رییس جمهوری در جمع اصناف، کارآفرینان و خیرین:

دولت کوچک‌ و چابک‌تر به نفع کشور است

کارآفرینان یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت، اما مدرسه به افراد یاد نمی‌دهد که این‌گونه باشند. پس می‌شود گفت کارآفرینان کمتر از دل مدارس بیرون می‌آیند و اگر کسی در بزرگسالی کارآفرین می‌شود خودش بدون اتکا به مدرسه، دنباله کار را گرفته و به سکوی کارآفرینی رسیده است.
کد خبر: ۶۵۵۲۷۸
آموزش کارآفرینی به دبیرستانی‌ها

دیروز اما قرار شد این معادله به هم بریزد. برهم زننده این معادله نیز تفاهم‌نامه‌ای بود که میان معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش و رییس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران رد و بدل شد و محتوایش گسترش کارآفرینی در نظام آموزشی کشور بود.

روی کاغذ، هدف از انعقاد این تفاهم‌نامه، همکاری در زمینه‌های آموزشی، پژوهشی و ترویجی میان این دو نهاد است تا کارآفرینی و مفاهیم آن میان دانش‌آموزان ترویج شود و اولیا، معلمان و کارکنان آموزش و پرورش نیز از این آموزش‌ها بهره ببرند.

اگر همه چیز بخوبی متن تفاهم‌نامه پیش برود، دانش‌آموزان مقطع متوسطه تحت آموزش‌های کارآفرینی قرار می‌گیرند و در آموزشکده‌هایی که نامشان «اریکه کاشف» خواهد بود، پرورده خواهند شد. اریکه یعنی جایگاه و کاشف، خلاصه شده کارآفرینان شایسته فرداست.

در این آموزشکده‌ها قرار است دانش‌آموزان مقطع متوسطه یاد بگیرند که چطور مثل یک کارآفرین به زندگی نگاه کنند و چطور پس از فارغ‌التحصیل شدن از مدرسه، به جای توقع از جامعه برای تقدیم یک شغل به آنها، خودشان آستین بالا بزنند و با تکیه بر مهارتی که دارند، کسب و کار راه بیندازند.

علاوه بر کاشف، طرح «فرمول وان» نیز قرار است در سطح مدارس متوسطه اجرا شود که فرمول وان چیزی جدا از کاشف نیست. هدف از این طرح، پرورش خلاقیت و نوآوری در دانش‌آموزان است با این هدف که سرانجام به ثبت اختراع منتهی شود.

البته داشتن اختراع برای یک دانش‌آموز می‌تواند گواهی بر رشد دانش در او باشد، اما این که لازمه کارآفرینی، مخترع شدن است، پذیرفتنی نیست، چون کارآفرین کسی است که رویایی را در سر دارد و برای عملی کردن رویایش با اراده‌ای آهنی تلاش می‌کند و در نهایت، قواعد مرسوم را می‌شکند و موفق به کسب درآمد و جایگاه می‌شود، نه کسی که فقط اختراعی را به ثبت رسانده است.

با این حال از امروز تا سه سال آینده که این تفاهم‌نامه معتبر است، کارآفرینی در مدارس مقطع متوسطه نفوذ خواهد داشت و به گفته علی زرافشان، معاون متوسطه وزیر آموزش و پرورش، بویژه در مدارس فنی و حرفه‌ای و کاردانش، طرح آموزش همراه با تولید رواج خواهد یافت تا یادگیری دانش‌آموزان به تولید منجر شود و برای این که این تولیدات روی دست دانش‌آموزان نماند در هنرستان‌های فنی و حرفه‌ای بازارچه‌هایی برای عرضه تولیدات برپا خواهد شد.

اگر این‌گونه شود دانش‌آموزان در سنین قبل از دیپلم یاد می‌گیرند که اگر خلاق و نوآور باشند و بتوانند از آنچه در ذهنشان می‌گذرد، طرحی قابل تولید بسازند، از بیکاری و سرگردانی پس از فارغ‌التحصیلی هراسان نخواهند شد.

هر دانش‌آموز، یک مهارت

دیپلمه‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش فقط دو درصدشان بیکار می‌مانند و اگر این افراد به دانشگاه بروند و مدارک دانشگاهی فنی و حرفه‌ای بگیرند، بیکاری‌شان می‌شود 22 درصد؛ یعنی هر چقدر تحصیلات بالاتر بود شانس کاریابی کمتر می‌شود.

این آمارها را علی زرافشان، معاون وزیر آموزش و پرورش ارائه می‌دهد تا نتیجه بگیرد اگر بتوانیم دیپلمه‌های این رشته‌ها را افزایش دهیم به صورت خودکار از آمار بیکاران کشور نیز کاسته خواهد شد.

تفاهم‌نامه‌ای را که دیروز در ساختمان معاونت متوسطه آموزش و پرورش منعقد شد، می‌توان در راستای این گفته‌ها دانست چون سیستم آموزشی کشور از این پس دیگر چاره‌ای جز سوق دادن دانش‌آموزان به سمت آموختن مهارت و تغییر سبک زندگی ندارد.

برنامه پنجم توسعه بر افزایش جذب دانش‌آموزان در رشته‌های فنی و حرفه‌ای و کاردانش و رساندن سطح پوشش آن به 46 درصد تاکید دارد(یعنی از هر صد دانش‌آموز باید 46 نفر رشته‌های غیرنظری را انتخاب کنند) و براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نظام تعلیم و تربیت باید روحیه کارآفرینی و کسب شایستگی‌های حرفه‌ای و مهارتی و هنری را که زمینه‌ساز کار مولد است در دانش آموزان بدمد.

در واقع یکی از اهداف سند تحول این است که دانش‌آموزان با درک مفاهیم اقتصادی از جمله کارآفرینی، هر کدام دست‌کم یک مهارت مفید برای تامین معاش حلال داشته باشند و در صورت جدایی از نظام تعلیم و تربیت بتوانند زندگی خود را تامین و امور خانواده را اداره کنند.

بدیهی است اگر طرح آموزش کارآفرینی در مدارس و ایجاد مدارس کارآفرین محقق شود و در سراسر کشور توسعه یابد با یک تیر دو نشان زده می‌شود، یعنی هم به تکلیف قانونی عمل می‌شود و هم با تربیت نیروهای خلاق و ماهر، آینده کشور ساخته می‌شود.البته این روی خوش ماجراست و روی بدش، موانعی است که بر سر تحقق این خواسته وجود دارد.

هم‌اکنون شماری از هنرستان‌های کشور از نظر امکانات ضعیف است، در برخی نقاط این مدارس وجود دارد، در مواردی هم که امور به دستگاه‌های بیرونی برون‌سپاری شده، آموزش و پرورش از این بابت میلیاردها تومان بدهکار است، برای گرایش دانش‌آموزان به رشته‌های فنی و حرفه‌ای نیز همچنان مقاومت‌هایی وجود دارد به طوری که ذائقه دانش‌آموزان بیشتر به سمت رشته‌های نظری است تا فنی و حرفه‌ای، بسیاری از خانواده‌ها حتی برخی مدیران و معلمان نیز پیرو این تفکر سنتی‌اند که دانش‌آموزان ضعیف باید رشته‌های غیرنظری را انتخاب کنند و وقتی همه اینها با هم جمع می‌شود، موانعی را می‌سازد که می‌توان بر سر راه توسعه مهارت‌آموزی در مدارس تصور کرد.

با این حال وضع موجود به تغییر نیاز دارد و تغییر کار سختی است. مهم‌ترین تغییر را نیز باید در نیروهای انسانی فعال در آموزش و پرورش ایجاد کرد، بویژه در مدیران و معلمان تا به کارآفرینی و ضرورت مهارت‌آموزی باور داشته باشند و دانش‌آموزانی خلاق و نوآور تربیت کنند البته این افراد به این مرحله نمی‌رسند مگر این که آنها نیز تحت تعلیم قرار بگیرند و به جای نیروهای بی‌انگیزه و به روزمرگی افتاده، به نیروهای کارآفرین، خلاق و نوآور تبدیل شوند، همچنان که تفاهم‌نامه دیروز نیز بر این اصل تاکید داشت و حالا نیاز است که این تاکیدها از لابه‌لای کاغذ‌ها بیرون بیاید و عملی شود.

مریم خباز -‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها