تلخ و شیرین‌های سلطان صلح و سازش
گفت‌و‌گوی «جام‌جم» با مردی که ۶۰۰ محکوم به قصاص را از مرگ نجات داده است

تلخ و شیرین‌های سلطان صلح و سازش

قتل همسایه برای طلاق نگرفتن همسر!

همسرش هر روز سرکوفت بی‌پولی‌اش را به او می‌زد و حتی تهدید کرده بود اگر مشکلات مالی‌شان را زودتر حل نکند، طلاق می‌گیرد. مرد جوان زندگی‌اش را دوست داشت و به هر دری زد تا آن را حفظ کند اما مسیری که در نهایت انتخاب کرد، نه تنها زندگی‌اش را حفظ نکرد بلکه خودش را هم پای چوبه دار فرستاد. زیر تیغ قرار دارد و فرزندان مقتول هم راضی به بخشش او نیستند.
همسرش هر روز سرکوفت بی‌پولی‌اش را به او می‌زد و حتی تهدید کرده بود اگر مشکلات مالی‌شان را زودتر حل نکند، طلاق می‌گیرد. مرد جوان زندگی‌اش را دوست داشت و به هر دری زد تا آن را حفظ کند اما مسیری که در نهایت انتخاب کرد، نه تنها زندگی‌اش را حفظ نکرد بلکه خودش را هم پای چوبه دار فرستاد. زیر تیغ قرار دارد و فرزندان مقتول هم راضی به بخشش او نیستند.
کد خبر: ۱۴۱۵۰۱۶

رسیدگی به این پرونده سال۱۴۰۰ و با گزارش قتل صاحب یک کارگاه قالب‌سازی در پاکدشت آغاز شد. تیم جنایی با حضور در کارگاه با جسد مهرداد که با ضربه‌های جسم سخت به قتل رسیده بود، رو‌به‌رو شدند. کارگر مهرداد در تحقیقات گفت: «صبح وقتی به کارگاه آمدم با جسد صاحبکارم رو‌به‌رو شدم. قالب‌های کارگاه نیز سرقت شده بود.» ماموران در بررسی‌ها به همسایه مقتول مشکوک شدند. او از چندی قبل قصد فروش قالب‌های خود را داشت.
این مرد به نام داوود دستگیر شد و در تحقیقات با اعتراف به قتل، گفت: «سال‌ها با مهرداد همسایه بودم. مدتی بود مشکل مالی پیدا کرده و تصمیم به فروش یکی از دستگاه‌های کارگاه گرفته بودم. مهرداد هم وقتی متوجه قصدم شد، گفت می‌خواهد چند قالب را بفروشد. همان‌موقع فکر سرقت به ذهنم رسید. مهرداد را با قرص خواب‌آور بیهوش کرده و بعد قالب‌ها را به یک مالخر فروختم. بعد از ساعاتی مهرداد به هوش آمد و عصبانی خود را به کارگاهم رساند. او تهدید کرد با پلیس تماس می‌گیرد و از من شکایت می‌کند. با او درگیر شده و ضرباتی به سرش زدم که باعث مرگش شد.» پس از تکمیل تحقیقات در دادسرا، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهم در شعبه دوم پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه اولیای‌دم مقتول برای داوود درخواست قصاص کردند.
سپس متهم به قتل در جایگاه قرار گرفت و گفت: «اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. قصد کشتن مهرداد را نداشتم. وقتی فهمیدم قصد دارد با پلیس تماس بگیرد، خواستم مانع او شوم. به همین دلیل چوبی برداشته و می‌خواستم به کمر او ضربه‌ای بزنم تا روی زمین بیفتد اما او برگشت و ضربه ناخواسته به سرش اصابت کرد.» پس از اعترافات متهم و وکیل‌مدافعش، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شده و داوود را به قصاص و زندان محکوم کردند.
پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد و قضات حکم قصاص را تایید کردند اما حکم زندان به‌علت سرقت را نقص کرده و پرونده به دادگاه ارسال شد. به این ترتیب، داوود برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد‌. در ابتدای جلسه محاکمه که به ریاست قاضی علی دلداری و با حضور قاضی مستشار ناصر راهی برگزار شد، اولیای‌دم مقتول به سمت داوود حمله کردند که این درگیری با دخالت ماموران حفاظت پایان گرفت .در ادامه سه فرزند مقتول به‌عنوان اولیای‌دم در جایگاه قرار گرفته و اشد مجازات را برای متهم خواستند. دختر مقتول در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: این مرد بی‌رحمانه پدرمان را کشت و فقط با اعدام او آرام می‌شویم‌. برای اتهام سرقت هم اشد مجازات را می‌خواهیم.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «‌مشکل مالی داشتم و همسرم قصد داشت از من جدا شود‌. به همین دلیل تصمیم گرفتم بخشی از وسایل کارگاه را بفروشم‌. وقتی مهرداد گفت قصد فروش قالب‌ها را دارد، وسوسه سرقت به جانم افتاد‌. او وضع مالی خوبی داشت و می‌توانست قالب‌ها را دوباره بخرد اما با فروش آنها وضع من بهتر می‌شد و همسرم از طلاق منصرف می‌شد. قرار بود سرقت بدون قتل انجام شود اما مهرداد زودتر به هوش آمد و همه‌چیز لو رفت. من شرمنده اولیای‌دم هستم و حق می‌دهم خواستار قصاص من باشند.»
پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها