کاتب «افسانه سلطان و شبان» که با صدای منحصربه‌فردش راوی سریال هم بود، در بخشی از روایتش این‌طور سخن می‌گوید: «سرانجام بازِ شاهی بر شانه شبانی ساده دل نشانده و او را به قصر آورده تا بر تخت بنشانند. سلطان با رویت شبان به شگفتی افتاد.»
کد خبر: ۹۷۱۵۷۲
وقتی آقالو به آسمان نگاه کرد

کمتر کسی از تماشاگران این سریال به‌یادماندنی فکر می‌کرد که کاتب در ادامه با کنجکاوی و زیرکی، چند و چون و حقیقت ماجرای جابه‌جایی هدفمند سلطان و شبان را دریابد و در پایان هم نقشی کلیدی در سرنگونی سلطنت داشته باشد، اما اوست که آخرین خبرهای بد را به سلطان می‌دهد و می‌گوید که وزیر اعظم و سلطان بانو به گورستان رفته‌اند و مقامات، ملازمان، نگهبانان، درباریان و چاکران هم در سیاهچال به سر می‌برند و باز کاتب است که آخرین برگ‌های تاریخ سلطانِ ستمگرِ این سریال را روایت می‌کند، ورق می‌زند و درهای قصر را به روی حبسیان و مردم زجرکشیده باز می‌کند.

همان‌طور که «افسانه سلطان و شبان»، نخستین جلوه‌گاه شهرت فراگیر مهدی هاشمی، گلاب آدینه، داریوش فرهنگ، علیرضا مجلل و برخی دیگر از نامداران امروز تئاتر، تلویزیون و سینماست، اولین اثری هم بود که نام و چهره احمد آقالو را میان عامه مردم بر سر زبان‌ها انداخت.

چهره تکیده و استخوانی، لاغری محسوس و صدا و بیان خاص که عمدتا با ضرباهنگ تند اما واضح و گوش نوازی همراه بود، بازیگر خاص و برجسته‌ای از احمد آقالو ساخت. به اینها بیفزایید استعداد، نبوغ، دانش، درک و هوش بالا و قدرت تجزیه و تحلیل نقش‌ها توسط او را که باعث می‌شد هیچ نقشی را باری به هرجهت و برای رفع تکلیف بازی نکند.

این بازیگر همچنین شوخ طبعی و ظرافت کم نظیر و غبطه برانگیزی داشت که متاسفانه کارگردانان، کمتر در آثار نمایشی از آن بهره گرفتند و می‌توان گفت آقالو، همان‌قدر که مثل «تمام وسوسه‌های زمین»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «یک تکه نان»، «نکراسف»، «بازرس کل» و «پسران طلایی» نقش خوب در کارنامه دارد، همان میزان هم نقش خوب بازی نشده داشت.

سال 87 در چنین روزی، این هنرمند بی بدیل و بدون جانشین، به تمام وسوسه‌های زمین پشت پا زد، آن نگاه گاه به گاهی‌اش به آسمان را همیشگی کرد و دریغ و حسرت شنیدن صدای خوب و بازی‌های دوست داشتنی‌اش را برای ما باقی گذاشت.

علی رستگار - فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
علی تهرانی
-
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۹/۰۳
۰
۰
باسلام:روحشان شاد ویادشان گرامی .هنرمند بزرگی بودند كه خیلی زود سینمای ایران را داغداركرد.

نیازمندی ها