گفت‌وگو با حسن بزرا، کارگردان نمایش میدانی «جهان‌ بانو»

هنر به زنان ایرانی بدهکار است

گفت‌وگو با حسن بزرا، کارگردان و علی اسماعیلی، تهیه‌کننده نمایشی میدانی با موضوع قیام امام‌ حسین (ع) 

«تنهاتر از مسیح؛ راه سرخ» راوی عبرت‌های عاشورا

اجرای نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ» از ۱۶ مرداد شروع شده و تا دوم مهر ماه در بوستان ولایت در دو سئانس روی صحنه است.
اجرای نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ» از ۱۶ مرداد شروع شده و تا دوم مهر ماه در بوستان ولایت در دو سئانس روی صحنه است.
کد خبر: ۱۴۲۱۹۰۵

این نمایش روایتی است مصور از عید غدیرخم تا عاشورای سال ۶۱ هجری قمری. حسن بزرا کارگردانش است و علی اسماعیلی تهیه‌کننده. تنهاتر از مسیح تاکنون سه بار اجرا شده و حالا حسن بزرا تاکید دارد مخاطبان در فصل چهارم با روایتی متفاوت‌تر از سه فصل قبل روبه‌رو می‌شوند. او به این نکته اشاره دارد که سال‌های گذشته این نمایش میدانی بیشتر روضه محور بوده؛ اما امسال سهم داستان و دیالوگ‌ها بیشتر شده است.

تنهاتر از مسیح؛ راه سرخ دومین نمایش میدانی سازمان هنری رسانه ای اوج در سال جدید، پس از «جهان بانو» است که به همت موسسه هنری رسانه‌ای سیمای ققنوس روی صحنه رفته است.

«تنهاتر از مسیح» کمی بعد از اتمام اجرای فصل دوم نمایش میدانی روی صحنه رفته‌است. به نظر می‌رسد برای نمایش جدیدتان زمان زیادی نداشتید تا بخواهید از نمایشنامه تازه‌ای استفاده کنید. آیا این اثر که به آن عنوان «راه سرخ» نیز داده‌اید بر اساس نمایشنامه قبلی آماده شده؟
نکته‌ای که وجود دارد این است که ما در دل کارها، زمانی که در حال اجرا هستیم؛ همزمان محتوای کار بعدی را آماده می‌کنیم. بنابراین اینطور نیست که بخواهیم اجرای کاری را تمام کنیم و بعد فکر کنیم که حالا می‌خواهیم چه کار کنیم و چه متنی را برای نمایش بعدی‌مان آماده کنیم. لذا کارها را در دل هم انجام می‌دهیم و از این رو همزمان با اجرای نمایش میدانی جهان بانو در حال پیش تولید نمایش میدانی تنهاتر از مسیح بوده‌ایم. البته مقداری فشار کار هم در این شرایط بالا می‌رود. چون همزمان هم باید نمایش میدانی جهان بانو هر شب اجرا می‌شد و هم محتوای نمایش میدانی تنهاتر از مسیح به سرانجام می‌رسید. بنابراین در مدت زمان کوتاهی بعد از نمایش میدانی جهان بانو نمایش میدانی امکان اجرایتنهاتر از مسیح به وجود آمد.

ایده ساخت نمایش میدانی تنهاتر از مسیح در سال 97 چطور مطرح شد؟ نمایشنامه آن را چه کسی نوشته و تحقیقات بر چه اساس بوده است؟
نمایش میدانی تنهاتر از مسیح نخستین پروژه‌ای بود که در مجموعه ققنوس کار شد. سفارش این کار از سوی این مجموعه برای محرم آن سال به ما داده شد و برای غنای این سفارش، ایده نمایش میدانی تنهاتر از مسیح ارائه و در نهایت پذیرفته شد. برای پیش زمینه اولیه نیز حداقل هفت ماه زمان گذاشته شد تا نخستین نمایشنامه بر اساس روضه مصور، شکل بگیرد. چون جمع‌آوری‌ روضه‌های مورد نظر و روایت‌هایی که بتوان آنها را به همدیگر مرتبط کرد، به زمان نیاز داشت. پس از جمع‌آوری محتوای مورد نظر باز هم نیز نیاز به زمان بود تا بتوانیم موسیقی‌های کار را آماده کنیم و ملودی‌سازی و فضاسازی نمایش میدانی برای آن‌که از حالت یک روضه‌خوانی خام هیاتی خارج شود و شکل و شمایل نمایشی به خودش بگیرد؛ انجام گرفت. در این سیر همزمان با علی اسماعیلی به طور مرتب کارها را پیش می‌بردیم تا این که نمایش میدانی تنهاتر از مسیح بعد از حدود هشت ماه شکل ابتدایی‌اش را پیدا کرد و برای اجرای فصل اول آماده شد. این اثر در اجراهای بعدی نیز به مرور پرورش پیدا کرد تا این‌که به امسال رسیدیم. معتقدم در حال حاضر کامل‌ترین فصل نمایش میدانی تنهاتر از مسیح، همین فصلی است که به‌تازگی روی صحنه برده‌ایم. چون سال‌های گذشته بیشتر روضه محور بود؛ اما امسال خیلی بیشتر وارد مبحث دیالوگ‌محوری و داستان‌محوری شده است. به طوری که شاهد یک سیر دراماتیزه شده نیز هستیم.

تغییر محتوایی روی اسم نمایش میدانی نیز تاثیر گذاشته و این بار می‌بینیم که نمایش میدانی تنهاتر از مسیح با عنوان فصلی جدید راه سرخ مطرح می‌شود. 
بله، درست است. محتوایی که در این فصل اجرا می‌کنیم با سال‌های گذشته تفاوت‌های زیادی دارد و فصل راه سرخ را که اضافه کردیم یک پیش‌درآمد و مقدمه‌ای برای تنهاتر از مسیح شده است. یعنی قبل از تنهاتر از مسیح یک راه سرخی بوده که اتفاق افتاده‌است. البته بخش‌هایی از محتوا مربوط به همان نمایشنامه‌ای است که از قبل داشته‌ایم و سعی شد برخی از روضه‌ها، وقایع و نوحه‌ها را تغییراتی بدهیم. اما در بخش پیش درآمد که اشاره کردم؛ عنوان آن را راه سرخ در نظر گرفته‌ایم به شهادت پنج‌تن آل‌عبا پرداخته‌ شده است. بعد از وفات پیامبر(ص) اتفاقات ناگواری که برای پنج‌تن آل‌عبا می‌افتد را در این نمایش خواهید دید. در واقع بعد از پیامبر(ص) شاهد واقعه آتش زدن باغ فدک و شهادت حضرت‌زهرا(س) و شهادت امام‌حسن(ع) هستیم. معتقدم برای این مسیر پایانی وجود ندارد و این راه سرخ ادامه داشته و دارد. پایان این مسیر به ماجراهای کربلا و شهادت امام‌حسین(ع) و ظهور حضرت‌مهدی(عج) متصل می‌شود. در واقع با این صحنه از نمایش نشان می‌دهیم که ما در انتظار رویش و اتفاق سبز حضور حضرت‌مهدی(عج) هستیم. یعنی یک سیری در این فصل طی می‌شود تا به کربلا و تنهاتر از مسیح می‌رسیم. بر همین اساس، محتوا آماده شده و تمرین‌ها انجام گرفت که در حال حاضر شاهد شب‌های نخست اجرای این نمایش میدانی هستیم.

عده‌ای از کارشناسان و دغدغه‌مندان حوزه فرهنگ بر این باورند برخی روایت‌هایی که از عاشورا بیان می‌شود ناصواب هستند. شما برای آن‌که یک روایت متقن از واقعه عاشورا به نمایش درآورید تحقیقات‌تان را بر چه اساس پیش بردید و مشورت‌های کارشناسی را چگونه انجام دادید؟
به طور کلی نمایش میدانی‌هایی را که تاکنون ساخته شده و از این بعد هم ساخته خواهدشد، من می‌نویسم؛ اما مشورت‌ها و مشاوره‌ها به صورت مداوم انجام می‌گیرد تا در صورت بروز اشتباه سریعا آنها اصلاح و برطرف شود. لذا نمایشنامه‌ای که نوشته می‌شود مطمئنا برای کارشناسان گوناگون از جمله کارشناس‌هاس مذهبی ارسال می‌شود. آنها می‌خوانند و نظرات‌شان را می‌گویند و اگر مشکلی یا اتفاقی باشد به ما گوشزد می‌کنند و اصلاحات انجام می‌شود. فراتر از این موضوع نیز تماشاگرانی که وارد سالن می‌شوند چون از هر طیف در میان آنها وجود دارد که روحانیان و مطلعان نیز ازجمله آنها هستند، اگر جایی از روایت در نمایشنامه خطایی باشد مطمئنا گوشزد می‌کنند و اگر درست باشد آن را رفع خواهیم کرد. چون در هر صورت کارهای بزرگ باعث می‌شود تا میزان درگیری‌ها، دغدغه‌ها و مشغله‌ها افزایش پیدا کند. برای همین هر متنی را که می‌نویسم بارها بازنویسی می‌کنم. به‌عنوان‌مثال نمایش میدانی «جهان‌بانو» بیش از ۲۳ بار بازنویسی شده است. هر بار نوشته شده با علی اسماعیلی آن را بازخوانی کرده‌ایم تا اگر نقطه‌نظری وجود دارد روی نوشته اعمال شود. این کارها انجام می‌شود تا نتیجه قوام پیدا کند. این پروسه به‌طور مرتب در حال انجام است و از این جریان نیز بسیار خوشحال هستیم و تاکنون این همکاری خیلی خوب پیش رفته است و امیدوارم همچنان ادامه پیدا کند.

تیم اجرایی فصل جدید تنهاتر از مسیح، بازیگرها و هنرورهای همان تیم سال قبل هستند؟
بله، البته دوستانی از ما جدا شده و دوستان جدید هم به تیم اضافه شده‌اند اما کلیت اصلی تیم، همان تیم سال گذشته است. هنرورها نیز همان افراد قبلی هستند. چون نزدیک به یک سال می‌شود با گروهی از هنرور‌هایی که همه سرباز هستند کار می‌کنیم. در طول این یک‌سال با آنها به‌خوبی کار شده و پرورش‌شان داده‌ایم. از آنجا که در تیم کارگردانی، مجموعه‌ای حرفه‌ای از بازیگردان‌های مرد و زن و همچنین طراح حرکت حضور دارند، تیم بسیار کامل و پخته از بهترین‌های تئاتر، سینما و تلویزیون را کنارمان داریم که در مجموعه ققنوس کار می‌کنند. تمامی این دوستان باتجربه‌اند و آگاه به کاری که انجام می‌دهند. این موضوع باعث شده است نتیجه کار سر و شکل بهتری به خود بگیرد. همین تیم پخته نیز بر سرعت کار بسیار اثرگذاری مثبت دارد. از آنجا که در بازی گرفتن از هنرورها، سینک دیالوگ‌گفتن‌ها و موسیقی به‌صورت پلی‌بک است سرعت کار را افزایش داده. چون در هر صورت میزانسن چیدن کار ساده‌ای نیست. چیدمان میزانسن، حجم رفت‌وآمدها، هماهنگی صحنه با نور، موسیقی، جلوهای ویژه و ... برای هماهنگ شدن نیاز به زمان زیادی دارد اما چون تیم، تیم کامل و هماهنگی است دیگر همگی به‌خوبی از وظایف خود آگاه هستند.

در نمایش میدانی تنهاتر از مسیح از نوای حاج‌محمود کریمی استفاده شده است. دلیل انتخاب‌تان چه بود؟ آیا تصمیم نداشتید از مداح‌های دیگر استفاده کنید یا از ایشان برای کاری که برای این نمایش میدانی در نظر داشتید جواب گرفتید؟
از سال نخست که این نمایش میدانی را آغاز کردیم به علی اسماعیلی گفتم از یک نوا استفاده کنیم. مانند نمایشی که یک راوی دارد و سیر داستان را می‌گوید. ما هم برای روضه‌هایی که داریم از یک نوا و مداح استفاده می‌کنیم. چون بر این عقیده هستیم که تنوع مداح و روضه‌خوان در بخش‌های گوناگون باعث خواهد شد تا گوش تماشاچی بدعادت شود. حس‌ من بر این بود اگر راوی روضه‌ها، یک نوای ثابت و یکسان باشد تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب خواهد داشت. برای همین این نمایش میدانی تبدیل به کار چندصدایی نشد. برای انتخاب مداح نیز جست‌وجوهای‌مان را انجام دادیم و به حاج‌محمود کریمی رسیدیم. چون به نظر من تصویرسازی ایشان در زمان مداحی بسیار قوی است. محمود کریمی، دارای صدای گیرایی است و تنوع نوحه خوبی دارد. چون ایشان زمان اجرای مداحی‌هایش بسیار کارگردانی‌شده و نویسندگی‌شده می‌خواند. به‌طوری‌که وقتی روضه‌خوانی می‌کند شنونده می‌تواند تصاویر را هم ببیند و درک کند. این موضوع به ما در تصویرسازی صحنه‌ها بسیار کمک کرد. گرمای صدا و فرم خواندن محمود کریمی خیلی خوب به فرم کار ما چسبیده و برای همین فعلا بنای آن‌که سراغ مداحان دیگر برویم نداریم. مگر آن‌که قرار باشد تغییرات اساسی رخ دهد.

علت استقبال از این نمایش چیست؟
بدون‌شک دلیل اصلی استقبال خود امام‌حسین(ع) و واقعه عاشوراست. درست است نمایشی با سر و شکل خاصی در حال اجراست اما عشق این جماعت و مردم به امام‌حسین(ع) است که آنها را جذب می‌کند. در کنار آن اجرا و پروداکشن خوب و سر و شکل خوب آن از دید مخاطب و همچنین تاثیرگذاری‌اش موجب می‌شود تا حس خوبی به مخاطب و بیننده القا کند.

در کل می‌توان گفت نمایش میدانی تنهاتر از مسیح نمایش خوبی از آب درآمده است. چون مردم در زمان تماشای نمایش، نسبت به آن واکنش دارند و صدای گریه بلند است. به نظر می‌رسد جای تعزیه‌ای که یک زمان رونق داشت را گرفته و اتفاق خوبی است اما درحال‌حاضر نیاز زیادی به عبرت‌های عاشورایی وجود دارد و بسیاری از علما و بزرگان نیز درباره‌اش تاکید داشته‌اند. درهرصورت مداحی‌ها و هیات‌ها براساس اشک و گریه است که هیچ ایرادی هم ندارد و به‌جای خودش نیاز است اما آیا مگر نباید بخشی از یک کار نمایشی، عبرت‌آموزی نیز باشد؟ چقدر تلاش کرده‌اید در این اثر به بخش عبرت‌آموزی بپردازید؟
فصل جدید دقیقا تلاش کرده است تا بخش عبرت‌آموزی‌اش که به آن اشاره می‌کنید تقویت شود. در «راه‌سرخ» سیری طی می‌شود که به عبرت‌آموزی می‌انجامد. به‌طوری‌که نشان داده می‌شود چه انحرافی باعث می‌شود این وقایع به‌وجودآید و در نهایت در این مسیر سرخ که در امتداد یک مسیر سبز است و ان‌شاءا... که درست هم هست تا به ظهور امام‌زمان (عج) خواهد رسید و به آن ختم می‌شود.

باتوجه به سیر تحولی که اشاره کردید تاکنون نمایش میدانی تنهاتر از مسیح داشته است اما همچنان ظرفیت این را دارد که سیر تحولی‌اش به سمت دراماتیزه‌شدن بیشتری پیش برود. چون واقعه کربلا آن‌قدر اتفاق عظیمی است که می‌شود از جنبه‌های گوناگون درباره آن فیلم، سریال و نمایش ساخت و دست هنر نیز در این زمینه باز است، به‌طوری‌که شما نیز نمایش میدانی‌تان به فصل چهارم رسیده. آیا این ظرفیت وجود ندارد در کنار روایتی که به‌صورت روضه مصور در این نمایش میدانی به اجرا گذاشته‌اید بار داستانی و دراماتیزه‌کردن آن را بیشتر کند؟

دقیقا همین‌طور است. خاصیت نمایش به همین زنده بودن و تکامل پیدا کردنش است. بر حسب نوع نگاه و زاویه نگاه به طبع می‌تواند داستان‌ها را تغییر داد. چون هر بار می‌شود واقعه عظیم عاشورا را از بستری فکری و نگاهی نو آماده کرد و به نمایش درآورد. واقعه کربلا آن‌قدر اتفاق بزرگ و عجیب و غریبی است که می‌توان درباره آن تا آخرالزمان کار تولید کرد. این‌که کم پرداخته می‌شود و در کلِ این سال‌ها فقط چند کار انگشت‌شمار و تاثیرگذار ساخته شده است، جای تاسف دارد. حتما می‌شود از این واقعه بزرگ، داستان‌های دراماتیکی که نقطه اوج و نقطه پایان جذابی داشته باشد؛ ساخت. ما بارها گفته‌ایم داستان‌هایی که در نظر است بر اساس نمایش میدانی و با مولفه‌ها و تکنیک‌هایی که در این زمینه وجود دارد نوشته شود با حمایت از طرف ما روی صحنه اجرا و نمایش درخواهیم آورد. نکته اول این‌که خیلی‌ها به دلایل گوناگون به این سمت نمی‌آیند. نکته دوم این که بسیاری توان نوشتن نمایشنامه‌ای که بتوان آن را روی صحنه نمایش میدانی آورد، ندارند. نمایشنامه‌هایی پیشنهاد شده است؛ اما با وجود داستان بسیار جذاب و خوب قابلیت پیاده شدن روی نمایش میدانی را ندارد و سالنی هستند. منِ حسن بزرا در حد توان و بینش خودم که در این سال‌ها به دست آورده‌ام به چنین صحنه‌ای و با چنین محتوا و نمایشنامه‌ای رسیده‌ام که می‌دانم می‌تواند برای مخاطب جذاب باشد و تماشاچی را با خود بکشاند و ثمره‌اش این نمایش‌هایی شده که در حال حاضر شاهد آن هستید. شاید کمی مبحثی که بخواهم درباره‌اش توضیح دهم تکنیکی باشد که در این گفت‌وگو گنجایش باز کردن آن وجود ندارد. اگر بخواهم سراغ نمایشی بروم که شخصیت‌محور و داستان‌محور باشد شاید نتوان آن را در این سبک و مدیوم از نمایش گنجاند. صحنه نمایش میدانی، لانگ است و تمام اینها باعث می‌شود نتوان هر محتوایی را در چنین مدیومی جا داد. در نتیجه باعث می‌شود این سؤال پیش بیاید آیا اینها بلد نیستند و نمی‌دانند دراماتیزه کردن سیر داستان و شخصیت‌پردازی در نمایش چگونه است؟ باور کنید می‌دانیم و ما هم تئاتری هستیم. اما مقوله کمی پیچیده‌تر و خاص‌تر از این حرف‌هاست.

همانطور که خودتان هم اشاره کردید متاسفانه با وجود ظرفیت موضوع کربلا؛ اما درباره کربلا و عاشورا کار هنری آنچنانی در عرصه سینما و نمایشی ساخته نمی‌شود. «روز واقعه»، «رستاخیر» (همچنان اجازه اکران در ایران ندارد)، «مختارنامه» و در حال حاضر سریال «عشق کوفی» که به تازگی از شبکه سه در حال پخش است، آثار انگشت شماری‌اند که اتفاقا از آنها استقبال خوبی هم می‌شود؛ اما می‌بینیم که ساخت چنین آثاری که به طور مستقیم به واقعه کربلا بپردازد با وجود تمام ظرفیت‌هایی که دارد بسیار کم است. به نظر شما علت این موضوع به چه عواملی برمی‌گردد؟
دلایل مختلفی دارد؛ یک جنبه آن به بخش اقتصادی برمی‌گردد. اگر تهیه‌کننده خصوصی باشد معتقد است ممکن است کار مذهبی برایش برگشت مالی نداشته باشد. برای همین سراغ این سبک از کارها نمی‌رود. یک جنبه دیگر به توان اجرایی و کیفیت کارها برمی‌گردد. شاید بعضا در سال‌های گذشته آن‌قدر کیفیت کارهای مذهبی پایین بوده که مخاطب نیامده و استقبال نکرده و همین عامل کاری کرده تا چنین کارهایی‌‌ کمتر تولید شود. در هر مضمونی خصوصا مضامین مذهبی اگر خوب، فاخر و تاثیرگذار ساخته شود بدون شک مخاطب نه فقط مخاطب خاص بلکه مخاطب خاکستری بسیاری خواهد داشت. نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» به نظر من نه این‌که کار خودمان باشد اما به لطف امام حسین (ع) از آن دسته کارهایی بوده که به دلیل استقبال بالای مخاطب به فصل چهارم‌اش رسیده و خدا را شکر هر سال هم مخاطب‌هایش بیشتر از سال قبل می‌شود. دلیل آن می‌تواند به دلیل توان اجرا و کیفیت اجرایی باشد که تماشاچی آن را دیده و پسندیده به طوری که بدون تبلیغات خاصی سینه به سینه و دهان به دهان می‌چرخد و مردم برای تماشای نمایش می‌آیند. در نتیجه با حمایت سرمایه‌گذاران می‌توان امیدوار بود که همچنان از این دست آثار ساخته شود آن هم با کیفیت بالا و مورد تایید مخاطب سخت پسند امروزی که دیگر به سادگی نمی‌توان آنها را راضی نگه داشت.

گفت‌و‌گو با علی اسماعیلی، تهیه‌کننده نمایش میدانی تنهاتر از مسیح
 روایت‌های تاریخی نمایش کاملا مستند است

نمایش میدانی اتفاق نوظهوری است که طی سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته و تا امروز توانسته نظر مخاطب‌های بسیاری را به سمت خود جلب کند. به طوری که این روزها نیز شاهد اجرای فصل چهارم «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ» هستیم. رایگان بودن تماشای نمایش‌های میدانی باعث شده تا هر کسی که بتواند در سایت رزرو بلیت برای تماشای نمایش میدانی ثبت‌نام کند به بوستان ولایت برود و حالا با شیوه تازه‌ای که این مجموعه برای نخستین بار پیش گرفته بنا را با «نذر فرهنگی» به صورتی پیش برده‌اند که مردم بتوانند در تولید و به اجرا درآمدن نمایش‌های میدانی سهم قابل توجهی داشته باشند. به صورتی که هر کسی تمایل داشته باشد می‌تواند نذورات خود را به این مجموعه بدهد تا آنها نیز در مسیر به اجرا درآودن نمایش‌های میدانی خرج کنند. به بهانه این نذر فرهنگی با علی اسماعیلی، تهیه‌کننده نمایش «تنهاتر از مسیح؛ راه سرخ» به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.

آقای اسماعیلی برای آن‌که محتوای نمایش‌های میدانی دارای تنوع باشد چه اقداماتی صورت می‌گیرد؟ آیا برای تولید نمایش‌های میدانی تیم محتوایی وجود دارد که بخواهد در ایجاد تنوع آنچه هر‌بار روی صحنه می‌رود، تلاش کند؟ 
بله، تیم محتوایی نمایش‌های میدانی، نخستین تیمی است که کار خودش را برای ساخت و تولید یک نمایش میدانی شروع می‌کند و شده در مقاطعی وقفه در اجرای نمایش‌ها افتاده باشد و یکی دو ماه کار اجرا تعطیل شود اما هرگز تیم محتوا کار خودش را تعطیل نکرده و مدام در حال تولید محتواست. ما در یک سال و نیم گذشته بیش از هشت نمایش میدانی جدید آماده کرده‌ایم که تعدادی از آنها اجرا شده و تعدادی نیز ان‌شاءا... در بازه‌های زمانی مختلف به اکران خواهد رسید. تیم محتوایی ما نیز متشکل از اساتید، کارشناسان دینی، علمی، اجتماعی و جامعه‌شناسان هستند و کارشان را پر‌قدرت پیش می‌برند و ادامه می‌دهند. این موضوع نیز تنها در بخش محتوا خلاصه نمی‌شود، بلکه در بخش ساختار اجرای نمایش میدانی، در بخش نورپردازی، دکور، صحنه، جلوه‌های ویژه و... مدام در حال تغییر و به‌روز شدن هستند؛ به‌طوری‌که با ورود تکنولوژی‌های جدید، تلاش می‌شود تا بخش‌های مرتبط با آن تکنولوژی به‌روز شود. برای همین به‌هیچ‌عنوان قائل به آن نیستیم که نمایشی دائم تکرار شود و پیشرفتی در آن وجود نداشته باشد. تا به امروز که اینطور بوده و از این به بعد نیز قطعا به همین منوال پیش خواهیم رفت و به سرعت‌مان نیز اضافه خواهیم کرد. من به جرات می‌توانم بگویم نمایش میدانی «تنهاتر از مسیح» فصل «راه سرخ» اگر همان نمایش میدانی سال گذشته بود باز با همین میزان استقبال و عطش مواجه می‌شدیم. مطالبه‌ای هم از ما وجود نداشت و انتظار آن را هم ندارند. اما تیم سازنده دغدغه دارد کاری دو بار تکرار نشود. حتی تا شب آخر اجرا مدام در حال تغییر بوده و مدام در حال واکنش گرفتن از مخاطب هستند تا باز یک طرف بینند با کدام بخش‌ها ارتباط بیشتری برقرار کرده و آن را دوست داشتند تا همان بخش را تقویت کنند. از طرف دیگر بخش‌هایی که مخاطب دوست نداشته، گیج شده یا ارتباط برقرار نکرده را اصلاح و برطرف کنند. برای همین می‌توانم بگویم تیم سازنده به‌صورت مداوم در حال اصلاح و تغییر است. 

علاوه بر تیم محتوایی که به آنها اشاره کردید برای آن‌که در روایت‌هایی که به نمایش درمی‌آورید سندیت تاریخی و موضوعی وجود داشته باشد چه تلاش‌هایی انجام می‌دهید؟ برای آن‌که از سندیت داشتن روایت‌ها اطمینان حاصل کنید چه اقدامات و فعالیت‌های تحقیقاتی صورت می‌گیرد؟ 
ما حتی واژه‌ای غیر از آنچه مستند است را روی صحنه نمی‌آوریم. تحقیقات ما نیز تنها از روی یک کتاب و یک فرد نیست. روایت‌ها از زوایای گوناگون چک می‌شود و دقیق مورد بررسی قرار می‌گیرد. با چندین منابع مقایسه و تایید می‌شود و سپس در اختیار تیم کارشناسان‌مان قرار می‌گیرد. همه این مراحل طی و بعد به مخاطب عرضه می‌شود. ما اصلا بنا نداریم ناخواسته روایتی را در ذهن مخاطب ایجاد کنیم که از واقعیت به‌دور باشد و حتی در آن شبهه‌ای وجود داشته باشد. بنا به موضوعات نمایشی، اساتید و کارشناس‌های تحقیقاتی‌مان نیز تغییر پیدا می‌کنند و از هیات علمی‌های گوناگون برای همکاری کمک می‌گیریم تا در روایتی اشتباه پیش نرویم. حتی در برخی موارد تحقیقات‌مان از طریق عام جامعه انجام می‌گیرد. یعنی موضوعی را از طریق عام جامعه عنوان می‌کنیم تا ببینیم اصلا جامعه این دغدغه و نیاز را در خود احساس می‌کند که به آن بپردازیم یا خیر.

چرا نمایش‌های میدانی بیشتر حول محور موضوعات مذهبی، دینی و آیینی است؟ آیا نمایش میدانی این ظرفیت را ندارد که به موضوعات دیگر بپردازد و حتی به سراغ داستان‌ها و روایت‌های ادبیات کهن ایرانی برود؟ 
ما در حال حاضر در حال پرورش دادن به موضوعاتی هستیم که‌ موضوعات اجتماعی هستند و ان‌شاءا... در آینده در برنامه‌های‌مان هست که آنها را نیز روی صحنه بیاوریم. علاوه بر موضوعات اجتماعی، موضوعات روز و موضوعاتی که به جوانان و امیدبخشی مربوط می‌شود نیز در دستور کار قرار گرفته که فعلا نمی‌توانم خیلی درباره‌اش صحبت کنم. اما روی این موضوعات نیز کار می‌کنیم و ان‌شاءا... آنها را نیز برای روی صحنه آوردن آماده خواهیم کرد. در زمینه توجه به ادبیات کهن نیز یکی دیگر از پروژه‌های‌مان است که در دست آخرین ویرایش‌های نمایشنامه‌ای قرار دارد. بنابراین این نوید را می‌توانم بدهم که در آینده با تنوع محتوایی بیشتری مواجه خواهیم بود و تنها موضوعات نمایش میدانی، آیینی، دینی و مذهبی نیستند.‌

آن‌طور که خودتان هم در گفت‌و‌گوهای‌تان بیان کرده‌اید اکثر هنرورهایی که روی صحنه نمایش‌های میدانی می‌روند، سرباز هستند. آیا استفاده از سربازهایی که تجربه حضور روی صحنه را ندارند کار ساده‌ای است؟ آیا روند فعالیت و اجرا را کند نمی‌کنند؟ برای این موضوع چه تدابیری اندیشه شده است؟ 
اکثر هنرورهایی که ما با آنها بازی می‌کنیم دیگر بازیگر شده‌اند. درست است که سرباز هستند و در روز نخست کارشان نگاهی به بازیگری نداشتند؛ اما در حال حاضر می‌توانم به جرات بگویم هر‌کدام از آنها یک بازیگر هستند. برای همین شده در برخی موارد یک نمایش میدانی را با کمتر از یک هفته تمرین به اجرا رسانده باشیم که جزو محالات بوده و همیشه حداقل یک ماه تمرین انجام می‌شد تا بازیگر بتواند 25 روز نمایشی را روی صحنه به اجرا برساند اما در حال حاضر به کمتر از یک هفته رسیده که بازیگرهای ما می‌توانند یک نمایش دو ساعته بدون وقفه را اجرا کنند. به‌طور کلی مجموعه ساخته‌های نمایش‌های میدانی سیمای ققنوس، نمایش‌های میدانی بدون توقف هستند و این ویژگی خاص نمایش‌های میدانی ما محسوب می‌شود که با کمک همین بازیگرها به آن دست پیدا کرده‌ایم؛ آن هم از طریق تمرین و با برنامه‌ریزی دقیق تیم گروه کارگردانی و تیم سیمای ققنوس محقق شده است، چون نگاه ما به این کار، نگاه یک کمپانی است. ما یک کمپانی تولیدات نمایش میدانی هستیم. یک مجموعه‌ای با یک یا چند محصول برای اجرا نیستیم. کار کاملا صنعتی شده و مسیر فرآیند تولید یک نمایش کاملا صنعتی شده است.
از نمایشنامه‌نویسی، نویسندگی و تحقیق و پژوهش گرفته تا طراحی دکور، صحنه، لباس و …همه ساختار و فرآیندی دارد که اگر این فرآیند طی نمی‌شد، نمی‌توانستیم تا به امروز در یک سال هفت نمایش میدانی با موضوعات مختلف و این میزان مخاطب در بازه‌های زمانی کمتر از پنج روز بین نمایش‌ها به اجرا برسانیم. اگر این کمپانی شکل نمی‌گرفت، هرگز نمی‌توانستیم این حجم از تولیدات متنوع را داشته باشیم.

اما عمر سربازی حداکثر دو سال است. این سربازهای آموزش‌دیده که به قول خودتان دیگر بازیگر شده‌اند، بعد از اتمام سربازی‌شان چه اتفاقی برای‌شان می‌افتد؟
ما سربازهایی داریم که سربازی‌شان تمام شده؛ اما به دلیل علاقه‌ای که داشته‌اند، مانده‌ و فعالیت می‌کنند. کسانی هم هستند که بعد از اتمام دوره سربازی‌شان رفته‌اند و نیرو جایگزین آنها می‌شود تا این خلأ جبران شود. این تغییرات نیز به شکل حرفه‌ای انجام می‌شود و برای همین خللی در روند اجرا به‌وجود نمی‌آورد.

برای اجرایی شدن چنین پروژه بزرگی وجود چالش‌های متعدد، امری طبیعی است. شما برای به اجرا درآوردن نمایش‌های میدانی با چه چالش‌هایی مواجه هستید؟
حجم کار در نمایش‌های میدانی به دلیل وسعت و تعدد صحنه‌هایش بسیار دشوار است. به طوری که نمایش میدانی‌هایی با بیش از 90 پرده نمایشی نیز داشته‌ایم که هرکدام پلان‌های مختلفی هم داشته و در مدت‌زمان بالا، پیش آمده بازیگران در یک اجرا بالغ بر دو کیلومتر دور تا دور سالن می‌چرخند، لباس عوض می‌کنند و مجدد گریم شده، سریع وارد صحنه می‌شوند. چون نمایش وقفه ندارد، کار بازیگرها و سایرعوامل را سخت می‌کند. به طوری که گاهی بازیگرها تنها یک دقیقه زمان دارند تا لباس‌شان را عوض کرده، مجدد وارد صحنه نمایش شوند. اگر یک نفر به‌موقع نرسد، تمام اجرا به صورت دومینووار خراب می‌شود. چون همه‌ بخش‌های نمایش‌های میدانی به هم متصل است. این موضوع یکی از سختی‌های کار است که با توجه به صنعتی‌سازی و برنامه‌ریزی‌های انجام گرفته‌شده، تلاش می‌شود تا مدیریت شود و خللی در اجرا به وجود نیاید. یکی دیگر از سختی‌های کار، بحث میدانی بودن این نمایش‌ها است. ما در فضای باز کار می‌کنیم. باد، طوفان، باران و ... باعث می‌شود تا عوامل مقابل صحنه و پشت صحنه با چالش مواجه شوند. وقتی قرار است در یک سالن نمایش تئاتر با بهترین امکانات، دود مه‌سازها خارج نشود؛ سیستم تهویه هوای سالن را خاموش می‌کنند تا دود و مه ایجادشده حفظ و کنترل شود. ما در فضای باز کار می‌کنیم و باید تابع جو و اقلیمی باشیم که در زمان اجرا با آن‌ مواجه‌ هستیم که اصلا کار ساده‌ای نیست. البته این کار برای تیم‌هایی دشوار است که خیلی حرفه‌ای نباشند. تمام عوامل تیم‌های اجرایی مجموعه سیمای ققنوس از درجه یک‌های سینما و تئاتر هستند. طراح نور، طراح صحنه و لباس، جلوه‌های ویژه، مدیر تولید و ... از درجه یک‌ها هستند که اگر این اشخاص حرفه‌ای نبودند، این کمپانی هم شکل نمی‌گرفت. اتفاق مبارکی است که به لطف سازمان هنری رسانه‌ای اوج و شهرداری تهران، این پایگاه تاسیس شده است.

آیا نمایش‌های میدانی ظرفیت آن را ندارد که از طریق دوربین‌های فیلمبرداری تصویربرداری شود و برای نمایش در پلتفرم‌های خانگی آماده شود تا کسانی که نمی‌توانند اجرای نمایش‌های میدانی را ببینند از این طریق به تماشا بنشینند؟ 
این امکان برای نمایش میدانی وجود ندارد. چون هیچ دوربین و قابی نمی‌تواند حس و حال مخاطبی که در سالن است را منتقل کند. تئاترهایی وجود دارد که صحنه‌ای ‌است؛ یک استیج و یک قاب دارد و مانند نمایش میدانی، قاب‌های متعدد ندارد. بازیگر ما وسط سالن از کنار مخاطب عبور می‌کند؛ چطور می‌توان این زاویه نگاه را در دوربین منعکس کرد؟ مدیوم و ابعاد را چطور می‌توان به مخاطب عرضه کرد؟ این امکان وجود ندارد و برای همین دنبال آن هم نیستیم. چون دوربین و ضبط آن، حس در صحنه بودن را منتقل نمی‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد که ضبط نمایش میدانی کار نمایش میدانی را حقیر خواهد کرد.

از آنجایی که بلیت فروشی به صورت رایگان است، آیا تصمیم ندارید برای نمایش میدانی‌های آینده به منظور دریافت هزینه بلیت‌فروشی داشته باشید؟
کارهای ما به صورت رایگان است؛ اما مردم خودشان مشارکت می‌کنند. طی سال‌های گذشته سازمان هنری رسانه‌ای اوج، بستر ویژه و زیرساخت خوبی را در تهران ایجاد کرده و مرکز نمایش‌های میدانی تهران راه‌اندازی شده است. به همین دلیل هزینه‌ها کم شده و توانسته‌ایم نمایش‌های‌مان را به طور مداوم و حتی در فاصله پنج‌روزه به اجرا درآوریم. این موضوع نشان می‌دهد یک کمپانی تولید و اجرای نمایش‌های میدانی در تهران به‌راه افتاده است. این در حالی است که تا به امروز هزینه‌ها را به طور معمول مجموعه‌ها یا سازمان‌ها یا نهادها می‌پرداختند. نمایش‌های گذشته هم به همین صورت بوده و برای بخشی از هزینه‌های این نمایش‌ها، بعضا شاید تا 10 درصد آن را مردم تحت عنوان «نذر فرهنگی» مشارکت می‌کردند. برای نمایش «تنهاتر از مسیح» نیز برای نخستین بار نمایشی را با دوستان در سازمان هنری رسانه‌ای اوج و تیم گروه نمایشی سیمای ققنوس آغاز کرده‌، به این نتیجه رسیدیم که این کار، کار اهل بیت و ذکر مصیبت سیدالشهدا (ع) و همچون یک هیات و مجلس روضه مصور است. بنابراین دیدیم می‌توان کار را مردمی کرد و بگوییم اینبار مردم هم در آن مشارکت داشته‌اند. مانند هیات‌ها، موکب‌های اربعین و ... که هر سال توسط مردم برگزار می‌شود، این نمایش میدانی نیز به صورت مردمی باشد. در جمع‌بندی‌های خود نیز به این نتیجه رسیدیم وقتی مردم از این نمایش‌ها استقبال می‌کنند در بخش تامین هزینه‌ها نیز این استارت را بزنیم که تولید نمایش میدانی را هم مردم خودشان برای ساخته شدنش کمک کنند تا به اجرا درآید. نمایش میدانی تنهاتر از مسیح، نمایشی است که تا به امروز تمام هزینه‌هایش را مردم تامین کرده‌اند. یک نفر 1000 تومان داده، یک نفر پنج میلیون تومان داده و دیگری النگوی دستش را داده است. آنها برای این مجلس روضه سیدالشهدا (ع) نذر کرده‌اند. خدا را شکر اتفاق مبارکی رخ داده است.برای همین می‌توانیم بگوییم روزی خواهد رسید که تمام هزینه‌های آن از صفر تا صدش را مردم بدهند و دیگر اجرای این نمایش‌ها حاکمیتی، نهادی و ارگانی نباشد و مردم روی کار بیایند و هر سال نیز از سال قبل خود پرشورتر برگزار شود. در نمایش میدانی تنهاتر از مسیح نیز می‌بینیم که این اتفاق افتاده است.

چرا برای مشارکت مردمی از همان روش بلیت فروشی که برای سینما و تئاتر استفاده می‌شود، تبعیت نمی‌کنید؟ 
هزینه‌های برگزاری اجرای نمایش میدانی دو بخش دارد. یک بخش آن زیرساخت، تجهیزات و سخت افزار است. یک بخش هم هزینه‌های عوامل و هزینه‌های جاری اجرای یک پروژه است. سازمان هنری رسانه‌ای اوج تمام این زیرساخت را ایجاد کرده است. تجهیزات را تهیه کرده و مدام با توجه به تامین نگهداری، آنها را به روز نگه داشته است. بخشی از آن را نیز شهرداری کمک کرده. مردم فقط بابت هزینه‌های جاری و اجرای این کار مشارکت می‌کنند. به هر حال بیش از 500 نفر عوامل پشت صحنه وجود دارد. بخش هزینه‌های جاری کم نیست که مردم در آن مشارکت می‌کنند. خودکفایی در هزینه‌ها نیز با توجه به حمایت‌های صد در صدی زیرساختی و پشتیبانی است که سازمان هنری رسانه‌ای اوج از این مرکز دارد.

ایراد بلیت فروشی در چیست که نمی‌خواهید به این سمت بروید؟ 
محتوای نمایش‌های میدانی که در حال حاضر به اجرا گذاشته می‌شود محتوای آیینی، دینی و مذهبی است و اتفاقا ما اصلا به‌دنبال بلیت فروشی نیستیم. می‌خواهیم آن کسی که در توانش نیست حتما بیاید و در این شرایط اقتصادی که برخی واقعا درگیر معیشت و واجبات زندگی‌شان هستند، بتواند با خانواده‌اش ساعاتی را به تماشای یک اثر فرهنگی و هنری بنشیند. کسی که هم کار را ببیند و هرقدر که دوست داشت و در توانش بود، کمک کند. در این شرایط آن کسی که دستش به دهانش می‌رسد، بانی تولید این آثار باشد. این به نظر ما در دراز مدت بسیار زیباتر و ماندگارتر است و مسیری که ما الان پیش رو داریم، امیدوارکننده‌تر است تا این‌که بخواهیم فضا را به سمت بلیت فروشی سوق دهیم و یک نگاه تجاری و بیزنسی به آن پیدا کنیم. ما اصلا به دنبال آن نیستیم، چون در کار آزمایشی که با نگاه «نذر فرهنگی» انجام دادیم، متوجه شدیم مردم مشارکت می‌کنند و فقط باید تلاش بیشتری کنیم، زیرا برای نخستین بار است که نذر فرهنگی را باب می‌کنیم. همیشه در هیات‌ها، موکب‌ها، مجالس‌ عزاداری و حتی جشن‌ها و... مردم نذر می‌کنند. می‌خواهیم این موضوع را باب کنیم که می‌شود برای فرهنگ هم نذر و مشارکت کرد. هر کس دغدغه این موضوع را داشته باشد، می‌تواند به هر میزان و رقمی که در نظر دارد و خودش می‌داند، کمک کند. بعضا مجموعه‌ها و موسسه‌هایی بودند که گفتند از درآمد و سود حاصله از آن می‌خواهند در این نذر فرهنگی مشارکت داشته باشند. اتفاقا به باور ما این روند پسندیده‌تر و ماندگارتر از آن است که نمایش‌های میدانی را به سمت بلیت فروشی سوق دهیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها