معمولا خواندن بعضی خبرها آدم را به فکر فرو می‌برد و این فکر کردن برخی محاسبات ذهنی را به‌وجود می‌آورد که نتیجه‌اش چیزی جز دلسردی نیست.
کد خبر: ۵۵۶۶۰۱
یک حساب سرانگشتی

دیروز قیمت آپارتمان در نقاط مختلف تهران را که یکی از خبرگزاری‌ها منتشر کرده بود، می‌خواندم.

به چند نمونه از قیمت‌ها دقت کنید: آپارتمان هشت سال ساخت در سعادت‌آباد متری هفت میلیون و 570 هزار تومان. آپارتمان سه سال ساخت در سردار جنگل متری پنج میلیون و 200 هزار تومان. آپارتمان نوساز در نارمک متری پنج میلیون و 800 هزار تومان.

معمولا وقتی قیمتی در رسانه‌ها درج می‌شود، پایین‌تر از قیمت واقعی در بازار است. حال از این نکته اگر گذر کنیم، فرض کنید یک جوان در پایتخت بخواهد تشکیل زندگی دهد و برای خودش خانه ای بخرد.

فرض کنید خانواده عروس، خانواده‌ای منطقی و آسانگیر باشد و این مرد جوان، بخواهد در منطقه نه چندان مرفه شهر خانه بگیرد. مثلا خیابان آزادی را که تقریبا در نوار مرکزی تهران قرار دارد، در نظر بگیرید. قیمت یک آپارتمان در محدوده آزادی بر اساس این فهرست، متری چهار میلیون تومان است.

یعنی اگر جوانی بخواهد برای شروع زندگی یک دستگاه آپارتمان 70 متری نقلی در این منطقه خریداری کند، باید 280 میلیون تومان پول داشته باشد.

حالا بیایید در ادامه فرض‌ها و محاسبات خود، این جوان را فردی در نظر بگیرید که حقوقش بر اساس حقوق وزارت کار است. او ماهانه 575 هزار تومان حقوق می‌گیرد که اضافه کارش در حدی است که کسورات بیمه و مالیات را جبران می‌کند.

اگر 280 میلیون تومان را تقسیم بر 600 هزار تومان کنید، متوجه می‌شوید که این فرد باید حدود 466 ماه حقوق کاملش را برای خرید خانه کنار بگذارد و با هوا زندگی کند.

466 ماه حدود 39 سال می‌شود؛ یعنی یک جوان برای خرید یک خانه 70 متری در یک جای متوسط شهر، باید 39 سال کار کند، هیچی نخورد، هیچی نپوشد، در خانه یکی دیگر زندگی کند و وقتی 39 سال بعد پولش جور شد، آن وقت معلوم نیست قیمت خانه چند ده برابر شده است.

جوان وقتی به این چیزها فکر می‌کند، دلسرد می‌شود. این وسط هم دیگر برایش نه آمار مسئولان مهم است، نه این‌که باید جمعیت افزایش یابد یا هر مساله دیگر.

سجاد روشنی ‌-‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها