تنور داغ تلویزیون در فصل گرما
رسانه‌ملی در آستانه فصل تابستان برنامه و سریال‌های پرهیجان و جذابی را روانه آنتن می‌کند

تنور داغ تلویزیون در فصل گرما

نگاهی به بازی‌ها در سریال «سوران»

دم زندگی گرم

تریلر جاسوسی «سوران»، سریال جدید سروش محمدزاده و سومین مجموعه او پس از سیاوش، هم‌بازی و نوار‌ زرد۲، در سنت‌شکنی آشکاری این‌بار از توسل به ستاره‌ها و سرمایه‌گذاری روی جذابیت آنان اجتناب کرده. در این سریال چهره‌های گمنام یا کمترشناخته‌شده، در مسیر ستاره‌شدن گام برمی‌دارند.
تریلر جاسوسی «سوران»، سریال جدید سروش محمدزاده و سومین مجموعه او پس از سیاوش، هم‌بازی و نوار‌ زرد۲، در سنت‌شکنی آشکاری این‌بار از توسل به ستاره‌ها و سرمایه‌گذاری روی جذابیت آنان اجتناب کرده. در این سریال چهره‌های گمنام یا کمترشناخته‌شده، در مسیر ستاره‌شدن گام برمی‌دارند.
کد خبر: ۱۴۱۴۴۴۴
نویسنده هادی اعتمادی‌مجد | منتقد

آن‌هم در بستر روایتی ملهم از زندگی واقعی یک پارتیزان مهجور به‌نام شهید امیر سعیدزاده که بوی چندانی از شهرت نبرده، حال آن‌که از نخستین روزهای مبارزه نیروهای انقلابی با حکومت پهلوی وارد گود شده بود، با نیروهای کومله درگیر شده و همزمان نامش در میان رزمندگان موثر در جنگ ایران و عراق دیده می‌شود.
گویی این شیوه از کستینگ(اگر ملاحظات احتمالی در برآورد بودجه را لحاظ نکنیم) نمودی از شخصیت اصلی سریال سوران است! فردی از میان همین مردم که علی‌رغم حضور جریان‌ساز و چالش‌برانگیزش در بسیاری از هنگامه‌ها و رویدادهای سیاسی، ناشناخته مانده و اگر نبود کتاب زندگی‌نامه او، «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب یا همین سوران که براساس آن ساخته شده، شاید همچنان برای گستره عظیمی از مخاطبان ناشناس باقی می‌ماند.
این طیف قابل‌توجه از بازیگران نوآمده در سوران، با تقویت وجوه مستندگونگی روایت در دل درام، بی‌تردید بر باورپذیری بیشتر آن صحه گذارده‌اند. ضمن آن‌که همین تمهید، عاملی شده تا مفهوم «زندگی» و نیز «عامیانگی» در این سریال، جاری‌تر از زمانی باشد که لیست ستاره‌ها در یک پروژه، پر و پیمان به نظر می‌رسد.
سینماروها مهدی نصرتی را بیشتر با «لباس‌شخصی» و «ضد» می‌شناسند که تازه هر دو، هنوز اکران هم نشده‌اند. او در نقش سوران، به غایت بازی متناسبی دارد. همان است که باید باشد. بازی‌خوری نمی‌کند. با وجود تمرکز درام و دوربین روی او، در پی خودنمایی و اور اکت‌های بی‌دلیل نیست. نجابت، بانمکی، سرعت انتقال و خودداری کاراکتر سوران در سکانس‌های خانوادگی، با کیفیت مشابهی در زندگی اجتماعی و روابط چریکی او هم جلوه دارد. در خاطرخواهی‌اش با شیلان، جنبه‌های جالبی از عزت و احترام متقابل به چشم می‌خورد و در بازداشتگاه ساواک یا مواجهه با کومله، فضا را با تیزهوشی مدیریت می‌کند. رد این ویژگی‌ها در بازی همدلی‌برانگیز نصرتی مشخص است.
علیرضا جعفری در نقش رفیق قادر، دیگر طرفه سوران است. با گریمی که در لحظات نخست، بجا آوردن او را سخت می‌کند. جعفری با فاصله از انبوه نقش‌های کمدی‌اش، اینجا در فیزیک و رفتار، یادآور تصویر معرف حضور از کومله‌هاست؛ ناسازگار، تهاجمی، سرد، مدعی و خشن.
توماج دانش‌بهزادی در نقش کیانوش، عضو دیگری از کومله، همان‌قدر که می‌تواند در لحظه ترور ماموستا و شلیک مرگبار به برادر سوران، قسی‌القلب و بی‌رحم باشد، در لحظه برخورد با پسرش پس از سال‌ها، طوری حس پدرانگی را در چهره تداعی و نگاه تیزش را متعادل و آرام می‌کند، که بیننده در قضاوت شخصیت او به تناقض مبهمی می‌رسد.
مرحوم حسام محمودی زیر لایه‌ای از گریم، به نقش رستگار از نیروهای انقلابی، در عین نوعی نابازیگر نمایاندن، در جبهه آدم‌های خوب داستان، نقطه‌ثقل غریبی است و وجه همگرایی نقش را بالا می‌برد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها