی‌قانونی می‌کند، کما این که در اخبار چند روز گذشته خواندیم که چند سریال‌ساز معتبر و امتحان پس‌داده در زمینه ارائه آثار جذاب مجوز ساخت خود را از ساترا دریافت کرده و مشغول کار شدند، پس آنهایی تن‌شان باید از قانون بلرزد که همواره در شرایط هرج و مرج ابراز وجود کرده و بار خود را بسته‌اند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها