ناظر‌ کیفی، دیده‌بان‌ آثار نمایشی

مردمی که به تماشای آثار نمایشی تلویزیون می‌نشینند، توقع دارند این آثار هم از لحاظ محتوا و هم ساختار قابل قبول باشند و بتوانند احساس رضایتمندی را در آنها به وجود آورند. آثاری جذاب که هم سرگرم‌کننده باشند و هم پیام یا حرفی را که خودشان نمی‌دانند به آنها منتقل کنند. برخی کارگردانان آن‌قدر صاحب‌نام و صاحب‌سبک هستند که نامشان کیفیت کار را تضمین می‌کند، اما تعداد این کارگردانان زیاد نیست.
کد خبر: ۸۱۴۶۶۹
ناظر‌ کیفی، دیده‌بان‌ آثار نمایشی

در چنین شرایطی باید مشاوری در کنار کارگردان باشد که موفقیت کار را تضمین کند؛ مشاوری که چندسالی است در تلویزیون با نام ناظر کیفی معرفی می‌شود. این فرد در کنار تیم سازنده آثار، تعریف شده تا کاری قابل قبول به آنتن تلویزیون سپرده شود، اما هرچند نام ناظر کیفی در همه آثار نمایشی تلویزیون دیده می‌شود، ولی همه کارها خوب و دیدنی نیستند. آیا ناظران کیفی کار خود را بلد نیستند یا تعریف درستی از آنها نشده یا نام این فرد در بیشتر کارها به صورت فرمایشی در تیتراژ دیده می‌شود؟

پیدایش ناظران کیفی

پیش‌‌‌ از افزایش شبکه‌های تلویزیونی، تولید برنامه برای معدود شبکه‌های تلویزیونی به‌عهده تهیه‌کنندگانی بود که رابطه سازمانی تعریف‌شده‌ای با تلویزیون داشتند و جزو نیروهای رسمی محسوب می‌شدند. به طور طبیعی این تهیه‌کنندگان به مدد استمرار فعالیت در تلویزیون هم با ویژگی‌های این رسانه آشنا بودند و هم با چارچوب‌ها و ضوابط آن. پس از افزایش شبکه‌ها و نیاز به تولیدات بیشتر، ساخت برنامه‌های تلویزیونی و بخصوص آثار نمایشی به تهیه‌کنندگانی در خارج از سازمان صداوسیما سپرده شد، اینجا بود که ضرورت نظارت بر این تولیدات احساس شد و افرادی به نام ناظر کیفی از طرف تلویزیون نظارت بر این تولیدات را به‌عهده گرفتند. این افراد موظف شدند هم به لحاظ محتوایی و هنری و هم به منظور رعایت ضوابط رسانه ملی از جمله نوع پوشش، مناسبات و قوانین عرفی و اسلامی در آثار تلویزیونی و چگونگی هزینه کردن بودجه و سرمایه تلویزیون در روند تولید نظارت کنند.

ناظران غیرکیفی

پیش از تغییرات ساختاری تلویزیون، افرادی با تخصص‌های مختلف تحت عنوان ناظر کیفی با شبکه‌ها همکاری داشتند. این افراد با همین عنوان در استخدام شبکه‌ها بودند و به پروژه‌های در دست تولید سرکشی می‌کردند. طبیعی است که این عنوان سازمانی در صورت بی‌توجهی به تخصص‌های مورد نیاز، می‌توانست به نزدیکان و بستگان یا افرادی بی‌صلاحیت سپرده شود. در این دوره، انتخاب ناظران کیفی به‌عهده مدیران شبکه‌ها بود و اندکی بی‌توجهی به این عنوان شغلی می‌توانست بسادگی هویت و عملکرد ناظران کیفی را زیر سوال ببرد و برعکس، کمی هوشمندی در انتخاب این ناظران می‌توانست تاثیر قابل توجهی بر کیفیت آثار نمایشی داشته باشد.

ناظرانی که نامشان کیفیت یک اثر را تضمین می‌کند، حاصل انتخاب‌های درست مدیران در آن دوره هستند و شکل‌گیری نگاهی که ناظران کیفی را افراد مداخله‌گر تلقی می‌کند، نتیجه انتخاب‌های نادرست. در حال حاضر با تغییر ساختار تلویزیون و شکل‌گیری اداره کل نمایش، انتخاب ناظران کیفی با نظر این اداره کل و بر مبنای پیشنهاد مدیران شبکه‌ها و مدیران گروه‌های فیلم و سریال شبکه‌های تلویزیونی انجام می‌شود.

هدف؛ ارتقای کیفیت

ناظر کیفی به معنی واقعی کلمه چه کسی است؟ کسی که بر اجرای ضوابط سازمانی و قواعد دینی و عرفی، نظارت دارد یا مشاوری که سازندگان تولید یک سریال تلویزیونی را یاری می‌دهد تا اثری بهتر و با کیفیت مطلوب‌تر بسازند؟

رحمان سیفی‌آزاد، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک، که نظارت کیفی بر سریال‌های تلویزیونی از جمله سریال پریدخت را نیز به‌عهده داشته است، ناظر کیفی را فردی می‌داند که به ضوابط سازمان آشناست، اما در عین حال درباره ساخت آثار نمایشی نیز تخصص و تجربه دارد. وی می‌گوید: ناظر کیفی باید از ایده تا دیده همراه یک اثر باشد، یعنی از زمانی که ایده یک اثر تلویزیونی شکل می‌گیرد تا زمانی که آن اثر به نمایش درمی‌آید. او نماینده و امین مدیر گروه است و نظارت همه‌جانبه بر تولید یک اثر را به عهده دارد.

وظایفی که سیفی‌آزاد به آنها اشاره می‌کند نیازمند تخصص‌های ویژه‌ای است که از نگارش فیلمنامه تا کارگردانی و فنی پشتیبانی را شامل می‌شود.

سیفی‌آزاد به عنوان کسی که هم کارگردانی و هم نظارت کیفی را تجربه کرده، در این باره می‌گوید: افرادی که در روند نظارت کیفی صرفا مسئول بررسی رعایت ضوابط عرفی و شرعی هستند، نمی‌توانند موفقیت هنری اثر را تضمین کنند و همین باعث شده برداشت نادرستی درباره مقوله نظارت کیفی ایجاد شود.

کارمند یا ناظر

از نگاه امیرحسین آشتیانی‌پور، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه، ناظر کیفی کسی است که به لحاظ سواد و دانش و تجربه جایگاهی قابل قبول داشته و نظرات و مشاوره‌اش برای کارگردان پذیرفتنی باشد. وی دستمزد ناظران را یکی از مسائل مهم در نقش و تاثیرگذاری آنها می‌داند و توضیح می‌دهد: کسی که در زمینه تولید آثار تلویزیونی تخصص و تجربه داشته باشد با دستمزد کارمندی که برای ناظران کیفی تعریف‌ شده کار نخواهد کرد و کسی که با چنین دستمزدی استخدام می‌شود یعنی از تجربه و دانش برنامه‌سازی برخوردار نیست و در نتیجه توانایی نظارت بر کیفیت اثر را نخواهد داشت.

آیا به تعداد سریال‌های تلویزیونی که در طول سال ساخته می‌شود افراد متخصص و توانمند داریم که نظارت کیفی بر روند تولید داشته باشند؟ و نیز مدیران گروه‌های فیلم و سریال هر شبکه یا تهیه‌کنندگان سریال‌های تلویزیونی می‌توانند مسئولیت نظارت کیفی را به‌عهده بگیرند؟

تربیت ناظران کیفی

تهیه‌کننده در یک برنامه تلویزیونی مسئولیت اجرایی و محتوایی اثر را به عهده دارد. در یک سریال تلویزیونی تهیه‌کننده از زمان انتخاب طرح همراه و مسئول پروژه شناخته می‌شود و بر روند تولید نظارت دارد. با این تعریف بعید است وجود یک ناظر کیفی ضرورتی داشته باشد.

آشتیانی‌پور به محدود بودن تعداد تهیه‌کنندگان خوب و قدرتمند در تلویزیون اشاره می‌کند و راه چاره را در تربیت نیروی انسانی می‌داند.

وی اظهار می‌کند: ایده‌آل این است که تهیه‌کننده خودش ناظر کیفی باشد و مسئولیت کم‌و‌کیف اثرش را بپذیرد، اما در شرایطی هستیم که به اندازه کافی تهیه‌کننده متخصص وجود ندارد؛ کسی که فیلمنامه بشناسد، قدرت تحلیل کیفی داشته و با ضوابط تلویزیون آشنا باشد. این در حالی است که نبض شبکه‌های تلویزیونی می‌تپد و هر لحظه نیازمند برنامه‌های تازه هستند تا تهیه‌کنندگان حرفه‌‌ای شوند.

با توجه به نکات مطرح شده، به نظر می‌رسد حرفه «ناظر کیفی» در دوره‌ای براساس ضرورت‌های تلویزیون ایجاد شده، اما چون و چرایی آن بدرستی تعریف و مشخص نشده است. این پدیده تا زمانی که تلویزیون برای تولید آثار مورد نیازش به اهالی سینما و حتی افراد کم‌تجربه نیاز دارد، ضروری به نظر می‌رسد، اما تا زمانی که تهیه‌کنندگان بیشتری در زمینه ساخت برنامه‌های تلویزیونی تجربه و تبحر پیدا کنند، ساختار سازمانی دست‌کم در گروه‌های فیلم و سریال شکل و شمایل رسانه‌ای به خود بگیرد و نام تهیه‌کننده و کارگردان تضمین‌کننده موفقیت اثر باشد، لازم است نظارت کیفی باز تعریف شود.

حرفه‌ای کاملا مستقل

علیرضا افخمی که سال‌ها به عنوان یک ناظر کیفی خوب در تلویزیون شناخته شده و نامش در تیتراژ بسیاری از سریال‌های تلویزیونی بر کیفیت اثر تضمین داشته، معتقد است، نه مدیر گروه و نه تهیه‌کننده نمی‌توانند مسئولیت ناظر کیفی را به‌عهده داشته باشند.

افخمی هم آن دسته از ناظرانی را که صرفا بر رعایت ضوابط و قواعد نظارت دارند به رسمیت می‌شناسد و هم کسانی که به عنوان مشاور در کنار تهیه‌کننده و کارگردان قرار دارند و معتقد است هر دو گروه ناظر کیفی محسوب می‌شوند.

او که کارگردانی را تجربه کرده بر این باور است که تهیه‌کننده نمی‌تواند مسئولیت نظارت کیفی را هم به‌عهده بگیرد.

وی در این باره توضیح می‌دهد: ناظر کیفی به عنوان مشاور، کسی است که هر لحظه در هر شرایطی و برای هر مساله‌ای در خدمت گروه تولید باشد و این مسئولیت بار کاری تهیه‌کننده را بسیار سنگین می‌کند.

تهیه‌کننده وظایف متعددی دارد، در انتخاب تک‌تک گروه تولید نقش دارد، پیدا کردن لوکیشن‌ها و مدیریت مالی پروژه زیرنظر او انجام می‌شود و همه اینها به حدی است که او نمی‌تواند به عنوان ناظر کیفی هر لحظه و همیشه همراه با گروه تولید باشد.

از نگاه او ناظر کیفی یک حرفه مستقل است و هر دو دسته از ناظران کارکردها و تاثیرات خودشان را در آثار تلویزیونی دارند و به همان اندازه نیز باید دستمزد دریافت کنند.

به اعتقاد او، همچنان که بازیگران و کارگردان‌ها در تلویزیون درجه‌بندی شده‌اند و دستمزدهای متفاوتی دریافت می‌کنند، ناظران کیفی هم با توجه به میزان سواد و تجربه و دانش باید دستمزدهای متفاوت و درجه‌بندی شده دریافت کنند.

افخمی به ضرورت حضور ناظر کیفی در آثار نمایشی تاکید دارد، اما در عین حال کارگردان‌های توانمند و صاحب تجربه را از این قاعده مستثنا می‌کند. براساس توضیحات او ناظرانی که رعایت قواعد و ضوابط را به‌عهده دارند باید در کنار گروه‌هایی قرار بگیرند که به لحاظ هنری تجربه و تخصص دارند و می‌توانند اثر باکیفیت ارائه کنند و ناظرانی که بر کیفیت هنری آثار نظارت می‌کنند باید در کنار تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های کم‌تجربه‌تر قرار بگیرند تا آنها را به سمت موفقیت هدایت کنند.

گروه رادیو و تلویزیون

آذر مهاجر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها