سینما بدون جادو!
«جام‌جم» دلایل عدم استقبال از اقتباس ادبی را در فیلم‌های ایرانی بررسی می‌کند

سینما بدون جادو!

فیلم «فسیل» به فروشی چشمگیر دست یافته است؛ رقمی بالاتر از صدمیلیارد تومان. آیا این اتفاق خوبی است؟ بدون شک بله. آن هم با توجه به رکود چند ساله سینمای ایران و قهر مخاطبان با سالن‌های سینما و البته هجمه قابل‌توجه بدخواهانی که سعی داشتند در این میانه به‌نوعی با ضربه به اقتصاد سینما زمینه را برای اغتشاشات مهیا کنند.
فیلم «فسیل» به فروشی چشمگیر دست یافته است؛ رقمی بالاتر از صدمیلیارد تومان. آیا این اتفاق خوبی است؟ بدون شک بله. آن هم با توجه به رکود چند ساله سینمای ایران و قهر مخاطبان با سالن‌های سینما و البته هجمه قابل‌توجه بدخواهانی که سعی داشتند در این میانه به‌نوعی با ضربه به اقتصاد سینما زمینه را برای اغتشاشات مهیا کنند.
کد خبر: ۱۴۰۸۲۱۴

اما در این میانه نکته‌هایی هم وجود دارد که شاید در پی پرسش‌هایی به آن باید دقت کرد. به‌عنوان مثال بارها گفته شده فیلم فسیل پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است! این گزاره را اگر به میزان فروش ریالی بخواهیم بسنجیم احتمالا درست خواهد بود اما بر کسی پوشیده نیست که مؤلفه پرفروش‌ترین فیلم از راه فروش ریالی گیشه به‌دست نمی‌آید، چرا که به‌عنوان مثال فروش چند صدمیلیونی یک فیلم با بلیت ۳۰۰۰‌تومانی را نمی‌توان با فروش میلیاردی یک فیلم با بلیت ۶۰هزارتومانی مقایسه کرد. برای مثال فیلم‌ عقاب‌ها با بیش از هشت میلیون مخاطب در سال ۱۳۶۴ در صورت احتساب بلیت ۵۰ هزار تومانی امروز نزدیک ۴۰۰میلیارد می‌فروخت در حالی که فسیل با دومیلیون و ۳۰۰هزار نفر پرفروش‌ترین فیلم اعلام شده است! در میان پربیننده‌ترین و نه لزوما پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای ایران ‌می‌توان به ترتیب به عقاب‌ها، افعی، اخراجی‌ها و هزارپا اشاره کرد. فیلم سینمایی عقاب‌ها با ۸.۶میلیون نفر بیننده به‌عنوان پربیننده‌ترین فیلم دهه ۶۰، فیلم افعی با ۶.۳میلیون نفر بیننده به‌عنوان پربیننده‌ترین فیلم دهه ۷۰، فیلم اخراجی‌ها با ۵.۳میلیون نفر بیننده به‌عنوان پربیننده‌ترین فیلم دهه ۸۰ و هزارپا با ۴.۲میلیون نفر بیننده به‌عنوان پربیننده‌ترین فیلم دهه ۹۰ جزو فیلم‌های رکورددار سینمای ایران به‌شمار می‌آیند و حالا فسیل تلاش دارد تا رکورد پربیننده‌ترین فیلم این دهه را از آن خود کند.
اما از این آمارها هم باید گذشت، چه این فیلم صاحب عنوان پرفروش‌ترین باشد چه نه آنچه باعث تامل در این زمینه می‌شود نگاه به این موضوع است که اساسا مدت‌هاست که فیلم‌های کمدی می‌فروشد و هر اثر دیگری حداقل در گیشه محکوم به شکست است. از آخرین باری که ژانری به‌جز کمدی در صدر فروش گیشه سینمای ایران قرار گرفته مدت‌هاست که می‌گذرد و همین نکته باعث شده با تداوم رویه کنونی بسیاری معتقد باشند که باید فاتحه سینمای اجتماعی را در ایران خواند. ژانری که در روزگاری گل سرسبد سینمای ایران بود.
مهم‌تر این‌که اساسا فیلم‌هایی که عنوان «کمدی» به خود دارند هم چیزی جز اشاعه ابتذال و شوخی‌های جنسی و... ندارند. به این معنا که در دهه‌های گذشته نه‌تنها این فیلم‌ها فروخته‌اند که اساسا نمی‌توان آنها را در گونه کمدی دسته‌بندی کرد. از خط‌استوا و دینامیت و بخارست بگیرید تا همین فسیل. خندیدن و خنداندن یک ارزش محسوب می‌شود که کسی هم شکی در آن ندارد اما مهم چگونه خنداندن و به چه چیز خندیدن است که حالا قربانی گیشه شده.
نکته دیگر این‌که در سینمای جهان این دسته از فیلم‌ها همچنان جایگاهی در فهرست پرفروش‌ها ندارند. در این میان مخالفان معتقدند آنچه ذائقه مردم طلب می‌کند را می‌سازند! این درحالی است که در پرمخاطب‌ترین سال سینمایی دهه۹۰، یعنی سال ۱۳۹۷ اعلام شد ۹۱ درصد از مردم ایران در طول سال حتی یک‌بار هم به سالن سینما نرفته‌اند. وقتی دایره مخاطبان سینما تنها در ۹ درصد از جامعه محدود باشد، نمی‌توان پرفروش‌های آن سینما را نشانه‌ای از نوع سلیقه مردم آن کشور دانست. نگاهی به پرفروش‌ترین فیلم‌های جهان تا سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد که به‌هیچ‌وجه ژانر کمدی حتی در بین ۵۰ فیلم پرفروش سینمای دنیا نبوده است. از میان ۵۰ فیلم پرفروش تاریخ سینمای جهان، بعضی از موارد رگه‌هایی از طنز دارند اما هیچ‌کدام به معنای متعارف کمدی نیستند. سلیقه مخاطبان سینما در کشورهای مختلف جهان تفاوت‌های محسوسی با هم دارد اما در هیچ‌جای دنیا مردم صرفا برای خندیدن بلیت نخریده‌اند تا به سینما بروند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها