پس از ۴۲سال، به خاطرات کوتاهی از عملیات «طریق‌القدس» نقبی زدیم

امدادهای غیبی در فتح‌الفتوح جنگ

گفت‌وگو با مرتضی قاضی، محقق و نویسنده دفاع‌مقدس

سال‌های پیش‌رو برای گردآوری خاطرات جنگ کلیدی است

مرتضی قاضی از آن دست نویسنده‌هایی است که با دست پر به استقبال نوشتن می‌رود. به گفته خودش: «پنج سال بود کار و زندگی‌ام تحقیق و مصاحبه درباره زندگی آدم‌های جنگ بود.» این نویسنده آثاری را در این حوزه به چاپ رسانده‌است که از جمله آنها می‌توان به «اسارت در هور»، «یادگاران احمدی روشن»، «حرفه‌ای»، «اولین روزهای مقاومت»، «عملیات فریب»، «شماره پنج»، «تنهای تنها»، «جلد سوم تاریخ‌نگاران و راویان صحنه نبرد؛ دوره سوم مدرسه مفید» و «متهم دادگاه old bailey» اشاره کرد. درخصوص ژانر و گونه در بحث ادبیات دفاع‌مقدس گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید:
کد خبر: ۱۴۲۳۹۱۴
آیا در حوزه دفاع‌مقدس ژانری تعریف شده‌است و در یک قالب مشخص از سمت نویسندگان رعایت می‌شود؟
ژانر و گونه‌های مختلف در فضای دفاع‌مقدس چیز بدی نیست. از نظر من که سال‌هاست در این زمینه کتاب می‌خوانم ، کار کارشناسی انجام می‌دهم و می‌نویسم، اساسا قالب و ظرف بیان یک محتوا، از تحقیق شروع می‌شود. شما یک تحقیق را شروع کرده و آن را نگاه می‌کنید و با خودتان می‌گویید این را چگونه بگویم بهتر است؟ در چه قالبی ارائه شود، بهتر است؟ این اتفاقی که در حوزه قالب‌های مختلف دفاع‌مقدس می‌افتد، بخشی‌ از آن به این دلیل است که نوع اتفاقی که در دفاع‌مقدس افتاده، نوع شخصیت‌ها متفاوت است، نوع حوادث و وقایع متفاوت است. بنابراین بخشی از اینها پذیرفته شده‌است و این تنوع اساسا چیز بدی نیست. کتاب‌های من هرکدام یک شکل است.  می‌توانم بگویم شبیه چنین قالبی در کتاب‌های حوزه دفاع‌مقدس نیست. قالب دیگری که انتخاب کردم، روایت دونفره از یک اتفاق است. اعتقادم این است که ما باید در فضای تحقیق و روایت، مدام به تحقیق‌مان نگاه کنیم و بفهمیم شبیه چیست، سپس سعی کنیم آن را با بیشترین شباهت با آن قالبی که دارد، ایجاد کنیم. گویا سنگی است که می‌خواهیم از آن مجسمه بسازیم، این سنگ را مدام نگاه کنیم تا بفهمیم شبیه چیست و همان‌جور آن را بسازیم و شکل دیگری به آن تحمیل نکنیم. جای بد ماجرا اینجاست، چیزی را که برای محتوایی مناسب نیست، قواره‌اش نیست، لباس ندارد، لباس بپوشانیم. مثلا می‌گوییم داستان خیلی خوب است، لباسی تن آن کنیم که اساسا به درد این‌کار نمی‌خورد. این خطرناک است.
 
برای این‌که هر کسی کار خودراانجام ندهد و یک ژانر مشخص داشته‌باشیم و کیفیت آثار هم بیشتر شود، پیشنهادی دارید؟
من تنوع را نفی نمی‌کنم و بد نمی‌دانم و آن را در این حوزه طبیعی می‌دانم. به نظرم ظرفیتی است. اما این‌که به قول شما، هرکسی هرکاری را انجام دهد، نمی‌شود. تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که باید نقدهای خوب بنویسیم. شیوه‌نامه‌های خوب بگذاریم. افراد در مقدمه‌ کتاب‌ها توضیح دهند چه کرده‌اند و چرا انجام داده‌اند. در نقدها مطالب بسیاری استخراج می‌شود. یعنی وقتی مطلبی را نقد می‌کنید، از نویسنده و ناشر توضیح می‌خواهید. چرا این‌گونه نوشتید، او توضیح می‌دهد و منطق پشت قالب کار خود را بیان می‌کند. آن زمان من مخاطب می‌توانم بگویم درست یا اشتباه انتخاب کرده‌است و به آن نمره بدهم. ما متأسفانه نقد اصولی و علمی نداریم. شیوه‌نامه‌های اصولی و استاندارد علمی نداریم. بیشتر نقدها سلیقه‌ای است. از سویی، مقدمه‌های خوب نداریم و در مقدمه‌ها، نه ناشران و نه نویسنده‌ها توضیح نمی‌دهند. به نظر من، ناشر باید پیشگفتار و نویسنده مقدمه داشته‌باشند و کار خود را توضیح دهند. جنسی که به دست مخاطب می‌رسد، مخاطب باید بداند چه بوده‌است. مسائل پشت پرده کتاب، محذورات، مقدورات و محدودیت‌های کتاب چه بوده و متناسب با چه چیزی، کتاب نوشته شده‌است. هنگامی که این موارد را بدانیم، می‌توانیم با نویسنده همراهی کنیم.
 
باتوجه به این‌که در زمانی قرار داریم که راویان دست اول جنگ و ادبیات دفاع‌مقدس از بین ما می‌روند، برای نوشتن در حوزه ادبیات دفاع‌مقدس چه باید کرد؟ 
فوت راویان دفاع‌مقدس، یک آفت است. ما نهایتا ده پانزده سال آینده بتوانیم معدن وجود راویان را استخراج کنیم و بکاویم. بعد از آن نیز اگر در قید حیات باشند، یا حافظه‌شان همراهی نمی‌کند، یا همکاری نمی‌کنند و نمی‌شود از آنها حرف کشید. به همین دلیل، به نظر من جمهوری اسلامی در فضای ادبیات پایداری، باید به سمت روایت‌ موضوعات دیگر، مانند فتوحات انقلاب اسلامی، پیشرفت، روایت‌ دستاوردهای جمهوری اسلامی، حتی فضای روایت‌های زندگی دانشمندان کشور حرکت کند.
این‌گونه هم نیست که بگوییم ده پانزده سال آینده، بحث دفاع‌مقدس را تعطیل کنیم، خیر. سال‌های پیش‌رو بسیار کلیدی است. من با افق خوشبینانه می‌گویم ده پانزده سال. در سال‌های آینده ممکن است والدین شهدا فوت کنند یا باشند اما مایل به صحبت نباشند. ماجرا این است که مسئولان این امر، یعنی بنیاد حفظ آثار، افرادی که متولی هستند و بودجه و مأموریت دارند، باید طی سال‌های آینده، یک کار فوق جهادی انجام دهند، خاطرات گردآوری شوند و بماند برای کسانی که بعدها می‌آیند و خاطرات را می‌نویسند. به قول برخی اساتید، در حال حاضر نشر کتاب نباید حتی دوسال طول بکشد، باید زودتر تهیه و منتشر شود. این به معنای پایین آمدن کیفیت نیست، منظور من بیشتر همان ثبت و ضبط خاطرات است که باید اتفاق بیفتد و زمانی که والدین شهدا و رزمندگان دیگر نمی‌توانند صحبت کنند، چیزی داشته‌باشیم تا جوانان بتوانند آن را تبدیل به کتاب کنند. (به نقل از خبرگزاری کتاب ایران)
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها