تصور اشتباه از عشق در جوانی

خیلی بدحالم... عشق من زیر قول و قرارهایش زد و رفت!

جام جم سرا: دختری ۱۸ ساله‌ام. عاشق پسر دایی‌ام شدم و مدتی با هم رابطه داشتیم، ولی بعد او زد زیر همه چیز و اکنون احساس بی‌هدفی و پوچی می‌کنم. او دارد ازدواج می‌کند و هیچ فردی هم از حال بد من خبر ندارد. چه کنم؟
کد خبر: ۷۵۴۵۴۳
خیلی بدحالم... عشق من زیر قول و قرارهایش زد و رفت!

رابطه‌ای که شما تجربه کرده‌اید، پر از نکاتی است که به طور قطع، چنانچه قبل از ورود به آن درباره آن‌ها اطلاعات لازم را کسب می‌کردید، اکنون احساس بی‌هدفی و پوچی نمی‌کردید. با این حال در ادامه به نکاتی که در همین باره ذکر می‌شود، توجه کنید.

توهم عاشقی داشتید

با توجه به این‌که شما در 18 سالگی عاشق شده‌اید، باید بدانید که 18 سالگی، زمان اوج احساسات و عواطفی است که نوجوانان و جوانان آن را «عشق» می‌نامند در حالی که عشق تعریف دیگری دارد و هیچ گاه به این راحتی تمام نمی‌شود؛ یعنی اگر شما و پسر دایی‌تان واقعاً عاشق یکدیگر شده بودید، سرانجامتان ازدواج بود، نه آنچه امروز برایتان اتفاق افتاده است. به بیان دیگر، آنچه تجربه کرده‌اید، شاید احساسی یکطرفه و البته ناشی از خلأهایی بوده است که نیازمند بررسی در جلسات مشاوره تخصصی است تا برداشتتان از مفهوم عشق و دوست داشتن به طور جدی به چالش کشیده شود. گذشته از این موضوع، در بهترین حالت، آنچه شما عشق می‌نامید، ممکن است از نظر فرد مقابلتان عشق محسوب نشود.

به پیامدهای ارتباطتان فکر نکرده‌اید

اگر تصمیمتان برای برقراری رابطه با پسر دایی‌تان به طور دقیق بررسی شود، روشن می‌شود که در اتخاذ این تصمیم هیچ‌گونه پیامدی را در نظر نگرفته بودید؛ بنابراین دلایل برقراری ارتباط با پسر دایی‌تان را بررسی کنید تا در آینده دوباره درگیر چنین مشکلاتی نشوید.

قبول کنید که اشتباه کردید

عبارت «زد زیر همه چیز» که در پیامکتان به آن اشاره کرده‌اید بوضوح نشان می‌دهد که برقراری این رابطه از همان اول اشتباه بوده است. پشت احساسی که شما آن را عشق می‌نامید، افکار، باورها و تصورات غیر منطقی بسیاری نهفته است که دلیل اصلی احساس پوچی و بی‌هدفی اکنون شماست. بر اساس همین احساسات، تصورات و داستان‌هایی که خودتان آن‌ها را بشدت پذیرفته‌اید، ازدواج پسر دایی‌تان شما را آزار می‌دهد. به عبارت دیگر، بهتر است بگوییم این ازدواج او نیست که شما را آزار می‌دهد، بلکه تصور و خیالی است که شما نام عشق بر آن گذاشته‌اید.

برای پایان دادن به این احساس بی‌هدفی و پوچی‌تان، باید قبول کنید که اشتباه کرده‌اید و پسر دایی‌تان عاشق شما نبوده است. تنها در این صورت است که تحمل این شرایط برایتان ساده‌تر خواهد شد.

بررسی دلایل همه‌جانبه

با این حال بررسی نیازهای پاسخ داده نشده شما، انگیزه‌تان برای برقراری رابطه‌ای که تجربه کرده‌اید، به چالش کشیدن افکار و احساساتی که به رفتارهای نادرست شما منجر شده و بسیاری نکات دیگر که می‌تواند در وضعیتی که اکنون تجربه می‌کنید تأثیر داشته باشد باید مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد. به طور قطع، آگاهی از این نکات می‌تواند درانتخاب ها و تصمیم‌گیری‌های بعدی شما برای ازدواج مؤثر واقع شود تا آینده بهتری برای خود بسازید. (پریسا غفوریان - دانشجوی دکترای روان‌شناسی/خراسان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۶
ندا
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
۰
۰
باید خدا را شكر كنی كه قبل از اینكه با این آقا زیر یك سقف بروی وبچه ای را بدبخت كنی دست او برایت روشد گرچه این ضربه عاطفی با توجه به سن وسالت برایت سخت است ولی باید بدانی كه خدا تو را دوست داشته وباید شاكر او باشی تو راه بسیار درازی در پیش داری امیدوارم بهتر وسنجیده تر رفتار كنی
مریم
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
۰
۰
اصلا نباید بهش دل میبستی
راه حل ساده
Germany
۲۰:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
۰
۰
من نمی دونم این چیه علاقه یا عشق یا هر چیزی . اما راه حل داره .به خاطر این اذیت میشی كه دایم به این مسئله فكر می كنی سعی كن فكرت رو به مسایل دیگه مشغول كنی و ضمنا مسئله رو خیلی ساده بگیر همه درزندگیشون حق انتخاب دارند حالا شما اسمش رو بزاربی وفایی یا هر چیزی . این حق اون فرد در زندگی هست كه با كسی كه دوسش داره ازدواج كنه همون طور كه همین حق رو هم برای خودت قائل هستی . فراموش نكردنت به خاطر این نیست كه شما دیگه عاشقش شدی نمی تونی فراموشش كنی این یه جور واكنش مغز هست كه افكاری كه زیاد درونش تكرار میشه رو یه مقدار زمان می بره تا بتونه پاكشون كنه . به مغزت و به خودت فرصت بده و كمكمش كن تا این افكار رو كم رنگ كنه . بعد از این كه این پاك شدن افكار زاید از مغزت اتفاق افتاد و منطقی فكر كردی از این واكنش خودت (ناراحت شدنت ) خنده ات میگیره . فتبارك الله احسن الخالقین .
تینا
United States
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
۰
۰
چقدر راهنمایی مفیدی بود آقا یا خانم مشاور !!!! برداشت از راهنمایی مشاور : صد بار بگو غلط كردم تا حالت خوب بشه .
یوسف
Iran, Islamic Republic of
۰۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
۰
۰
او 18 سال تمام است پسر دایی توست چند هزار بار با هم رفت وامد داشته اید او بارهاوبارها خودرا به تو نمایانده است. معهذا هنوز او را نشناخته ای خب تقصیر خودت است.ذات انسان طوری است كه دنبال چیز های سهل الوصول میگردد او پسر دایی ات است وهمیشه دم دستت بوده وخیال میكردی او هم دوستت دارد.
حمید كلباسی
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
۰
۰
كاش معشوقه ز عاشق طلب جان می كرد تا كه هر بی سر و پایی نكند دعوی عشق
عنوان نمودن عشق و عاشقی به توهمات بچه گانه و مردود ، توهین به حریم مقدس عشق می باشد .

نیازمندی ها