باید و نبایدهای کتاب و کتابخوانی در گفت‌وگو با دکتر علیرضا عابدین، جامعه‌شناس و متخصص روان‌شناسی بالینی

کتاب‌هایی که نباید خواند!

نگاهی به کتاب «بلندی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته

اگر چشم‌ها متکلم بودند

رمان «‌بلندی‌های بادگیر» یک رمان عاشقانه کلاسیک است با قصه‌ای جذاب و با تعلیق بسیار بالا که به لحاظ مضمون و محتوای عاشقانه‌اش و نیز به‌خاطر روایت خوشخوانش درخور تحسین است. فقط با مطالعه‌ این کتاب است که می‌توان درک کرد چرا هنوز مخاطبان و طرفداران ادبیات داستانی رمان بلندی‌های بادگیر را سر دست می‌برند و با اشتیاق فراوان می‌خوانند و لذت می‌برند. ادبیات عاشقانه همیشه جذاب بوده و همچنان جذاب است و فرقی ندارد که داستان مربوط به صد و اندی سال قبل یا بیشتر باشد یا برای همین عصر معاصر.
کد خبر: ۱۴۴۲۲۹۴
نویسنده شمسی جلفا - مرورنویس
 
امیلی برونته، نویسنده کتاب بلندی‌های بادگیر متولد۱۸۱۸است. این رمان، اولین وآخرین رمان نویسنده است‌ویکی از عجیب‌ترین و شورانگیزترین آثار ادبیات انگلیس و از معروف‌ترین ‌رمان‌های عاشقانه جهان به شمار می‌آید. از ویژگی‌های بدیع و متمایز این رمان، قدرت و تازگی، لحن شاعرانه و بیان دراماتیک آن و ساختار غیرمعمول آن است که مورد توجه خیل عظیمی از مخاطبان قرار گرفته و با گذر زمان به یکی از رمان‌های محبوب دنیا تبدیل شده است. رمان بلندی‌های بادگیر را نه از روی اقبال عام، بلکه از آن وجه که چشم متخصصان ادبیات و به قول معروف اهل فن نیز آنچنان به آن دوخته شده، بدیع و تازه است که با وجود گذشت سال‌ها از تحریر آن از چشم حرفه‌‌ای‌های ادبیات نیز نیفتاده.
امیلی برونته، نویسنده رئالیستی است که کتاب بلندی‌های بادگیر را به زبان ساده روزگار خود نوشته است اما رگه‌هایی از سبک رمانتیسم و سنت داستان‌نویسی گوتیک در کارش نمایان است. این رمان درباره عشقی است قدرتمندتر از مرگ، شور و سودایی خارق‌العاده، بی‌همتا و مرموز که با قلم نابغه‌ای آرام، تنها و متکی بر تخیل خود به نگارش در آمده است؛ خواهرش شارلوت برونته درباره‌اش گفته است: «نیرومندتر از مردان، ساده‌تر از کودکان، بی‌همتا در میان همتایان ...».
 فضا و ادبیات امیلی در زمان حال نمی‌گنجد و به نوعی باطل شده، ولی او چنان با خلاقیت و صراحت، تأثیرات رفتارهای ستیزه‌گرانه و خشن را بر روح و روان آدمی به تصویر کشیده که گویی در زمان حال می‌زیسته و در زمینه ناهنجاری‌ها مدرکی دانشگاهی داشته است. 
این داستان دامنه وسیعی برای تفکر و اندیشیدن در مقابل انسان گسترده می‌کند. متاسفانه این کتاب هم از آن دست کتاب‌هایی است که پس از مرگ خالق خود، او را به شهرتی جهانی رسانده؛ کسی که فرزندش در بدو تولد، به‌خاطر بیماری سل درگذشته است. بلندی‌های بادگیر با این‌که در یک‌سال نخست مورد توجه قرار نگرفت، ولی دیری نگذشت که در تاریخ ادبیات چنان جای خود را سفت کرد که چندسال است دست‌به‌دست می‌شود و نسل‌های پیاپی آن‌ را با اشتیاق می‌خوانند و همچنان منتقدان حرفه‌‌ای ادبیات در هر عصر، از ظرافت و زیبایی و توصیفات فوق‌العاده این اثر، حرف تازه‌ای از آنها بیرون می‌کشند.
این کتاب گرچه در نگاه اول داستانی عاشقانه است ولی به مرور رفتارهای خشن و تأثیرات آنها بر کنش آدمی به تصویر کشیده شده است. ‌برخی منتقدان بر این عقیده‌اند که شخصیت کاترین، حدیث نفسی از خود امیلی است. همچون امیلی، همه‌ کودکان این کتاب در بدو تولد یا خردسالی مادر خود را از دست می‌دهند. همانند امیلی و خواهرانش، کاترین و هیت‌کلیف نیز اوقات خود را در طبیعت وحشی اطراف دهکده سپری می‌کنند و هیچ دوستی ندارند. برادر کاترین، هیندلی که با حمایت خانواده برای ادامه تحصیلاتش از دهکده خارج شده، بی‌خبر ازدواج می‌کند و بعد از مرگ همسر به هنگام تولد تنها پسرش، به قمار و الکل رو می‌آورد، انعکاسی از پاتریک برادر امیلی در داستان است. جوزف، خدمتکار مذهبی و متعصب خانواده‌ ارنشاو نیز نمودی از پدر مذهبی و سختگیر نویسنده در داستان است. 
پایه و اساس این کتاب بر مبنای داستان زندگی خود برونته و شخصیت و باورهایش است. دراین رمان برونته جهانی را ترسیم می‌کند که درآن آدم‌ها زود ازدواج کرده وبه همین ترتیب زود از دنیا می‌روند که دردوره‌ای زندگی او به همین منوال بوده است. نوع زندگی و رشد او اثر بسیار زیادی روی نوشتن‌اش داشته است. هیچ رمانی ازدیرباز تاکنون به اندازه بلندی‌های بادگیر در اعماق شور عشق نفوذ نکرده و به دنبال آن نرفته است. شخصیت‌های اصلی داستان به‌سختی شبیه سایر انسان‌ها هستند و از هرگونه تحلیل روان‌شناختی سرپیچی می‌کنند. آنها نیروهای اصلی طبیعت و احساسات تجسم‌یافته‌ای هستند. تلفیق طبیعت و انسان در داستان فقط در رمان‌های بزرگی این‌چنین دیده می‌شود. به خاطر شکوه تراژیک این اثر و زیبایی سبک، هیچ تحسینی نمی‌تواند برای آن زیاد باشد. نتیجه همه‌ اینها، یک خلاقیت منحصربه‌فردی است که با نادیده‌گرفتن همه مدل‌های پذیرفته‌شده رمان معاصر، بیشتر به‌دنبال سادگی و عظمت تراژدی کهن مشهور است.
کتاب بلندی‌های بادگیر درایران به نام«عشق هرگزنمی‌میرد» نیز شناخته می‌شودکه امیلی درآن به‌راحتی توانسته است از نابرابری‌های جنسیتی وطبقاتی،مسائل مذهبی وعشق غیراخلاقی که ازخط قرمزهای انگلستان آن زمان بود سخن بگوید. راوی کتاب بلندی‌های بادگیر، زنی‌ا‌ست‌که ماجراهای عجیب و شورانگیزی ازعشق در دوخانواده را شرح می‌دهد وضمن آن از بداخلاقی‌ها، بدرفتاری‌ها، هوس‌های غیرصحیح و مرگ‌‌ومیرها سخن می‌گوید. واما بخوانیم اززیباترین توصیف‌های این کتاب که نشان از پختگی قلم نویسنده است: «اگر چشم‌ها متکلم بودند، ابله‌ترین آدم‌ها هم می‌فهمیدندکه من با تمام وجود عاشق شده بودم.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها