هوشنگ جاوید در گفت‌وگو با «جام‌جم»:

مُسَکِن؛ تنها تجویز دولت‌ها برای موسیقی نواحی است

هنرمندان موسیقی نواحی در وضعیت معیشتی خوبی به‌سرنمی‌برند و از آنها آن‌گونه که باید حمایت نمی‌شود؛ این باور بسیاری از اهالی موسیقی است اما هستند در این بین پژوهشگرانی که معتقدند هنرمندان موسیقی نواحی به درآمد موسیقایی خود وابسته نیستند؛ چراکه درآمد آنها از طریق کشاورزی، باغداری، دامداری و حتی داشتن مغازه یا فروش ساز تأمین می‌شود و البته موسیقی در زندگی این افراد جریان دارد.
کد خبر: ۱۳۹۰۶۰۱
نویسنده نرگس ذکایی - گروه فرهنگ و هنر

اما با این‌حال همین افراد معتقدند برخی از این هنرمندان که روند اصلی کارشان خواندن در مجالس بود، پس از حضور در جشنواره‌ها تمایل چندانی به اجرا در مجالس نداشتند. هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی معتقد است هنرمندان موسیقی نواحی اصیل در وضعیت بسامانی به سر نمی‌برند و حمایت چندانی هم از آنها نمی‌شود. به‌هر روی ماجرای معیشت هنرمندان موسیقی نواحی از مهم‌ترین مسائل موسیقی کشورمان است. اگر باور داشته‌باشیم که موسیقی نواحی سرچشمه‌ موسیقی ایرانی است و این‌که انواع این موسیقی ریشه در اصالت‌های ما دارد، پس حمایت از این موسیقی و هنرمندانش هم باید در بالاترین سطح باشد. حال باید دید واقعیت ماجرا چیست و اوضاع اهالی موسیقی نواحی چگونه است. در همین راستا تصمیم گرفتیم با هوشنگ جاوید گفت‌وگویی درباره وضعیت هنرمندان نواحی داشته‌باشیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

وضعیت معیشتی هنرمندان موسیقی را چطور می‌بینید؟‌

آن زمانی که آقای مرادخانی بحث اقتصاد موسیقی را مطرح کرد، اولین کسی که اعتراض کرد من بودم که در پاسخ گفتند از بالا برنامه‌ریزی شده‌است. متأسفانه دوره‌ای در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتفاقاتی افتاد که نباید می‌افتاد و من آن اتفاقات را یک حرکت پنهان موفق از سوی دشمن هنر ایران می‌دانم. امروز اگر یک هنرمند محلی که درآمد دیگری هم ندارد بخواهد کنسرت دهد، اولین کاری که می‌کنند این است که از او یک اسپانسر یا تهیه‌کننده می‌خواهند. اگر تهیه‌کننده هم نداشته‌باشد، پول سالن را از خودش طلب می‌کنند. ولی این درخواست پرداخت هزینه اجاره سالن در حالی است که در تمام استان‌های کشور، سالن‌های غیراستفاده فرهنگی که چه به آموزش و پرورش تعلق دارند و چه به وزارتخانه‌ها، زمانی به‌صورت رایگان ساخته شده‌اند که محلی برای پرورش فرهنگ و هنر کشور باشد.

حال اگر این هنرمندان به نحوی کنسرت برگزار کنند شرایط‌‌شان به چه صورت خواهد بود؟

هنرمندان نواحی را که کسی حمایت نمی‌کند ولی بااین‌حال به امید داشتن درآمد، کنسرت برگزار می‌کنند، سه‌شب به روی صحنه می‌روند، یک میلیون تومان درآمد دارند و باید ۸۰۰ هزار پول سالن بدهند. حال جالب است که در طرح بودجه هر استان، تعیین شده که اداره فرهنگ هر استان باید از درآمد سالن‌های خود مبلغی را به حساب دولت واریز کند. ولی این امر باعث شده هنرمندانی که توان پرداخت این هزینه‌ها را ندارند از برگزاری کنسرت کنار بکشند و به اجرا در مجالس اکتفا کنند. از طرفی افرادی که پول دارند ولی اینکاره نیستند و موسیقی مصرفی که در این مملکت ریشه ندارد، جای آنها را می‌گیرد؛ در نتیجه به مرور زمان شاهد مرگ فرهنگ خواهیم بود. وزارت فرهنگ و ارشاد هم هیچ برنامه‌ای ندارد. گرچه که یکی از دغدغه‌های وزیر باید این باشد که هنرمندان کاربلدی که توان تأمین بودجه اولیه برای اجاره سالن اجرا ندارند چه کنند؟ مشکل اینجاست که دستگاه‌های فرهنگی که یک‌شبه برنامه می‌دهند نسبت به عوارضش اصلا فکر نکرده‌اند. الآن کمیسیون فرهنگی مجلس نسبت به آسیب‌شناسی، بینش ندارد در حالی که باید ریشه و اصل را درست کنند. مشکل اصلی از اقتصاد هنری است که یک شبه تصمیمش را گرفتند و هنوز هم درست نشده‌است. تنها راه این امر حمایت جدی است و حمایت جدی هم بودجه می‌خواهد که آن را هیچ دولتی به همین سادگی تأمین‌نمی‌کند.

وظیفه خانه موسیقی در این موارد چیست؟

خانه موسیقی کاری نمی‌کند و عوض این‌که آسیب‌ها را دنبال کنند همیشه در حمایت از افرادی که نباید، حاضر و آماده بودند. همان‌طور که سال ۱۳۸۲ از ریاست کانون پژوهشگران خانه موسیقی کناره‌گیری کردم و درباره این نهاد نوشتم که «حیات خلوت ارشاد است»، هنوز هم به همان صورت است.

حمایت از هنرمندان موسیقی نواحی به صورت کلی به چه صورت است؟

وزارت ارشاد هنرمندان بومی را با مُسکِن‌های ساده‌ای همچون کمک‌ هزینه‌های یک تا سه تومانی یا بیمه حمایت می‌کند ولی اگر اینها بخواهند ارتزاق کنند باید به مجالس بروند، اگرچه که چون فرهنگ را اشاعه می‌کنند باید دیده شوند. باید تکلیف را مشخص کنند که بالاخره عروسی حلال است یا حرام؟ نمی‌شود که در یک نظام سیاست دوگانه داشت!

زمانی ارشاد تصمیم گرفت افرادی در استان‌ها در قالب حمایت کننده موسیقی بومی فعالیت کنند و کارت‌هایی هم برایشان صادر کرد ولی این افراد عوض این‌که دست هنرمندان موسیقی بومی را بگیرند، هنرمندان پاپ را آوردند.

موسیقی نواحی باید در آموزش عالی اهمیت پیدا کند تا اگر یک جوان ایرانی بخواهد با فرهنگ کشورش آشنا شود فرصتی را برای شناخت موسیقی نواحی کشورش داشته باشد. هیچ ایرادی ندارد اگر مدرک کارشناسی ارشد موسیقی بلوچستان از دانشگاه‌ها صادر شود. ولی آموزش عالی حاضر نیست این کار را انجام دهد اگرچه که حتی کشورهایی مانند هند، تاجیکستان و مصر هم این کار را کرده‌اند.

چرا هنرمندان نواحی را برای اجرای برنامه به خارج از کشور نمی‌فرستند؟

در تمام دوره‌ها پیشنهاد دادیم هنرمندان نواحی را که نشان درجه یک هنری دارند، به خارج از کشور بفرستند تا در آنجا کنسرت داشته‌باشند؛ چراکه استقبال زیادی از آنها خواهد شد. ولی تنها در دوره آقای خبری، یک بار این کار انجام شد که یک گروه سه نفره از کردستان که در بخش نواحی جشنواره فجر اول شده‌بودند به آنجا فرستاده شدند. قرار بود این گروه پنج روز در یکی از کشورهای اروپایی بماند ولی مردم ۴۵ روز آنها را نگه داشتند. زمانی که به ایران برگشتند، آقای عارف طهماسبی سرپرست گروه بود که قبل از این‌که به خارج از کشور بروند پول نداشت پنج هزار تومان قسط وامش را پرداخت کند ولی وقتی برگشت نه تنها قرض‌هایش را پرداخت کرد بلکه توانست خانه بهتری اجاره کند.

چه متر و معیاری برای فرستادن هنرمندان نواحی جهت اجرا در رویدادهای خارجی وجود دارد؟

اکنون اگر بخواهند هنرمندان نواحی را به خارج از کشور بفرستند از طرف چند سازمان و نهاد دخالت می‌شود و هر کدام داعیه متولی بودن دارند. در نهایت هم پارتی بازی می‌کنند و گروه‌های درجه چهار و پنج را می‌فرستند، عوض این‌که از جایی مثل انجمن موسیقی مشورت بگیرند و یا از بین هنرمندانی انتخاب کنند که در جشنواره موسیقی نواحی یا فجر بوده‌اند.

در سال‌های پس از انقلاب شاهد شکل‌گیری گروه‌های موسیقی نواحی بودیم. این اتفاق تا پیش از آن چندان سابقه نداشت. علت آن چه بود؟

در موسیقی نواحی بحث معنویت به لحاظ متنی و اجرایی بسیار بالاست ولی از اول انقلاب به خاطر بحث بر سر صدای حرام و حلال سازها، نظریه دادند که اگر مثلا تکنوازی دوتارها ایراد دارد، گروه‌نوازی آنها ایرادی ندارد و اینگونه شد که گروه‌ها تشکیل شد. اگرچه که مثلا در خراسان گروه‌نوازی دوتار نداریم ولی هر چه گفتیم نکنید، به موسیقی نواحی ضربه می‌زنید، کسی گوش نداد.اکنون در بسیاری از استان‌ها که موسیقی آنها گروهی نبود، گروه‌های جوان موسیقی تشکیل شده که همه مدعی هستند موسیقی نواحی کار می‌کنند اگرچه که اصالت اولیه را ندارند.

در حال حاضر موسیقی چه منطقه‌ای شناخته‌تر شده‌است؟

پیش از انقلاب موسیقی تنها سه یا چهار منطقه از طریق رسانه شناخته شده‌بود ولی امروز موسیقی خیلی از مناطق مانند لک‌ها، قشقایی‌ها و حتی تاتی‌ها از رادیو پخش می‌شود. باید تعاملی بین رسانه‌ملی و ارشاد به وجود بیاید که بتوانند موسیقی نواحی را بهتر معرفی کنند.

باتوجه به فشار دو ساله شیوع کرونا، فرارسیدن ایام محرم و صفر و اغتشاشات امروز و تعطیلی کنسرت‌ها، وضعیت هنرمندان موسیقی نواحی در چه شرایطی است؟

امروز هنرمندان موسیقی نواحی در بدترین وضعیت خود هستند. با این حال هنرمندان موسیقی نباید فعالیت خود را متوقف کنند.

۲۰ سال دیگر اصالت موسیقی در ایران نداریم

امروز از اصالت موسیقی نواحی ۳۰درصد باقی مانده‌است ولی از بین همین‌هایی که باقی مانده‌است، آن دسته از هنرمندان و گروه‌هایی که حرفه‌ای شده‌اند و اسپانسر دارند، مخاطب هم دارند منتهی این‌که چه موسیقی و با چه کیفیت و اصالتی ارائه می‌دهند مهم است. خیلی از اینها به سمت موسیقی ردیف دستگاهی می‌روند و خیلی‌ها هم به سمت پاپ رفته‌اند. ۲۰سال دیگر، چیزی به اسم اصالت در ایران نخواهیم داشت، هیچکسی هم در ایران به فکر نیست. مسئولان فرهنگی ما نه تنها به هنر داخلی بی‌اهمیت بوده‌اند بلکه به ریشه‌های آسیب شناسی هم اهمیت نداده‌اند. جبران این آسیب‌ها کار بسیار سختی است ولی اگر بخواهند کاری کنند من حاضرم هر کاری بتوانم انجام دهم.
​​​​​​​
روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها