رای این تیم شکست خورده و ناکام چه باید کرد؟

نسخه درمان والیبال

همین ابتدای کار تکلیف معلوم است و هیچ گریزی هم از آن نیست. ما بهروز عطایی را تا انتخابی المپیک به عنوان سرمربی تیم‌ملی داریم. بنابراین اصلا در رابطه با احتمال برکناری و لزوم آن صحبت نمی‌کنیم. والیبال اکنون بیش از هر چیز نیازمند نسخه‌ای شفابخش است.
کد خبر: ۱۴۲۱۰۸۲
نویسنده هیلدا حسینی‌خواه - گروه ورزش

نسخه درمان والیبال

در تمام سال‌های اخیر هیچ زمانی به اندازه حالا برای والیبال ایران عجیب، تلخ و مملو از ناکامی نبوده است. در قد و قواره آن تیمی که با سوپراستارهایی مثل سعید معروف در لیگ ملت‌های والیبال و قبل‌تر از آن در لیگ جهانی می‌درخشید، اصلا نمی‌آید به این حال و روز بیفتد. چند روزی از نایب قهرمانی ایران در والیبال قهرمانی آسیا بیشتر نمی‌گذرد و شکست تلخ مقابل ژاپن آن هم در فینال ارومیه همه را شوکه کرده است. دوای درد این روزهای تیره و تار چیست؟ 

واقعا چه خبر است؟ چه کسی بازیکنان تیم‌ملی را تا این حد فاقد اعتماد به نفس کرده است؟ تیم یک جوری بازی می‌کند که انگار به‌تازگی از دایره تیم‌های درجه دو خارج شده و با پیشرفتی شگرف به تیم‌های درجه یک آسیا رسیده است. به همین دلیل مقابل تیم‌های قدرتمند محتاط بازی می‌کند و معمولا حرفی برای گفتن ندارد. انگار نه انگار این همان تیمی است که قبلا در هر تورنمنت بزرگ و کوچکی قدرت‌نمایی می‌کرد. این تیم ترسوهاست. تیمی که حتی توان آن را ندارد تا در فینال بزرگ ارومیه مقابل ژاپن به برتری دست پیدا کند. این تیم خیلی وقت است که روح خود را از دست داده است. اعتماد به نفس این تیم و این بازیکنان را باید برگرداند.

مربی ترسو

ما زمانی بهروز عطایی را شناختیم که در لیگ ملت‌های ۲۰۲۳ گفت که تیمش توان بردن ندارد و می‌ترسد. هیچ مربی حرفه‌ای در دنیا پیدا نمی‌شود که چنین بی‌پروا درباره ترسو بودن تیمش صحبت کند. میراث او برای تیم‌ملی والیبال ایران ترس و فقدان اعتماد به نفس بود. آن بهروز عطایی سه سال پیش زمین تا آسمان با بهروز عطایی کنونی فرق دارد. عطایی برای انتخابی المپیک باید در افکار خود تجدیدنظر کند.

نگاه به گذشته

این تیم در رویاها سیر می‌کرد. به پشتوانه سال‌های درخشان و میراث عظیم ولاسکو هنوز احساس می‌کرد قدرتمند است. این تیم به مشاوره‌های قدرتمند نیاز دارد. «نگاه به گذشته» را باید از تفکر بازیکنان تیم‌ملی برداشت. حالا دیگر نه سعید معروف است و نه امیر غفور. از آن نسل طلایی کمتر کسی باقی مانده است. پیش از هر چیز لازم است این تیم از گذشته جدا شود، گذشته‌ای طلایی که اکنون به حال و روز سیاهی گره خورده است.

لطفا هماهنگ شوید

مدت‌هاست همه می‌گویند این تیم هماهنگ نیست. دیگر مثل گذشته با تیمی روبه‌رو نیستیم که بازیکنان چشم بسته یکدیگر را پیدا می‌کنند. دیگر کمتر کار سرعتی در تیم می‌بینیم و ضریب اشتباهات فردی به دلیل نا‌هماهنگی بین بازیکنان تیم‌ملی افزایش یافته است. تیم می‌توانست خیلی زودتر از اینها به هماهنگی کامل برسد اما تا امروز چنین اتفاقی رخ نداده است. این تیم با چنین شرایطی نمی‌تواند در انتخابی المپیک موفق باشد. این نکته هم نباید فراموش شود. تیم‌ملی بیش از آن که به ستاره‌های گذشته‌اش مانند سعید معروف و بازگشت آنها به تیم‌ملی نیاز داشته باشد بیشتر به هماهنگی رسیدن کامل بین بازیکنان نیازمند است.

مهم‌ترین راه حل

سعید معروف را برگردانید. این مهم‌ترین نسخه‌ای است که می‌توان برای تیم‌ملی والیبال در‌نظر گرفت. والیبال ایران به هیچ چیز جز سعید معروف نیاز ندارد. تغییر نسل و کنار رفتن سعید معروف یک شوخی بود. هیچ کسی نه می‌تواند جای او را بگیرد و نه این موضوع را انکار کند. تیم‌ملی والیبال ایران در انتخابی المپیک بدون ستاره و کاپیتانش سعید معروف نمی‌تواند به توفیق چندانی دست یابد. فقدان او ضربه مهلکی به تیم‌ملی زده است. بسیاری از اهالی والیبال خواهان بازگشت او به تیم‌ملی هستند.

به والیبال، دهان‌کجی نکنیم

سیف‌ا... ترابی - کارشناس والیبال
اگر می‌خواهیم در انتخابی المپیک نتیجه بگیریم باید این موضوع را بررسی کنیم که چه گزینه‌هایی برای تیم‌ملی والیبال مناسب هستند. ما برای بردن تیم‌های بزرگ جهان و نتیجه گرفتن انتخابی المپیک باید به گزینه‌هایی روی بیاوریم که ما را به پیروزی می‌رساند. کسی که در ارومیه نبود و در لیگ ملت‌ها هم حضور نداشت؛ او کسی نیست جز سعید معروف. او که ۴۰‌درصد تیم‌ملی والیبال ایران بود. آن زمان که با پنجه طلایی‌اش می‌درخشید گمان می‌کردیم والیبال ما پیشرفت کرده است. البته پیشرفت کرده بودیم اما نکته اصلی‌تر این بود که پاسور بزرگی به نام سعید معروف در تیم داشتیم. گمان می‌کردیم اگر این پاسور را از دست بدهیم می‌توانیم جانشینان او را بیاوریم و قهرمان شویم اما چنین نشد. ما نباید به پاسورهای «الکی» دل خوش کنیم. برخی از بازیکنان را به تیم‌ملی «چپانده»‌اند .با این بازیکنان به جایی نمی‌رسیم. هنگامی که معروف در تیم‌ملی بازی می‌کرد کسی کنار زمین آه نمی‌کشید. هر کسی هم به تیم‌ملی دعوت می‌شد حقش بود. ما باید این موضوع را بررسی کنیم که چرا ورونای ایتالیا معنوی‌نژاد ما را می‌خواهد اما تیم‌ملی ما نه! در والیبال این بازیکنان هستند که می‌برند. البته مربی هم تاثیر دارد اما نقش بازیکن چیز دیگری است. اکنون می‌بینید سعید معروف که نیست چه زجری می‌کشیم. از همه آنها که تاثیرگذارند درخواست می‌کنم به والیبال دهان‌کجی نکنند و مقدمات حضور سعید معروف را در تیم‌ملی به وجود بیاورند. عنوان بهترین پاسور قهرمانی آسیا را به طاهر وادی دادند اما این عنوان باید به پاسور ژاپن می‌رسید. او نمی‌تواند جای سعید معروف را پر کند. اگر تیم‌ملی قصد جوانگرایی دارد وادی و جواد کریمی مناسب این کار نیستند. باید برای جوانگرایی به علی رمضانی و عرشیا به‌نژاد روی آورد. اما اگر هدف رسیدن به المپیک است باید سعید معروف را بیاوریم. المپیک در راه است. ما دیگر وقتی برای صبر کردن نداریم. با وادی و کریمی و امثال آنها به المپیک نمی‌رسیم. باید برای سربلندی ایران تلاش کنیم. نسخه درمان بخش والیبال همین است. حتی اگر شده برای بازگشت سعید معروف خواهش و التماس کنیم.

newsQrCode

نیازمندی ها