تیمارگاه حیات وحش

شهرهای مدرن امروز از بسیاری جهات یادآور سلطه غیرقابل انکار ما انسان‌ها بر طبیعت هستند. انواع و اقسام سازه‌های مصنوعی شهری شاید کمتر فرصتی برای اندیشیدن به طبیعت و حیات وحش باقی گذاشته باشد، اما در همین زمان اوقاتی پیش می‌آید که وضع حیوانی آسیب‌دیده و مجروح، ذهن ما را از روزمرگی‌ها خارج می‌کند.
کد خبر: ۷۸۱۸۷۶
تیمارگاه حیات وحش

دور از انتظار نیست اگر شما هم روزی در مسیر جاده‌ای، در جنگل، ساحل دریا و کنار رودخانه یا حتی در نقطه‌ای از همین شهرهای شلوغ و پرازدحام با یکی از این حیوانات زبان بسته و زخمی مواجه شوید. چطور می‌توان به حیوانات مجروح و آسیب دیده حیات وحش کمک کرد؟ واقعیت این است که فقدان دانش کافی در چنین شرایطی اغلب باعث می‌شود حوادث تاسف‌آوری نیز رقم بخورد، در حالی که گره کار می‌تواند براحتی به دست کارشناسان باز شود.

کلینیک‌های بازپروری حیات وحش، مراکزی تخصصی است که به همین منظور و با هدف تیمار و نگهداری از حیوانات آسیب‌دیده و در صورت امکان زمینه‌سازی برای بازگشت مجدد آنها به طبیعت پایه‌گذاری می‌شود. مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان را می‌توان الگویی از این دست قلمداد کرد، اما مساله اینجاست که کارشناسان کماکان تصویر کنونی را در حد بضاعت حیات وحش کم نظیر کشور نمی‌دانند و باور دارند این مجموعه به سبب ورودی‌های قابل توجه باید در بخش‌های تحقیقاتی و پژوهشی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

مراکز بازپروری حیات وحش

دکتر اریکا میلر از دانشگاه پنسیلوانیا در کتاب «حداقل استانداردهای مراکز بازپروری حیات وحش» می‌نویسد: «مرکز بازپروری حیات وحش به مجموعه‌ای اطلاق می‌شود که در آن حیوانات مجروح، بیمار و بومی تبعیدی به منظور انجام عملیات درمانی به صورت موقت نگهداری شده و متعاقب آن (پس از انجام مراقبت‌های درمانی و بهبود) در زیستگاه‌های مناسب طبیعی رهاسازی می‌شود.» در تازه‌ترین مقاله‌ها نیز به این مساله اشاره شده که هنوز ابهامات و سوالات بسیاری در مورد نحوه عملکرد این مراکز وجود دارد؛ برای مثال این‌که دقیقاً چه حیواناتی می‌توانند یا باید در این مراکز تحت درمان قرار گیرند یا این‌که چه حیواناتی بعد از درمان جان سالم به در خواهند برد یا این‌که چه حیواناتی پس از درمان و بازگشت مجدد به طبیعت زنده خواهند ماند، همه از جمله مسائل مورد بحث و اکثرا مناقشه‌برانگیز در این عرصه هستند، اما در هر صورت متخصصان باور دارند توجه و رسیدگی به ضایعات و آسیب‌های وارده بر حیوانات در این مراکز، آن هم به‌واسطه تحقیقاتی که به دنبال دارد، باعث می‌شود مشخص شود چه نوع جراحت‌ها و بیماری‌هایی احتمال درمان یا حتی رهاسازی موفق را در پی دارند و در چه مواردی احتمال موفقیت کمتر است. وضع خاص کنونی حیات وحش ایران چه از نظر افزایش آسیب‌پذیری به‌واسطه دامنه رو به گسترش تعارضات و تهدیدات انسانی و چه از نظر ارزش‌های حفاظتی و زیستی، لزوم تجهیز هرچه بیشتر چنین مراکز درمانی و تحقیقاتی را یادآور می‌شود.

الگوی ایرانی زیر ذره‌بین

بازدید از مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان را می‌توان به نوعی فرصتی ایده‌آل برای همگامی با طبیعت و حیات وحش قلمداد کرد. دکتر ایمان معماریان، دامپزشک ارشد این مرکز که به صورت تخصصی در زمینه حیات وحش فعالیت می‌کند، طی دو روز فرصتی فراهم کرد تا بتوانیم از نزدیک شاهد تلاش‌های انجام شده در این مرکز باشیم.

مسیر نسبتا طولانی ورودی پارک پردیسان تا مرکز بازپروری حیات وحش، مجالی برای به خاطر آوردن سوالات خرد و کلان بود، اما همه این سوالات به محض ورود به مرکز رنگ باختند. جدای از میزبانی گرم دست‌اندرکاران این مجموعه، به واقع این حضور معنادار انواع و اقسام حیوانات آسیب‌دیده و مهم‌تر از آن گونه‌های حفاظت شده است که هرگونه حس غریبگی با محیط را از ذهن پاک می‌کند. تعداد قابل ملاحظه گونه‌های جانوری بخوبی ضرورت بسترسازی هرچه بیشتر را در این زمینه چه از نظر حفاظتی و چه از نظر پژوهشی یادآور می‌شود. دکتر معماریان، ضمن تاکید بر ورودی پرتعداد و نبود ساختارسازی مناسب گفت: اهمیت مراکز بازپروری حیات‌وحش تا به آن درجه است که در برخی کشورها شاهد مراکز تخصصی برای گونه‌های متفاوت هستیم. در حالی که شاید فون (تمام جانوران یک سرزمین) این کشورها حتی به اندازه فون کشور ما غنی نباشد. تنوع گونه‌ای جانوری در کشور ما و بخصوص حضور شاخص گونه‌های آسیب‌پذیر و در معرض خطر انقراض یکی از مهم‌ترین دلایلی است که ضرورت تجهیز و ساختارسازی مناسب را یادآور می‌شود.

وی به تعداد زیاد پرندگان شکاری از جمله شاه باز (عقاب شاهی)، دلیجه، انواع سارگپه، کورکور، سنقر و کرکس‌ها اشاره و اظهار کرد: در صورت ظرفیت سازی و سرمایه‌گذاری در این بخش خصوصاً از نظر آموزشی می‌توان نتایج خارق‌العاده‌ای را انتظار داشت. از آنجا که بیشتر گونه‌های پذیرفته شده در مجموعه ارزش‌های حفاظتی بالایی دارند، لذا حمایت کافی و بسترسازی مناسب می‌تواند آنها را به عاملی موثر برای جلب مشارکت مردم در طرح‌های حفاظتی تبدیل کند. منفعت این کار جدای از تشویق جامعه برای روی آوردن به تفریحات سالم، این مزیت را دارد که شناخت اقشار مختلف را نسبت به‌گونه‌های آسیب‌پذیر در کشور بیشتر می‌کند.

رنج نبود آگاهی

بازدید از مرکز بازپروری پردیسان را از قلب مجموعه یعنی مکان استقرار تجهیزات و اتاق درمان آغاز کردیم. حضور گونه‌های غیربومی از جمله ایگوانا و تمساح باب گفت‌وگو در زمینه معرفی گونه‌های غیربومی را باز کرد. معرفی این گونه‌ها از نظر تخصصی و تجربی در زیستگاه‌های ثانویه مردود بوده و دلیل آن را نیز می‌توان در تجارب ناموفقی از جمله ورود سرخس آزولا به انزلی و دیگر تالاب‌های بین‌المللی شمال کشور، ورود ماهی آمور به هامون، ورود لاک‌پشت‌های گوش قرمز به برکه‌ها و رودخانه‌های ایران جستجو کرد. دکتر معماریان که سابقه تدریس در کارگروه درمان حیوانات غیربومی در دانشگاه تهران را نیز دارد، در این زمینه گفت: متاسفانه نبود آگاهی جدای از مشکلات زیست‌محیطی اغلب باعث می‌شود شاهد درد و رنج این قبیل از حیوانات نیز باشیم، همان‌طور که ورودی حیوانات غیربومی مرکز نیز در اصل ریشه در توقیف محموله‌های متخلفان دارد.

تصمیم‌گیری‌های سخت

موارد تامل برانگیز و دردآور برای هر وجدان بیدار در مجموعه بازپروری حیات وحش پردیسان کم نیست: باقرقره کوچکی که بر اثر برخورد ساچمه به پشتش توانایی پرواز ندارد، شیر نر جوانی که یال خود را به دلیل زنجیرشدن در سیرک از دست داده و هنوز اثر طوق اسارت بر گردنش هویداست، سنجاب‌های نادر ایرانی که مهم‌ترین عامل بقای جنگل‌های بلوط هستند و متاسفانه در تعداد زیادی از سوی متخلفان خرید و فروش می‌شوند، شاه بوف‌ها و جغدهای انباری که شاه‌پرهایشان کوتاه شده و تا مدت‌ها توانایی پرواز نخواهند داشت، آهوانی که سال‌ها در محیط‌های کوچک و محدود نگهداری شده‌اند، کرکس سیاهی که نه تنها 18ساچمه را از بدنش خارج کرده‌اند، بلکه به‌واسطه آسیب جدی به شاه‌پرهای اولیه دیگر توانایی بازگشت به طبیعت را ندارد، گرگ‌های خاکستری مجروحی که از نقاط مختلف اعم از خراسان و استان‌های مرکزی به اینجا آمده و درمان شده‌اند، اما اسارت امروزشان به نوعی حاصل برداشت‌های نادرست و هزار و یک احتمال گوناگون حاصل ذهن بشر است.

اما یکی از غیرقابل توصیف‌ترین لحظات را در حین گذر از آشیان پرندگان شکاری و به محض رویت شاه باز (عقاب امپریال) تجربه کردیم. معماریان وضع کنونی این پرنده را چنین تشریح کرد: در مورد برخی از گونه‌های خاص تصمیم‌گیری به نوعی سخت‌تر است. عقاب امپریال در زمره پرندگان حفاظت شده است. جدای از این مورد یک پلیکان هم در مرکز وجود دارد که تقریباً همین شرایط را دارد و آن هم پرنده‌ای حفاظت شده است. در شرایط عادی اغلب تصمیم گرفته می‌شود به درد و رنج حیوان خاتمه داده شود، اما ارزش حفاظتی برخی گونه‌ها باعث می‌شود مجبور باشیم حتی با وجود قطع اندام و زجر دائمی تا ابد از آنها در اسارت نگهداری کنیم. علاوه بر این، موارد متعددی از پرندگان شکاری در مرکز هستند که پرهایشان توسط متخلفان کوتاه شده است. این پرندگان تا زمانی که رشد پرها به حد مناسب برسد، در مرکز نگهداری و سپس در فصل مناسب در طبیعت رهاسازی می‌شوند. به باور من هر کدام از این حیوانات همچون کتاب‌های ناخوانده هستند. مطالعه و تحقیق روی مشکلات هر کدام از آنها دنیای بسیاری از ما را پر خواهد کرد و درست به همین دلیل است که مراکزی از این دست در سراسر دنیا راه‌اندازی شده‌اند.

اسارت، مسیری از عرش تا فرش

در مرحله بعدی بازدید از این مرکز همراه با معماریان از محل نگهداری خرس‌های قهوه‌ای، گوزن‌های زرد ایرانی و تنها قوچ حاضر در این مجموعه دیدن کردیم. این حیوانات مدت‌هاست در مرکز بازپروری نگهداری می‌شوند، اما متاسفانه تاکنون شرایط رهاسازی آنها فراهم نشده است.

معماریان شرایط اولیه بسیاری از آنها بویژه خرس‌های قهوه‌ای را دردناک توصیف کرد. او دلیل گوشه‌گیری یک خرس کم مو را نگهداری در فضای کوچک و محدود در مرکزی که نمی‌توان نام آن را باغ وحش نهاد، دانست. مشکل خرسی دیگر بسته‌شدن با زنجیر در انتهای دیوار مرگ در یک سیرک به منظور مکمل هیجان موتورسواری، محرومیت طولانی از نور خورشید و در عین حال کشیده شدن دندان‌های نیش پایین است.

به گفته او متاسفانه نبود آگاهی در بسیاری از موارد نه‌تنها دوره درمان را طولانی، بلکه امکان بازگشت مجدد به طبیعت را عملا سخت و حتی غیرممکن می‌کند. یکی از هدف‌های این مجموعه آن است تا مردم با واقعیت‌ها مواجه شوند، آموزش ببینند و مشارکت کنند. کمک‌های داوطلبانه و حضور مردم در چنین مراکزی نه تنها در بخش آموزشی بلکه در پیشبرد طرح‌های حفاظتی نیز گامی موثر تلقی خواهد شد.

یوزپلنگانی به نام کوشکی و دلبر

کوشکی و دلبر نام دو یوزپلنگ ایرانی خبرساز است که به ترتیب در تاریخ‌های یازدهم و دوازدهم آذر سال گذشته از خراسان شمالی و سمنان به تهران و پارک پردیسان منتقل شدند. معماریان به‌عنوان دامپزشک ارشد این پروژه ضمن توضیح کامل شرایط انتقال و در نهایت امکان بازدید نزدیک از این دو حیوان کم نظیر، درباره علت حضور آنها در مجموعه گفت: دست‌اندرکاران طرح حفاظتی تحقیقاتی درصدد هستند امکان زادآوری این دو حیوان نادر را در شرایط موجود و تحت اسارت فراهم کنند. البته این احتمال در شرایط اسارت بسیار کم است. در نتیجه آنچه مجموعه اکنون بیشتر روی آن تاکید دارد، تاثیر حضور این دو حیوان نادر خصوصا در بخش آموزشی است که طبیعتا می‌تواند در آینده کمک موثری برای حفاظت از نسل یوزها باشد.

مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان هنوز با استانداردها فاصله زیادی دارد، اما حضور گونه‌های مختلف و نادر بویژه حضور شکننده‌ترین عضو حیات وحش کشور یعنی یوز ایرانی به‌عنوان سریع‌ترین دونده جهان کافی است تا این پرسش بار دیگر در اذهان تقویت شود که آیا این همه جذابیت‌های حیات وحش برای گره خوردن به حفاظت علمی کافی نیست؟ آیا مراکز تخصصی از این دست نباید هرچه سریع‌تر خود را با گام‌های سریع‌ترین دونده جهان هماهنگ کنند؟

فرناز حیدری ‌‌/‌‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها