چگونه تلاش آمریکابرای ایده خاورمیانه جدید شکست خورد؟

تعبیر وارونه رؤیای آمریکایی

چشم‌انداز راهبردهای آمریکا در منطقه را بررسی کرده‌ایم

رخنه خاموش برای تضعیف مقاومت

بررسی تحولات منطقه غرب آسیا در یکی دو سال اخیر این‌گونه القا می‌کند که ظاهرا پس از وقوع جنگ اوکراین با نوعی کاهش بحران‌های منطقه‌ای در خاورمیانه روبه‌رو هستیم. خروج آمریکا از افغانستان (که البته چند ماه قبل از شروع جنگ اوکراین رخ داد) و همچنین فروکش کردن آتش جنگ در یمن از نمونه‌های بارز این مسأله است و این در حالی است که کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس که پشت پرده اصلی بحران‌های افغانستان و یمن هستند و همچنین رژیم صهیونیستی که ریشه اصلی بی‌ثباتی در منطقه است، هیچ‌گاه به دنبال آرامش منطقه نبوده و نیستند.
کد خبر: ۱۴۲۰۵۴۲
نویسنده محمد علیزاده - گروه بین‌الملل

رخنه خاموش برای تضعیف مقاومت

براین اساس، تحولات سال‌های اخیر در غرب آسیا را طبیعتا نباید از حسن نیت کشورهای غربی و همچنین رژیم صهیونیستی دانست، بلکه این تحولات نشأت گرفته از نگاه جدیدی است که بر این بازیگران بحران‌ساز حاکم است. البته بر این مسأله هم باید تاکید کرد که در استراتژی که از سوی آمریکا و شرکایش دنبال می‌شود، سطح بحران صرفا در ابعاد سخت و نظامی کاهش یافته وگرنه در سایر سطوح، همچنان با بحران‌های مختلف که از سوی آمریکا هدایت می‌شود روبه‌رو هستیم. 

رویکرد جدید آمریکا

آمریکایی‌ها که استفاده از جنگ نیابتی و حمایت از گروه‌های تروریستی را همواره به عنوان یک استراتژی ثابت در دستور کار داشته‌اند، امروزه تمرکز اصلی خود را بر راهبرد بی‌ثبات‌سازی قرار داده و در حال پیگیری این مسأله به عنوان اولین رویکرد خود در سطح منطقه‌ای هستند. این رویکرد پس از آن در دستور کار آمریکا قرار گرفت که طرح معامله قرن شکست خورد و دونالد ترامپ نتوانست انتخابات سال۲۰۲۰ را به نفع خود به پایان ببرد.با روی کار آمدن دموکرات‌ها، طرح «بی‌ثبات‌سازی منطقه‌ای» به عنوان راهبرد اصلی آمریکایی‌ها در اولویت قرار گرفت و خروج از افغانستان به عنوان اولین گزاره در این راهبرد انتخاب شد.افغانستان در طول ۲۰ سال اشغال توسط آمریکا، سطوح مختلفی از بحران‌ها را پشت‌سر گذاشته بود اما آمریکا با خروج از این کشور به دنبال افزایش سطح بحران‌ها و دخیل کردن سایر بازیگران در این بحران همچون روسیه و ایران بود. واشنگتن در اتخاذ این راهبرد در سطح منطقه جنوب غرب آسیا موفقیتی به‌دست نیاورد اما در بعضی حوزه‌های دیگر همچون آسیای میانه و قفقاز این راهبرد را توانست به پیش ببرد که نمود آن جنگ روسیه و اوکراین و جنگ قره‌باغ است.

۳ محور استراتژی جدید آمریکا

 امروزه آمریکایی‌ها در تدوین راهبردهای خود از یک استراتژی کلی در سطح منطقه‌ای تحت عنوان آرام‌سازی تاکتیکی و بی‌ثبات‌سازی راهبردی استفاده می‌کنند که این استراتژی از سه گزاره مهم شراکت، بازدارندگی در برابر ایران و کاهش تنش‌های منطقه‌ای تشکیل می‌شود. در میان کشورهای منطقه تمرکز راهبردی آمریکا نیز روی مسأله ایران و محور مقاومت قرار دارد زیرا برحسب سخنان مقامات آمریکایی، عامل اصلی شکست‌های منطقه‌ای آنها مقاومت بوده است. درنتیجه آمریکایی‌ها در هر حوزه و به‌ویژه در عراق، سوریه، یمن و افغانستان راهبردهای خاصی را اتخاذ کرده‌اند و در آینده این راهبردها در کنار برخی راهبردهای دیگر نقش مکمل خواهد داشت. آمریکا برحسب منافع خود همواره یک استراتژی ثابت و تغییرناپذیر دارد که در ذیل آن راهبردهای مختلفی تبیین و تدوین می‌شود. این راهبردها درواقع اصول سیاست‌های منطقه‌ای واشنگتن است که اکثریت آنها در مقابله با جمهوری اسلامی و محور مقاومت تدوین شده است. بر همین اساس واشنگتن در هر حوزه‌ای نیز راهبردهای خاص با آن کشور و افکار عمومی را اتخاذ می‌کند تا تاثیرگذاری آن بیشتر شود. به همین منظور باید راهبردهایی را نیز متناسب با اقدامات آمریکا در سطح منطقه‌ای اتخاذ کرد تا اثرگذاری آنها بیشتر شود.

راهبرد آمریکا در کشورهای غرب آسیا

عراق

آمریکا در چارچوب استراتژی انتقال به شرق دور، محاصره چین و قطع جاده ابریشم تمایل دارد حضور خود در عراق را تحت عناوین جدیدی که خدشه‌‌ای به رفتارهای فریبنده و اشغالگری واشنگتن در این کشور وارد نسازد، تنظیم کند. راهبردهای آمریکا در عراق متمرکز بر عناوینی همچون سازماندهی جریان‌های غرب‌گرا و  تشرینی‌ها، محدود کردن ایران و گروه‌های مقاومت به‌ویژه حشدالشعبی، استفاده از جریان‌های ملی‌گرا، لیبرال و جریان بعثی در مناصب دولتی در جهت مقابله یا تضعیف دولت شیعی عراق و گروه‌های مقاومت خواهد بود.

سوریه

در سوریه تمرکز راهبردی آمریکا در کوتاه‌مدت تقویت حضور در شرق سوریه از طریق تقویت ارتباط با کردها و در بلندمدت حفظ فشارهای اقتصادی و نظامی - امنیتی بر سوریه و کاهش حضور و نفوذ ایران خواهد بود. باتوجه به افزایش مقبولیت و مشروعیت داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی سوریه همچون عضویت در اتحادیه عرب، آمریکایی‌ها به دنبال این هستند که به هر طریق ممکن سطح تنش‌های سیاسی سوریه را با کشورهای عربی منطقه افزایش دهند تا از این طریق از قدرت سیاسی دمشق در سطح منطقه‌ای بکاهند.

یمن

در یمن مهم‌ترین راهبرد، تضعیف و کاهش نقش انصار‌ا... در عرصه داخلی و منطقه‌ای به عنوان یک قدرت کنشگر مهم خواهد بود. آمریکا از یک‌سو نام انصارا... را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرده و از سوی دیگر در حال فشار آوردن بر این گروه برای پذیرش خواسته‌های آمریکاست. هدف از این رویکرد آمریکا خلع‌سلاح انصارا... و بازگشت این گروه به مناطق شمالی یمن و به رسیمت شناختن منصور هادی است. این راهبرد چماق و هویج بیشتر به نفع عربستان است و انصارا... از چنین راهبردی دستاورد خاصی کسب نخواهد کرد.

افغانستان

آمریکا بعد از خروج از افغانستان، به دنبال آن است که به هر طریق ممکن دوباره تاثیرگذاری خود را در کشور افغانستان داشته باشد. در افغانستان مهم‌ترین راهبرد تقویت داعش در جهت مقابله با طالبان و ایجاد یک تهدید علیه ایران در مرزهای شرقی خواهد بود که البته در بلندمدت، آمریکایی‌ها بر تقویت تنش‌های ایران و طالبان نیز متمرکز خواهند شد. یکی از برنامه‌های آمریکا در افغانستان، استفاده از ظرفیت‌‌های رژیم‌صهیونیستی است که البته این ظرفیت به صورت مستقیم نیست، بلکه با استفاده از NGO‌های مدنی و حقوق بشری است.

ایران، محور اصلی برنامه‌های منطقه‌ای آمریکا

آمریکا در برابر ایران سه راهبرد مهم دارد: اول دیپلماسی همه‌جانبه، دوم حفظ رویکرد فشار حداکثری و سوم بازدارندگی.

۱- دیپلماسی: منظور از دیپلماسی صرفا مباحث مربوط به مذاکرات سیاسی نیست، بلکه منظور از آن همه موارد از فشار، جنگ اطلاعاتی، عملیات روانی، مذاکره، گفت‌و‌گو و... است که آمریکایی‌ها آن را ذیل دیپلماسی تعریف کرده‌اند.

۲- اعمال استراتژی حداکثر فشار برای مهار و تضعیف نفوذ ایران: آمریکا در این راهبرد بر دو محور اصلی تمرکز کرده است. 

الف- اعمال تحریم؛ از منظر آمریکایی‌ها تهدید اصلی برای منافع آمریکا و متحدانش، ایران است. اعمال تحریم‌های اقتصادی که به‌طورخاص بخش صنعت نفت را هدف قرار داده برای کاهش درآمدهای ایران و به‌تبع آن کاهش حضور و فعالیت‌های منطقه‌ای است. ازمنظر آمریکایی‌ها چنانچه درآمدهای مالی ایران کاهش یابد، هم‌پیمانان منطقه‌ای تهران نیز دچار چالش‌های مختلف خواهند شد.
 
ب- سوق دادن منطقه به سمت و سوی ائتلاف‌های منطقه‌ای؛ واشنگتن به دنبال نیروی نظامی قدرتمند در منطقه برای بازداشتن ایران و همکاری با متحدانش در جهت ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای است. آنچه در این زمینه ایالات متحده انجام خواهد داد، یارگیری‌های جدید در سطح منطقه برای مقابله با جمهوری اسلامی و گروه‌های مقاومت است. 

۳- بازدارندگی: آمریکایی‌ها به این امر اذعان دارند که بازدارندگی آنها در سطح منطقه‌ای نسبت به ایران کاهش پیدا کرده است و به همین دلیل است که تسلیحات، تجهیزات و نیروی انسانی خود را دوباره به منطقه گسیل کرده‌اند. تحرکاتی که امروزه آمریکا در شرق سوریه و منطقه التنف انجام می‌دهد در کنار تقویت حضور دریایی‌شان در خلیج‌فارس، نشان‌دهنده همین مسأله است که آمریکایی‌ها از تقویت حضور منطقه‌ای خود به دنبال ترمیم بازدارندگی‌شان در سطح منطقه‌ای هستند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها