مهسا طیب طاهر / حسن شجاعی

مجموعه تلویزیونی نفس

گفت‌وگوی «جام‌جم» با تهیه‌کننده و راوی قصه‌های «یکی بود یکی نبود»

جادوی قصه‌های کهن ایرانی

مجموعه «یکی بود یکی نبود» فقط یک کار نمایشی نیست. این مجموعه حالا توانسته به یک آموزشگاه بزرگ بازیگری و جایی برای انتقال قصه‌های کهن ایرانی تبدیل شود. تولید فصل دوم این مجموعه آغاز شده و قرار است قصه‌های اصیل و پر معنای ادبیات فارسی به شکل نمایشی و توسط کودکان اجرا و ضبط شود. تولید این مجموعه همچنان ادامه دارد و در حال حاضر قصه‌های دیگری در حال پرداخت است.
کد خبر: ۱۴۳۹۸۲۲
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه
 
تهیه‌کننده وکارگردان سریال نمایشی یکی بود یکی نبود، شهرام قدیری است و محمد مسلمی راوی و قصه‌گوی این مجموعه است. قدیری با اشاره به تمرکز فصل دوم بر آموزش بازیگری و پخش آن از شبکه آموزش به جام‌جم می‌گوید: امروزه نمایش خلاق برای کودکان تأثیرگذار شده و جزئی از آموزش‌ها به حساب می‌آید. مثلا اگر می‌خواهند به آنها ریاضی یا زبان انگلیسی بیاموزند، تلاش می‌کنند در قالب نمایش و بازی‌های مختلف باشد. در همه جای جهان این کار انجام می‌شود زیرا نمایش باعث رشد خلاقیت در کودکان شده و استعداد‌های آنها را از سنین کم پرورش می‌دهد. در هر حال، نمایش خلاق تبدیل به یکی از ارکان آموزشی شده و متد تمام دنیاست. من سال‌ها درباره آموزش کودکان تحقیقات داشته‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که تنها چیزی که امروز می‌تواند بچه‌ها را از قاب موبایل دور کند و به سمت گذشته و بازی کودکانه بکشاند، نمایش خلاق است.
     
آموزشگاه بازیگری به وسعت ایران 
وی ادامه می‌دهد: ۱۶-۱۵ سالی بود که می‌خواستم یک مجموعه نمایشی را بسازم و درباره آن فکر می‌کردم، می‌نوشتم و برنامه‌های مختلف را در سراسر جهان بررسی می‌کردم. چیزی که در ذهن من از گذشته مانده‌بود، برنامه آقای حکایتی بود. به هر حال با هر سختی، شرایطش را فراهم کردیم و خانم حاتمی به عنوان مدیرتولید و مجری طرح، امکاناتی را فراهم کردند که بتوانم این کار را بسازم. آقای محمدمسلمی یا همان عمو فیتیله‌ای هم به کمک‌مان آمد تا روایتگر برنامه باشند. بچه‌ها هم قرار است روایت را به تصویر بکشند.قدیری در خصوص بازخوردهای فصل اول، این‌طور بیان می‌کند: ما بازخورد‌های خیلی خوبی داشتیم. این نکته را باید بگویم که گاهی آموزشگاه‌های بازیگری، بچه‌ها را جمع می‌کنند تا با آموزش نمایش‌های خلاق، سود مالی ببرند. در نهایت هم شهریه می‌گیرند و بی‌حاصل است. این مسأله همیشه مرا اذیت می‌کرد. شاهد بودم که بچه‌ها گاهی آموزش می‌بینند و به شکل غیراصولی جلو ‌می‌روند. گاهی هم به عنوان پایان دوره، به بچه‌ها گفته می‌شد که یک نمایشی انجام دهند. اغلب هم در این نمایش‌ها، هیچ گونه مراقبتی در موضوع و سوژه انجام نمی‌دادند. در نهایت سالنی را هم در نظر می‌گرفتند و کار را اجرا می‌کردند. ما ۷۰۰۰کودک را با همکاری آموزش وپرورش استان البرز مورد بررسی قرار دادیم و در نهایت ۱۲۰ نفر را انتخاب کردیم تا روی آنها کار کنیم. یعنی درست مثل یک استعدادیابی. همه این کار‌ها را کاملا با هزینه شخصی انجام دادیم. همه این ۱۲۰کودک آموزش مفصل بازیگری را زیرنظر استادان چهره در سینما و تلویزیون دریافت کردند و همگی جلوی دوربین آمدند و بازی کردند. این کار بازخورد بی‌نظیری داشت. از آموزشگاه‌های مختلف بازیگری به ما زنگ می‌زنند و درخواست داشتند آموزشگاه‌شان را درگیر این کار کنیم. حتی مدارس از استان‌های مختلف با ما تماس می‌گیرند و می‌گویند چطور می‌توانند در این برنامه شرکت کنند.
     
بازیگری در کنار مهارت‌ورزی
وی در بیان اهمیت پرداختن به قصه‌های کهن و توجه به کارهایی مثل آقای حکایتی می‌گوید: در مورد آقای حکایتی باید بگویم ساختار این برنامه برایم جذاب بود اما محتوای آن برنامه از چیزی که می‌خواستم فاصله داشت. ما در یکی بود یکی نبود، این دیدگاه را داشتیم که از زیباترین آثار ادبی جهان که پیشینه چند هزار ساله دارد، ادبیات کهن فارسی است و قصه‌های ایرانی در تمام جهان خواهان دارد. کما این‌که اخیرا هم یکی از چهره‌های سیاسی در آذربایجان گفته‌بود به بچه‌های‌تان شاهنامه هدیه کنید. ادبیات کهن فارسی سراسر پند‌ و اندرز‌ است که ما تلاش کردیم در این برنامه به شیوه ایرانی و فارسی خودمان و گاهی به شکل روحوضی اجرا کنیم. در هر قسمت از برنامه، بین بچه‌ها تقسیم نقش صورت می‌گیرد و این کار‌ها و توضیحات مجری به مخاطب نشان داده می‌شود. درواقع گفته می‌شود که مثلا در این محله این نقش‌ها را داریم و بین بچه‌ها تقسیم می‌شود. بعد گریم‌های مربوط برای نقش‌ها صورت می‌گیرد و لباس نقش را می‌پوشند. در حقیقت بعد از تقسیم نقش، فیلمنامه خود را می‌خوانند و در قالب آن فرو ‌می‌روند. به بچه‌ها می‌گوییم نقش‌شان را درک کنند. در عین حال کسی که نقش بقال را بازی می‌کند در قالب این بازی، کسب حلال را آموزش می‌بیند. یک کار جذاب دیگر این‌که، چهره‌هایی داشتیم که فقط نقش‌های واقعی را تجربه کرده‌بودند و اینجا می‌گوییم گرگ یا شغال را بازی کن. اینجا باید نقش‌های مختلفی را بازی کنند. 
قدیری می‌گوید: ما در فصل اول نزدیک به ۳۷۰ دست لباس دوختیم. در فصل دوم هم بر اساس پوشش قدیم و پیشینه ایرانی، لباس‌ها را طراحی کردیم. تمام لباس‌ها برگرفته از دوران مختلف معماری، طراحی و دوران گذشته تاریخ بود. با این تفاوت که ساختاری رنگی و متنوع‌تر را در نظر گرفتیم. تکنیک هم این بود که در پس زمینه رنگ، تیرگی داشته‌باشیم تا به اقتباس از بلک باکس قدیم باشد. ما در هر قسمت، یکی از درس‌های بازیگری را هم به بچه‌ها آموزش می‌دهیم. یعنی برنامه یکی بود یکی نبود به‌عنوان اولین کلاس بازیگری یا مدرسه بازیگری تلویزیون عمل کرده تا بچه‌ها از استان‌های مختلف، این آموزش‌ها را دریافت کنند.
     
توجه ویژه به طراحی لباس 
وی درخصوص حساسیت قصه‌های کهن برای تبدیل شدن به آثار نمایشی، عنوان می‌کند: برخی ازقصه‌های کهن، کمتر امکان تبدیل به ساختار نمایشی را داشت و به همین دلیل با تلفیق توانستیم آنها را به نمایش تبدیل کنیم. گاهی هم نیاز داشتیم قصه‌ها را با اتفاقات امروز و زبان وموسیقی این روزها بیامیزیم تا درقالب طنز بیان‌شان کنیم. من به‌عنوان کارگردان از طنز کمک گرفتم تا تلفیق زندگی مدرن و سنتی را نشان دهم؛ مثلا یک جایی که یکی از بچه‌ها در حال فکر است، بره‌های نمایش در حال کار با موبایل هستند.
این تهیه‌کننده می‌افزاید: من سال‌ها کار طراحی صحنه و لباس می‌کردم و با کارگردان‌هایی مثل ابراهیم حاتمی‌کیا کار کرده‌ام. به همین علت تلاش کردم لباس‌های یکی بود یکی نبود هم نشانه‌هایی از فضای ایرانی، مینیاتور‌ها، اشعار سعدی و شاهنامه داشته‌باشد. گاهی ابتدا یک نقاشی خاص روی پارچه چاپ و بعد تبدیل به لباس شد، چون نقش موردنظرمان را پیدا نمی‌کردیم. این نیازمند تهیه و تولید قوی بود که مجری طرح از ما حمایت کرد.
تاکیدم این بود که فصل اول یکی بود یکی نبود از شبکه جهانی جام‌جم پخش شود تا بچه‌هایی که همراه خانواده به خارج از ایران مهاجرت کرده‌اند، قدری به فرهنگ ایرانی نزدیک شوند. باید این را به‌عنوان هشدار مطرح کرد که روز به روز ادبیات فارسی لطمه می‌خورد. در دنیایی زندگی می‌کنیم که پنتاگون در هالیوود بودجه فیلمسازی دارد. باید این را جدی بگیریم. آنها متوجه شده‌اند اسلحه دست رسانه است.نباید فراموش کرد بچه‌ها امروز محتوای درست کمتر دارند. باید به این مسأله توجه شود. 
     
قصه‌ها همیشه شنیدنی است
به گزارش جام‌جم، اجرای برنامه یکی بود یکی نبود در دست محمدمسلمی است. اویکی ازهمان عموفیتیله‌ای‌های خاطره‌انگیز و آشنا برای کودکان است که تجربه سال‌ها کار با کودکان را به این برنامه آورده‌است. او در گفت‌وگو با جام‌جم و در خصوص جذابیت‌هایی که این کار برایش داشته، این‌طور می‌گوید: جذابیت این کار برای این بود که معتقدم قصه‌ها همیشه شنیدنی و برای مخاطب جذاب است. اما چیزی که من را ترغیب کرد وارد کار شوم این بود که بچه‌ها بازیگر کار و روایتگر قصه‌ها هستند. این برای من نقطه جذاب بود و بر همین اساس، برخی قصه‌ها را انتخاب کردیم که هم مخاطب آن را دوست داشته‌باشد و هم دارای محتوای درست باشد. وی در خصوص بیان تجربیاتش در تیم طراحی و اتاق فکر این برنامه هم می‌گوید: من تا جایی که می‌توانستم کمک کردم و نظرم را به دوستان و عوامل این اثر می‌گفتم.
مسلمی درباره حساسیت‌های قصه‌های کهن برای ارائه به کودکان هم عنوان می‌کند: وقتی قصه‌ها توسط نویسنده انتخاب شدند، تلاش کردیم نگاهی جدید به آن بیندازیم. باور داشتیم سلیقه بچه‌های امروز متفاوت است و در نظر داشتیم برخی جذابیت‌های فانتزی هم به کار اضافه کنیم اما به قصه اصلی ضربه نخورد. در صحبتی که با تیم نویسندگان داشتیم، این کار را به روز کردیم تا با اضافه شدن جذابیت‌های بصری، شنیداری و موسیقی به آن، در نهایت به کاری تبدیل شود که برای مخاطب جذابیت داشته‌باشد و بچه‌هایی که سلیقه‌شان عوض شده هم پای این برنامه بنشینند.
     
انتقال تجربه به کودکان 
وی تاکید می‌کند: کودکان در دنیای امروز با افسانه‌ها و قصه‌های جذابی از سراسر جهان مواجه هستند که نگاه آنها را تغییر داده‌است. تلاش کردیم دستی در این قصه‌ها ببریم اما محتوا را خراب نکنیم و بتوانیم محتوای اصلی را در کار لحاظ کنیم.
مسلمی‌درخصوص بازخورد‌های فصل‌اول هم این‌طور بیان می‌کند: به‌نظرم به طورکلی مسأله قصه، یک مسأله دوست‌داشتنی است. بچه‌ها هم این کار را دوست داشته‌اند. قصه‌ها و ادبیات کهنی که ما داریم بسیار شیرین هستند. البته شاید اگر زمان و بودجه بیشتری داشتیم، کار‌های موسیقایی و دکور بهتر و جذابیت بیشتری را شاهد می‌بودیم. این کار‌ها باید از نظر بصری زیبا باشد و ازنظر موسیقایی ضبط زیادی داشته‌باشد تا بچه‌ها اشعار را حفظ کنند.

بچه‌ها را سیراب کنیم 
محمد ملسمی درباره ارائه درس‌های بازیگری به بچه‌ها در حین پیش‌بردن قصه‌ها هم می‌گوید: من تجربیاتی را که در این زمینه داشتم، به کار گرفتم و با بچه‌ها از نظر فن بیان و خلاقیت تصویری، بدن و دیگر کار‌هایی که در بازیگری بود، کار می‌کردم تا خلاقیت‌شان را بروز دهند. به نظرم تاثیر هم گذاشت و در فصل دوم هم این کار را خواهیم داشت تا بچه‌ها بتوانند مهارت‌های لازم مثل فن بیان و روابط عمومی را برای هر شغلی که می‌خواهند داشته‌باشند، به دست آورند و کار گروهی و اعتماد به نفس را بیاموزند.
وی درپاسخ به تأثیرگذاری برنامه‌هایی مثل یکی بود یکی نبودهم این‌طور تصریح می‌کند: ما دراین روز‌ها باید بچه‌ها را درک کنیم که محتوای مجازی اولویت‌شان شده‌است. بایدتولیداتی داشت که بچه‌ها را سیراب کند. دربخش‌های مختلف از انیمیشن و کار عروسکی تا قصه ودیگر موارد، باید تولیدات زیادی داشته‌باشیم؛ چون دنیا به این سمت‌رفته که روی‌بچه‌ها کار کند. معتقدم باید تولیدات زیادی داشته‌باشیم و هنرمندان مختلف برای بچه‌ها بیایند و محتوای غنی تولید کنند تا تأثیرگذار باشد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها