آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در این میان با مواضع منفعلانه خود، زمینه را برای تشدید بحران در غزه فراهمساخته و نقش موثری نیز در وقوع آتشبس اخیر ایفا نکرده است. دراین خصوص گفتوگویی با محمد شریف جایوسی، نویسنده و تحلیلگر سیاسی اردنی انجام دادهایم.
انتقادهای جهانی علیه عملکرد سازمان ملل متحد درخصوص جنگ غزه تشدید شده است. نظر شما درباره عملکرد این سازمان بینالمللی و دیگر سازمانهای رسمی مدعی حقوقبشر چیست؟
تاکنون بارها عنوان شده است که مجامع بینالمللی هویت خود را از دست داده و مسئولیتها و وظایف حقوقی و انسانی واقعی خود را فراموش کردهاند. حتی آنها وفق اساسنامهها و قواعدی که خود در قبال بحرانهای بینالمللی تصویب کردهاند عمل نمیکنند. این همان رویکرد دوگانهای است که به آزار بشریت و نارضایتی مطلق افکارعمومی دنیا منجر شده است. تا زمانی که مجامع بینالمللی هویت خود را از دست داده و تابع آمریکا و شریک جنایات اسرائیل هستند، راهی جز ابتکار عمل در برابر تجاوز به فلسطین وجود ندارد. ما نباید به سازمانهای بینالمللی کنونی امیدی داشته باشیم. ساختار و عملکرد این سازمانها، بهجای آنکه حلکننده بحرانها باشد، بحرانساز بوده و اوضاع را در نوار غزه بدتر کرده است. این مسأله یک فرضیه یا تحلیل نیست، بلکه حقیقتی است که دنیا آن را حس میکند.
به ابتکار عمل ملتهای دنیا و دولتهای مستقل در برابر جنایات رژیم اشغالگر قدس در غزه اشاره کردید. این ابتکار عمل مبتنی بر چه مؤلفههایی است؟
این ابتکار عمل باید بهصورت جمعی و موثر صورتگیرد. در اینجا باید یک قاعدهای را همگان در نظر قرار دهند، اینکه نباید در اقدامات جمعی در برابر دشمن صهیونیستی و جنایات این رژیم در نوار غزه ابهام و ناهماهنگی وجود داشته باشد. در مقابله با رژیمصهیونیستی نباید درنگ کرد و دچار تردید شد. طرح موضوعاتی مانند مذاکره با رژیمصهیونیستی (صلح با اسرائیل) به تولید این ابهامات منجر خواهد شد. اسرائیل بازیگری شرور است و مصالحه با آن اساسا معنایی از ابتدا نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت. جنایات اخیر این رژیم در فلسطین این مسأله را اثبات میکند.
خیزش بیسابقه مردم دنیا در محکومکردن جنایات رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه را چگونه ارزیابی میکنید؟ حتی رسانههای غربی نیز اذعان کردهاند که این موج ضدصهیونیستی در جهان سابقه نداشته است.
دقیقا همینطور است. شاهد خیزشی جهانی و تاریخی علیه رژیمصهیونیستی هستیم که روزبهروز وسیعتر میشود. با توجه به واقعیاتی که امروز در جهان و خصوصا نوار غزه رخ میدهد، جهان به دو محور تقسیم شده است که یکی محور مقاومت و دیگری محور شرارت است و هرکس باید با هرکدام از آنها جایگاه خود را مشخص کند. این یک تقسیمبندی ملموس است که اتفاقا رئیسجمهور ایران نیز در نشست ریاض، آن را بهصورتی صریح خطاب به همه کشورهای منطقه بیان کرد. اساسا گزینهای جز مقاومت در قبال مسأله فلسطین وجود ندارد. کشورهای منطقه مدیون مقاومت هستند زیرا اگر مقاومت نبود، اکنون شرایط منطقه مطابق نقشهراه آمریکا، ناتو و رژیمصهیونیستی پیشمیرفت. پس این مقاومت قهرمانانه را باید ادامه داد و آن را به نتیجه نهایی رساند. بنابراین باید جایگاه و قدرت مقاومت ازسوی کشورهای منطقه درک شود. تحریم روابط سیاسی واقتصادی با رژیمصهیونیستی، حداقل اقدامی است که دراین خصوص بایدصورتداد. دراین میان، حوزه انرژی اهمیت مهمی برای صهیونیستها دارد؛ ضمن آنکه شکلگیری گسترده جنبشهای مردمی و مطالبات آنها دراین خصوص، نقش مهمی در تکمیل این روند ایفا میکند. همه کشورهای منطقه و جهان اسلام باید ارتش رژیمصهیونیستی و کلیت این رژیم را رسما تروریستی اعلام کنند تا مرز میان آنها و تلآویو دقیقا مشخص شود. انفعال کشورهای منطقه در برابر آمریکا و رژیمصهیونیستی به ضرر آنها تمام خواهد شد و واشنگتن و تلآویو آنها را قربانی منافع خود خواهند کرد.