نگاهی به چالش‌های برنامه‌سازی تلویزیونی در حوزه کتاب

رفاقت نه چندان صمیمی!

از وقتی به یاد می‌آوریم تلویزیون و کتاب، دو مقوله مجزا و نامانوس بوده‌اند. مثل دو عنصر کاملا مجزا که نه می‌توانستند در هم حل شوند و نه امکانی برای همزیستی مسالمت‌آمیز داشتند. به تعامل تلویزیون و کتاب در کشورهای دیگر کاری نداریم. روی صحبتمان صرفا با تلویزیون ملی خودمان است؛ تلویزیونی که تا سال‌ها یا از سر اجبار، برنامه‌ای مرتبط با کتاب روی آنتن می‌فرستاد یا اصلا نمی‌دانست چطور باید به این امر وارد شود و کتاب را در فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌هایش جاسازی کند. گرچه این نبود تعامل هنوز هم به درستی اتفاق نیفتاده است، اما نمی‌توان از تلاش‌هایی که در این زمینه صورت گرفته چشم‌پوشی کرد. به هرحال تعداد برنامه‌هایی که سال‌های اخیر در حوزه کتاب ساخته شده کم نیست. تعداد این برنامه‌ها در طول یک سال، حتی از انگشتان دو دست هم بیشتر است اما سوالی که هنوز هم پاسخ روشنی ندارد این است که چند تا از این برنامه‌ها واقعا توانسته‌اند توجه مخاطبان را جلب کنند؟ چقدر به افزایش سرانه کتاب‌خوانی کمک کرده‌اند؟ چند نفر به واسطه تماشای این برنامه‌ها تصمیم گرفته‌اند برای اولین بار کتاب را در عادت زندگی روزمره‌شان بگنجانند؟ دلیل این همه فاصله چیست؟
کد خبر: ۱۲۳۷۵۴۰

تفکر غالب در رابطه کتاب و تلویزیون
شاید مشکل اصلی در وهله اول به دیدگاه ما نسبت به کتاب و تلویزیون برمی‌گردد. همان تفکر غالب که راه کتاب‌خوان‌ها را از مخاطبان تلویزیونی جدا می‌داند و معتقد است کتاب‌خوان‌ها فرهیختگانی هستند که گذرشان به تلویزیون نمی‌افتد و علاقه‌مندان به تلویزیون هم نمی‌توانند جایی در دنیای کتاب‌خوان‌ها داشته باشند. همین تفکر غالب است که مانع می‌شود کتاب، به عنوان یک عنصر عادی و ملموس در میان تولیدات تلویزیونی جا داشته باشد. این درحالی است که کتاب هم بخشی از زندگی روزمره است.
فردی که کتاب می‌خواند، می‌تواند سریال تلویزیونی هم ببیند و موسیقی خالتور هم گوش دهد و اینها هیچ تضادی باهم ندارند. مشکلی اصلی برنامه‌سازان اینجاست که پیرو همان تفکر غالب، کتاب را پدیده‌ای غیرقابل دسترس و صرفا مخصوص عده‌ای خاص می‌دانند و به همین دلیل هم به آن نزدیک نمی‌شوند.
چند تا سریال تلویزیونی دیده‌اید که شخصیت‌های آنها (غیر از شخصیت‌های تحصیلکرده و فرهیخته) در خلال زندگی روزمره، کتاب هم دستشان می‌گیرند و ورق می‌زنند؟ اکثر شخصیت‌های کتاب‌خوان سریال‌ها، یا آن‌قدر منزوی هستند که سبک زندگی‌شان مخاطبان را فراری می‌دهد یا آن‌قدر جدی و سطح بالا صحبت می‌کنند که نمی‌شود با آنها ارتباط گرفت. شاید تنها نمونه قابل قبولی که نشان از این همزیستی مسالمت‌آمیز داشته است فقط همان «کتابفروشی هدهد» بوده و بس.
تخصصی و شعاری
وقتی کتاب در عادت روزانه زندگی شخصیت‌های سریال‌های ایرانی جایی ندارد و به عنوان یک امر عادی در سبک زندگی روزمره گنجانده نمی‌شود، برنامه‌سازان ناچار سراغ ساخت برنامه‌هایی تخصصی در حوزه کتاب می‌روند. این برنامه‌ها معمولا یا آثار گفت‌وگو محور و به‌شدت تخصصی هستند و مانند اکثر برنامه‌های حوزه کتاب شبکه چهار، فقط مخاطبان کتاب‌خوان و فرهیخته را جلب می‌کنند یا از طرف دیگر بام افتاده‌اند و مثل برنامه‌های حوزه نوجوانان، مدام تلاش می‌کنند به شعاری‌ترین و مستقیم ترین شکل ممکن از مزیت‌های کتابخوانی بگویند و مخاطبان را به خواندن کتاب ترغیب کنند.
برنامه‌های ملموس حوزه کتاب
البته در سال‌های اخیر، برنامه‌های دیگری هم با موضوع کتاب ساخته شده‌اند که ملموس‌تر هستند و علاوه بر علاقه‌مندان به مطالعه، افراد کمتر کتابخوان را هم جلب می‌کنند. اولین قدم‌ها برای خواندن داستان و شعر برای این گونه مخاطبان، شاید در برنامه‌هایی مثل «رادیو هفت» و «صدبرگ» برداشته شد. برنامه‌هایی که می‌توان گفت نقطه شروع داستان‌خوانی چهره‌های شناخته شده در تلویزیون بودند. درست است که در این برنامه‌ها به طور مستقیم صحبت از کتابخوانی به میان نمی‌آمد اما باز هم شنیدن داستان و روایت از زبان چهره‌های آشنا به‌خصوص بازیگران، باعث می‌شد خیلی از مخاطبان به چنین فضایی علاقه‌مند شوند. اتفاقی که عمر زیادی نداشت و نهایتا به ساخت برنامه‌هایی منجر شد که یکی دو بازیگر روزی چند دقیقه سر یک میز می‌نشستند و از روی یک کتاب می‌خواندند و می‌رفت تا روز بعد. البته تلاش‌ها برای ساخت برنامه‌های ملموس درحوزه کتاب همچنان ادامه پیدا کرد.
همین الان برنامه «کتاب باز» شبکه نسیم در ادامه همین تلاش‌ها روی آنتن می‌رود؛ گرچه تا حدودی با هدف اولیه یعنی ترغیب مخاطبان عام به کتابخوانی خارج شده، اما هنوز هم رنگ و لعاب یک برنامه سرگرم‌کننده در حوزه کتاب را دارد.
خطوط قرمز
نکته آخر این‌که با وجود تلاش‌هایی که سال‌های اخیر برای ورود کتاب به بطن برنامه‌های تلویزیون صورت گرفته، اما هنوز هم برخی مشکلات اساسی وجود دارد که به نظر می‌رسد مانع برسر راه این تعامل است. مشکلاتی از قبیل مجوز برای صحبت‌کردن درباره برخی نویسندگان و ناشران ایرانی و خارجی و برخی مسائل دیگر. البته این نکته را نباید فراموش کرد که اخیرا به‌خصوص در شبکه چهار و نسیم، این مشکلات به حداقل رسیده است. همین اواخر در برنامه «قصه شب» شبکه چهار، داستان‌های مهمی از نویسندگان معتبر دنیا خوانده شد.
در حال حاضر اکبر زنجانپور در حال خوانش داستانی خارجی در برنامه «نمای رادیو»ی شبکه نسیم است و در برنامه «کتاب‌باز» هم موانع کمتری بر سر راه صحبت کردن از نویسندگان خارجی و آثارشان وجود دارد. اما هنوز هم برخی شبکه‌ها برای صحبت بخش مهمی از ادبیات جهان با محدودیت‌هایی روبه‌و هستند.
هنوز استاندارد نیست
باید گفت وضعیت تعامل میان کتاب و تلویزیون، در یکی دو سال اخیر بهتر شده اما هنوز هم نمی‌توانیم آن را وضعیتی استاندارد بنامیم. هنوز هم کتاب، کالای تزئینی است که گهگاه به‌واسطه برگزاری چند مسابقه و فراخوان، از مخاطبان می‌خواهند به آن نزدیک شوند و هنوز هم در بیشتر سریال‌های تلویزیونی جای آن خالی است.

مرجان فاطمی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها