سال‌هاست گفته می‌شود تهران فقیرترین شهر کشور از نظر دارا بودن فضاهای آموزشی است. تهران مدرسه کم دارد و با این جمعیت مالامال، باید 1500 هکتار فضای آموزشی برایش ساخته شود تا بین جمعیت و نیازش به مدرسه تعادل ایجاد شود. اما ساختمان‌های مسکونی و برج‌ها روزبه‌روز در این شهر بالا می‌روند، در حالی که سرعت ساخت مدارس به گرد پای آنها نمی‌رسد و کمبود فضای آموزشی هر روز شدیدتر می‌شود.
کد خبر: ۷۴۹۶۴۳
بحران آموزشی‌ به تهران زل زده است

تاکنون بارها نسبت به ساخت طرح‌های مسکن مهر فاقد مدرسه و وضع بحرانی شهرک‌های پرند، پردیس و پردیسان اعتراض شده، ولی آنچه ‌کمتر مورد توجه قرار گرفته فقر فضای آموزشی در منطقه‌ای است که کمبود مدرسه در آن پشت ظاهر گول‌زننده‌اش مخفی شده است.

منطقه 22 شهر تهران بیش از 110 هزار کیلومترمربع وسعت دارد که 1265 هکتار آن فضای سبز و پارک است و همین سرسبزی است که تاکنون 170 هزار نفر را به سکونت در این منطقه تازه تاسیس ترغیب کرده است.

مرکز آمار ایران پیش‌بینی می‌کند جمعیت این منطقه تا دو سال دیگر به 600 هزار نفر برسد که این رشد چهار برابری گرچه باعث رونق این منطقه می‌شود، ولی از نظر آموزشی به فقیرتر شدن شهر تهران دامن می‌زند.

مشکل این است که تعداد مدارس موجود در این منطقه بسیار اندک است و دانش‌آموزان آن مجبور به تحصیل در مدارس منطقه همجوار (منطقه 5) هستند که این مهاجرت، به تراکم مدارس این منطقه نیز دامن‌زده و تا دو سال آینده که جمعیت منطقه 22، چهار برابر شود مدارس آن متراکم‌تر خواهد شد. ‌ آمارهای رسمی آموزش و پرورش نشان می‌دهد در سال تحصیلی 96 ـ 95 یعنی تا دو سال آینده که جمعیت این منطقه به 600 هزار نفر می‌رسد، منطقه 22، 75 هزار دانش‌آموز خواهد داشت که به 8300 کلاس درس نیاز دارند، این در حالی است که روند کند ساخت مدرسه در این منطقه نشان می‌دهد این تعداد کلاس درس ساخته نخواهد شد به‌طوری که دو سال آینده سرآغاز بروز بحران در این گوشه از پایتخت خواهد بود.‌ کمبود شدید مدرسه در منطقه 22 تهران که نشانه‌ای از بی‌توجهی به آموزش و فرهنگ مدرسه‌سازی در ساخت و سازهای شهری است، از یک قانون آب می‌خورد که اجرایی نیم بند دارد.

ماده 18 قانون شوراهای آموزش و پرورش (مصوب سال 72) و نیز قانون الحاق چهار تبصره به ماده 18 (مصوب سال 79 )، مسئولان شهرداری را مکلف کرده همزمان با صدور مجوز ساخت، میزان سرانه آموزشی انبوه‌سازان را تعیین کرده و آنها را به ساخت فضای آموزشی ملزم کند.

این قانون خوبی بود، اما چون به سود انبوه‌سازان نبود، ترتیبی اتخاذ شد تا به قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن (انبوه‌سازان)، تبصره‌ای الحاق شود و ماده 18 قانون شوراهای آموزش و پرورش را ملغا کند به‌طوری‌که هم‌اکنون روند قانونی صدور حکم محکومیت برای انبوه‌سازانی که مدرسه نمی‌سازند، متوقف شده و ملزم کردن آنها به این کار نیز بسیار دشوار شده است.

اینها یعنی انبوه‌سازان مجوز بلندمرتبه‌سازی دارند، ولی اگر میلی به ساخت مدرسه نداشته باشند هیچ نهادی نمی‌تواند آنها را به این کار مجبور کند.

به این ترتیب انبوه‌سازان برنده ماجرای ساخت و ساز هستند و بازنده مردمی که بی‌خبر از کمبود فضای آموزشی، در این منطقه ساکن می‌شوند و نمی‌دانند برای تحصیل فرزندانشان باید در مناطق همجوار دوره بیفتند و چانه‌زنی کنند.

مریم خباز / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها