واقعه‌ای که شبکه سازمانی، تشکیلاتی و تمدنی شیعه را آشکار کرد

جنبش تنباکو؛ یک پیروزی پرخطر

نیاز امروز جوانان آگاهی بخشی و تبیین مفاهیم فرهنگی و تاریخی است، تا علاوه بر تقویت عزت ملی بدانند رقیب فرهنگی ما غرب نه تنها دلش برای ما نمی‌سوزد و بلکه کینه‌ای تاریخی را دنبال می‌کند و در طول تاریخ درصدد وارد کردن ضرباتی مهلک به میهن عزیزمان ایران است.
کد خبر: ۱۴۱۳۶۳۱
نویسنده امیرحسین دهقانی

ایران کشوری متمدن با تاریخ پرفراز و نشیب و پرچمدار شیعی علوی است. در دوران معاصر یک واقعه تاریخی زمینه شناسایی شبکه و قدرت پنهان شیعه را برای استعمار پیر فراهم کرد‌. انگلیسی‌ها که از دوران صفوی طی 400 سال به صورت متمرکز و مستمر بر شناخت زمینه‌های قدرت و دوام تمدن ایرانی بودند و با گسترش شناخت‌شان برای تبدیل نقاط قوت به ضعف دسیسه‌‌های بسیار کردند در واقعه عظیم و تاریخی تحریم تنباکو با قدرت پنهان شبکه شیعی و نفوذ آن بر مردم مواجه شدند‌. تجربه‌ای که گردش قابل توجهی در روند و روش نفوذ کت قرمز‌ها رقم زد .

واقعه‌ای سرنوشت‌ساز که امروز متاسفانه غاطبه مردم و بیشتر مدیران فرهنگی از آن فقط ماجرای شکستن قلیان در دربار قاجار را شنیده‌اند با وجود بی‌شمار فیلم و سریال درباره حواشی تاریخ قاجار حتی یک فقره به جنبش تنباکو نپرداخته‌اند ! شاید همین نا‌آگاهی و غفلت حاصل سیاست‌های حاشیه‌ساز روباه پیر باشد.

به بهانه سالگرد لغو امتیاز تنباکو به فتوای آیت‌ا... میرزای شیرازی برشی از تاریخ را براساس اسناد موجود و روایت‌های تاریخ پیش روی شماست. باشد که سوالات بزرگی برای مخاطب خاصه جوانان ایجاد کند تا تاریخ معاصر را با این موضوع تورق کنند.

امضای مرجعیت در کاخ شاه

از همین تک عبارت آشنا شروع می‌کنیم؛ شکستن قلیان‌ها در حرمسرا و کاخ شاه؛ مرحوم میرزای شیرازی وقتی فتوای تاریخی تحریم تنباکو را از شهر سامرا صادر کرد، اثر‌گذاری مفهوم تقلید در اندیشه شیعی و قدرت فتوا به اندازه‌ای بود که تمام شیعیان به آن عمل کردند و در حرم‌سرا و کاخ ناصرالدین شاه به دستور ملکه قلیان‌ها شکسته شد.

ناصرالدین شاه هر چه تلاش کرد نتوانست مانع از نفوذ فتوای مرجع تقلید بزرگ آن زمان میرزای شیرازی شود؛ او وقتی از زنان حرمسرای خود با عصبانیت می‌پرسد که چرا قلیان‌ها را می‌شکنید، پاسخ می‌شنود که همان مرجع تقلیدی که با فتوای خود ما را به تو حلال کرد، با فتوای خود استفاده از تنباکو را حرام اعلام کرده‌است.

رمز‌گشایی قدرت شیعه

نکته‌ای در صدور فتوای تاریخی تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و تأثیر انکارناپذیر آن در جامعه آن روز جهان تشیع وجود دارد که باید برای آن به ذکر داستانی از شهید آیت‌ا... مدرس که توسط دختر ایشان و در مصاحبه‌ای مطرح شده، پرداخته شود.

«... زمانی که مرحوم آیت‌ا... سیدحسن مدرس، طلبه جوانی بود، به سامرا رفت تا با مرحوم میرزای شیرازی ملاقات کند؛ بعد از این که میرزای شیرازی از نام و نشان شهید مدرس می‌پرسد و می‌فهمد اهل اصفهان ایران است، از اوضاع و احوال ایران از او می‌پرسد که شهید آیت‌ا... مدرس در پاسخ مرحوم میرزای شیرازی، می گوید: فتوای شما در ایران غوغا به پا کرده و همه مردم حتی در قصر ناصرالدین شاه قلیان‌ها را شکستند؛ بعد از این که میرزای شیرازی این سخنان را از شهید آیت‌ا... مدرس می‌شنود شروع به گریه می‌کند؛ شهید مدرس از ایشان می‌پرسد چرا گریه می‌کنی من فقط واقعیت‌های ایران را عرض کردم. میرزای شیرازی نیز در پاسخ به شهید مدرس می‌فرمایند من از اهمیت دادن مردم به سخن عالمان دینی ناراحت نیستم، بلکه گریه و ناراحتی من به این دلیل است که دشمنان اسلام که تا کنون نمی‌دانستند قدرت اسلام در کجاست، از امروز فهمیدند؛ و از این رو از همین امروز برای شکستن قدرت اسلام کار می‌کنند....»

میرزای شیرازی از طریق صدور فتوای تاریخی، بخشی از مشکلات که خود مانع بزرگی بر سر راه انقلاب و دستاویزی برای عافیت‌طلبان بود، برطرف کرد. ایشان به‌عنوان مرجع بزرگ تقلید، پرچم مبارزه و حمله به نظام سیاسی حاکم را به دست گرفت و موضوع انفکاک دین از سیاست را عملا به عنوان امری باطل و نادرست به اثبات رساندند. با این کار، راه برای گسترش ایدئولوژی اسلامی هموار شد.

در فرصتی که در دوران تبعید در نجف اشرف حاصل گردید، با طرح حکومت اسلامی و اصل ولایت فقیه، در نگرش به اسلام، بر اساس مکتب تشیع به‌عنوان یک ایدئولوژی پویا و قابل پیاده شدن در عصر حاضر، تحولی اساسی به‌وجود آورد. ایشان پس از نفی ارزش‌های مسلط بر نظام حاکم و طرد آ‌نها، بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی را مطرح کردند. چنان‌که در کتاب ولایت فقیه می‌فرمایند: «این مواد قانون اساسی و متمم آن‌که مربوط به سلطنت و ولایتعهدی است کجا از اسلام است؟ اینها همه ضد اسلامی است، ناقض طرز حکومت و احکام اسلام است. سلطنت و ولایتعهدی همان است که اسلام بر آن خط بطلان کشیده و بساط آن را در صدر اسلام در ایران و رم شرقی و مصر و یمن برانداخته‌است. رسول‌اکرم(ص) در نامه‌ای که به امپراتوری روم‌شرقی و شاهنشاه ایران نوشته، آنها را دعوت کرده که از طرز حکومت شاهنشاهی امپراتوری دست بردارند و بگذارند مردم خدای یگانه و بی‌شریک را که سلطان حقیقی است بپرستند. سلطنت و ولایتعهدی همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سیدالشهدا(ع) برای جلوگیری از برقراری آن قیام فرمود و شهید شد.»

شیعه صفویه و جنبش تنباکو

از سقوط صفویه تا انقلاب اسلامی فاصله 300ساله است که صد سال آن در عصر مشروطیت می‌گذرد. در این دوره نظام قاجاریه، افشاریه و پهلوی خود را ملزم به دفاع کامل از هویت اسلامی نمی‌دانستند و در مقابل حمله استعمار و مدرنیته در دفاع از هویت اسلامی انگیزه لازم را نداشتند. در این ایام وظیفه به عهده جریان‌های منسجم و جنبش‌های اسلامی بود. جنبش تنباکو از حلقه‌های مهم بیداری اسلامی است و یک هویتی است که امروزه با ادبیات دیگری بیان می‌شود که یک طرف آن عزت ملی و دینی ماست و طرف دیگر نفوذ استعمار. حالا سال‌هاست که نظام مدنی در ساختار رسمی‌اش مانع نفوذ استعمار است اما در مشروطه این نظام مدنی موجود نبود. آن زمان شاه ایران با کمپانی خارجی قراردادی امضا کرد که برای هویت و شخصیت ملی و مذهبی ایران لکه ننگ بود. به تعبیر عاملان عقد این تعهد با امضاکردن این قرارداد کلمه ملت به نابودی و زوال کشانده شد. اینجاست که بیداری اسلامی واکنش نشان می‌دهد و به قیام تنباکو منجر می‌شود. حتی در فتنه‌های عظیمی همچون بابیه و بهائیت علما دنبال حفظ هویت بودند. زیرا جامعه ایران همواره تعلق دینی داشته و در این گلوگاه تاریخ نشان‌دهنده تفاوت شیعه ایرانی با تشیع دیگر کشورها و خطوط انحرافی شیعه انگلیسی و ... است. زیرا شیعیان در ایران اکثریت هستند و از گذشته دور درصدد تشکیل جامعه و نظام سیاسی مبتنی بر تفکرات و سازمان شیعه بودند. در واقعه تنباکو حکومت به خاطر قرارداد رژی استعمار شد. به‌همین‌دلیل میرزای شیرازی بزرگ وارد قضیه شد تا هویت را به جامعه برگرداند. میرزای شیرازی با صدور فتوای خود درصدد بود تا نظام سیاسی را اصلاح کند. مرحوم میرزای شیرازی نگفت تنباکو حرام است بلکه فرمود: «الیوم (امروز) استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام‌زمان(عج) است» یعنی این‌که استعمال توتون و تنباکو به هر نحوی نه‌فقط کشیدن. بدین معنا که هرگونه عمل تنباکویی اعم از قرارداد، حمل، بسته‌بندی و ... حرام است. اگر تمام مردم هم تنباکو نمی‌کشیدند شاید تا این حد مهم نبود اما با این فتوا حتی کارگر به کمپانی نمی‌رفت تا برگه حمل تنباکو را جابه‌جا کند.

کنار زدن ظل‌ا...

میرزای شیرازی با این فتوا سلطنت را در مقابل سازمان و نهاد شریعت قرار داد. این اولین بار بود که ظل‌ا... را شکستند. به‌دنبال فتوای میرزا این پرسش پیش‌آمد که این شاه و ظل‌اللهی است که در مقابل امام‌زمان(عج) ایستاده است. اگر میرزای شیرازی می‌گفت تنباکو حرام است کافی بود و مردم هم نمی‌کشیدند اما وقتی می‌گوید این قرارداد اعلام جنگ با امام‌زمان(عج) است همه دنبال مسئول قرارداد می‌گردند. میرزا با این کار جبروت ناصرالدین‌شاه را شکست. بعد از این اتفاق مرحوم مدرس که در عتبات طلبه بود نقل می‌کند که احترام سلطنت و قاجار هیچ‌گاه برنگشت. این موضوع دستاویزی شد که مشروطه خلق شود. زیرا دولت هیچگونه احترام نداشت. با مشروطه دولت به جاده‌ای افتاد که انتهای آن سرنگونی بود. از این منظر هم جنبش تنباکو در حد اعلای اهمیت قرار گرفت.

تاثیر اقتصادی نهضت تنباکو

عده‌ای از روشنفکران معتقدند که موضوع تنباکو اقتصادی است و چون بازار به‌واسطه این حکم صدمه می‌دید و علما به بازار وابسته بودند این حکم صادر شده است که این نگاه در کتاب «شورش و امتیاز رژی» آقای فریدون آدمیت یا خانم نیک کدی کاملا خلاف واقع است. آخرین نامه میرزای شیرازی به میرزاحسن آشتیانی برای تنباکو «بشارت رفع اختصاص دخانیات» نام دارد و در آن گفته‌اند تحریم را برداشته‌اند. در این اثر مبارزه و سرکوب استعمار خارجی نوعی هویت و شخصیت به ملت داده شد. پس ابعاد اقتصادی کاملا کذب و تحریف تاریخ و بیراهه است. از طرفی ادامه تحریم تنباکو در اصفهان عمق بیشتری پیدا می‌کند و تجار اصفهانی شش یا هفت سال بعد از تحریم تنباکو با نام «شرکت اسلامی اصفهان» راه‌اندازی شد و در پایتخت‌های آسیایی و اروپایی شعبه زدند و کالاها و لباس‌های ملی ترویج کردند.

نکته دیگر این‌که شیخ‌حسن کربلایی در کتاب «واقعه دخانیه» می‌گوید تحریم تنباکو اقتصادی نیست و قضیه فرهنگی ــ سیاسی با رویکرد عزت اسلامی است و جنگ بین اسلام و کفر و بر سر هویت و عزت و شرافت شکل گرفت.

شهر‌های موثر در تحریم تنباکو

شیراز اولین شهری بود که جنبش تحریم را به‌راه‌انداختند. اصفهان اولین شهری بود که مردمش تنباکو را تحریم کردند. تبریز اولین شهری بود که کمپانی بساطش را جمع کرد. در شیراز مرحوم فال‌اسیری و در اصفهان آقانجفی و در تبریز آقاجواد مجتهدتبریزی بودند. ظل‌السلطان به آقانجفی گفته بود همان‌قدر که از شراب نهی می‌کنید درباره تنباکو همان‌قدر بگویید، تنباکو از شراب نجس‌تر نیست. ایشان می‌گویند: ما به تکلیف دینی خودمان عمل می‌کنیم. اگر ما علمای آن روز وارد نمی‌شدیم، امروز مسلمان‌ها در مقابل کفار فرنگی دست‌به‌سینه می‌ایستادند، چیزی مثل وضعیت خفت‌بار هندی‌ها در مقابل کمپانی هند شرقی.

حضور علما بعد از قیام تنباکو

حضور علما در همه حرکت‌های ضداستعماری بعد از قیام تنباکوست. اصلا گاهی جدا از تکلیف شرعی این حرکت‌ها به عرف هم تبدیل شد که به ماهیت بیداری اسلامی برمی‌گردد. زیرا وقتی استعمار حمله می‌کند این هویت خدشه‌دار می‌شود و علما به عنوان پاسداران این هویت به این موضوع حساسیت نشان دادند. مرحوم مدرس درباره تاثیر نهضت تنباکو و تاثیر آن در مشروطه، نظر جالبی دارند. ایشان بقای حکومت‌ها را در احترامی می‌بیند که مردم برای آنها قائل هستند. قیام تحریم تنباکو احترام حکومت را نزد مردم از بین برد و وقتی احترام حکومت از بین برود به تعبیر مرحوم مدرس به درختی می‌ماند که دیگر شکوفه نمی‌دهد. برای اولین بار در نهضت تحریم بود که زن‌ها در نهضت شرکت کردند و ناصرالدین‌شاه را «شاه‌باجی سیبیلو»خواندند. کسی که تا دیروز ظل‌ا... بود .

قیام تنباکو بستر بیماری و دوره نقاهت است که در آن نهضت عصر بی‌خبری را جراحی کرده‌است. انتظار بلند کردن وزنه 300 کیلویی از آن زیاد است اما در پیشانی این قهرمان که الان رو به بهبود است، قهرمانی جهان دیده می‌شود. مرحوم میرزا می‌دید که این نهضت شروع عصر جدیدی است اما چون مرد دور‌اندیشی بود، عجله نکرد. اوج این حرکت و نهضت انقلاب است که در 22 بهمن 1357 به وقوع پیوست. امام خمینی (ره) درباره میرزا می‌فرماید: «او پیرمردی کوچک با عقلی بزرگ بود.» میرزای‌شیرازی در آخرین نامه به مرحوم آشتیانی نوشته‌است نهضت تنباکو موجی «اعلای کلمه ملت» است که بسیار موضوع عجیب است. این به معنای زنده شدن دین تشیع در ایران آن زمان، یعنی زنده شدن وحدت ایران و هویت و استقلال ایران یعنی روح ملی و دینی ما، آرمان ما و مقاومت ما اعلای کلمه پیدا کرده‌است که این مشعل را مرحوم آخوند و شهید مدرس و دیگران به انقلاب رساندند. واقعیتی که نه روشنفکران دیدند و نه خیلی از روحانیان. این رمزی است که بین امام (ره) و میرزای‌شیرازی با واسطه مشروطیت و نهضت دوره پهلوی که اعلای کلمه ملت قدرت می‌گیرد. خود میرزا نتوانست از این واقعیت استفاده کند؛ چون این بیمار هنوز در مرحله نقاهت بود. باید این درخت رشد می‌کرد و جوانه می‌زد و میوه می‌داد که میوه‌اش 22 بهمن می‌شود.

ژئوپلیتیک شیعه

«ژئوپلیتیک شیعه» به مفهوم امتداد جغرافیای سیاسی شیعه در کشورهای خاورمیانه بزرگ با هارتلند ایران است. کمربندی از تشیع حیات اقتصادی، راهبردی و تاریخی اسلام را دربر می‌گیرد و بخش‌هایی از لبنان، عراق، عربستان، کویت، بحرین، ایران، افغانستان، پاکستان و هندوستان را می‌پوشاند. این کمربند، که در کشورهای گوناگون به اکثریت و اقلیت شیعه تقسیم می‌شود، خود دنیایی است که تأثیرهای گوناگون در آن به‌سرعت انتقال می‌یابد. درگیری‌های اخیر، همچون انقلاب اسلامی ایران و جنگ داخلی لبنان، مساله شیعه را به عنوان یک عامل ژئوپلیتیکی مطرح کرده‌است. جهان تشیع امروزه یک خط سیر مهمی را از لحاظ جغرافیایی شامل می‌شود که در واقع، از شرق کشور چین و هندوستان شروع شده و پس از رسیدن به ایران، از طریق عراق و خلیج‌فارس به سوریه و لبنان می‌رسد. عده‌ای از نویسندگان از این خط سیر و امتداد جغرافیایی تشیع به عنوان «کمربند شیعی» و عده‌ای دیگر از جمله پادشاه اردن، آن را «هلال شیعی» می‌نامند. در محدوده قلمرو سکونت شیعیان به سبب پیوستگی جغرافیایی، هر نوع حادثه‌ای به‌سرعت انتقال می‌یابد. قلمرو جغرافیایی شیعیان از لحاظ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و مانند آن دارای توانمندی زیادی است. در دهه‌های اخیر، بروز تحولاتی نظیر پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و موفقیت‌های «حزب‌ا...» در لبنان، موجب شده ایفای نقش شیعیان در کانون تحولات قرار بگیرد. عوامل مزبور به همراه استقرار شیعیان در بطن مناطق راهبردی همراه با توانمندی جغرافیای اقتصادی (ژئواکونومیک) بالا، سبب ارتقای جایگاه تشیع و تبدیل آن به یک مؤلفه ژئوپلیتیک قدرتمند گردیده‌است.

«ژئوپلیتیک شیعه» توسط پروفسور تووال نامگذاری شده‌است. وی با نگاه هوشمندانه و تا حدی گمراه‌کننده این نام را برای تشکیلات شیعه به کار برده‌است تا با بزرگ‌نمایی به خطر شیعه اشاره داشته‌باشد. چراکه موضوع ژئوپلیتیک، قدرت سیاسی و جغرافیاست؛ در حالی که شیعه رویکردی هویتی و مذهبی است و به‌خودی خود از قدرت سیاسی برخودار نیست. در نظریات وی البته از نقش شیعه به‌مثابه عاملی هویتی سخن به میان آمده، نه از نقش جغرافیا و محیط بر سیاست‌های جهانی که موضوع ژئوپلیتیک است. مگر آن‌که معنای سنتی اصطلاحی ژئوپلیتیک نادیده انگاشته شود. امری که در بسیاری از اصطلاحات توسط نظریه‌پردازان اتفاق می‌افتد؛ ولی استفاده از عنوان «ژئوپلیتیک شیعه» مطمئنا آسیب‌هایی را درپی خواهد داشت که نزدیک‌ترین آنها رواج این اصطلاح چالش‌برانگیز برای شیعه است.

مناطق ژئوپلیتیک براساس بازیگری و رقابت قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای برای امنیت و جلب منافع شکل می‌گیرد و هرازگاهی ممکن است این زمین سیاسی دستخوش جابه‌جایی شود. بنابراین، منطقه ژئوپلیتیک براساس عوامل خارجی شکل می‌گیرد و نگاهی فراملی و جهانی شمرده می‌شود. بر این اساس، نقش عوامل خارجی خصیصه غالب ژئوپلیتیک (زمین سیاسی) است و جابه‌جایی در این زمین سیاسی متأثر از نقش‌آفرینی قدرت‌ها در مناسبات بین‌المللی، بسیار محتمل است.

اگر عوامل داخلی مانند فرهنگ، ملت، تاریخ و مذهب، و به بیان کلی‌تر هویت، باعث شکل‌گیری منطقه‌ای شود، بدان ژئوپلیتیک گفته نمی‌شود؛ چراکه عوامل سازنده آن موجود نیست. از این‌رو، پژوهشگران اصطلاحات دیگری برای مناطقی که با این مختصات شکل گرفته‌اند، به‌کار می‌برند.

یکی از مفاهیم نزدیک به ژئوپلیتیک، «جغرافیای سیاسی» است جغرافیای سیاسی به مطالعه اثر تصمیم‌گیری‌های سیاسی بر انواع و اشکال جغرافیایی مربوط به محیط انسانی، مانند حکومت، مرزها، مهاجرت، ‌توزیع، و ‌نقل و انتقال می‌پردازد؛ در حالی که ژئوپلیتیک اثر عوامل جغرافیایی بر سیاست‌های دگرگون‌شونده جهانی را مطالعه می‌کند.

در نظر گرفتن نقش ژئوپلیتیک برای ایران یا توصیف ژئوپلیتیک آن به کشوری که به گونه‌ای اسلام سیاسی شیعه را نمایندگی می‌کند، منطقی است؛ ولی یاد کردن از اقلیت‌های مذهبی شیعه در مناطق مختلف که فاقد قدرت و حتی در برخی موارد نفوذ سیاسی‌اند، به‌عنوان ژئوپلیتیک شیعه، نوعی فرار به جلو شمرده می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها