خیلی‌ از ما عادت داریم بدون برنامه‌ریزی زندگی کنیم؛ صبح‌ها هر وقت شد از خواب بیدار می‌شویم، طی روز هر کاری شد انجام می‌دهیم و... این روال ادامه پیدا می‌کند تا روزی متوجه می‌شویم چقدر ضرر کرده‌ایم.
کد خبر: ۵۵۴۱۵۹

 

شاید آن وقت خیلی دیر باشد اما بالاخره روزی می‌رسد که آن همه خوشی و لذت – البته فقط از نظر خودمان – از بین می‌رود و جایش را افسوس و حسرت می‌گیرد. اما اگر می‌گویید زندگی کردن بدون برنامه‌ریزی حسرت ندارد، خوب است نگاهی به زندگی گذشته تا امروزتان بیندازید و با دقت ببینید چقدر موفق بوده‌اید؟!

همه ما در زندگی‌مان هدف‌هایی داریم که دائم در فکر و خیال‌مان می‌چرخند و جلوی چشم‌مان رژه می‌روند. هدف‌هایی کوچک و ساده یا بزرگ و پیچیده؛ اما برای رسیدن به تک‌تک این هدف‌ها، تنها چیزی که مهم است انتخاب مسیر صحیح و پیمودن راه درست است. به همین انتخاب مسیر و تعیین آن و همچنین حساب کردن چگونگی طی مسیر، برنامه‌ریزی می‌گویند که اگر آن را ساده بگیریم، مسلماً نباید انتظار داشته باشیم راحت و بی‌دردسر به مقصد برسیم.

در ضمن، همه ما لحظات، دقایق و حتی ساعت‌هایی از روز را بیهوده و بیکار می‌گذرانیم و آن را بدون توجه سپری می‌کنیم؛ دقایقی که اگر مجموع‌شان را در طول زندگی حساب کنیم، بیشتر متوجه ارزش آنها خواهیم شد. پس خوب است با یک برنامه دقیق و حساب‌شده، از تک‌تک این دقایق استفاده کنیم و نگذاریم لحظات ارزشمند زندگی‌مان به بطالت بگذرد.

نکته مهم دیگری که باید به خاطر بسپاریم، استفاده از فرصت‌هایی است که در زندگی برای‌مان پیش می‌آید و گاه به دلیل عدم برنامه‌ریزی به راحتی از دست‌مان می‌رود. البته وقتی حرف از فرصت و موقعیت می‌شود، بعضی‌ها همین موضوع را بهانه می‌کنند و می‌گویند: برنامه‌ریزی فقط مخصوص افراد مهم است!

این گروه معمولاً باور دارند سیاستمداران، پزشکان، وکلا و افرادی از این دست باید برای زندگی‌شان برنامه و طراحی داشته باشند، در حالیکه امروزه متخصصان می‌گویند تمام افراد برای انجام کارهای‌شان نیازمند برنامه‌ریزی هستند. از نظر آنها تفاوتی میان نوع کار هم وجود ندارد و همین که قرار باشد کاری را انجام دهیم، باید برایش طرح و برنامه داشته باشیم؛ آشپزی، خانه‌داری، تربیت فرزندان، کتاب خواندن، درس خواندن، فراگرفتن علمی جدید، ورزش کردن و حتی استراحت کردن هم باید طبق برنامه پیش برود تا فرد را به نتیجه دلخواهش برساند.

حالا کسانی که فکر می‌کنند بدون برنامه هم زندگی‌شان ایده‌آل بوده و به موفقیت‌های زیادی دست پیدا کرده‌اند، حداقل چند ماه برای انجام کارهای‌شان برنامه‌ریزی کنند تا ببینند چقدر موفقیت‌های‌شان بیشتر می‌شود؛ چه از لحاظ کیفیت و چه کمیت.

علاوه بر این، یکی دیگر از فواید داشتن برنامه، استفاده از حداقل فرصت‌ها و امکانات است. یعنی زمانی که شرایط برای ما ایده‌آل نیست و موقعیت مناسبی برای انجام کار نداریم، با پیروی از یک برنامه دقیق می‌توانیم به بهترین شکل ممکن کارهای مهم را به پایان برسانیم.

پس هیچ وقت فراموش نکنید برنامه‌ریزی یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی است که روز به روز نیز بر ارزش و اهمیت آن افزوده می‌شود.         

برنامه‌ریزی فقط برای روزهای خاص نیست

از بعضی‌ها که بپرسید «برنامه‌تان برای سال‌های آینده چیست؟»، لبخندی تمسخر‌آمیز تحویل‌تان می‌دهند و با نگاهی عاقل اندر سفیه به شما زل می‌زنند و می‌گویند: «تا سال‌های بعد چه شود؛ هر چه پیش آید خوش آید.»

این گروه معمولاً اعتقادی به برنامه‌ریزی ندارند و فکر می‌کنند برنامه داشتن برای کار و زندگی، عمرشان را هدر می‌دهد. آنها یاد گرفته‌اند و شاید هم عادت کرده‌اند که بدون کوچک‌ترین فکری روزگار بگذرانند و به برنامه‌ها اهمیتی ندهند. اما میان همین افراد بی‌خیال هم کسانی پیدا می‌شوند که می‌دانند بدون برنامه‌ریزی کارها به درستی پیش نمی‌رود ولی گاهی تنبلی و بی‌حوصلگی قدرت بیشتری دارد و آنها را وادار می‌کند به نشستن و تسلیم حوادث روزگار شدن. اما اگر زمانی قرار باشد همین افراد برای برگزاری جشن عروسی یا خدایی ناکرده مراسم ختم اقدام کنند، ناخودآگاه به فکر برنامه‌ریزی می‌افتند و دانسته یا نداسته مطابق آن عمل می‌کنند. البته شاید خودشان اسم برنامه‌ریزی را روی این کار نگذارند اما همین که از روزها و هفته‌ها قبل به فکر برگزاری مراسم هستند و می‌خواهند به بهترین شکل ممکن انجام شود، همین که برای غذای آن شب از قبل تدارک می‌بینند و مهمان‌های‌شان را به موقع دعوت می‌کنند مشخص می‌شود که آنها هم در ناخودآگاه‌شان به داشتن برنامه و اهمیت آن باور دارند؛ اما شاید آن را فقط مختص روزها و مراسم خاص می‌دانند. در حالیکه تمام کارهای زندگی، از ساده‌ترین کار گرفته تا دشوارترین‌شان نیازمند برنامه و طرح‌ریزی است. پس خوب است در دیگر روزهای زندگی هم برنامه داشته باشید؛ همانقدر که به روزها و مراسم خاص اهمیت می‌دهید و به فکر برگزاری بی‌عیب و نقص آن هستید.    

چرا موفق نمی‌شویم؟

بارها برای زندگی‌اش برنامه‌ریزی کرده است اما هیچ وقت موفق نشده به تمام برنامه‌هایش عمل کند. یک بار اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی از راه می‌رسد و غافلگیرش می‌کند، دفعه بعد که حواسش به این اتفاقات هم هست، برنامه‌اش چنان دشوار طراحی شده که اصلاً توانایی به پایان رساندنش را ندارد. گاهی هم برنامه‌ها اینقدر زیاد است که باهم تداخل پیدا می‌کند و نمی‌تواند آنها را به درستی انجام دهد.

همه این اتفاقات، خوب یا بد، پشت سر هم ردیف می‌شود تا او یک بار دیگر باور کند که نمی‌تواند به خوبی برنامه‌ریزی کند! اما آیا واقعاً نمی‌شود این موانع را حذف کرد؟ آیا باید تسلیم آنها شویم و بپذیریم که قدرت ما کمتر از این‌هاست؟

مسلماً هیچ کاری نیست که انسان بخواهد آن را انجام دهد و نتواند. پس در این مورد هم باید دست به کار شوید و موانع پیش آمده در مسیر برنامه‌ریزی را به درستی حل کنید تا بدون کمترین مشکلی از بین برود.

بنابر نظر متخصصان، یکی از بهترین شیوه‌ها برای موفقیت در برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی صحیح کارهاست. به این معنا که باید برای خودتان تعیین کنید کدام یک از کارهایی که در فهرست‌تان قرار دارد، مهم‌تر است و زودتر از بقیه باید انجام شود.

مثلاً روزی را تصور کنید که کارهای متعددی را باید در خانه انجام دهید؛ لیستی بلند از اجناس موردنیازتان تهیه کرده‌اید که باید آنها را بخرید، غذای‌تان هم باید به موقع آماده شود، بچه‌ها در مدرسه منتظر شما هستند و باید آنها را به خانه بیاورید، چند لباس باید اتو شود و پارچه‌های نیمه‌کاره‌ای هم در انتظار دوخته‌شدن گوشه‌ای افتاده‌اند. به نظرتان بهتر است چه کاری اول انجام شود؟

بی‌شک اگر بدون برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی پیش بروید و دست به کار شوید، نه تنها کارهای‌تان به خوبی انجام نخواهد شد، بلکه نتیجه‌اش خستگی و ناامیدی شما هم خواهد بود. پس بهتر است قبل از انجام هر کاری، آنها را براساس تقدم و اولویت‌‌شان در فهرست‌ قرار دهید.

البته یادتان باشد اگر موضوع اولویت را در نظر نگیرید، حتی ممکن است کارهای مهم‌ و ضروری نیز انجام نشود. شاید شما هم دیده باشید افرادی را که ساعت‌های طولانی مشغول انجام کارهای کوچک و بی‌اهمیت می‌شوند و کارهای اصلی را فراموش می‌کنند یا وقتی به آنها می‌رسند که دیگر هیچ فرصتی برای‌شان باقی نمانده است. پس هیچ وقت بدون اولویت‌بندی مشغول کار نشوید.

اگر نمی‌توانید، قبول نکنید

«نه»؛ این کلمه دو حرفی با اینکه خیلی ساده است، اما افراد زیادی را می‌توان پیدا کرد که هیچ وقت نمی‌توانند درست و به‌جا از آن استفاده کنند. تعجب نکنید، چون خیلی‌ها نمی‌دانند یا نمی‌توانند به موقع این کلمه را به کار ببرند و در مقابل درخواست‌های دیگران نه بگویند. البته همین عدم توانایی، گاهی برنامه‌های آنها را چنان به هم می‌ریزد که بخشی از زندگی‌شان دگرگون شده و به قول معروف خودشان نمی‌فهمند این بلا چگونه برسرشان نازل شده است.

یکی از نتایج این عدم توانایی، پذیرفتن کارها و مسئولیت‌های مختلف و متنوعی است که به راحتی شرایط روحی و زندگی ما را دچار دگرگونی می‌کند. پس یادمان نرود که پذیرش کارهای متعدد و متفاوت، آن هم در شرایطی که برنامه‌های قبلی‌مان هنوز انجام نشده، نه تنها خوب نیست بلکه می‌تواند ما را از برنامه‌های‌مان هم عقب بیندازد. پس برای اینکه در برنامه‌ریزی‌تان موفق باشید، هیچ وقت بیش از توان‌تان مسئولیت قبول نکنید.

کار امروز را به فردا نیندازید

با اینکه قدیمی‌ها همیشه می‌گفتند «کار امروز را به فردا نینداز»، اما مثل اینکه ما خیلی برای شنیدن این مطلب گوش شنوا نداریم و آن را جدی نمی‌گیریم. چراکه اگر آن را جدی گرفته بودیم، اینقدر کار نیمه‌تمام در برنامه‌های‌مان دیده نمی‌شد، اینقدر کار‌ها را پشت گوش نمی‌انداختیم و برای انجام آنها تعلل نمی‌کردیم.

نمی‌دانم چرا، اما مثل اینکه عادت کرده‌ایم کار را در همان لحظه‌ای که باید انجام ندهیم. اینقدر وقت را تلف کرده و امروز و فردا می‌کنیم که انجام کار هم سخت‌تر از قبل می‌شود. غافل از اینکه اگر هدف‌مان را به درستی تعیین کرده باشیم و براساس اولویت‌های‌مان پیش برویم، هیچ وقت نباید برای انجام کارها دچار تعلل شویم.

البته بعضی‌ها هم کارهای سخت را به تعویق می‌اندازند. شاید ترس از نتیجه کار یا عدم موفقیت در انجام آن عامل اصلی چنین تصمیمی باشد، اما مسلماً راه‌حل خوبی نیست. هر وقت چنین حسی به سراغتان آمد، خوب است به این فکر کنید که کار مورد نظر هر چقدر هم که سخت و طاقت‌فرسا باشد، بالاخره باید انجام شود؛ پس زودتر دست به کار شوید تا استرس‌تان هم کمتر شود و علاوه بر این، نتایج ناخوشایند تاخیر در انجام کار را هم به حداقل برسانید.

جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ نیلوفر اسعدی‌بیگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها