وقتی از جنگ شناختی یا نبرد روایت‌ها سخن می‌گوییم و آن را نبردی تمام‌عیار و پیچیده‌تر از جنگ‌ های فیزیکی می‌دانیم، بیش از این‌که به دشمنان فرامرز نظر داشته باشیم، باید به جریان‌های داخلی پرخطر توجه کنیم؛ چرا که در این نبرد، خاکریز‌های دشمن بیرون مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه درست در دل نهاد‌های داخلی و در میان اقشار جامعه است و سربازان دشمن آن‌قدر خوب در میان خودی‌ها جا خوش کرده‌اند که حتی از نظر ظاهری هم قابل شناسایی نیستند.
کد خبر: ۱۴۱۳۱۹۲
نویسنده علی‌ اکبر عبدالعلی‌ زاده - عضو شورای سردبیری

یعنی وقتی ما دنبال چهره‌هایی شبیه افسران بعثی یا کلیشه‌های جاسوس انگلیسی و... می‌گردیم، دشمن با استانداردترین چهره‌های به‌ظاهر انقلابی و در رسانه‌ها و نهادهای رسمی کارش را با دروغ‌پردازی، شبهه‌افکنی و تفرقه‌پراکنی، تغییر اولویت‌ها و... پیش می‌برد.

کار سخت است و به همین خاطر می‌بینیم با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری و اهل نظر، متاسفانه ساختار رسمی کشور در خطایی مستمر، کمتر از هر محور دیگری به موضوع و موضع فرهنگی توجه دارد. غافل از این‌که همین خطای پرهزینه، حاصل آتش‌تهیه خاکریز‌های دشمن در این نبرد فراگیر است.

به عنوان نمونه در موضع عمل به «تنظیم‌گری فضای رسانه‌های فراگیر» نظر بیندازیم. سپاه ابرهه ‌ای متشکل از برخی افراد رسانه‌ای که ساز مخالفت با قانون و دفاع از هرج‌ومرج و ولنگاری موجود در پلتفرم‌ها را می‌زنند و از قضا در رسانه‌های رسمی، نهادهای دولتی و حاکمیتی حضور دارند، تحت نفوذ یک پلتفرم به‌ظاهر دارای مجوز که اتفاقا با بهره‌گیری از رانت‌های دولتی و امنیتی پروار شده، سال‌ها مانع شفاف‌سازی در تعیین مسئولیت‌ها و اختیارات میان دو نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما شدند.

وقتی شفاف‌سازی هم انجام شد و براساس قانون نظارت و تنظیم‌گری بر پلتفرم‌ها تحت‌ نظر صداوسیما و بازوی اجرایی‌اش «ساترا» درآمد، بازهم دائما شبهه به‌راه انداختند و تلاش کردند با تفرقه‌افکنی و جوسازی بین دو نهاد، آب را گل‌آلود کنند و ماهی خود را بگیرند. وقتی مجلس ساختار و بودجه ساترا را تصویب کرد، بر طبل این کوبیدند که ساترا هیچ مبنای قانونی ندارد! حالا شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهادی که مصوباتش در حوزه فرهنگ و هنر مصداق قانون است، مصوبه‌ای در قالب فصل‌الخطاب تصویب کرده اما بازهم به‌سرعت، روند تخریبی تازه‌ای می‌سازند.هنوز امضای مصوبه خشک نشده، سپاه ابرهه، سربازان رسانه‌اش را به‌خط می‌کند که بر این جایگاه قانونی هم شبهه وارد کند.

بر این اساس چند نکته قابل فهم است:

​​​​​​​۱- موضوع پلتفرم‌ها که موضوعی اساسا فرهنگی است، بیش از آن‌که من و شما تصور کنیم در نبرد شناختی دشمن مهم است و تنظیم‌گری آن در این نبرد، باید همواره بلاتکلیف بماند، حتی اگر فونداسیون قوی قانونی داشته باشد.

۲- جریانی که در خدمت رقیب است را نه در خاکریز دشمن که باید در خاکریز‌های داخلی جست‌وجو کرد.

۳- بی‌شک اساس و ریشه این جنگ در حوزه‌های فرهنگی است و نبرد در این هزارتو، سربازان خردمند و مسلط به موضوعات و مجهز به ابزار بصیرت، جریان‌شناسی و ... می‌خواهد.

۴- امروز دیگر دشمن نیازی به پنهان کاری ندارد و خط و ربط این بازی، آشکارا روی میز است؛ آیا آن روزنامه و رسانه می‌تواند نسبت به لابی‌گری روشن و شبهه‌افکنی ضرب‌الاجلی نیروهایش بی‌واکنش باشد؟ آیا مجلس می‌تواند در آستانه انتخابات به اظهارات دروغ آن نماینده ترتیب اثر ندهد؟ و ده‌ها سؤال دیگر.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها