روایت‌هایی از میلاد پربرکت حضرت زهرا(س)

مبارک‌ترین میلاد

فاطمه است، صدیقه است، مبارکه است، طاهره، زکیه، مرضیه، محدثه و درنهایت زهراست. بانوی آب‌ها و آیینه‌ها. تنها فرزند رسول خدا که خداوند ادامه نسل را در ذریه او قرار داد و به برکت وجود پاکش، دنیا و مافیها برقرار شد.
کد خبر: ۱۴۳۸۶۹۸
نویسنده مریم زاهدی - خبرنگار چاردیواری
 
فاطمه‌ای که خداوند در حدیث شریف کسا می‌فرماید: «وَعِزَّتی وَجَلالی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً وَلا فَلَکاً یدُورُ وَلا بَحْراً یجْری  وَلا فُلْکاً یسْری اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکساَّءِ»
«به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی این پنج تنی که در زیر کسا هستند.»
و وقتی جبرئیل از خداوند می‌خواهد تا اصحاب کسا را به نام معرفی کند، خداوند در پاسخ او اصحاب کساء را با فاطمه(س) و نسبتش با اصحاب کساء معرفی می‌کند و می‌فرماید:«هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها»  آنها فاطمه است و پدرش، فاطمه و شوهرش، فاطمه و پسرانش.

زبان و قلمی قاصر 
زهرا جان! وقتی می‌خواهم از عظمت و شأن و منزلت شما بنویسم قلمم قاصر است و زبانم الکن. جایگاه آسمانی شما را فقط خدا می‌داند و رسولش که اگر علی‌(ع) نبود، هیچ‌کس در شأن و منزلت همسری شما پیدا نمی‌شد و آفرینش درحسرت ذریه پاک شما می‌ماند. بانوی من چگونه از شما بگویم یا بنویسم وقتی بانویی همچون مریم(س) دربرابر شأن ومنزلت شما جایگاهی ندارد و افتخار بانوان بهشتی حضور در محضر و خدمت به حضرت شماست. بانوی من چگونه می‌توان مقام سرور بانوان دو عالم را توصیف کرد، وقتی که در کنار خادمه‌اش همچون یک خادم، آسیاب می‌چرخاند، گندم آرد می‌کند و نان می‌پزد و نه در جایگاه بانوی بانوان عالم و نه حتی درجایگاه خانم خانه که به عنوان یک همراه، کارهای خانه را با خادمه‌اش تقسیم می‌کند که او هم همچون بانویش بتواند در مسیر رشد وتعالی روحی و معنوی قرار بگیرد و بشود همان چیزی که در مکتب خانه علی(ع) و فاطمه(س) انتظارش می‌رود. 

ما به تو کوثر عطا کردیم 
گرمای وجود مادر گرچه زود از زندگی‌ات پر کشید اما دستان کوچک شما برای پدر، مادری می‌کرد! آنچنان که رسول مهربانی‌ها و پدر امت شما را «ام ابیها» یعنی مادر پدرش می‌خواند!اما فقط مادر پدر نبودی و مادر امامت بودی و مادر امت حتی!همچنان اگرچه خدا به محمد‌(ص) پسری نداد وتنها فرزند پسرش، ابراهیم درهمان سنین کودکی ازدنیا رفت و مشرکان و ابولهب‌ها او را ابتر خواندند و زبان به طعن و تمسخرش گشودند، خدا شما را به رسولش که نه به دنیا هدیه داد تا محمد‌(ص) نه فقط ابتر نباشد، بلکه تا دنیا دنیاست؛ نام نامی اوازمأذنه‌های عاشقی بلند شود ودست‌کم روزی سه بارنوای زیبای «اشهد ان محمد رسول‌ا...» درگوش جهان وجهانیان بپیچید. نوایی که می‌خواهد تکرارکند «ما به تو کوثر عطا کردیم» . کوثری که باید به شکرانه‌اش بر خداوند درود و تهیت بفرستی و خداوند خواست تا طعنه‌زنندگان به تو خودشان ابتر باشند. 

اسامی و القاب حضرت فاطمه(س)
چرا فاطمه را زهرا نامیدند؟ این سؤال از امام حسن عسگری‌(ع) شده بود، فرمودند: «چون روزی سه بار برای امیرالمومنین می‌درخشید؛ در اول روز مثل آفتاب، بعدازظهر مثل ماه و غروب مثل ستاره.»
حضرت فاطمه(س)۹اسم دارد که از نام‌های خداوند گرفته شده است که عبارتند ازفاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، مرضیه، محدثه، زهرا. ۱۰۴لقب برای حضرت فاطمه جمع‌آوری شده، فاطمه یعنی کسی که از هر شری جدا شده باشد. اگر امیرالمومنین نبود تا با فاطمه ازدواج کند، برای فاطمه همسری بر روی زمین پیدا نمی‌شد. در روایت آمده که کنیه‌های حضرت فاطمه عبارتند از: ام‌حسن، ام‌حسین، ام‌محسن، ام‌الائمه و ام ابیها. اسامی حضرت زهرا عبارتند از: فاطمه البتول، الحصان، الحره، السیده، العذرا، الزهرا، الحوراء، المبارکه، الطاهره، الزکیه، الراضیه، المحدثه، مریم، صدیقه، الکبری، در آسمان‌ها نیز نامش «نور آسمانی بسیار مهربان» بود.

مادری نسلی پاک و آسمانی
وقتی حضرت خدیجه‌(س)بارسول خدا‌(ص) ازدواج کرد، زنان مکه او راترک کردند. هیچ‌یک اززنان مکه به او سر نمی‌زدند و حتی به او سلام هم نمی‌دادند. خدیجه(س) از تنهایی خود ناراحت شد وازاین ناراحتی هراسان شده بود. اووقتی به فاطمه(س) باردار شد، فاطمه‌(س) از داخل رحم با مادرش حرف می‌زد و به او آرامش می‌داد. خدیجه(س) این مطلب را از پیامبر‌(ص) پنهان کرد. روزی رسول خدا‌(ص) متوجه شدوبه خدیجه‌(س) فرمود: جبرئیل به من گفته، آنچه دررحم داری، دختر است و فرزندانش هم پاک و پاکدامن‌اند. مدت زیادی نگذشته بود که حضرت خدیجه‌(س) سراغ زنان قریش و بنی‌هاشم رفت و گفت: «مثل همه زنان که هنگام زایمان از یکدیگرمراقبت و پرستاری می‌کنند، مرا هم پرستاری کنید.»  آنها پیغام دادند چون حرف ما را گوش ندادی و با محمد، یتیم ابوطالب درحالی که فقیر بود ازدواج کردی، نمی‌توانیم از تو پرستاری کنیم. خدیجه با شنیدن این حرف‌ها ناراحت شد. درهمین حال چهار زن سبزه‌رو، و قدبلند به دیدنش آمدند. خدیجه‌(س) ترسید. یکی ازآنان گفت: «نترس مافرستادگان خدا وخواهران توهستیم؛ ساره، آسیه، مریم دختر عمران و خواهر حضرت موسی(ع). خدا ما را فرستاده تا مراقب تو باشیم.»  وقتی فاطمه‌(س) به پاکیزگی متولد شد. نوری از او متصاعد شد که تمام خانه‌های مکه را روشن کرد. جایی از دنیا باقی نماند، مگر این‌که نور آن حضرت آنجا را روشن کرده بود. ۱۰حوریه بهشتی وارد خانه خدیجه‌(س) شدند که در دست هرکدام تشتی بهشتی و ظرفی برای آب ریختن بود که پر بود از آب کوثر. آن چهار زن فاطمه‌(س) را گرفتند و با آب کوثر شستند. سپس دو پارچه بسیار سفید که از شیر سفیدتر و از مشک عنبر خوشبوتر بود، آوردند. با یکی از آنها تن و با دیگری سر او را پوشاندند. حورالعین و اهل آسمان به‌خاطر این میلاد به یکدیگر تبریک می‌گفتند، ناگهان نوری در آسمان درخشید که فرشتگان قبل از آن ندیده بودند و زنان بهشتی به خدیجه‌(س) گفتند: «دختر پاک، وارسته و مبارکت را بگیر که او نسلش برایت مبارک خواهند بود.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها