رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب استعمار را نمونه‌ای از دروغگویی جبهه لیبرال دموکراسی غرب درباره آزادی دانستند و فرمودند: «جبهه‌ی دروغ‌گویی است که خودش را «لیبرال‌دموکراسی» نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرال‌دموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو... فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند... کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است.»
 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب استعمار را نمونه‌ای از دروغگویی جبهه لیبرال دموکراسی غرب درباره آزادی دانستند و فرمودند: «جبهه‌ی دروغ‌گویی است که خودش را «لیبرال‌دموکراسی» نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرال‌دموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو... فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند... کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است.»
کد خبر: ۱۴۱۷۰۹۰
«هر آنچه زنده بود کشته شد. تفاوتی میان بزرگ، کوچک، زن، مرد یا کودک قائل نبودیم.» اینها را «محمد القورصو» مورخ الجزایری نوشته بود به نقل از یک افسر نظامی که در نسل‌کشی و کشتار هفدهم فروردین ۱۲۱۱ هجری شمسی (۶ آوریل ۱۸۳۲) حضور داشت. کشتار العوفیه در این تاریخ توسط نظامیان فرانسوی اولین کشتار دسته‌جمعی و حشیانه‌ی استعمارگران در الجزایر بود. الجزایری‌ها تا پیش از ورود نظامیان فرانسوی به خاکشان، بخشی از امپراطوری عثمانی بودند.
 
نیروهای فرانسوی ۱۴ تیر ۱۲۰۹ هجری شمسی برابر با پنجم جولای ۱۸۳۰ میلادی با ارتشی از ۴۰ هزار نیروی نظامی پا به خاک الجزایر در شمال آفریقا نهادند. بعد از ۹ سال درگیری و جنگ، تقریباً تمام نقاط این کشور به تصرف فرانسوی‌ها در آمد و کنترل آن به دست استعمارگران افتاد. حالا دیگر الجزایر یکی از مستعمرات و مناطق تحت حکومت فرانسه بود که باید تن به حاکمیت فرانسوی‌ها می‌داد. استعمار تنها به اضافه شدن خاک الجزایر به سرزمین‌های فرانسه محدود نشد. زمین‌ها و مراتع حاصلخیز الجزایر اعم از زمین‌های مردمی و غیرمردمی توسط فرانسه مصادره و در اختیار شهرک‌نشینان اروپایی در آمد. شمار این شهرک نشینان در زمان استقلال الجزایر که به آن‌ها «الاقدام السوداء» (چکمه سیاهان) می‌گویند، به حدود یک میلیون نفر رسیده بود.
 

* حق هیچ چیز ندارید!

هنوز ۲ سال از ورود فرانسوی‌ها نگذشته بود که کشتار العوفیه اتفاق افتاد. فرانسوی‌‌ها ۱۲۰۰ نفر را در این منطقه از دم تیغ گذراندند. به قول همان افسر نظامی هر آنچه زنده بود کشته شد فارغ از آنکه کوچک، بزرگ، زن، مرد یا کودک باشد. کشتار مسجد «کتشاوه» یا مسجد «الاربعه» از دیگر مصادیق جنایت وحشیانه فرانسه علیه بشریت و احترام به ادیان بوده است. جنایتی که در همان اوایل استعمار به وقوع پیوست. رئیس ستاد ارتش فرانسه در الجزایر در پایان سال ۱۸۳۲ قرآن‌های این مسجد را سوزاند و آن را بر سر چهار هزار مسلمان تحصن‌کننده در داخل آن خراب کرد. مسلمانانی که به تبدیل این مسجد به کلیسا اعتراض داشتند.
 
فرانسوی‌ها تا ۱۳۰ سال بعد هم قصد خروج از الجزایر را نداشتند. هر قدر هم برخی از اهالی الجزایر با حسن نیت با فرانسه مواجهه داشتند اما فرانسوی‌ها به چیزی جز منافعاش نمی‌اندیشیدند. حسن‌نیت بعضی از الجزایرایری‌ها تا بدان مرحله پیش رفت که در جنگ جهانی دوم اسلحه به دست همراه فرانسوی‌ها علیه آلمان جنگیدند! استعمار هر قدر برای اروپایی‌تبارها دایه مهربان‌تر از مادر بود اما نسبت به ساکنان مسلمانِ بومی این کشور سیاست‌های سخت‌گیرانه سفت و سختی را در پیش گرفت. حتی مشهور است که اروپایی‌تبارهای مقیم الجزایر و نیز یهودیان این کشور تابعیت فرانسوی به دست آوردند اما در آن سو قسمت اعظم الجزایری‌های مسلمان حتی آنهایی که در ارتش فرانسه خدمت کرده بودند نه تابعیت فرانسه دریافت کردند و نه از حق رأی برخوردار شدند.
 

* وعده‌های روی آب

الجزایری‌هایی که در ارتش فرانسه و علیه جبهه مشترک آلمان نازی و عثمانی جنگیده و امیدوار بودند بعد از اتمام جنگ در سال ۱۹۴۵ فرانسه به ۱۱۳ سال استعمار این کشور پایان دهد. چیزی که خیلی زود مشخص شد یک امید بیهوده است. فرانسوی‌ها نه تنها برای درخواست مسالمت‌آمیز و راهپیمایی‌های مردمی در الجزایر ارزشی قائل نبودند بلکه با سیاست مشت آهنین کوشیدند این حرکت‌ها را سرکوب کنند. دستگاه پلیسی و امنیتیِ استعماریِ فرانسه در الجزایر علاوه بر کشتارهای وحشیانه با تحت تعقیب قرار دادن جوانان و جریان‌های ملّی که خواستار استقلال الجزایر بودند، آنها را دستگیر و اعدام و تبعید می‌کردند.
 
کشتار فرانسوی‌ها در الجزایر یک رکورد منحصر به فرد از قتل عام مردم غیرنظامی و برخورد خشونت‌‌آمیز محسوب می‌شود. تنها در یک روز (هشتم می ۱۹۴۵) نظامیان فرانسوی خون بیش از ۴۵ هزار الجزایری را بر زمین ریختند. هرچند بعضی دیگر از آمارها حکایت از ۵۰ تا ۷۰ هزار کشته در این روز دارد. این برخورد چکشی و کشتار بی‌رحمانه حجت را بر جریان‌های سیاسی و ملی الجزایر تمام کرد که اشغالگران و استعمارگران زبانی جز زبان زور متوجه نمی‌‌شوند و دل بستن به شعارها و ادعاهای آنها در زمینه آزادی ملل و احترام به درخواست و تقاضاهای آنها سرابی بیش نیست. همین موضوع هم نطفه اصلی تشکیل مقاومت مسلحانه علیه اشغالگری فرانسوی شد.
 
برخوردهای مسلحانه در ابتدا هرچند از سوی گروه‌های کوچک چند صد نفره و شامل ضربه شدن به تأسیسات نظامی اشغالگران فرانسوی می‌شد اما در ادامه با وحدت گروه‌ها ملی و بعد هم اتصال عقبه میلیونی مردمی به آن تبدیل به یک جریان عظیم شد که تا دو دهه بعد زد و خوردهای خونینی را با اشغالگران فرانسوی پدید آورد. فرانسوی‌ها بیمی از آن نداشتند که در برخورد با مردم الجزایر که خواستار حقوق اولیه و استقلال سرزمین‌شان بودند همه ادعاها و شعارهای تمدنی و فرهنگی خودشان از کشتار مردم گرفته تا ربودن و دستگیری رهبران ملی و استقلال‌طلب الجزایر را زیر پا بگذارند. وضعیت به حدی بغرنج شد که سازمان ملل هم حق آزادی‌خواهی مردم را تأیید کرد ولی دولت فرانسه وقعی به این درخواست‌هایی که صرفا روی کاغذ می‌امدند نمی‌داد.
 

* عذرخواهی نمی‌کنیم!

چشم‌پوشی از منابع و منافع مادی در الجزایر و شمال آفریقا چیزی نبود که فرانسه بخواهد با شعار حمایت از آزادی و استقلال روی آنها چشم ببندد. از سال ۱۹۵۴ که درگیری میان نیروهای جبهه آزادیبخش الجزایر با نیروهای فرانسوی آغاز شد، درگیری‌ها همچنان ادامه داشت. قدرت گرفتن مقاومت اسلامی الجزایری‌ها در نهایت باعث شد تا فرانسه پس از سال‌ها ناچار تن به مذاکره با آنها بدهد. در اسفند ۱۳۴۰ شمسی جنگ متوقف شد و تیرماه سال بعد مردم الجزایر با شرکت در همه‌پرسی بر استقلال کشور خود و بیرون آمدن از زیر استعمار فرانسه مهر تأیید زدند.
 
حالا تقریباً ۶۰ سال از استقلال الجزایر و کشتارهای وحشیانه این کشور گذشته است ولی هنوز اجساد قربانیان و مفقودالاثرهای الجزایری که در دوره مبارزات استقلال این کشور با فرانسوی‌ها می‌جنگیدند از چاه‌ها بیرون کشیده می‌شوند. بیش از دو دهه از ورود دنیا به قرن بیست‌ویکم گذشته. شعارهای احترام به انسان و آزادی و حقوق آنها بیش از گذشته از تریبون‌ کشورهای اروپایی و امریکایی تکرار می‌شود. با همه اینها رئیس جمهوری فرانسه،‌ امانوئل مکرون درباره کشتار صدها هزار از شهروندان الجزایر توسط دولت فرانسه در جریان استقلال این کشور «عذرخواهی» نخواهد کرد و صرفاً حاضر است اقدام نمادین انجام دهد.
 
این همان روحیه‌ای است که رهبر انقلاب هم در دیدار اخیر با تعدادی از مبلغان به آن اشاره کردند: «جبهه‌ی دروغ‌گویی است که خودش را لیبرال‌دموکراسی نام‌گذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟... شما چطور لیبرالی هستید، آزادی‌خواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همه‌ی دارایی‌هایش را از او بیرون میکشید... یا فرانسوی‌ها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند... کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، ‌از قضیّه‌ی هند صد سال گذشته، از قضیّه‌ی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است.»/رسانه KHAMENEI.IR
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها