ایران در جنگ جهانی اول

قحطی و نقش انگلستان

گرچه هر دو نیروی متجاوز انگلیس و روسیه در تشدید آثار زیانبار قحطی نقش‌آفرینی کردند اما بویژه پس از کناره‌گیری روس‌ها از جبهه متفقین، نیرویی که بیشترین مداخله را در امر جمع‌آوری آذوقه و دامن زدن به قحطی و گرانی داشت نیروهای انگلیسی بودند و با توجه به این که بیشترین تلفات در سال‌های پایانی جنگ به مردم ایران وارد شد، نقش مداخله انگلیسی‌ها مخرب‌تر بوده است.
کد خبر: ۷۹۳۶۸۹
قحطی و نقش انگلستان

الیس افسر نظامی بریتانیایی که در اواخر جنگ به‌عنوان عضو هیأت نظامی مالسون در شمال شرقی ایران حضور داشته است درباره قحطی چنین می‌نویسد: « وضع غذایی در سراسر ایران بد بود..... قحطی بسیاری از نقاط شمالی و غربی ایران را دربرگرفت.»

در ادامه الیس به نکته‌ای هم اشاره می‌کند که نشان می‌دهد دخالت بریتانیایی‌ها فقط به تجاوز نظامی به ایران محدود نمی‌شده بلکه در امر آذوقه ایرانیان نیز مداخله می‌کرده‌اند و این می توانست تقویت‌کننده بدگمانی محتاطانه اخوت به عملکرد انگلیسی‌ها باشد. هر چند مانند توجیه کردن دیگر مداخلاتشان در امور ایران، الیس این مداخله را هم به‌عنوان امری بشردوستانه توجیه می‌کند. او می‌نویسد: «هیأت مالسون مقادیر معتنابهی مواد غذایی فراهم آورده بود که میان اهالی تقسیم گردد و امر تقسیم این مواد را نیز ارتش [بریتانیا] به‌عهده گرفته بود زیرا در کشورهای شرقی هنگامی که کمک‌رسانی از طریق عوامل محلی انجام می‌گیرد بسیاری از تدارکات مزبور حیف و میل می‌گردد.»

گزارش سرلشکر دیکسون بازرس کل پلیس شرق ایران در خصوص نحوه تامین مواد غذایی هیأت مالسون نشان می‌دهد دخالت انگلیسی‌ها در امر آذوقه برای ساماندهی «تقسیم مواد غذایی میان اهالی» نبوده است بلکه به منظور چپاول آذوقه ایرانیان برای تامین آذوقه هیات مالسون بوده است.

دیکسون می‌نویسد: «اگر بنا بود نیروی بزرگ‌تری به شمال شرق ایران بیاید، تنها راه برای تامین آذوقه آن تملک بخش اعظم محصولات کشاورزی منطقه و ترتیب دادن خط انتقال آن محصولات بود. افسر ویژه‌ای از هند برای انجام خریدهای محلی به مشهد اعزام شده بود.»

وزارت‌خارجه ایران اعتراضات بی‌ثمری به این رویه انگلیسی‌ها داشت: «سفارت انگلستان [در تهران] سیاست خود را تغییر نداده است... انگلستان مشغول ارسال نیروها و تجهیزات خود به بخش‌های مختلف شرق و غرب ایران است و هیچ اعتنایی هم به اعتراضات دولت ما نمی‌کند. مقامات انگلیسی در اکثر بخش‌های کشور مشغول خرید گسترده غله هستند. این فرآیند به‌خاطر اعمالی که کشورهای متخاصم در خاک ایران انجام می‌دهند به مشقاتی که مردم ایران بدان دچارند می‌افزاید.»

شدت قحطی لابه‌لای گزارش‌های مأموران آمریکایی که آن زمان در ایران مشاهدات خود را نگارش کرده‌اند به صحنه‌های رقت‌باری برمی‌خوریم که نشان‌دهنده شدت فقر و فاقه مردم ایران است. صحنه‌هایی چون: «کودکان برهنه‌ای که جز پوست و استخوان نیستند». مردمی که «از ناچاری علف و یونجه می‌خورند، یا دانه‌های گندم را از میان پشکل حیوانات بارکش در جاده‌ها درآورده و از آن نان درست می‌کنند».... «نزاع کودکان و سگ‌ها بر سر لاشه حیوانات یا تصاحب زباله‌ای که در خیابان ریخته شده». روستاییان گرسنه‌ای که وقتی می‌بینند یک نفر آمریکایی یک قاشق لوبیای کپک زده را از روی قوطی کنسروش با قاشق برمی‌دارد و به جاده می‌پاشد «خود را به جاده پرت کردند و بر سر و کله هم می‌کوفتند تا یک خرده از غذایی را که من پرت کرده بودم به چنگ آورند. هر کدام مشتی از خاک و شنی را که ممکن بود دانه لوبیایی در آن باشد می‌قاپید و در دهانش می‌چپانید»....

برای تصاحب هر قوطی خالی کنسروی که دور انداخته می‌شد «زد و خوردی در می‌گرفت و برنده، انگشت و زبانش را سراسیمه در قوطی می‌چپاند تا اگر چیزی در آن مانده بخورد. چنان سراسیمه بودند که اغلب انگشتان و دهانشان با لبه‌های تیز محل باز شدن قوطی مجروح می‌شد ولی آنان اهمیت نمی‌دادند».... مردم قحطی زده محتضری که « زیر آفتاب سوزان، مگس‌ها چشم‌های آنها را می‌خوردند و از آنجا که توانی برای حرکت یا بلعیدن نداشتند، برگ درختان و علف‌ها از دهانشان بیرون زده بود»... « همدان که روزانه صدها نفر در آنجا می‌میرند».... رواج آدمخواری که «تاکنون در ایران ناشناخته بوده و از این رو مجازاتی برای آن در قوانین این کشور وجود ندارد. مجرمان اغلب زنان هستند و قربانیان کودکانی که از جلوی خانه‌هایشان ربوده می‌شوند». در نوزدهم اردیبهشت 1297 ش «دو زن، مادر و دختر، با دستان خون‌آلود دستگیر می‌شوند. آنها دختر هشت ساله‌ای را کشته و مشغول پختن جنازه او بودند.»

فهرست منابع:

ـ اخوت، عبدالجواد (1386): از طبابت تا تجارت؛ خاطرات یک تاجر اصفهانی، به کوشش مهدی نفیسی، تهران، نشر تاریخ ایران.* ـ الیس، سی.اچ (1372): دخالت نظامی بریتانیا در شمال خراسان 1919 ـ 1918، ترجمه کاوه بیات، تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.* ـ شوستر، مورگان (1389): اختناق ایران، ترجمه حسن افشار، تهران، نشر ماهی* 1ـ کسروی، احمد (1384): تاریخ هجده ساله آذربایجان، تهران، امیرکبیر.* 2ـ مجد، محمد قلی (1387): قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.* 3ـ محمدقلی مجد (1390): انگلیس و اشغال ایران در جنگ جهانی اول، ترجمه مصطفی امیری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها