غیبت «شهر» در سینما
در گفت‌و‌گو با سیدهادی موسوی کارگردان مستند «سرآمد» مطرح شد

غیبت «شهر» در سینما

گفت‌وگو با رضا معتمدی ،عکاس مستند اجتماعی و منتقد هنری

عکاسی، توانایی احیای ایران فرهنگی را دارد

رضا معتمدی، متولد ۱۳۵۴ نیشابور است که به‌عنوان دانش آموخته انجمن سینمای جوانان ایران، مدرک عالی خود را در زمینه سینما و عکاسی دریافت کرده است. او همچنین عضو مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی تهران و دو سه سالی است که در زمینه نقد آثار هنری در حوزه عکس در نشریات خیام نامه و آفتاب صبح نیشابور به صورت هفتگی قلم می‌زند.
رضا معتمدی، متولد ۱۳۵۴ نیشابور است که به‌عنوان دانش آموخته انجمن سینمای جوانان ایران، مدرک عالی خود را در زمینه سینما و عکاسی دریافت کرده است. او همچنین عضو مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی تهران و دو سه سالی است که در زمینه نقد آثار هنری در حوزه عکس در نشریات خیام نامه و آفتاب صبح نیشابور به صورت هفتگی قلم می‌زند.
کد خبر: ۱۴۱۱۸۰۳
نویسنده محمد دشتی - گروه فرهنگ و هنر

بهانه این گفت‌وگو کسب مدال طلای جشنواره‌ بین‌المللی آرتونیست ۱۴۰۰ توسط این هنرمند و تفسیر و نقدهای او بر برخی عکس‌هاست که با عنوان«قاب مکث» در نشریات خیام‌نامه و آفتاب صبح نیشابور دو سه سالی است منتشر و نقل مجالس هنری محلی و استانی شده است.

چرا عکاسی را به عنوان زمینه فعالیت خودتان انتخاب کردید؟
عکس و تصویر همیشه برایم جذابیتی خاص داشت و زمانی که در دوران کودکی عکس‌های یادگاری بزرگ‌ترها در کنار حرم‌مطهر حضرت امام رضا(ع) را می‌دیدم انگار جادو می‌شدم. این‌که چگونه پدر و مادرها در حالی که کودک خود را در آغوش گرفته‌اند یا در حالی که دست در دست فرزند خود دارند این گونه برای همیشه به کسانی که آنها را می‌بینند چشم دوخته‌اند، برایم خیلی جالب و در عین حال جادویی بود.

از چه سالی به‌طور حرفه‌ای عکاسی را شروع کردید؟
حرفه‌ای که نمی‌شود گفت. هنوز خودم را در ابتدای راه و مبتدی می‌دانم. دنیای عکس و عکاسی مسیری سهل و ممتنع است که حرفه‌ای شدن در آن به‌آسانی به دست نمی‌آید. با جمعی از دوستان و بچه محل‌ها دنبال کار عکاسی افتادیم. برخی از دوستانم رفتند و با پولی که داشتند یک تکه زمین خریدند اما من که به‌اصطلاح عشق عکس بودم یک دوربین عکاسی آنالوگ و چند فیلم فوجی خریدم و برای عکاسی به هر جایی که فکر کنید، سرک کشیدم. لابد می‌توانید نتیجه خرید من و دوستانم را حدس بزنید که البته خیلی هم از چنین انتخابی ناراضی نیستم اما در پاسخ سؤال شما می‌توانم بگویم که عکاسی را ازسال ۱۳۷۷به صورت تجربی در انجمن سینمای جوانان ایران آموختم و پس از آن هم به همین گونه ادامه دادم.البته وقتی کمی بیشتر با دوستانم که برخی از آنها دارای سواد، دانش و سابقه زیادی در حوزه تصویر و عکاسی بودند، نشست و برخاست کردم و دیدم که آنها مثلا از جنگ ویتنام و عکس معروف «ادی آدامز» که نشان می‌داد چگونه یک چریک ویت کنگ در ملاعام و با شلیک گلوله توسط رئیس پلیس سایگون جان می‌دهد، صحبت می‌کنند موضوع برایم جالب‌تر و در عین حال سخت‌تر شد. سخت‌تر از این جهت که فهمیدم زبانی که من برای گفتن از جامعه و اطرافم انتخاب کرده‌ام، گاهی باید حرف‌هایی را گفت که خیلی دل و جگر می‌خواهد. همان لحظه که این ماجرا را شنیدم به ذهنم آمد که دو نفر با فاصله اندک در حقیقت جان گرفته‌اند و جان داده‌اند. در حقیقت یکی انگشتش را روی ماشه کلت و دیگری روی شاتر دوربین فشرده و درست در لحظه جان دادن یک انسان، عکسی متولد شده است؛ عکسی تاریخی که ظاهرا سرنوشت جنگ ویتنام و حتما سرنوشت آمریکا در این هجوم و جنایت وحشیانه را تغییر داده است.

و چگونه شد که به عکاسی مستند اجتماعی علاقه‌مند شدید؟
من بچه‌ نیشابورم. شهری با قدمت زیاد که به گواهی تاریخ پس از خرابی و نابودی‌های زیادی، سر از خاک برداشته و مهم‌تر از همه محل عبور و قدمگاه امام هشتم شیعیان حضرت رضا (ع) است. از سوی دیگر گرایش‌های شیعی از قدیم در نواحی متعدد خراسان وجود داشت و این ناحیه در قرون و اعصار، شیعیان زیادی را در خود جای داده بود که در این میان نیشابور به داشتن جمعیت شیعی بیشتر متمایز بود و چند تن از اصحاب بزرگ امامان علیهم‌السلام و مؤلفان بزرگ شیعه در آستانه غیبت صغری از این شهر برخاستند. خاندان فضل بن شاذان از معاریف شیعیان شهر بودند. وجود وکیلان امام دوازدهم در نیشابور حاکی از فعالیت چشمگیر شیعیان بود. وقتی بیشتر با این تاریخ غرور آفرین و در عین حال رنج‌ مردمان ستم کشیده این سامان آشنا شدم، تصمیم گرفتم در حد مقدوراتم در حوزه مستند اجتماعی، عکاسی و تصویر مردمان این دیار را جاودانه کنم.

شما مقام‌های زیادی در جشنواره‌های مختلف از جمله جشنواره بین‌المللی آرتونیست۱۴۰۰، سومین جشنواره ملی تسنیم، جشنواره ملی عکس رضوی و... کسب کرده‌اید و ضمنا داوری جشنواره‌های متعددی ازجمله: جشنواره ملی گلبانگ مساجد مهر، جشنواره عکس عطر عطش خراسان رضوی، جشنواره عکس رضوی تجلی نور و... را به‌عهده داشته‌اید، ‌اساسا چه رسالتی برای عکاس و چه نقشی برای عکس قائل هستید.
در این زمینه صحبت زیاد است اما اجازه دهید به موضوعی اشاره کنم و آن هم ایران فرهنگی است. اقلیمی بزرگ که در روزگاری نه چندان دور جغرافیا و بومی بزرگ از سرحدات چین تا نواحی متعددی در شرق و غرب ایران امروزی را در برمی‌گرفت. حتما خوانندگان عزیز ما با این اقلیم آشنا هستند که برای اطاله کلام از آن می‌گذرم. اما دوست دارم به این موضوع اشاره کنم که اگر قرار باشد روح سبز این تمدن قدیمی و ماندگار را احیا کنیم، عکس و تصویر خیلی می‌تواند مؤثر واقع شود؛ موضوعی که ضمنا می‌تواند مقدمه‌ای برای توجه بیشتر فرزندان ما به هویت و گذشته تاریخی ایران فرهنگی باشد. خوشبختانه هنوز نمادها،‌ نشانه‌ها و ظرفیت‌های بزرگی در مجموعه این کشورها وجود دارد و جالب است که مثلا آثار تاریخی و یادگارهای ماندگاری مانند مساجد، کاروانسراها و حتی کلیساها و دیگر آثار مذهبی این اقلیم‌ها موجود است و می‌توانند منابع بزرگی برای عکاسی و نشان‌دادن تصویری جامع‌تر و جذاب از ایران فرهنگی باشند.

تا جایی که اطلاع داریم بسیاری از آثار هنری شما در جشنواره‌هایی مانند جشنواره ملی عکس رضوی در استان‌های مختلف و یا دیگر جشنواره‌هایی که با موضوع و محوریت مسائل مذهبی و نمادهای دینی برگزار شده، پذیرفته شده‌اند و در مواردی هم در برگزاری یا داوری این جشنواره‌ها مشارکت داشته‌اید. در این خصوص هم توضیح دهید.
ایران به عنوان یک کشور تاریخی و مسلمان جاذبه‌های زیادی برای عکاسی دارد که البته باید گفت در حوزه عکاسی و تصویرسازی از جذابیت‌های ایران زیبا، ‌به‌خصوص در زمینه جذابیت‌های دینی و مذهبی خیلی غفلت کرده‌ایم، زیرا در حوزه تصاویر و نمادهای مذهبی ما جذابیت‌ها و فرصت‌های زیادی برای عکاسی داریم. من خودم چند بار توفیق پیدا کرده‌ام که از بارگاه و مضجع شریف هشتمین امام شیعیان جهان، حضرت امام رضا(ع) عکاسی کنم که آخرین بار آن همین چند روز پیش بود. هر شیعه و مسلمانی در هر جای جهان عشق و آرزویش زیارت این مرقد شریف است و شما تصور کنید وقتی ما فرصت داریم که از این همه زیبایی و جمال که در این فضای معنوی پراکنده است عکاسی کنیم، چه حال خوبی پیدا می‌کنیم. بنابراین عکاسی و بستن قاب بر زیبایی‌های این حرم شریف به هر بهانه‌ای زیباست و خوشحالم که برخی آثار من در این زمینه از سوی داوران نکته‌سنج و حرفه‌ای گزینش و پذیرفته‌شده است و توفیق همکاری و داوری در چنین جشنواره‌هایی را داشته‌ام.

دانش‌آموزان را با ایران زیبا آشنا کنیم
از سال ۸۸ به عنوان عکاس مجلات رشد با دفتر انتشارات و فناوری آموزشی همکاری می‌کنم. این دفتر جشنواره‌ای با عنوان جشنواره ملی عکس رشد در سرتاسر کشور برگزار و از این طریق عکاسان خوبی را در کشور شناسایی می‌کند. من هم که آثارم در این جشنواره برگزیده شده بود، از سال ۸۸ در استان خراسان رضوی و گاهی در برخی استان‌های دیگر برای این مجلات عکاسی کرده‌ام که در این مجلات استفاده شده است. اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که مدارس با داشتن دانش‌آموزان گسترده و خدماتی که در سرتاسر کشور ارائه می‌کنند ظرفیت‌های زیادی برای استفاده در زمینه عکاسی دارند. یعنی اگر با برنامه و طراحی لازم به این موضوع نگاه شود حتی خود دانش آموزان هم ظرفیت‌های زیادی برای مشارکت در این کار دارند. البته بعدها در جشنواره عکس رشد،‌ بخشی را به معلمان عکاس اختصاص دادند که کار خوبی بود و باعث شد مشارکت معلمان در بحث تهیه عکس برای مجلات رشد بیشترشود. ضمن این که با گسترش و توسعه چنین جشنواره‌هایی بچه‌ها به عکاسی تشویق می‌شوند و می‌توانند به بهانه آن به کارهایی مانند سفر، رفتن به مناطق مختلف برای عکاسی و آشناشدن با موقعیت‌های جدید بپردازند که این کار هم در نوع خودش ارزشمند و تاثیرگذار خواهد بود. در حقیقت عکاسی بهانه خوبی است تا دانش‌آموزان را بیشتر با ایران زیبا آشنا کنیم.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها