روایت تحصنی که باعث بازگشایی فرودگاه مهرآباد شد

وای به حالت بختیار!

زمانی که زمزمه بازگشت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی بعد از ۱۴ سال پیچید رژیم شاهنشاهی در حالی که آخرین نفس‌های خود را می‌کشید با بستن فرودگاه مهرآباد درصدد بودند تا مانع از بازگشت ایشان به میهن شوند، اما تحصن روحانیون انقلابی در ۸ بهمن ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و همراهی مردم با آن‌ها دولت و ارتش شاه را وادار به عقب نشینی کرد.
زمانی که زمزمه بازگشت امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی بعد از ۱۴ سال پیچید رژیم شاهنشاهی در حالی که آخرین نفس‌های خود را می‌کشید با بستن فرودگاه مهرآباد درصدد بودند تا مانع از بازگشت ایشان به میهن شوند، اما تحصن روحانیون انقلابی در ۸ بهمن ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و همراهی مردم با آن‌ها دولت و ارتش شاه را وادار به عقب نشینی کرد.
کد خبر: ۱۴۴۲۹۲۸
نویسنده فتاح غلامی - جام جم آنلاین
به گزارش جام جم آنلاین، بعد از فرار شاه از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷، موجی از ناامیدی کارگزاران و امرای ارتش رژیم شاهنشاهی را در برگرفت. در همین حین خبری رسید مبنی بر اینکه امام بزودی به میهن باز خواهد گشت.
 
 خبر تصمیم امام خمینی در مورد بازگشت به ایران نخستین بار در مطبوعات روز یکشنبه اول بهمن ماه ۱۳۵۷ درج شد. در اعلامیه‌ای که به همین مناسبت در روز ۳۰ دی صادر شده بود، خطاب به مردم چنین آمده است: من با توفیق خداوندتعالی پس از چند روزی در خدمت شما خواهم بود و در پشت سر شما به سربازی ادامه خواهم داد.
 
اعضا و دست‌اندرکاران کمیته استقبال از امام خمینی (ره) پس از فرار شاه ۲۶ دی ۱۳۵۷ سخت مشغول تدارکات و اتخاذ تمهیدات لازم برای حضور امام بودند که در دوم بهمن ۱۳۵۷ از دفتر امام در پاریس خبر رسید که ایشان در ۵ بهمن به ایران مراجعت می‌کند.
 
شاپور بختیار که چند روزی بود بر مسند صدارت نشسته بود و گمان می‌کرد که با به دست گرفتن قدرت می‌تواند اوضاع را آرام کند با انتشار خبر مراجعت رهبری انقلاب از بیم اینکه ورود ایشان پایانی برای نخست وزیری چند روزه او خواهد بود به تکاپو افتاد و با اعلام اینکه دولت وی نمی‌تواند امنیت لازم را برای حضور امام در ایران فراهم کند، دستور داد از روز چهارم بهمن، فرودگاه‌های کشور را ببندند تا مانع مراجعت امام به ایران شوند و به کلیه شرکت‏های هواپیمایی بین المللی اعلام کرد که به تهران پرواز نکنند.
 
علاوه بر این به دستور بختیار، تعداد زیادی تانک و زره ‏پوش در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر شد تا از ورود امام به میهن اسلامی جلوگیری کند و کلیه فرودگاه‏های کشور برای سه روز بسته اعلام شد. در نتیجه نزدیکان امام اعلام کردند، به دلیل بسته بودن فرودگاه‏ها، سفر امام به تهران، دو روز به تعویق افتاد. این اقدام باعث خشم سراسری مردم ایران شد و انقلابیونی از اوایل بهمن درصد تدارک مراسم استقبال از رهبرشان بودند و مقدمات آن را در هفتم بهمن در مدرسه رفاه فراهم کرده بود درصدد برآمدند تا اعتراض خود را به این تصمیم دولت بختیار اعلام کنند.
 
بعد از رایزنی‌های مختلف در نهایت تصمیم بر این گرفته شد که روحانیون انقلابی روز بهمن در مسجد دانشگاه تهران اقدام به برگزاری تحصن کنند. اقدامی هوشمندانه ودقیق که زمینه اتحاد میان حوزه و دانشگاه را بیش از پیش فراهم کرد و عرصه را بر عوامل رژیم شاهنشاهی تنگ‌تر کرد. 
 
مقام معظم رهبری از روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران دراین باره می‌گوید: «روزی که قرار بود امام بیایند، ما به بهشت زهرا رفته بودیم، شهید بهشتی درآنجا سخنرانی کرد، بعد هم قطعنامه‌ای که تهیه شده بود خواندیم و برگشتیم. وقتی برگشتیم، بحث بر سر این مطلب بود که قدم بعدی چه باشد. فکر تحصن در تهران بی ارتباط با تجربه تحصن در مشهد نبود. در واقع، تجربه موفق تحصن بیمارستان مشهد بود که اینک در تهران انجام می‌گرفت، مدتی بحث بر سر محل تحصن بود. بعضی، مسجد امام در بازار را که آن موقع موسوم به مسجد شاه بود، پیشنهاد کردند. برخی هم جاهای دیگر را پیشنهاد کردند. دانشگاه هم ضمن پیشنهاد‌ها بود که پیشنهاد بسیار جالب و از هر جهت مناسبی بود؛ بنابراین شد که صبح زود برادر‌ها به دانشگاه بروند، اما از این خوف داشتیم که دانشگاه را ببندند. به همین دلیل کسی فرستادیم که با یکی از مسئولان دانشگاه ـ که بعد‌ها به نظرم رئیس دانشگاه شد ـ صحبت کند. تفاهم شد و البته مشکلات‌زیادی هم برای‌مان ایجاد کردند. مسجد دانشگاه خوشبختانه باز بود و ما فورا ًوارد مسجد شدیم و اتاقک‌های بالای مسجد را ستادهای کارمان کردیم.»
 
حجت‌الاسلام سیدحسن طاهری خرم‌آبادی در کتاب پاره‌ای از خورشید درباره نقش آیت‌الله مرتضی مطهری در تحصن علما و انتخاب دانشگاه تهران به عنوان محل تحصن بیان کرد: «آقای مطهری در تحصن دانشگاه نیز نقش اساسی داشتند. یادم می‌آید که در مدرسه رفاه جمع شده بودیم که چه باید بکنیم و چه نباید بکنیم. پیشنهاد تحصن مطرح شد. دکتر بهشتی و آقای مطهری و آقای خامنه‌ای و خیلی‌های دیگر بودند. بعضی از دوستان اعتقاد داشتند تحصن در مسجد امام فعلی (مسجد شاه سابق) کنار بازار باشد. اما آقای مطهری گفتند که تحصن در دانشگاه باشد و بالاخره هم همان شد.»
 
 
وای به حالت بختیار!
 
 
در همین زمینه روزنامه کیهان در گزارشی نوشت: «تحصن با حضور چهل روحانی آغاز شد و در ادامه صد‌ها روحانی دیگر به این تحصن پیوستند و علاوه بر روحانیون مبارز تهران، نمایندگان روحانیون مبارز شهرستان‏ها و عده‌ای از مدرسین حوزه علمیه قم نیز در این تحصن شرکت کردند. اعلام شده است که این تحصن در اعتراض به بسته شدن فرودگاه‏‌ها و ممانعت از ورود امام خمینی به کشور برپا شده است و تا ورود امام خمینی به کشور نیز ادامه خواهد داشت.
 
اعتصاب کنندگان برای اینکه صدای اعتراض خود را به سراسر کشور اعلام کنند بلافاصله بعد از تحصن، اطلاعیه شماره یک خود را صادر کردند که در آن آمده بود: «حکومت غیرقانونی و غاصب شاپور بختیار در بیشرمی و اهانت به حیثیت ملت ایران، روی پیشینیان نوکرصفت خود را سفید کرد. در روز جمعه ۶ بهمن در تهران و تبریز و رشت و گرگان و آبادان و سنندج و بعضی از شهرستان‌های دیگر دست به کشتار‌های فجیع و وحشیانه زد و با بستن فرودگاه‏های کشور به روی رهبر محبوب ملت «آیت‌الله‌العظمی امام خمینی دام‌ظله» احساسات پاک مردم شرافتمند ایران را که با قلبی لبریز از عشق و دیدگان پراشک و شوق در انتظار مقدم فرخنده رهبر عظیم‌الشان خود بود، سخت جریحه‌دار ساخت و خشم سهمگین ملت ایران را که ریشه او و اربابانش را خواهد سوخت، بیش از پیش برانگیخت، اینجانبان به عنوان اعتراض به اعمال ضدانسانی دولت غیرقانونی بختیار از ساعت ۹ صبح روز یکشنبه ۸ بهمن ماه جاری تا بازگشت حضرت آیت‌الله امام خمینی دام ظله به وطن و آغوش پر از مهر ملت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن اختیار می‌کنیم و از این محل مقدس در کنار برادران دانشجوی خود، ندای حق‌طلبانه خود را به گوش جهانیان خواهیم رساند. برقرار باد جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی.»
 
 
وای به حالت بختیار!
 
 
تحصن مذکور با استقبال عموم مردم مواجه شد و رفته رفته بر تعداد آن‌ها اضافه شد و در حالی که تحصن اولیه با حضور ۴۰ نفر صورت گرفت در عرض کمتر از یکساعت تعداد آن‌ها به ۱۰۰ نفر رسید. برابر با گزارش‌های اولیه روزنامه اطلاعات در بین متحصن کنندگان روحانیون شاخصی، چون آقایان مطهری، آذری، محمدی، محفوظی، طاهری، جنتی، مهدی ربانی، محمدعلی شرعی، فاضل موحدی، یوسف صانعی، حسین راستی، محمد مومن، خلخالی، احمدی، توسلی و حیدری حضور داشتند. متحصین برای اینکه صدای واحدی از آن‌ها شنیده شود آیت الله احمد جنتی را به عنوان سخنگوی خود انتخاب کردند. 
 
 
وای به حالت بختیار!
 
مرحوم طاهری خرم آبادی در خاطراتش درباره نحوه کار تحصن کنندگان در دانشگاه تهران می‌نویسد: در کنار مسجد یکی دو اتاق بزرگ قرار داشت که آقایان در آنجا جمع شده بودند و کمیته‌هایی برای اداره تحصن تشکیل داده بودند. یکی از این کمیته‌ها، کمیته تبلیغات بود، دیگری کمیته رسیدگی به علمای شهرستانی بود. در این قسمت اسامی و مشخصات علمایی که از شهرستان‌ها به متحصان می‌پیوستند، نوشته می‌شد تا برای انتشار، در اختیار خبرنگاران قرار گیرد… آقای خامنه‌ای مسئول کمیته تبلیغات شدند و من هم در جایگاه قائم‌مقام و معاون ایشان همکاری می‌کردم. یکی از دانشکده‌ها را به کمیته تبلیغات اختصاص دادند. […]در کمیته تبلیغات، مطالبی که باید در روزنامه‌ها مطرح می‌شد، مورد بررسی و تصویب قرار می‌گرفت. در مجموع فعالیت‏های تبلیغاتی تحصن را که در واقع از کار‌های اساسی و اصلی بود، این کمیته انجام می‌داد. کمیته‌ای نیز برای پشتیبانی از متحصنان و مردمی که به آنجا می‌آمدند تشکیل می‌شد و کار آن تعیین سخنران بود که برنامه منظمی داشته باشد و هر کس پشت تریبون نروند، زیرا در آن روز‌ها گروه‌های مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جریان انقلاب وجود داشتند و برخی از این گروه‌ها تلاش می‌کردند که قضایا را به نفع خود تمام کنند. آیت‌الله مطهری یکی از سخنرانان بود و نماز جماعت نیز معمولاً توسط آیت‌الله طالقانی اقامه می‌شد.»
 
علاوه بر روحانیون انقلابی خلبانان اعتصابی هواپیمای ملی هم به جمع متحصنین پیوستند و علاه برای تعدادی از مردم با سر دادن شعار‌هایی در خارج از صحن دانشگاه با تحصن کنندگان اعلام همبستگی کردند. ظهر همان روز، تعداد متحصنین به ۴۰۰ نفر رسید و برخی از شخصیت‌های انقلابی مثل آیات مرتضی مطهری، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی در جمع آن‌ها سخنرانی کردند. 
 
وای به حالت بختیار!
 
 
در روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۷ تحصن روحانیون در مسجد دانشگاه ابعاد وسیع تری پیدا کرد و با پیوستن عده بیشتری به این تحصن، بیش از ۲ هزار نفر در مسجد دانشگاه تهران گرد آمدند.
 
اعضای هیئت دبیران موقت سازمان ملی دانشگاهیان ایران در بیانیه‌ای پشتیبانی کامل خود را از خواست‌های روحانیون متحصن در مسجد دانشگاه تهران اعلام و اظهار داشتند: " تحصن روحانیت مبارز در مسجد دانشگاه تهران در حقیقت نشانه بارزی است از پیوند روحانیت و دانشگاهیان برای مبارزه با ظلم و خود کامگی و جهاد در راه عدل و آزادی. "
 
علمای قم، دانشگاهیان تبریز، سندیکای مشترک کارکنان صنعت نفت، جامعه هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت، هزاران نفر از محصلین علوم دینی، شورای هماهنگی سازمان‌های دولتی و ملی، انجمن اسلامی معلمان، جامعه کارکنان وزارت امور خارجه، کارکنان هواپیمایی ملی ایران، دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان برخی از دانشگاه‌های ایران، اعضای هیأت علمی دانشگاه ملی ایران، اعضای هیئت مدیره نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات، ناشران و کتاب فروشان منطقه دانشگاه تهران، روحانیون آبادان، اهواز و اراک، کسبه، بازرگانان و اصناف و سایر طبقات مردم نیز طی روز‌های ۸ الی ۱۱ بهمن ۱۳۵۷ از تحصن در مسجد دانشگاه تهران حمایت کرده و به جمع متحصنین پیوستند.
 
 
وای به حالت بختیار!
 
 
این تحصن تا روز ۱۲ بهمن ادامه داشت و همزمان با ورود امام به میهن، روحانیون متحصن با انتشار بیانیه‌ای به کار خود پایان دادند و به صف استقبال کنندگان از رهبر انقلاب پیوستند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها