پاداش‌هایی که به پرتاب‌های بلند نمی‌رسند
گفت‌وگو با مهدی اولاد دارنده طلای پارالمپیک و دو عنوان قهرمانی جهان

پاداش‌هایی که به پرتاب‌های بلند نمی‌رسند

گفت‌وگو با دانيال شه‌ بخش، دارنده تک مدال تاریخی بوکس ایران در جهان‌

باید به ورزش پناه ببریم

بادهای شدید. پدیده جوی مانسون و بارش‌های موسمی. دریغ که پُر شدن بندها و هوتک‌ها جای آن‌که سبب شادمانی‌ سیستان و بلوچستان باشد، چشم مردمان خسته‌اش را پرآب کرده‌ و این بار سیل، بر زخم‌های پیکر رنجور سرزمین رستم دستان، نمک پاشیده‌ است... درست وسط داستان طغیان‌ها و سیلاب‌ها، تیم‌ملی بوکس هم به تورنمنت بین‌المللی کویت رفت و با شش مدال به ایران بازگشت.
کد خبر: ۱۳۷۴۷۹۹
نویسنده آرزو قنبری - گروه ورزش

سال گذشته در چنین روزهایی، دانیال شه‌بخش‌ با وجود مشتی که در رینگ توکیو به پیشانی‌اش نشست، بوکسور مراکشی را شکست داد و در جمع ۱۶ بوکسور برتر ایستاد. بعد به مصاف قهرمان کوبایی جهان رفت اما بخت یارش نبود، زخم دیدار قبلی سر باز کرد. عاقبت با رأی داور، مبارزه نیمه‌تمام ماند و از یک هشتم المپیک حذف شد. ششم مرداد ۱۴۰۰، انگار که همین دو روز پیش باشد، با بغض بگوید: «آن طلسم نشکست...اما من جبران می‌کنم» و به آخر پاییز نرسیده، جبران کرده باشد؛ با آن برنز تاریخی بعد از ۸۰ سال. اولین مدال رقابت‌های قهرمانی جهان را از بلگراد به سینه بوکس ایران بچسباند. ترکیب دراماتیک سیل، مسابقه و بوکس در مرداد ماه، امروز جام‌جم را بر آن داشته که با غایب جمع بوکسورهای کشورمان در مسابقات اخیر کویت، گپی بزنیم.

چرا در تورنمنت بین‌المللی کویت حضور نداشتی؟

در وزن من یعنی ۶۰ کیلوگرم، همان وزنی که در قهرمانی جهان هم شرکت کرده بودم، رقابتی برگزار نمی‌شد و کادر فنی، ترکیبی از تیم ملی یک و دو را به این مسابقات برد. این رقابت‌ها اولین دوره‌ تورنمنت بود. بوکسورهای خوبی روی رینگ آن رفتند. خوشبختانه نفرات جوان‌تر ایران هم فرصت مبارزه پیدا کردند و نتایج خوبی گرفتند. به هر حال تیم‌ملی باید پویا باشد و از همه‌ ظرفیت‌ها استفاده شود.

از المپیک در مرداد ۱۴۰۰ تا چند ماه بعد و مسابقات قهرمانی جهان، تو مسیر خوبی را طی کردی. با گذشت یک سال از توکیو، این روزها چه می‌کنی و چشم‌اندازت برای آینده چیست؟

در حال حاضر با هماهنگی آقای استکی، سرمربی تیم ملی، با آقای نهتانی در سالن بوکس شهر خودمان تمرین می‌کنم. بعد از کسب سهمیه المپیک به من محبت داشتند و نامش شد «آکادمی بوکس دانیال شه‌بخش». امیدوارم همه از آن استفاده کنند. در مورد آینده هم دوست دارم با مدال المپیک به بوکس حرفه‌ای بروم. از همان بچگی که خودم را در بوکس شناختم، آرزوی مشت‌زنی در رینگ حرفه‌ای، ۱۲ راند آن و رسیدن به کمربندش را داشتم.

از ورزش و بچه‌های سیستان و بلوچستان بگو.

بسیاری از کودکان پشتوانه‌ای ندارند، به مدرسه نمی‌روند و خیلی زود می‌شوند کودک کار... با کم‌ترین‌ دارایی‌ها و امکانات. در بسیاری مناطق حتی آب و برق هم نیست. می‌توانیم بگوییم این بچه‌ها هیچ‌چیزی ندارند. با این وجود به نظرم، ما فقط ورزش را داریم، باید به آن پناه برد تا نام سیستان و بلوچستان را بلند کنیم.

اوضاع سیل و خسارت‌های این چند روز اخیر در استان را چطور دیدی؟

انگار تمام نمی‌شود. سیل موضوع جدیدی نیست. اهالی سیستان و بلوچستان بلایای طبیعی و مصیبت زیاد می‌بینند. چه غم‌انگیزتر از این‌که اندوه مدام تکرار شود؟!

حال ما خوب است اما...

دانیال در زاهدان متولد شده، قد کشیده، از نوجوانی کار کرده، جنگیده، پا پس نکشیده و از رینگ زندگی در جغرافیای محروم زادگاهش خارج نشده است. هر بار که با او گپ می‌زنی، ترجیع‌بند کلامش این است: «به عشق مردم استانم مشت می‌زنم. می‌خواهم صدای آنها شنیده شود.» بحث که به احوال سيستان و بلوچستان در این روزهای سیل‌زده که می‌رسد، یک دنیا حرف دارد با این مضمون؛ «حال همه ما خوب است اما تو باور نکن!»

کاش مسئولان با پیش‌بینی و پیشگیری، از حجم پیشامدهای ناگوار بکاهند. وقتی زیرساخت مناسبی وجود ندارد، با اولین تکان زمین، ورزش باد یا ریزش باران، جان و مال آدم‌ها از دست می‌رود.

فقر در استان ما ریشه دارد. از وقتی با آقای پرستویی به اطراف زاهدان رفتم؛ به روستاهایی مثل «شورو»، «سرجنگل» و نقاط دیگر، همه تلاشم این است که عمق این محرومیت‌ها بیشتر حرف بزنم.

بزرگانی که بدون هیچ وظيفه‌ای خالصانه و عاشقانه قدم برمی‌دارند، وجودشان غنیمت است. من دست‌های رسول خادم و پرویز پرستویی را می‌بوسم. برای همه زحماتی که می‌کشند و محبتی که به مردم ما دارند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها