جام‌جم از نمایشگاه «جان جانان» گزارش می‌دهد

نمایش جلوه‌های دفاع‌مقدس در فضای مجازی

گفت‌وگو با هنرمندی که با نقاشی دیواری تبیین‌گری می‌کند

تصویرگر ۱۰هزار شهید

این روزها وقتی از بزرگراه شهید مهدی باکری عبور می‌کنید با ‌دیوارنگاره‌های زیبایی از آثار خوشنویسان مطرح تاریخ هنر ایران روبه‌رو خواهید شد که بر پیکره چهار ساختمان این بزرگراه نقش بسته‌اند.
این روزها وقتی از بزرگراه شهید مهدی باکری عبور می‌کنید با ‌دیوارنگاره‌های زیبایی از آثار خوشنویسان مطرح تاریخ هنر ایران روبه‌رو خواهید شد که بر پیکره چهار ساختمان این بزرگراه نقش بسته‌اند.
کد خبر: ۱۴۰۴۰۳۲
نویسنده علی رحیمی - گروه فرهنگ‌و هنر

آثاری که علاوه بر نمایش یکی از یگانه‌ هنرهای ایرانی، ابیات و عباراتی را در نگاه مخاطب هویدا می‌سازد که بار مفهومی‌اش بی‌شک تاثیر عمیقی بر روح و جان او خواهد داشت:«الهی! همه از تو ترسند و عبدا... از خود، زیرا که از تو همه نیک آید و از عبدا... همه بد. الهی! گفتی کریمم، امید بر آن است، چون کرم تو در میان است ناامیدی حرام است». این عبارت یکی از چهار اثر نقش‌بسته بر دیوارهای بزرگراه باکری است. اثری از استاد میرعماد حسنی بزرگ‌ترین خوشنویس خط نستعلیق، که به کوشش عباس برزگر گنجی حالا در معرض دید همگان قرار می‌گیرد. برزگر گنجی که یکی از رکوردداران نقاشان پرتره شهدا با به تصویرکشیدن پرتره بیش از ۱۰هزار شهید در سال‌های ۶۱ تا ۶۶ است، حالا تلاش دارد در یک عرصه دیگر فرهنگ، نام و یاد بزرگان ایران را ماندگار کند.

سال‌هاست در حوزه نقاشی حجیم و دیوارنگاری فعال هستید. در ابتدا بفرمایید چه شد تصمیم گرفتید به این سبک نقاشی بروید؟
بله. حدود ۴۴ سال است در زمینه تجسمی و دیوارنگاری فعال هستم. به صورت حرفه‌ای کارم را از سال ۶۱ و از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شروع کردم. یک بار پس از مراجعت از جبهه به تهران، برخی دوستان از من دعوت کردند برای طراحی پرتره شهدا به سپاه بروم. پذیرفتم و به عنوان مامور به آنجا رفتم. سه سال در سپاه مشغول طراحی پرتره شهدا بودم و از آنجا نیز سه سالی در بنیاد شهید فعالیت کردم. در طول این شش سال، بالغ بر ۱۰ هزار تصویر از شهدا روی بوم نقاشی کردم و به نوعی رکورددار نقاشی پرتره شهدا هستم. آن زمان شهید زیاد بود و من در روز چهار، پنج نقاشی از شهدا می‌کشیدم که از طریق این ارگان‌ها تحویل خانواده‌های‌شان می‌شد. من از آنجا با کارهای بزرگ عجین شدم و سبک و سیاق این نوع نقاشی را یاد گرفتم. به مرور از سال ۶۶ به سمت نقاشی پوستر فیلم‌های سینمایی رفتم. در آنجا برای هر فیلم سینمایی به تعداد سینماهایی که فیلم را اکران می‌کردند براساس اندازه سر در سینماها در سایزهای مختلف نقاشی می‌کردیم. آنجا نیز تجربه بسیار خوبی بود و اطلاعات خوبی در زمینه نقاشی حجیم به من داد.

دیوارنگاری یکی از اولین‌ هنرهای جهان است و مردم در گذشته‌های دور با این تصاویر که بردیواره غارها نقش می‌بست با یکدیگر ارتباط برقرار و برخی مفاهیم را منتقل می‌کردند. به عقیده شما در جامعه مدرن امروز نیز می‌توان از آن برای انتقال مفاهیم و شاید در سطحی خاص‌تر فرهنگسازی استفاده کرد؟
نقاشی هنر جذابی است که مردم از دیرباز به آن علاقه‌مند بودند و همان طور که اشاره کردید قبل از آن که کلمات و نوشتار وجود داشته باشد تصویر و نقاشی وسیله برقراری ارتباط بود. بی‌شک در عصر حاضر نیز نقاشی دیواری و دیوارنگاری از جمله هنرهایی است که گرچه سابقه‌ای چندهزارساله در عرصه هنرهای تجسمی ایران دارد اما در میان هنرهای معاصر با پاگرفتن مرکز زیباسازی شهرداری‌ها و در دهه‌های اخیر بود که به‌صورت گسترده مورد توجه قرار گرفت. علت این توجه هم به این برمی‌گردد که نقاشی دیواری یا دیوارنگاری به نوعی ارزش‌های جامعه را بیان می‌کند و علاوه بر ایجاد روحیه شادابی و سرزندگی، می‌تواند به پایه‌گذاری رفتارهای درست اجتماعی کمک کند؛ چون یکی از راه‌های توسعه و ترویج هنر معاصر هنر شهری و اکران آثار در محیط عمومی است و در این خصوص دیوارنگاری‌ها نقش به‌سزایی در این زمینه دارند. در حقیقت دیوارنگاره‌ها ابزار و رسانه محکمی در اختیار هنرمندان و سیاست‌گذاران برای انتقال پیام‌هایی به شهروندان است.

این تمرکز عمومی بر جامعه باعث می‌شود دیوارنگاری را در قالب یک رسانه ویژه مدنظر قرار دهیم و برای آن برنامه‌ریزی ویژه داشته باشیم. این توجه در دیوارنگاری شهری امروز وجود دارد؟
بله عمدتا کارها سفارشی است و با توجه به اهدافی که ارگان‌ها و سازمان‌ها مدنظر دارند طراحی و اجرا می‌شوند. مثلا شهرداری و سازمان زیباسازی یک‌سری کارشناس دارند که بر اساس اهداف از پیش تعیین‌شده مثل موقعیت جغرافیایی، نام و عنوان منطقه و ... دیوارهایی را برای دیوارنگاری انتخاب می‌کنند. مثلا در میدان فردوسی، با توجه به این که میدان فردوسی به نام این شاعر بزرگ است، قرار شد که کار در همین محوطه و به منظور ارج‌نهادن به جایگاه شاهنامه اجرا شود. به همین دلیل ، یک برگ از شاهنامه طهماسبی با عنوان «رزم نخست رستم و سهراب» را دیوارنگاری کردم. سایر آثار نیز در همین روند پیگیری می‌شود.

برای نخستین بار چهار دیوارنگاره با محوریت آثار بزرگان هنر خوشنویسی اجرا شد که خیلی مورد توجه قرار گرفت. به عقیده شما چه اهدافی از این دیوارنگاری دنبال می‌شد؟
البته باید عنوان کنم که اولین بار نیست و ما در کار شاهنامه هم ابیات از شاهنامه به شکل خوشنویسی داشتیم اما منظورتان به طور خاص است. همان طور که عنوان کردید برای اولین بار است که مشاهیر خوشنویسی متمرکز شدیم و تلاش شد با انتخاب شاخص‌ترین و بنام‌ترین قطعات خوشنویسی، چشم شهروندان بیشتر از گذشته با آثار هنری هنرمندان تراز اول کشور آشنا شود.
چهار خوشنویس کشور برای این طرح مدنظر سازمان نوسازی قرار گرفت و حسین خوشنویس‌باشی قرن ۱۳ هجری قمری دوران قاجار، میرزا اسدا... شیرازی قرن ۱۳ هجری قمری دوران قاجار و میرعماد قزوینی قرن ۱۰ هجری قمری دوران صفوی بر روی این چهار دیوار انتخاب و من به همراه علیرضا پاغر، سجاد همتی، عباس برزگر گنجی و رضا پتگر مسئول اجرای آنها شدیم.

شما نقاش هستید اما در این آثار باید خطاطی می‌کردید که خود نیازمند آشنایی با این هنرمندان و سبک کاری‌شان بود. چطور با این چالش روبه‌رو شدید؟
آقای همتی و پتگر از خطاطان مطرح کشور هستند اما من زیاد آشنایی ندارم و فقط جزئیات و زیبایی خط را می‌شناسم.هرچند با توجه به تجربه‌ای که در کار قبلی داشتم احساس کردم خطاط‌نبودن من کارگشاتر است. در کار میدان فردوسی در صفحه‌ای که برای دیوارنگاری به من داده شده بود خط قدمایی از اشعار فردوسی در بالا و پایین تصویر بود. من موظف بودم اشعار را نیز در کار بیاورم. آقای میرمنگره مسئول وقت نقاشی سازمان زیباسازی بود. به من گفت شما می‌توانید از یکی از خطاطان خوب برای این کار استفاده کنید. گفتم اگر از یک خطاط دعوت کنیم خطاط تلاش خواهد کرد به جای نگارش اثر، خود را مطرح کند و از واقعیت دور می‌شویم چون این خط قدمایی و نازک‌نویسی بوده و با خوشنویسی امروز متفاوت است. پیشنهاد دادم آنچه در بالا و تصویر است را هم نقاشی کنم. پذیرفت قرار شد بخشی از اثر را بنویسم و اگر پذیرفته شد ادامه ‌دهیم. کار را شروع کردیم. پس از اجرای یک مصرع، آقای میرمنگره کار را دید و مجوز ادامه کار را داد. در میرعماد هم به همین شیوه احساس کردم نقاشی کنم بهتر است، چرا که کار به صورت عمودی نبوده و ۴۵ درجه نوشته شده بود و یک خوشنویس به راحتی نمی‌توانست آن را از کار درآورد چرا که یک کلمه‌اش حدود سه تا ۳.۵متر طول داشت و برای هر خطاطی اشرافیت به این کلمات، آن هم با زاویه ۴۵ درجه سخت بود لذا به این نتیجه رسیدم کار باید طراحی شود. دوستان کار را که دیدند خیلی لذت بردند. البته یکی از خطاطان تصحیح‌هایی بر اثر داشتند. پتگر و همتی که خودشان خطاط بودند نیز کارم را تایید کردند و می‌گفتند کار استادانه‌ای بود. گفتم من کار را نقاشی کردم به همین دلیل هم خوب شد. کار خوبی را تجربه کردم و خیلی به وجد آمدم. مردم هم خیلی استقبال کردند. بازخورد شهروندان، اصحاب رسانه و فرهیختگان با دیدن این آثار که جزو شاخص‌ترین و بنام‌ترین قطعات خوشنویسی هستند، مثبت بوده و به نوعی بر آن مهر تایید زدند؛ مردم این نوید را به ما دادند که در انتخاب این سبک از دیوارنگاری در شهر اشتباه نکرده و راه درست را پیش گرفته‌ایم.

یکی از جملات جالب در متن این دیوارنگاره، عنوان «الفقیر الفقیر الفقیر الحقیر میرعماد» است که یک کالبدشکافی جالب از نوع امضای هنرمندان قدیمی دارد، چرا این گونه عناوین را می‌نوشتند؟
این یکی از موضوعاتی بوده که در هنر ما وجود داشته است. هنرمندان قدیمی این دید را داشتند که این متن از دست من نوشته شده اما چون مطلب در وصف خداست آنها در حدی نیستند که نام‌شان را بنویسند به همین دلیل عموما اسمی از خودشان نمی‌آوردند خیلی از اماکن ما معمارشان گم است و کم هستند هنرمندانی که نام می‌نوشتند. اگر اجباری برای نوشتن نام‌شان بود حتما با عنوان الحقیر، الاخر، کمترین و ... استفاده می کردند و در این کار هم می‌بینیم. یک خضوع و خشوع خاصی بود که هنرمندان گذشته ما داشتند و شاید برای هنرمندان امروز هم می‌توان آن را به عنوان یک درس دید.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها