گفت‌وگوی «جام‌جم» با مجید انتظامی به بهانه انتشار آخرین اثرش «کلاه پهلوی»:

به نفع جوانان از آهنگسازی کنار کشیدم

مجید انتظامی بی‌شک چهره تابناک موسیقی معاصر ایران است. او که در موسیقی فیلم و سریال ید طولایی دارد و به بسیاری از آثار سینمایی کشور رنگ و درنگ بخشیده، این روزها همان‌گونه که خودش اشاره دارد عرصه را برای جوانان خالی کرده و امیدوارانه آثار نسل جدید را پیگیری می‌کند.
کد خبر: ۱۴۳۱۴۹۴
نویسنده علی رحیمی - گروه فرهنگ و هنر
 
مجید انتظامی را هم باید از پیشتازان هنر مقاومت دانست؛ زیرا آثارش به حدی تاثیرگذار و درخور هستند که اگر بگوییم نسل بعد از جنگ، در آشنایی با فرهنگ مقاومت، مدیون آثار اوست گزافه نگفته‌ایم، زیرا کمتر برنامه، مراسم و بزرگداشت و... را می‌توان مثال زد که حول محور دفاع‌مقدس باشد اما در طول اجرا از موسیقی‌های او بهره نگیرد. سمفونی‌های ایثار، صلح، مقاومت، خرمشهر و موسیقی فیلم‌های، عقاب‌ها، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشه‌ای، دوئل و...همه وهمه مولود هنر هنرمندی است که تمام تلاشش نمایش آزادی‌خواهی، دلاوری و ایثار عصر حاضر است.  این روزها که اندیشه و نگره ایرانی را در عرصه مقاومت در میان مردم فلسطین و با طوفان‌الاقصی شاهدیم بدون شک صدور این آزادی‌خواهی به دیگر کشورهای خاورمیانه بدون آثار مجید انتظامی قابل تصور نیست. زیرا موسیقی در گسترش فرهنگ ید طولایی دارد و توانمندی مجید انتظامی در این عرصه هم قابل توجه است. گرچه بهانه این گفت‌وگو انتشار آخرین اثر او یعنی آلبوم موسیقی فیلم «کلاه پهلوی» است که پس از یک دهه به تازگی منتشر شده اما درباره موسیقی فیلم، رویکردها و چشم‌انداز‌های این عرصه هم پرداختیم. ضمن آن‌که موضوع مقاومت مردم غزه هم در این گفت‌وگو مورد بررسی قرار گرفت.

آثار موسیقی شما در خیلی از فیلم‌ها نقشی تعیین‌کننده داشته و حتی فارغ از جهان فیلم مستقل کارش را ادامه می‌دهد مثل بوی پیراهن یوسف، دوئل، از کرخه تا راین، آژانس شیشه‌ای و... راز موفقیت مجید انتظامی در خلق آثارش چیست؟
من برای دلم موسیقی می‌سازم. موسیقی از فیلم بیرون می‌آید و من آن‌قدر روی آن کار می‌کنم که خودم را تحت‌تأثیر قرار دهد. موسیقی که مرا تحت‌تأثیر قرار ندهد موسیقی موفقی نخواهد شد. کارهای زیادی روی اثر صورت می‌گیرد، آدم‌های مختلفی این موسیقی را می‌شنوند و عکس‌العمل و نوع اثرگذاری آن را ارزیابی می‌کنم و کار مدام تغییر می‌کند تا به دیدگاه خودم نزدیک شود و زمانی که آن را می‌شنوم لذت ببرم و مرا به پرواز وادار و به آرامش دعوت کند. پس اولین موضوع برای من آرامش خودم است و برای رسیدن به آن هر تلاشی می‌کنم. بگذارید یک مثال بزنم‌؛ برای فیلم عقاب‌ها قرار نبود موسیقی بگذارند. می‌گفتند از موسیقی‌های آماده استفاده می‌کنیم. بعد از گفت‌وگوی دست‌اندرکاران نهایت به این نتیجه رسیدند که این فیلم، موسیقی خودش را می‌خواهد چون صحنه‌ها و لحظات خاص خود را دارد و موسیقی دیگری روی آن نمی‌توان گذاشت. به من پیشنهاد ساخت موسیقی فیلم داده شد و پذیرفتم. آن زمان قانون گذاشته بودند که دستمزد آهنگساز مثلا ۷۰هزار تومان است. من می‌گفتم فیلم با فیلم فرق دارد یک فیلم خانوادگی است شاید با یک تک ساز، دو ساز یا حداکثر ۵ساز بتوان موسیقی آن را نوشت، اما فیلمی که درباره جنگ است شمایل متفاوتی دارد. با دو ساز ساخته نمی‌شود. با همه اصرار اضافه کردن دستمزد را نپذیرفتند و من با همان مبلغ یک کار پرحجم ساختم که خوشبختانه موفق بود؛ چون بی‌توجه به مبلغ دریافتی چیزی ساختم که دلم رضایت داده بود. یک عاشق ارکستر زنده مجبور است از خودش پول بگذارد تا آنچه که دلش می‌خواهد بسازد. خوب برخی آهنگسازان وقتی هزینه‌ها را می‌بینند، به این می‌رسند که کار پرحجم نکنند و حتی با دستگاه سینتی سایزر آهنگ بسازند و در آخر هم دو سه تا ساز بیاورند تا بگویند کارشان استودیویی است. اما من این‌ کار را نمی‌کنم چون کیفیت برایم خیلی مهم است. من به کارهای پرحجم علاقه‌مندم و موسیقی همه فیلم‌هایی را که کار کردم پرحجم بوده‌اند. حالا مخاطب در اثری مثل دوئل، حجم را می‌بیند اما در اثری مثل از کرخه تا راین حجم را نمی‌بیند. اما حجم در فیلم نهفته بود. پشت اثر حجم خوابیده‌بود. من براساس نگاه خودم موسیقی را می‌سازم چون ممکن است در فیلم به دلیل خیلی از مسائل، امکان درآوردن یک صحنه نباشد و موسیقی کمک می‌کند مردم آن صحنه را ببینند. مثلا در از کرخه تا راین حجم نمی‌بینید اگر هم ارکستر کامل می‌زند به نحوی نیست که شما را گیج و گمراه کند، همه در خدمت تصویر است. من با شخصیت فیلم‌ها زندگی می‌کنم. با سعید در فیلمِ از کرخه تا راین زندگی کردم. با آن شخصیت شیمیایی شدم، با او تیر خوردم، کور ‌شدم و... باید اعتقاد داشته‌باشید این مرد رفته‌است و جانش را برای دفاع از مملکت و پس گرفتن قطعه‌ای از این کشور به خطر انداخته است. این دیگر نه شوخی است و نه تبلیغات.

اما شما در خیلی از آثار مجبور می‌شوید بیش از قرارداد هزینه کنید؟
دقیقا همین‌گونه است، چون دستمزد نوازنده دقیقه‌ای است و اجرای استودیو هم زیاد است و وقتی بخواهی یک کار خوب بسازی، مجبوری از دستمزد هم بزنید. به خاطر دارم در ساخت موسیقی فیلم «بایسیکل‌ران» پیش‌بینی ما برای این کار چهار روز بود اما حدود یک‌ماه به طول انجامید. کار به اندازه‌ای طول کشید که حتی دستمزد خودم هم تمام شد. کارگردان فیلم چون در تمام مراحل با من بود و می‌دید چطور این پول‌ها خرج می‌شود، مرا با خود پیش تهیه‌کننده فیلم برد تا در این خصوص از آنها حمایت مالی جدید بگیرم. یادم می‌آید با موتورش به دفتر تهیه‌کننده رفتیم. گفت‌ من این پایین منتظر می‌مانم شما بروید صحبت کنید و بگویید کار سنگین بود و پول تمام شد. من رفتم اما متاسفانه صحبت‌هایم با تهیه‌کننده به جایی نرسید. وقتی پایین آمدم آن کارگردان با من قهر کرد که چرا نتوانستی حق خودت را بگیری. اما من ناراحت نبودم چون به هرحال قرارداد بسته‌بودم و باید از اول فکرش را می‌کردم. کار بعد از یک ماه تمام شد اما خودم از ساخت اثر راضی بودم، مردم هم از آن راضی بودند و لذت بردند. به خاطر دارم وقتی فیلم در سینما اکران شد، برای تماشای آن رفتم، در حین خروج از سینما چهار پنج تا بچه داشتند آهنگ آن را می‌خواندند، خیلی خوشحال شدم. باور کنید هیچ پولی این‌قدر مرا خوشحال نمی‌کرد. من دستمزدم را برای این کار از مردم گرفتم. البته این موضوع از دیدگاه تهیه‌کننده اصلا مهم نیست، چون در فیلم مهم هنرپیشه است که می‌فروشد. مهم این نیست صدا را چه کسی کار کند، اصلا صدا شنیده می‌شود یا نه، تصویر مات است یا نه، موسیقی به اثر می‌خورد یا نه، اینها اصلا مهم نیست. آنچه مهم است هنرپیشه است.
 
با این‌که این موضوع را می‌دانید چرا سراغ موسیقی پرحجم و ارکسترال می‌روید؟ چرا از موسیقی الکترونیک و ساده‌تر استفاده نمی‌کنید یا کار دستگاهی نمی‌سازید؟
بعد از انقلاب کامپیوتر نبود کسانی متن موسیقی را می‌نوشتند که متخصص این حوزه بودند، کسی هم جرات ورود نداشت. بعد از ورود کامپیوتر وضعیت تغییر کرد و حالا دیگر نیاز به سواد موسیقیایی نبود و بیشتر به تکنولوژی متصل شدیم. در این برهه آنهایی که موسیقی یا نت را نمی‌شناختند هم با تسلط بر کامپیوتر می‌توانستند آهنگ بسازند. جالب اینجا بود که مبلغ قرارداد فرد متخصص با کسی‌ که از دستگاه استفاده می‌کرد متفاوت نبود، یعنی اگر آنها ۵۰۰ هزار تومان ‌می‌گرفتند من هم به همین میزان پول می‌گرفتم فرقش این بود آنها با دستگاه موسیقی می‌ساختند و من تمایلی به آن نداشتم. به عقیده من سینتی‌سایزر خوب است به‌شرطی که درست از آن استفاده شود، ولی اگر قرار باشد از آن صدای فلوت، کلارینت و... دربیاوریم تا پول به نوازنده ندهیم، در خانه ضبط کنیم تا پول استودیو هم ندهیم و... این کار اصلا حرفه‌ای نیست. من خودم را یک انسان حرفه‌ای در موسیقی می‌دانم، از سن ۹ ــ ۸ سالگی در هنرستان ابوا می‌زدم، در ارکستر دانشگاه حرفه‌ای کار کردم. در دانشکده دولتی برلین درس خواندم، بهترین معلمان و اساتید دنیا را داشتم و در بهترین ارکسترهای دنیا کار کردم. وقتی هم که به تهران آمدم چون حرفه‌ای کار کرده بودم نگاهم هم به موسیقی حرفه‌ای بود، دلم می‌خواست اگر موسیقی می‌نویسم حرفه‌ای بنویسم. من حدود ۱۱سال‌ است که دیگر کار موسیقی نکردم، ولی هنوز هم آثار خودم را که می‌شنوم لذت می‌برم. با این موسیقی‌ها زنده‌ام. هنوز هم وقتی ایرادی می‌بینم با خودم در جنگم که ای‌کاش در این بخش این کار را می‌کردم. کاش می‌گفتم این ساز زهی اینجا را هم می‌زد و... راستش را بخواهید من عاشق بودم. عاشق این بودم که درونم را بیرون بریزم. بعضی‌ها متوجه شدند که درونم چه اتفاقاتی می‌افتد برخی هم نفهمیدند. آنهایی که متوجه شدند این کارها را دوست دارند.
 
برویم سراغ آخرین کار شما که پس از ۱۰سال منتشر شده. چرا موسیقی کلاه پهلوی را بعد از این همه سال، به صورت دیجیتال منتشر کردید؟
واقعیت این است که پنج‌شش سال پیش تصمیم گرفتم برای این‌که هیچ قانون کپی‌رایتی نیست و امکان شکایت از کسی که آنها را کپی یا بدون مجوز استفاده کند، وجود ندارد، آثارم را منتشر کنم. در این خصوص با یکی از دوستان که در تلویزیون حضور داشت مشورت کردم و ایشان پیشنهاد داد که ۹ اثر تلویزیونی مرا از طریق صداوسیما منتشر کند. من هم علاقه‌مند به انتشار این آثار از طریق صداوسیما بودم. متاسفانه با وجود استقبال اولیه، سه سال از آن قضیه گذشت و هیچ اقدامی نشد. آن آقا نیز از تلویزیون رفت. پس از آن با یک ناشر قرارداد بستم و آثارم را به مرور منتشر کردم. با توجه به این‌که کلاه پهلوی جزو آخرین کارهای منتشر شده من بود، لاجرم به‌عنوان آخرین اثر نیز منتشر و در دسترس قرار گرفت. 
 
انتظار مخاطبان این بود که این آثار به صورت فیزیکی و در قالب سی‌دی منتشر شود، چرا این اتفاق نیفتاد؟
بله، من هم علاقه‌مند بودم که به صورت آلبوم سی‌دی منتشر شود به هرحال حفظ و ماندگاری این آثار به صورت سی‌دی بیشتر بود، به‌ویژه آن‌که برخی علاقه‌مندان دوست دارند این‌گونه آثار را به یادگار نگه دارند اما متاسفانه امکانش پیدا نشد، شرکتی برای سرمایه‌گذاری در این‌خصوص پیدا نکردم و کار به‌صورت دیجیتال منتشر شد. 
 
با انتشار این آلبوم، خیلی‌ها علاقه‌مندند به ۱۱سال پیش برگردید و ازحال‌و‌هوای ساخت این اثر بگویید. آخرین اثر شما چطور شکل گرفت؟
قبل از هر چیزی لازم می‌دانم یادی کنم از زنده‌یاد سیدضیاءالدین دری، ایشان همزمان با پدر من و در یک روز فوت شدند. یک روز در مراسم انتخاب بهترین‌ها در تلویزیون بودم که ایشان به محل داوری آمدند و گفتند یک سریال جدید ساختم. قسمت اول آن از شبکه یک پخش شده است و می‌خواهم آهنگسازی قسمت دوم آن را شما انجام بدهید. پیشنهاد دادم با توجه به این‌که کسی کار آهنگسازی را کرده، برای این‌که موسیقی دو دست نشود، با همان شخص که آهنگسازی قسمت اول را برعهده داشته، ادامه دهد. جناب آقای دری گفتند با توجه به این‌که قسمت اول اثر هیچ ارتباطی با قسمت دوم ندارد و فضای دیگری را روایت می‌کند، مشکلی در این‌خصوص به‌وجود نمی‌آید. با وجود اصرار آقای دری، نپذیرفتم تا این‌که برخی از مسئولان تلویزیونی نزد من آمدند و از من برای ساخت موسیقی فیلم درخواست کمک کردند. این بود که تصمیم به ساخت موسیقی سریال گرفتم. خوشبختانه آقای دری می‌دانست از آهنگ چه می‌خواهد و چون اعتقاد دارم اگر آهنگساز حرف کارگردان را گوش کند در کار مشکلی برای ساخت آهنگ وجود نخواهد داشت، در این اثر با تفکرات جلو رفتیم و کار را ساختیم.

چقدر طول کشید تا آهنگ ساخته شود؟
باور کنید یادم نمی‌آید؛ با این‌که کار باید سریع انجام می‌شد اما به من وقت خوبی برای ساخت اثر دادند و این امکان را داشتم که درباره کار فکر کنم. چند فرم اجرا و روی تصویر چک کردم تا به این اثر رسیدم. البته چون سریال ۵۸ قسمت بود و موسیقی زیادی داشت برای همه قسمت‌ها نمی‌توانستم کار بنویسم به همین دلیل قرار شد قسمت‌های مهم را که کارگردان فکر می‌کرد باید موسیقی داشته باشد، بسازیم. کلا ۳۸ قطعه ساخته و همگی در این آلبوم منتشر شد. 
 
وقتی موسیقی کلاه پهلوی را می‌نوشتید، چقدر به ماندگاری و تاثیرگذاری آن بر مخاطب می‌اندیشیدید؟ به‌هرحال آثار شما همواره با بافت احساسی فیلم‌ها و سریال‌ها آمیخته است به‌نحوی که وقتی مخاطب به‌تنهایی و مستقل می‌شنود، ناخودآگاه یاد آن فیلم و سریال می‌افتد. راز ماندگاری کار شما چیست. چه می‌شود که آهنگی را می‌سازید و این‌قدر برای مخاطب جذاب و ماندگار می‌شود؟
وقتی یک کاری می‌نویسم به این موضوعات فکر نمی‌کنم و همه تمرکزم این است که زودتر کار تمام شود. چون باور کنید وقتی برای تولید یک اثر قرارداد می‌بندم، استرس بر زندگی‌ام غالب می‌شود، خواب و غذایم به‌هم می‌خورد و روزهای سختی را می‌گذرانم، چون به آفریده‌هایم حساسم. سعی می‌کنم بیشتر از همه کار به دل خودم بنشیند تا از این استرس وحشتناک نجات پیدا کنم. به همین دلیل نه من و عموما نه هیچ آهنگساز دیگری فکر آن را نمی‌کند که آیا اثرش ماندگار می‌شود یا نه؛ به‌خصوص در عصر حاضر که به‌هرحال باید بپذیریم سلیقه شنونده و تماشاگر لحظه‌ای عوض می‌شود. یک زمانی دسترسی به اینترنت نداشتیم و اندوخته فرهنگی‌مان همان چیزی بود که در ایران اتفاق می‌افتاد ولی الان اینگونه نیست. ما مدام با آهنگسازان، گروه‌های موسیقی جهان و‌... مقایسه می‌شویم. مردم توقع‌شان لحظه به لحظه بالاتر می‌آید لذا باید جوری کار کنیم که دو سال بعد هم قابل شنیدن باشد. تنها راهش این است که کار را برای دل خودت بسازی تا به قول قدیمی‌ها «چیزی که از دل برآید به دل نشیند». من با این آثار زندگی می‌کنم، شب‌بیداری می‌کشم، ذهنم مدام درگیر می‌شود تا کار قابل‌توجهی ساخته شود. البته آهنگسازهایی مثل مجید انتظامی زیاد داریم. به همین دلیل هم وقتی از آهنگی راضی نباشم، هزینه را به تهیه‌کننده برمی‌گردانم و می‌گویم این آهنگ به دل خودم ننشسته است و راضی‌ام نمی‌کند. جالب این‌که تهیه‌کننده‌ها در بسیاری از این موارد زیر بار نمی‌روند و کار را می‌پذیرند و از من می‌خواهند که ضبط کنم. آثاری که برخی از آنها جزو برجسته ترین کارهایم شدند اما آن زمان به دل خودم ننشستند. به هرحال در پاسخ به سؤال شما باید بگویم من نمی‌‌گویم کارهایم ماندگارند اما حس می‌کنم چون دلی است مردم کارم را دوست دارند. شاید باورتان نشود اما من در آثاری حتی پولی که بابت کار می‌گرفتم تمام می‌شد ولی کار را رها نکردم، چون پول در مرحله دوم اهمیت است.
 
وضعیت موسیقی فیلم را در این سال‌ها چطور دیدید. به عقیده شما جوان‌ها می‌توانند راه شما را ادامه دهند؟
فیلم‌های خارجی را نگاه کنید. شما فیلم خوب با موسیقی خوب می‌بینید. چون در آنجا روی فیلم خوب سرمایه‌گذاری می‌کنند. آن فیلم همه جا تکثیر می‌شود، به همه کمپانی‌ها فروخته می‌شود و خرج ۱۰فیلم را درمی‌آورد ولی در ایران این‌گونه نیست. واقعا هنرمندان مظلوم هستند و موسیقدانان خیلی مظلوم‌تر. نگاه نمی‌کنیم که موسیقی چیست. باور کنید بعد از ساخت یک فیلم اقساط آخر کار را هم تهیه‌کننده‌ها نمی‌دهند و جایی هم برای شکایت نیست. به‌همین‌دلیل هم برخی به‌دنبال کار خوب نیستند. چند سال پیش به یک فیلمی در موسیقی جایزه دادند که از یک فیلم خارجی کپی کرده بود و جایزه هم گرفت. چون در موسیقی امروز اصلا احتیاج نیست شما درس بخوانید؛ آنهایی که درس موسیقی خواندند، همه بیکار در خانه نشسته‌اند. آنهایی کار می‌کنند که درس موسیقی نخواندند اما دستگاه‌ها و صدا را می‌شناسند و می‌توانند از آن صداها استفاده کنند. یک موسیقی را می‌شنوند و مثل آن را می‌سازند، کاری ندارد. البته آنهایی که درس خوانده‌اند و سراغ این دستگاه‌ها می‌روند مطمئنا بهتر از آن استفاده می‌کنند. من هم درس خواندم، هم ۴۰ سال در ارکستر نوازندگی کردم، هم در حدود ۱۰۰آهنگ فیلم نوشتم ولی خیلی ترجیح دادم خودم را به نفع نسل جوان کنار بکشم. نسل جوان الان موقعیت دارد خود را نشان دهد.
 
با این وضعیت آینده موسیقی فیلم را چطور می‌بینید؟
اگر وضع اقتصادی خوب باشد و همه چیز اهمیت خودش را پیدا کند، موسیقی آینده خوبی خواهد داشت. به شرط این‌که یک دلسوز پیدا شود که قلبش برای هنر این مملکت بتپد. وقتی چنین فردی پیدا شد و در راس قرار گرفت مطمئن باشید کارگردان حرف‍ه‌ای می‌آورد، مطمئن باشید هنرپیشه حرفه‌ای استفاده می‌کند، آهنگساز، فیلمبردار، صدابردار و... همه حرفه‌ای می‌آیند و یک فیلم فاخر می‌سازد. امیداوریم این اتفاق بیفتد. 

ما  اسیر تفکرات چند سیاستمدار دنیا هستیم
مجید انتظامی ازجمله هنرمندان حامی آزادیخواهی است. او علاوه بر آثار متعددی که در حوزه مقاومت دارد، از فعالان اجتماعی در این مسیر نیز هست. نمونه بارز آن حضور ایشان به همراه پدر بزرگوارشان مرحوم عزت‌ا... انتظامی در دفتر سازمان ملل متحد در تهران در سال۱۳۹۳ در دفاع از مردم بی‌دفاع غزه بود. استاد انتظامی درخصوص وضعیت این روزهای غزه گفت: متاسفانه این روزها غمناک‌تر و فاجعه‌بارتر از آن است که بتوان درباره‌اش سخن گفت. به عقیده من، انسانی که کمی احساس داشته باشد به‌راحتی از کنار این فجایع نمی‌گذرد. او با تاکید بر این‌که تاسف‌بارتر این است که قدرت‌ها از ظالم حمایت و دربرابر مظلوم سکوت می‌کنند، تصریح کرد: این اتفاقی که افتاده و بمباران و مردمی که بی‌گناه کشته می‌شوند از نظر من یک فاجعه است یک نسل‌کشی ا‌ست و آن را محکوم می‌کنم. این استاد شهیر موسیقی کشور با ابراز امیدواری برای تمام‌شدن هرچه‌سریع‌تر این جنگ گفت: ما اسیر تفکرات غلط چند سیاستمدار بزرگ دردنیا هستیم وگرنه اسرائیل جرات صدمه‌زدن به مردم بی‌گناه وحمله به بیمارستان‌ها را نداشت. وی در انتها گفت: وقتی مردم همه دنیا دارند در آرامش زندگی می‌کنند، چرا مردم یک کشور در خاورمیانه باید کشته شوند؟
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها