به بهانه 21 شهریور، روز سینما

هنرمندانی که از تلویزیون به سینما رفتند

راه‌اندازی قریب‌الوقوع شیوه VOD به قاچاق فیلم در ایران پایان می‌دهد

سینمای پیـاده‌رو

این سال‌ها را نبینید که می‌توانید با خیال راحت در خانه لم بدهید و هنرنمایی تمام نشدنی بروس لی فقید را بارها و بارها از شبکه‌های مختلف تلویزیونی خودمان تماشا کنید و لذتش را ببرید. اگر دهه 60 را به خاطر بیاورید، یادتان می‌آید که برای تماشای همین فیلم‌ها و آثاری از این دست، چه مرارت‌ها که نمی‌کشیدید. هنوز دوران ممنوعیت ویدئو بود و فقط عده کمی می‌توانستند دست به ماجراجویی بزنند و ریسک جابه‌جایی این دستگاه را به جان بخرند.
کد خبر: ۸۳۲۶۵۸
سینمای پیـاده‌رو

دوران ممنوعیت ویدئو

عده‌ای که آن سالها در حال و هوای فیلم‌های پیش از انقلاب و سینمای رهای آن سال‌ها بودند، مدت‌ها طول کشید تا به فضای جدید و پاکیزه سینمای ایران عادت کنند. بنابراین، بازیگوشانه مترصد فرصت‌هایی برای تماشای آثار فیلمفارسی و فیلم‌های جدید خارجی دنیا بودند. ورود پدیده ویدئو به ایران، این امکان را فراهم کرد که علاقه‌مندان سینما و فیلم بین‌ها و فیلم بازها دست به کار شوند، اما ممنوعیت بلافاصله استفاده از ویدئو باعث شد مبادلات و فیلم بازی‌ها از حالت قانونی و موجه به وضعیتی غیرمجاز و غیرقانونی تغییر شکل دهد و این نقطه را می‌توان آغاز قاچاق فیلم غیرمجاز در سینمای ایران دانست.

اگرچه نمی‌توان مدعی شد مجاز بودن استفاده از ویدئو، راه قاچاق فیلم غیرمجاز را می‌بست، اما بیراه نیست بگوییم، مواجهه قهری با این پدیده و ممنوعیت آن، بازخوردهای خوبی نداشت و مقابله با این دستگاه، مسیر را برای به حرکت درآمدن پدیده شوم تر قاچاق هموار کرد. از آن پس و بتدریج، قاچاق فیلم وارد فازهای پیچیده‌تری شد و شدت گرفت. این پدیده ناپسند که البته منشا آن جهانی است و محدود به ایران هم نبوده است، پس از منسوخ شدن حاکمیت ویدئو، به دوران آمدن CD و حالا DVD وBlu- ray با سماجت تسری پیدا کرده و به احتمال قوی تا هرزمان که حلقه‌های جدید و پیشرفته‌تر اختراع و تولید شود، ادامه خواهد داشت.

مقابله با تهاجم فرهنگی

زمانی فیلم‌های غیرمجاز ایرانی و خارجی به صورت رفاقتی یا اجاره‌ای ـ با گرو گذاشتن شناسنامه و کارت شناسایی ـ در اختیار افراد قرار می‌گرفت، اما بعدها و با رفع ممنوعیت ویدئو و ورود دستگاه‌های پیشرفته‌تر و جدیدتر، بحث فروش فیلم‌ها مطرح شد. بنابراین کم‌کم عده‌ای در خفا به تکثیر و توزیع فیلم‌های غیرمجاز رو آوردند و بتدریج تعدادشان زیادتر و زیادتر شد. دولت برای مقابله با این وضعیت و تهاجم فرهنگی ناشی از آن، مبادرت به تاسیس موسسه رسانه‌های تصویری کرد؛ اقدامی که راه را برای عرضه فیلم‌های مجاز ایرانی و خارجی باز کرد و باعث شکل گیری شبکه نمایش خانگی شد.

باندهای قاچاق هنری

به موازات شبکه نمایش خانگی، باندهای قاچاق هم با قدرت هرچه تمام‌تر به فعالیت خود ادامه دادند و سالانه میلیاردها تومان به جیب زدند و ضررهای هنگفتی به اقتصاد سینمای کشور وارد کردند. بی‌اعتنایی به قانون کپی‌رایت و پایمال کردن حقوق مولفان و سازندگان فیلم‌ها و نقض حقوق مادی و معنوی سینماگران و ارائه آثار خارجی که بیشتر آنها حاوی فرهنگ مبتذل غربی است و می‌تواند تاثیرات سوء و مخربی بر جامعه و نسل جوان بگذارد، فقط بخشی از آسیب‌های پدیده قاچاق فیلم است.

مسافر آستانه:

تنها راهکار اساسی در زمینه مبارزه با قاچاق فیلم ‌های سینمایی کشاندن شبکه نمایش خانگی از حوزه فیزیکال موجود به حوزه فضای مجازی است

ولی فیلم‌ها چگونه دراختیار متقاضیان قرار می‌گیرد و آثار سینمایی غیرمجاز چگونه به خانه‌ها راه می‌یابد؟ با ایجاد موج خرید و فروش پنهانی فیلم‌های غیرمجاز، قاچاقچیان فرهنگی تصمیم گرفتند ارتباط گسترده‌تری با مردم داشته باشند و ویترین کالاهای سرقتی خود را از پستوی خانه‌ها به کف خیابان‌ها بیاورند. بنابراین عده‌ای را به عنوان فیلم فروش یا فیلمی، مامور فروش فیلم‌ها در معابر و خیابان‌ها کردند. این کار ابتدا در برخی شهرهای مرزی که نسخه اصلی فیلم‌ها از آنجا وارد می‌شد، صورت گرفت و بعدها تغییرشکل داد و فیلم‌ها با جلد عکس‌دار و بسته‌بندی جذاب‌تر در نقاط مختلف پایتخت به مردم فروخته شد. این روند به دیگر شهرهای کشور هم رسید و فیلم فروش‌هایی در جاهایی خاص به کار مشغول شدند. استقبال مردم و فیلم بازها از این قضیه، فعالیت دزدان فرهنگی را هم بیشتر کرد.

گپی با فیلمی‌ها

از رضا، جوان 25 ساله‌ای که در خیابان جمهوری مشغول فروش فیلم است، می‌پرسم آیا فیلم ضدگلوله را دیده‌. می‌گوید فیلم را ندیده اما نسخه‌های کپی‌اش را بارها فروخته است. وقتی موضوع و حرفه شخصیت اصلی فیلم را به او می‌گویم که در کار فروش آثار غیرمجاز است، می‌خندد و می‌گوید: باید ببینم حالا که اینجوری شد. بالاخره یکی هم مشکلات قشر ما را مطرح کرد!

او در حالی که چند نفری دور او جمع شده‌اند و عکس جلد فیلم‌های او را برای خرید نگاه می‌کنند، دلیل انجام این کار را بیکاری می‌داند و می‌گوید: من هم دوست داشتم یک کار درست و حسابی داشتم، اما چه کنم که زندگی خرج دارد.

وقتی از او درباره نحوه تهیه فیلم‌ها می‌پرسم، جواب نمی‌دهد، اما می‌گوید روزی 200 فیلم با خودش می‌آورد و معمولا حدود 100 تای آن را می‌فروشد. این فروشنده فیلم‌های غیرمجاز می‌گوید: مردم فیلم دوست دارند و ما هم می‌فروشیم. بیشتر آنها دنبال فیلم‌های جدید و بدون سانسور هستند.

فرار از قانون

رضا درباره پاتوق فروش فیلم می‌گوید: معمولا همین جا هستم، اما گاهی که اوضاع خطری می‌شود، جایم را عوض می‌کنم. آنهایی که باید، مرا پیدا می‌کنند و فیلم می‌خرند. ادامه می‌دهد: تا حالا چندبار پلیس او را گرفته و او هم با گریه و زاری و گفتن این که خرج مادر مریضش را می‌دهد، از دستگیری و مجازات فرار کرده است!

معمولا روی پل عابر پیاده می‌ایستد و عده‌ای برای خرید دورش جمع می‌شوند؛ مساله‌ای که باعث مزاحمت در رفت و آمد مردم و خانواده‌ها می‌شود. این وضعیت در خیابان‌های شلوغ، حالت سد معبر پیدا می‌کند که یکی دیگر از آفت‌های فیلم فروشی قاچاقی است.

حاضر نیست اسمش را بگوید و جواب سوال‌هایم را با تندخویی می‌دهد. من هم اصراری به ادامه ندارم؛ فقط نگاهش می‌کنم که چشم‌هایش مدام با استرس به این طرف و آن طرف می‌چرخد تا مبادا ماموری، کسی از راه برسد و او و بساطش را یکجا ببرد. سراغ یکی از پسران جوانی که چند فیلم از او خریده، می‌روم و می‌پرسم مشتری ثابت این فروشنده است یا نه که پاسخ مثبت می‌دهد. خریدار خودش را بیژن و دانشجو معرفی می‌کند و می‌گوید بالاخره باید یک جوری فیلم‌های روز دنیا را ببینیم.

رقیب موسفید سینمای ایران

مرد میانسال و موسفیدی روی چهارپایه‌ای نشسته و فیلم‌ها را داخل جعبه‌ای گذاشته و در پیاده‌رو بساط کرده است. او پک‌های عمیقی به سیگارش می‌زند و نگاه خشمگینی به من می‌اندازد که کمی دورتر ایستاده‌ام و دارم او را ورانداز می‌کنم. بعد از چند لحظه می‌گوید ماموری؟ می‌گویم نه خبرنگارم. می‌گوید تو رو خدا یه جور ننویسی نون ما رو آجر کنن. می‌گویم: خیالت راحت! نه اسمت را می‌گویم و نه جایت را لو می‌دهم، فقط بگو اذیتت نمی‌کنند؟ می‌گوید: برای همین، فیلم‌ها رو می‌ذارم تو جعبه و هروقت کسی اومد، زود جعبه رو می‌برم تو مغازه روبه‌رویی. می‌پرسم می‌داند با فروش فیلم‌های ایرانی روی پرده چه ضرری به سینمای ایران می‌زند. می‌خندد و می‌گوید: آخه من یه لاقبا حریف سینمای ایران می‌شم یه تنه؟!

اسمش عباس است و معمولا می‌شود او را روزهای شلوغ پنجشنبه و جمعه جلوی سینماها و موقع کنسرت‌های موسیقی جلوی تالارها پیدا کرد که با خیال راحت و بی‌باکانه زیراندازی دو متری پهن و فیلم‌هایش را برای فروش عرضه می‌کند. می‌گوید مشتری من فیلم بازها و خوره‌های سینما هستند و من فقط فیلم‌های کارگردان‌های شاخص خارجی و ایرانی را به صورت پکیج می‌آورم. این فروشنده کاری با فیلم‌های ایرانی روی پرده ندارد و آن را کاری نادرست و ناجوانمردانه می‌داند.

فراستی فیلم‌فروش!

مسعود، یکی دیگر از فیلمی‌هاست که پشت یک دانشگاه هنری، فیلم‌هایش را داخل کیف دستی‌اش می‌گذارد و بخشی از آن را در دستش می‌گیرد و بخشی را هم به دست مشتریان می‌دهد که عمدتا دانشجو هستند. او اطلاعات خوبی درباره سینما و فیلم‌ها دارد و طوری سریع درباره فیلم‌ها اطلاعات موجز و مختصر می‌دهد که آدم فکر می‌کند یک پا فراستی است برای خودش، با این تفاوت مهم که او برای جلب مشتری از همه فیلم‌ها تعریف می‌کند، نه این که پنبه آنها را بزند!

اینها فقط تعدادی از فیلمی‌های تهران هستند و مطمئنیم شما هم فیلمی‌های پیرامون خودتان را خوب می‌شناسید، اما این عده فقط بخشی از یک سیستم نامبارک هستند. عده‌ای آگاهانه درگیر ماجرای قاچاق فیلم‌ها هستند و بخش زیادی هم ناآگاهانه و اصلا تصوری از این‌که چه ضربه‌ای به اقتصاد سینما می‌زنند و چه تاثیرات مخربی می‌توانند به جا بگذارند، ندارند. تقریبا هیچ‌کدام حاضر نیستند لو بدهند فیلم‌ها را از چه منبعی تهیه می‌کنند، اما فهمیدن آن سخت نیست. یا فیلم‌های اریجینالی را که به طرق مختلف از مناطق مرزی به دستشان می‌رسد کپی و تکثیر می‌کنند یا فیلم‌ها را به طور غیرقانونی دانلود و زیرنویس فارسی و آن را روی دی‌وی‌دی کپی می‌کنند.

کار و کاسبی‌شان هم گرچه جزو مشاغل کاذب است، اما بد نیست و با توجه به هزینه‌های رایت و کپی پوستر فیلم و تهیه کاورهای پلاستیکی، در مقیاس خود سود خوبی دارد. الان هر فیلم دی‌وی‌دی قیمت‌هایی بین 2000 تا 3000 تومان دارد که حدود 1700 تا 1800 تومان آن سود است. این رقم را در تعداد فروش روزانه فیلم‌ها ضرب کنید تا پی به درآمد فیلم فروش‌ها ببرید. همین چند وقت پیش بود که اعلام شد قاچاقچیان فرهنگی سالانه 500 میلیارد تومان به جیب می‌زنند که تقریبا ده برابر درآمد بودجه سینمای کشور و دستمزد کارمندان نهادهای سینمایی است.

مهم‌ترین بحثی که باید کار بیشتری روی آن صورت گیرد و کمی این بحران فرهنگی را مدیریت کند، فرهنگسازی و آگاهی بخشی به مردم است و این‌که آنها را متوجه آسیب‌های خرید فیلم‌های غیرمجاز و قاچاق کرد. پدیده شوم قاچاق فیلم اگرچه با مبارزه پیگیر نهادهای فرهنگی، قضایی و انتظامی گاهی و تا حدودی محدود و کمرنگ می‌شود، اما تاکنون نتوانسته‌ایم راهی برای مهار کامل آن پیدا کنیم. بخشی از آن به خلأهای قانونی در این زمینه برمی‌گردد و به نظر می‌رسد مجازات‌ قانون مجازات فعالیت‌های غیرمجاز در امور سمعی و بصری نیاز به بازنگری دارد تا موجب بازدارندگی و عبرت آموزی بیشتری شود.

بخشی دیگر از این وضع هم به اتخاذ و اجرای راهکارهای جدیدتر و موثرتر مربوط می‌شود.

مبارزه همیشگی

مدیرعامل موسسه رسانه‌های تصویری دراین باره خبر از تعامل و همکاری خوب ستاد صیانت از محصولات سینمایی، تهیه‌کننده‌های سینما، نیروی انتظامی و مراجع قضایی می‌دهد و به جام‌جم می‌گوید: همه تلاش ما این است که با جدیت با قاچاق فیلم‌ها مبارزه کنیم و آن را به حداقل برسانیم. به نظرم این مبارزه‌ای همیشگی است و گمان نمی‌کنم هیچ موقع به پایان برسد. بحث سرقت و فروش مال غیر به مردم در حوزه سینمای ایران مداومت دارد و ضررهای جبران‌ناپذیری به سرمایه‌گذاران حوزه سینما وارد می‌کند، فقط گاهی دچار شدت و ضعف می‌شود.

حسین مسافرآستانه، تنها راهکار اساسی در این زمینه را کشاندن شبکه نمایش خانگی از حوزه فیزیکال موجود به حوزه فضای مجازی می‌داند و می‌افزاید: راه‌اندازی VOD یعنی ویدئودرخواستی بهترین راهکار مقابله با قاچاق فیلم است؛ راهی که مردم بتوانند از طریق یک برنامه خاص و بدون نیاز به خرید سی‌دی و دی‌وی‌دی در خانه‌هایشان جدیدترین و بهترین فیلم‌های سینمای ایران و جهان را انتخاب کنند و ببینند. این راه یک ضرورت مغفول مانده است و باید زودتر از اینها آن را اجرایی می‌کردیم، با این حال الان بشدت پیگیر اجرایی شدن آن هستیم و امیدوارم بزودی آن را عملی کنیم.

VOD ؛ پایان قاچاق فیلم

دبیر سومین جشنواره فیلم‌های ویدئویی یاس تاکید می‌کند: VOD به بحث قاچاق فیلم خاتمه می‌دهد، چون اصلا راهکار کپی و ارائه فیلم در این شیوه به هیچ وجه امکان ندارد و از نظر قیمتی هم مقرون به صرفه نیست. فیلم‌های ارائه شده در این سیستم فقط هم محدود به فیلم‌های اخیر اکران شده در سینمای ایران نیست، بلکه آرشیوی کامل از تاریخ سینما را شامل می‌شود و خانواده‌های ایرانی می‌توانند انتخاب‌های متنوع و باکیفیتی برای تماشا داشته باشند. آنها می‌توانند حتی در دوردست‌ترین نقاط کشور و با حداقل قیمت، هر فیلمی را که دوست دارند از طریق اینترنت ببینند. اپراتورهای مخابراتی هم آمادگی خود را برای اجرای این طرح و همکاری با ما اعلام کرده‌اند.

ضدگلوله‌های سینمایی خیابان‌ها

شخصیت سلیم در فیلم ضدگلوله با بازی مهدی هاشمی را به یاد دارید؟ او پیش از انقلاب در کار فروش آلبوم و نوار خواننده‌ها بود، اما بعد از انقلاب که اوضاع تغییرکرد و نوارهای مجاز قبل غیرمجاز شد، به قاچاق و تکثیر و توزیع غیرمجاز نوارها رو آورد. حتی در پایان فیلم و پس از حضور در جبهه باوجود تاثیر مثبتی که از رزمنده‌ها و یاران شهیدش گرفته، باز هم در هیبت یک دزد خرده‌پای فرهنگی، یعنی تکثیرکننده و فروشنده فیلم‌های غیرمجاز فعالیت می‌کند و نشان می‌دهد دراین زمینه آدم بشو نیست‌!

علی رستگار

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها