در آیین رونمایی از کتاب «خانه حاج قاسم کجاست؟» مطرح شد؛

پیامبر(ص) در جامعه ما مظلوم است

قدرت آدم‌ها به اندازه‌ رنج‌هایی است که از زندگی کشیده‌اند. هرچه توشه‌ زحمت و رنج‌شان پربارتر شود، قوی‌تر پیش می‌روند. ریشه‌دار می‌شوند و با هیچ توفان متلاطمی از جا کنده نمی‌شوند. درون هر انقلاب و جنبش بزرگی را که نگاه کنید، عظمت زنان صبور و پراستقامتی را می‌بینید که با مهر و ایمان بار سنگین رنج را به دوش می‌کشند.
کد خبر: ۱۴۴۴۳۴۳
نویسنده سمیرا چوبداری - خبرنگار
 
افتان و خیزان پیش می‌روند تا به سر منزل مقصود برسند و این قدرتی که آنها را سرپا نگه داشته، چیزی نیست جز توکل به قدرت الهی.  «حوض شربت» روایت زندگی پرتلاطم و مالامال از رنج و سختی است که با صبوری به ساحل آرامش می‌رسد. روایتی که با هجرت توأمان است. هجرت از تعلقات، دوست‌داشتنی‌های وطن و عزیزان. گویی برای ثمر دادن یک حادثه‌ عظیم جداشدن از این تعلقات ضروری است. حوض شربت، روایت زندگی مشترک بانو بتول باوقار وهمسرش، شیخ اسماعیل فردوسی‌پور است که با قلم شیوا و گیرای مریم قربان‌زاده نگاشته شده است. شیخ اسماعیل فردوسی‌پور از آغازین روزهای جوانی بعد از خوابی که مادرش از یک بانوی مجلل می‌بیند و رضایتش را برای طلبه شدن فرزندش اعلام می‌کند، وارد حوزه می‌شود.در خواب بانویی با عظمت لباس طلبگی را به مادر اسماعیل می‌دهد و می‌گوید این لباس اسماعیل است، به او بدهید تا بپوشد و این سرآغاز راهی‌ است مقدس که برای همراهی‌اش خداوند بتول باوقار را همسر و همراه مسیر اسماعیل قرار می‌دهد. همسری باگذشت که کم و کسری‌های زندگی را تاب می‌آورد. از شهر و کشورش هجرت می‌کند و همراه همسر و فرزندانش راهی دیار غربت می‌شود و اما این هجرت تنها به‌خاطر یک شخصیت محترم است و آن کسی نیست جز روح‌ا... خمینی؛ فردی که با تکیه برخدا مقابل طاغوت ایستاده و اسماعیل و چندی دیگر از یاران برای رسیدن به محضرش به نجف مهاجرت می‌کنند‌. ۱۲سال همجواری با حرم امیرالمؤمنین‌(ع) مرهم زخم‌های قلب بتول باوقار است و این همجواری حسن دیگری هم دارد و آن همسایه شدن با حاج آقا روح‌ا... خمینی است. روایت این کتاب با زاویه دید سوم شخص است و این باعث شده تمام اتفاقات ریز و درشت سال‌های مبارزه و تبعید، همراهی، تنهایی و رنجمو به مو روایت شود. روایت‌هایی از سبک زندگی امام و همسر و فرزندانش و نیز سایر طلابی که از دست ساواک و حکومت طاغوت به نجف آمده اند، بیان می‌شود.قصه‌ سفر تبلیغی شیخ اسماعیل به کویت و تنهایی‌های بتول. این بانوی قهرمان در تمام این سال‌ها فقط صبوری می‌کند واشک‌هایش ازغربت وسختی زمانی جاری‌است که سر روی ضریح امیرالمؤمنین دارد. سال‌ها مبارزه وتبعید ودوری نتیجه‌می‌دهد وبالاخره بعداز۱۲سال وقتی‌علم پیروزی انقلاب درایران‌برافراشته شد،‌به‌وطن برمی‌گردد. داستان این زندگی به قدری جذاب و شیرین و درس‌آموز است که خواندنش نه یک‌بار که بارها توصیه می‌شود.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها