در آن دوره‌ای که سربازان ارتش سلطنتی انگلیس از مسیر اقیانوس هند پای بی‌رحم‌شان به سرزمین «هند» رسید با این‌که از تسلیحات برتر برخوردار بودند، پیشروی‌شان یا به‌عبارت درست تاریخی، تجاوز و سلطه‌گری‌شان با یک سد بلند و نفوذناپذیر مواجه و برنامه و نقشه دزدی قاره‌ای‌شان با  مانع جدی و پیش‌بینی‌ناپذیر روبه‌رو شد.
کد خبر: ۱۴۴۳۳۱۴
نویسنده سینا واحد / نویسنده و تاریخ پژوه

 
این سد نفوذناپذیر و پرهیمنه، همانا میهن‌پرستان آتشین‌ایمان و رهروان صاحب ذوالفقار، حضرت امام علی(ع) والاتبار بودند که در منطقه «میسور» زندگی می‌کردند و از قدرت و شجاعت و ثروت زبانزدی برخوردار بودند و هرگز به خود اجازه نمی‌دادند که در برابر لشکر کفرزده انگلیسی سرتسلیم فرود بیاورند و با ساخت و پاخت دیپلماتیک منافع گروهی خویش را حراست کنند و اجازه دهند لشکر سلطنتی انگلیس به‌سادگی و راحتی، چتر سلطه و غارتگری‌اش را روی خاک پهناور هند پهن کند! بنابراین پیشروی ارتش سلطنتی انگلیس به‌گفته مورخان زمینگیر شد و گفت‌وگوها با حضرت «سلطان تیپو» به هیچ نقطه آشتی‌جویانه ختم نگشت و نمی‌توانست ختم شود!
آری، این نام و این شخصیت بزرگ، یعنی جناب سلطان تیپو با این‌که بر کوهی از مواهب دنیوی و اشرافیت سلطنتی تکیه زده بود و همین برخورداری‌های چشمگیر می‌توانست او را به مصلحت‌جویی‌های عوام‌فریبانه دعوت کند و او را از مقابله و رودرویی با لشکر تجاوزگر انگلیس، به قصرنشینی همیشگی پرعافیت و پرنوش و عیش بکشاند اما... این اتفاق رویایی انگلیسی‌ها هرگز به یک واقعیت بدل نگشت و تاریخ سیاسی پرحادثه هند را از یک سیاهی غمبار نجات بخشید و نگذاشت نخستین گام‌های اشغالگری هند با نام پیروان و رهروان هندی‌تبار امام علی(ع) گره بخورد وسرچشمه تفسیرها و سخنان نادرست و ناجوانمردانه شود. چنین می‌شودکه پس از۱۸۰روز، نبرد و زدوخورد خونین‌بار با لشکر سلطنتی انگلیس، قبل از این‌که فرشتگان پاک سیمای آسمان، سجاده پرمروارید سجده‌کنندگان را بر زمین جنگ و آتش و گلوله‌های پرخطر پهن کنند تا رهروان میهن‌پرست صاحب ذوالفقار، نماز ظهر را بخوانند؛ سلطان تیپو که زخمگین در زخمگین شده با آخرین نگاه به میدان تیره و تار نبرد و در میان دایره‌ای از سربازان وفادار شهید شده‌اش، از اسب به زمین هند فرو می‌غلتد و خونش را در راه ایمان و ذلت‌ناپذیری «شیعه» تقدیم می‌کند. 
و دراین جنگ نابرابر وناهمگون که لشکر سلطنتی انگلیس ازانواع «عراده‌های توپ» و... برخوردار بودند، در کمال بی‌رحمی نظامی، بیش از ۴۰‌هزار مسلمان کشتند... تا بتوانند بر خاک سرزمین هند، با سلطه و تکبر، راه بروند و راه‌های غارت و غارتگری را هموار سازند. ممکن است برخی از ذهنیت‌ها... و زبان‌ها...بگویند ای بابا؟! از این روایت هندی بیش از ۳۰۰سال می‌گذرد پس دیگر،خاصیتی ندارد؟! چنین نیست. برای این‌که آنچه که امروز در غزه دارد رقم می‌خورد، همین تاریخ و همین روایت و همین بی‌رحمی است که در آن روزگار درسرزمین هند رقم خورده است. برای این‌که اسرائیل محصول فلسفه و پرورش استعمارگری ارتش سلطنتی انگلیس است وهرچه می‌کند ازدربارسلطنتی انگلیس به ارث برده است. بااین همه بی‌رحمی باید به آسمان بی‌خدای تمدن غربی گفت: پایان سلطنت تمدن بی‌رحم غربی نزدیک‌تر از غروب فرداست!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها