در آخرین جنگ تمدنی غرب خونخوار و بی‌رحم، که با «ایران قدرتمند و مهرگستر»، چند ماه پیش، به‌وقوع پیوست؛ و بیش از یکصد روز، جهان اخبارگویان و رسانه‌های خبرسازان را، شیفته توجه خبری و حرف‌های بی‌شمار ساخت؛ سبب گشت: یک کلمه زیبا و پرحرارت و دوست‌داشتنی، در ادبیات رسانه‌ها و گزارش‌ها و تفسیرهای روزنامه‌ها و... به چرخش درآید و بالا برود و بر آسمان واژگانی فرهنگ ایران و انقلاب، به تلألؤ بپردازد و چشم‌ها را، به‌سوی خویش، دعوت کند.
کد خبر: ۱۴۰۷۰۶۰
نویسنده سینا واحد - نویسنده

و این کلمه «خوش‌آوا»، همانا «شهید‌امنیت» است. ترکیب کلمه «شهید»، با هر کلمه قدرتی و اجتماعی دیگر به‌گونه‌ای طبیعی و ذاتی، هم «زیباآفرین» است و هم «نفوذگرانه»؛ اما در این مطلب، از «زیباآفرینی» و «قدرت‌ شخصیت‌بخشی» کلمه «شهید» نمی‌خواهیم، سخن بگوییم!!؟ بل، سخن، درباره مساله‌ای هست که مورد غفلت شدید، واقع شده و از «کارکرد ملی» و نیز «فراملیتی» و «جهانی» آن، جامعه امروزین بی‌بهره شده است. و ادب‌آفرینان و تاریخ‌نگاران و «روایتگران خوش‌زبان ایران قوی» را، بی‌خوراک و بی‌توشه، گذاشته است. این «غفلت فرهنگی»؛ یا بهتر است بگوییم: «غفلت تبلیغاتی»؛! شامل همه جنبه‌های «نبردهای امنیتی» می‌شود؛ که درباره آن، هم، کم سخن گفته می‌شود؛ و هم بسیار، مورد بی‌توجهی رسانه‌ای و رسانه‌ها، واقع می‌شود. ...اگر «شهید امنیت»، داریم؛ یعنی، «جنگ امنیتی» داریم.

جنگی کامل و بدون نقص و کاستی. یعنی، «جنگ نرم امنیتی داریم»، «جنگ سخت امنیتی» داریم. «تروکاژها» یا «خرابکاری امنیتی»، داریم. «فریبکاری امنیتی» داریم. «آدم‌ربایی امنیتی» داریم. و در انتها، «استراتژی جنگ امنیتی» داریم و نیز «تاکتیک‌های دفاع امنیتی». آنچه که، در تاریخ معاصر ۴۰ساله جهان، آشکار است این حقیقت است که پس از حمله شبانه «دلتافورس» به صحرای کویری طبس، «ایران قوی» بزرگ‌ترین دشمن امنیتی آمریکا، در جهان است و هیچ دولت و سازمان سیاسی‌ای تا اکنون، همداستان کامل با «ایران قوی» نشده است! نه «چین» و نه «روسیه» به مفهوم کامل «امنیتی» دشمن آمریکا، نیستند و نمی‌توانند باشند. آمریکای پربانک و پول، یک دشمن دارد به‌نام «ایران قوی»... و این سخن تاریخی را، اگر قبول کنیم؛!!؟ یعنی هرسال، «حمله‌های دلتافورسی» متعدد به‌منظور ضربه زدن به نظام امنیتی ایران قوی، صورت پذیرفته و چونان، داستان بدفرجام صحرای طبس، در «کویر بدفرجامی و بدبیاری» فرورفته و با چهره شکست‌خورده؛ عقب‌نشینی کرده‌اند. اما، هیچ حرف و سخن و روایت دلشادکننده ملی و سرزمینی از آنها - آن نبردهای بی‌سر و صدای نرم و خاموش -نیست. هیچ روایتی، از قهرمانان بزرگ نبردهای امنیتی و شکست‌ناپذیران ایران قوی به چشم ‌خورد. این روش مبتنی بر سکوت‌ورزی، در عرصه تاریخ سیاسی جهان و ایران امروز و پرتحول و پیش‌رونده؛ اصلا و ابدا، جایز نیست.

سازمان‌های امنیتی و حفاظتی ایران قوی، که در سکوتی گسترده و بی‌حرف، فداکاری‌های «رستمانه» و وطن‌پرستانه، کرده‌اند؛ و چشم دشمن بدقلب را، پرخاک نموده‌اند و دست‌های بدنیت آنان را، زخم کاری زده‌اند؛ باید، از این هاله ضخیم «سکوت» بیرون بیایند و به ضرورت‌های تبلیغاتی امروز ایران قوی، پاسخ مثبت دهند. داستان‌های واقعی امنیتی و خاطرات امنیتی و «ادبیات امنیتی»، امروزه از پرمصرف‌ترین تولیدات فرهنگی است. اگر، نگاهی به سینمای تبلیغاتی مغرورانه و قدرت‌طلبانه آمریکا، بیندازیم؛ خواهیم دید: «استراتژی قصه‌های امنیتی» در بالاترین سطح «تولید» و «عرضه» و البته مصرف جهانی است! «ادبیات امنیتی»؛ امروزه، نه‌تنها یک، نیاز ضروری در راه حفاظت و تقویت «تخیل ملی جوان و جوانان» ایران‌زمین، به حساب می‌آید، بلکه، یک نیاز واقعی و ضروری سرتاسر جغرافیای آبی‌فام، قدرت جوان مقاومت تاریخی است. بنابراین، «اقتدار خاورمیانه‌ای مقاومت» باید در همه لایه‌های روانی و روحی شخصیت تاریخی «مدافعین حرم»، گسترش یابد و «پرریشه و پرخاطره» گردد.... و اینها، نمی‌شود، مگر این‌که «ادبیات امنیتی»! و «خاطره امنیتی»... وارد میدان بزرگ مصرف فرهنگی کشور گردد، و در برابر جولان «قصه‌های امنیتی» دشمن! «قدرت‌گرایی و خاطره‌سازی و روح‌آفرینی، کند... و به پیشروی ادامه دهد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها