نگاهی به کتاب خاتون و قوماندان به انگیزه انتشار تقریظ مقام معظم رهبری

هیچ عشقی جدا از رنج و فراق نیست

خاتون و قوماندان داستانی سراسر عشق و ایثار است؛ عشقی دو‌سویه مثل دوبال برای پرواز. مثل دو ریسمان برای تاب خوردن در آسمان زندگی. مثل دو چشم برای خوب دیدن. عشق، بخش اعظمی از زندگی است. عشق که باشد تاب‌آوری رنج‌ها را ممکن‌تر می‌کند. تلخی‌ها و کمبودها تحمل‌پذیر می‌شود. عشق که باشد دوری و دلتنگی آسان‌تر می‌گذرد. لحظه‌شماری می‌کنی تا روی ماه معشوقت را ببینی و در این تاب‌آوری و صبوری رشد می‌کنی و به کمال می‌رسی.
خاتون و قوماندان داستانی سراسر عشق و ایثار است؛ عشقی دو‌سویه مثل دوبال برای پرواز. مثل دو ریسمان برای تاب خوردن در آسمان زندگی. مثل دو چشم برای خوب دیدن. عشق، بخش اعظمی از زندگی است. عشق که باشد تاب‌آوری رنج‌ها را ممکن‌تر می‌کند. تلخی‌ها و کمبودها تحمل‌پذیر می‌شود. عشق که باشد دوری و دلتنگی آسان‌تر می‌گذرد. لحظه‌شماری می‌کنی تا روی ماه معشوقت را ببینی و در این تاب‌آوری و صبوری رشد می‌کنی و به کمال می‌رسی.
کد خبر: ۱۴۱۰۱۸۱
نویسنده سمیرا چوبداری‌ - خبرنگار

خاتون و قوماندان که به قلم مریم قربان‌زاده و توسط انتشارات ستاره‌ها منتشر شده است، اولین اثر مکتوب درباره زندگی شهید علیرضا توسلی، فرمانده لشکر فاطمیون است. شهید توسلی در این کتاب همانی است که همه دوستان و آشنایان می‌شناسند: کتّوم، سختکوش و مخلص. خاتون و قوماندان ۱۳ سال زندگی‌شان را در کنار هم و دور از هم می‌گذرانند. زندگی سخت می‌گذرد اما سیاه نیست. مرد خانه در سفر است اما آواره نیست. زن خانه مهاجر است اما نا‌امید نیست. مرد خانه قوماندان و فرمانده است؛ دلاور و با‌صلابت، خاموش و مهربان، محکم و حکیم. خاتون خانه؛ کوشا، صبور و قانع و بچه‌ها شاد، پرانرژی و شاکر. این کتاب قصه‌ای از زندگی سراسر عشق است و هیچ عشقی جدا از رنج و فراق نیست.

درباره نویسنده
مریم قربان‌زاده، نویسنده جوان مشهدی اثر خاتون و قوماندان است. او سعی کرده فخامت گویش دری را در این اثر نشان دهد. نحوه روایت و وجود برخی کلمات دری که در یک خانواده مهاجر افغانستانی رواج دارد به‌نحوی است که مخاطب ایرانی هم بتواند با کتاب ارتباط برقرار کند. این سبک و لحن ملایم در دیگر کتاب‌های شهدای مدافع حرم(فاطمیون) دیده نمی‌شود و شیرینی این گویش به کتاب شخصیت ویژه‌ای داده است. حتی نامگذاری کتاب نیز متأثر از رنگ و نقش زیبای زبان دری است که آن را ویژه‌تر کرده است. خاتون و قوماندان روان و گویاست، بدون شعارزدگی و روتوش. نویسنده با آوردن نامه‌ها و دل‌نوشته‌های ردوبدل شده بین خاتون و قوماندان در پایان هر فصل، حلاوت مطالعه این کتاب را چند‌برابر کرده و اسناد کارش را به رخ مخاطب می‌کشد و نشان می‌دهد نویسنده برای این کار مدت زمان زیادی را به تحقیق و پژوهش پرداخته و کار موفق و اثرگذاری را ارائه داده است. همچنین به‌تازگی این کتاب توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده و تقریظ و تقدیر ایشان به این کتاب توجه بسیاری از خوانندگان را در پی داشته است. مریم قربان‌زاده در این‌باره نوشت: معتقدم یک کتاب خودش باید خودش را پیش ببرد، خود باید دیده شده و خوانده شود. این‌که بخواهم نظرات بزرگان انقلاب را برای دیده شدن کار خودم استفاده کنم، پسندیده نمی‌دانم. ما باید خودمان و نوشته‌های‌مان خرج انقلاب اسلامی شویم نه این‌که انقلاب را خرج خودمان کنیم. اما مسرت و شادمانی‌ام را نمی‌توانم با دوستانم شریک نشوم. از دفتر حضرت‌آقا تماس گرفتند و پیام انگیزه‌بخش و شادی‌آفرین‌شان را به حقیر رساندند: مقام معظم رهبری فرموند، سلام ایشان را به شما برسانیم و پیام‌شان را بگوییم: «کتاب خاتون و قوماندان را خواندم و لذت بردم. دعای‌تان کردم و می‌کنم، خیلی کار خوبی کردید که این حوادث را ثبت کردید.»

خاتون و قوماندان را چه کسانی بخوانند؟
تمام کسانی که به ادبیات پایداری و خواندن زندگی شهدا علاقه دارند حتما این کتاب را بخوانند. سبک نوشتاری این کتاب بسیار جذاب و گیراست و مخاطب را اقناع می‌کند.

نقد اجمالی
با توجه به این‌که در سال‌های اخیر توجه به نگارش زندگی‌نامه شهدا افزایش یافته اما کمتر به زندگی شهدای افغانستانی پرداخته می‌شود. این کتاب در این مورد جزو کارهای پیشتاز بوده و قابل ستایش است. سبک جدیدی که به جذابیت این کتاب افزوده است، استفاده از زبان و اصطلاحات افغانستانی است. اشاره به آداب و رسوم خاص افغانستان به‌صورت کاملا غیرمستقیم و در بستر داستان هم یکی دیگر از زیبایی‌های این کتاب است. نویسنده بدون آن‌که چیزی را به رخ بکشد در طول داستان سبک زندگی خاص و زیبای افغانستان را به نمایش گذاشته است. استفاده از نامه‌ها در هر فصل و ایجاد ارتباط با درونمایه اتفاقات با نامه هم از نکات خوب کتاب بود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها