روزانه بیش از پنج تن زباله در مسیر جاده چالوس تولید می‌شود که بخش اعظمی از آن متعلق به مسافران این جاده و در فضای آزاد رها می‌شود.
کد خبر: ۸۷۴۹۰۷
سفر مسئولانه؛ توسعه پایدار گردشگری

به گزارش جام جم آنلاین ، این پنج تن در روزهای تعطیل بیش از پنج برابر می‌شود و تبدیل می‌شود به 25تن. جالب‌تر (یا تاسف‌آورتر) این که در اکثر قریب به اتفاق بخش‌های این جاده، سطل‌های زباله توسط بخشداری‌ها و دهیاری‌ها نصب شده، اما گویا مسافران عزیز، رودخانه را محل مناسب‌تری برای دفاع زباله‌های‌شان می‌دانند.

این آمار و اطلاعات نه از نگارنده که از سوی مدیرکل محیط زیست استان البرز بیان شده.

حسین محمدی سال گذشته ضمن ارائه آمار مربوط به تولید زباله در حاشیه جاده چالوس به رسانه‌ها گفته بود که به دلیل پراکندگی این زباله در یک مسیر حدودا 70 کیلومتری، عملا جمع‌آوری کامل آنها غیرممکن است، هر چند که بخشداری‌ها و دهیاری‌ها در محدوده خود اقدام به جمع آوری می‌کنند.

نتیجه همه این حرف‌ها در حال حاضر این شده که جاده چالوس نه به عنوان یکی از زیباترین جاده‌های جهان بلکه برای تصاحب رتبه زیباترین زباله‌دانی جهان می‌تواند نامزد مهمی به حساب بیاید. این را هر یک از شما که توقف کوتاهی در بخش‌های مختلف این جاده کرده باشید، چه در حاشیه رودخانه و چه بر فراز دره‌ها و تپه‌های آن، تصدیق می‌کنید.

آمار مربوط به تولید زباله در نوار ساحلی دریای خزر به مراتب تکان دهنده تر است. طبق اعداد و ارقامی که در سال 92 منتشر شده، در خط ساحلی خزر، روزانه 5000 تن زباله تولید می‌شود. عددی که در طول تعطیلات نوروز حداقل سه برابر می‌شود.

چنان که افتد و دانید، بخش قابل توجهی از این زباله هم باز در فضای آزاد از جمله ساحل زیبای دریا رها می‌شود.

این آمارها هم باز نه از سوی نگارنده که از سوی مدیرکل آموزش و مشارکت مردمی سازمان محیط زیست عنوان شده است. محمد درویش در تاریخی که اشاره شد، ضمن اعلام این آمار به رسانه‌ها گفته بود مردم در کنار حضور در طبیعت، باید در جهت حفاظت از محیط زیست هم تلاش کنند.

در این مورد هم به توضیح اضافه‌ نیاز نیست. انباشت زباله در سواحل خزر از چشم هیچ گردشگری پنهان نیست.

فارغ از مناظر آزاردهنده بصری، نتیجه این انباشت زباله و دفع فاضلاب بعضی شهرهای ساحلی، این شده که آلودگی میکروبی بالاتر از حد استاندارد را در آب بعضی شناگاه‌ها در دو استان گیلان و مازندران شاهد هستیم.

می‌دانیم که سواحل دریای خزر در کشور هم از لحاظ پوشش گیاهی و هم بافت منطقه‌ای و ساحلی در کشور نظیر ندارند. این منطقه بی‌نظیر، اما حالا میزبان زباله‌های 12 میلیون گردشگری است که سالانه به آن سفر می‌کنند.

از تولید زباله بگذریم و برویم سراغ یک آمار دیگر. براساس گزارش رسمی سازمان حفاظت از محیط زیست، بین سال 86 تا 93، حدود 527 مرگ حیوان گوشتخوار به ثبت رسیده که بالای 70 درصد آن در اثر سوانح جاده‌ای بوده است.

باز هم بنا به اظهارنظرهای رسمی مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست، میزان قابل توجهی از تلفات حیات وحش در ایام نوروز و بر اثر تردد شدید خودروها در محورهای مبادلاتی رخ می‌دهد.

به طوری که بارها مدیران این سازمان از مسافران خواسته‌اند تا با کاهش سرعت حین تردد، هم از دیدن چشم‌اندازهای جاده‌ای بیشتر لذت ببرند، هم میزان تلفات حیات وحش را کاهش دهند.

این بلا حتی دامنگیر گونه‌های نادر و درحال انقراض جانوری کشورمان هم شده است، چنان که به قول مدیر انجمن یوزپلنگ ایرانی، بین سال 1380 تا 1390، بیش از 40 درصد تلفات این گونه ارزشمند جانوری در اثر تصادفات جاده‌ای بوده است.

سرعت مهم‌ترین عاملی است که زندگی حیوانات را تهدید می‌کند. طبق مطالعات انجام شده، افزایش سرعت خودروها از 60 کیلومتر در ساعت احتمال وقوع حادثه برای حیوانات را بیشتر می‌کند، چرا که در چنین سرعت و شتابی تشخیص فاصله و به تبع قدرت واکنش سریع از آنها سلب می‌شود.

بخش قابل توجهی از تلفات در سرعت‌های بالای 60 کیلومتر حادث شده است. می‌بینید؟ ما فقط با کمی کاهش سرعت در جاده‌هایی که اغلب‌شان دارای تابلوهای هشداردهنده هستند، می‌توانیم تلفات گونه‌های ارزشمند جانوری کشورمان را کم کنیم، اما این کار را نمی‌کنیم... .

ما به گردشگری مسئولانه احتیاج داریم. احتیاج‌مان هم خیلی مبرم، حیاتی و فوری است. حتما انتقادات زیادی به دولت و نهادهای بالادستی در زمینه برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌های مرتبط با گردشگری وارد است که باید مطرح شود و می‌شود.

با این حال در کنار همه این جوالدوز زدن‌ها، یک سوزن هم به خودمان بزنیم. اینها که خواندید، خودتان هم می‌دانید که حرفی‌ است از هزاران. شرح حال بسیاری از مناطق گردشگرپذیر از جاده چالوس و سواحل خزر بدتر نباشد، بهتر نیست.

رسانه‌ها را مرور کنید، کم از این چیزها پیدا نمی‌کنید؛ جنگل ابر، طالقان، جاده هراز، مناطق کوهپایه‌ای اطراف تهران و ... . روشن است که نه سازمان حفاظت از محیط زیست و نه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به تنهایی قادر به حفاظت و صیانت از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی کشور ما نیستند.

این مهم احساس مسئولیت و حساسیت و تلاش تک‌تک گردشگران را می‌طلبد. طبق سرفصل‌های ابلاغ شده برنامه ششم توسعه، قرار است تا پایان این برنامه تعداد گردشگران خارجی در کشورمان پنج برابر شود، اما بعید نیست که تا پایان این برنامه بخشی از مهم‌ترین جاذبه‌های طبیعی کشورمان با رفتارهای غیرمسئولانه بعضی از ما نابود شده باشد.

گردشگر خارجی به کنار، هموطنان خودمان هم در امان نیستند؛ تعطیلات نوروزی کابوس شهروندان بعضی شهرهاست. ترمیم زیرساخت‌های خدماتی و شهری بعضی شهرها گاهی تا هفته‌ها بعد از تعطیلی‌های پرسفر طول می‌کشد.

فارغ از آسیب‌های زیست‌محیطی، سفرهای غیرمسئولانه، چرخه عادی گردشگری را مختل می‌کند و امکان توسعه آن را از بین می‌برد. برای خیلی از ما پیش آمده که در بازدید از بعضی روستاها با تابلوهایی با مضمون ممنوعیت ورود افراد غیربومی مواجه شده‌ایم.

جامعه‌ای که از قدیم‌الایام به مهمان‌نوازی شهره است به کجا رسیده که اینچنین ورود مهمان در بعضی مناطق ممنوع می‌شود.

در اماکنی که حضور گردشگر سبب آزار میزبان می‌شود، چگونه می‌توان برای توسعه گردشگری برنامه‌ریزی کرد؟ تا زمانی که گردشگری نتواند، در ترازوی سود و زیان، کفه منفعت را برای جامعه میزبان سنگین کند، توسعه گردشگری به معنای اخلال در روند طبیعی زندگی و تضییع حقوق آنها و عملاً ناممکن است. برای حفاظت از محیط زیست، احترام به حقوق هموطنان و توسعه گردشگری، ما باید مسئولانه‌تر سفر کنیم.

عباس رضایی ثمرین - دبیر ضمیمه چمدان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها