اختر چرخ ادب‌چه تأثیری بر شعر امروز گذاشته است؟

مصائب پروین بودن

رخشنده اعتصامی‌ که در شعر پروین تخلص می‌کرد، ۸۲ سال پیش در حالی که فقط ۳۴ سال داشت به‌دلیل تأخیر پزشک در حاضرشدن بر بستر بیمارش درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. در این نوشتار به انگیزه سالگرد درگذشت پروین، قصد داریم درباره اثرگذاری وی بر شعر امروز و اهمیت او در سپهر ادبیات معاصر ایران صحبت کنیم.
رخشنده اعتصامی‌ که در شعر پروین تخلص می‌کرد، ۸۲ سال پیش در حالی که فقط ۳۴ سال داشت به‌دلیل تأخیر پزشک در حاضرشدن بر بستر بیمارش درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. در این نوشتار به انگیزه سالگرد درگذشت پروین، قصد داریم درباره اثرگذاری وی بر شعر امروز و اهمیت او در سپهر ادبیات معاصر ایران صحبت کنیم.
کد خبر: ۱۴۰۲۸۷۴
نویسنده آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر

البته سخن‌گفتن درباره شاعری مانند پروین همیشه با این دریغ همراه است که چه حیف شد او بیشتر نماند تا بتواند تجربه‌های بیشتری کند و شعرهای زیباتر و بیشتری بسراید؛ حسرتی که درباره همه شاعران هست ولی درباره شاعران جوانمرگ صدچندان است.

اول از همه ببینیم چه شد که پروین به سمت شعر آمد. تجربه‌های مطالعاتی و ادبی‌اش چگونه بود و شعرهایش چه مراحلی را طی کردند تا به سطح عالی خود رسیدند. درباره پروین همیشه اولین حرفی که باید زد، این است که او دختر یوسف اعتصام‌الملک است. البته این را هم اضافه کنیم که مادر او، اخترالملوک دختر «شوری بخشایشی» از شاعران بنام دوره قاجار است و به همین دلیل عشق به شعر و ادبیات در خانواده اعتصامی ‌هم از سوی پدر و هم از سوی مادر جریان داشته است اما اعتصام‌الملک که بود؟ او یکی از رجال مهم فرهنگی ایران در دوران مشروطیت به حساب می‌آید. یوسف اعتصام، نویسنده و مترجمی ‌مطرح بود که خود مدیریت ماهنامه بهار را به‌عهده داشت. او ادبیات روز جهان را به‌خوبی می‌شناخت و ایرانیان را با آثار نویسندگانی چون ویکتور هوگو، ژول ورن و شیلر آشنا کرد. خانه و دفتر او محل رفت و آمد دائمی‌ بسیاری از مشهورترین ادیبان ایران از جمله دهخدا و بهار بود. ضمن این‌که یوسف اعتصام موقعیت سیاسی مهمی ‌هم داشت و مردم تبریز و تهران او را به نمایندگی انتخاب کرده بودند و در همان مجلس هم که بود رئیس کتابخانه مجلس شورای ملی شد. در چنین خانه‌ای و با داشتن چنین پدری بود که پروین از کودکی با آثار شاعران و نویسندگان ایرانی ـــ چه متقدم و چه متأخر ـــ و نیز با تازه‌ترین شعرها و داستان‌های شاعران و داستان‌نویسان جهان آشنا می‌شد. تحصیل در مدرسه اناثیه آمریکایی تهران به او فرصت داد که زبان خارجی را هم به‌خوبی بشناسد. موفقیتش در این زمینه تا حدی بود که در همان مدرسه به دانش‌آموزان زبان و ادبیات انگلیسی درس می‌داد و در همان دوران تحصیل بود که اندک‌اندک تجربه‌های پراکنده‌ای در شاعری داشت.

اولین صدای زنانه در شعر
در این دوران مهم‌ترین اشتباه زندگی پروین اعتصامی ‌و بالاتر از او پدرش رقم خورد. پروین همسر پسرعمویش شد؛ یک نظامی‌ سختگیر و بی‌احساس. زندگی زناشویی کوتاه اما رنج‌آور پروین باعث شد که او بخشی از رنج‌های زنان ایران را در آن دوران با گوشت و پوست درک کند. او که پیش از این دختر نازپرورده یک خانواده نسبتا مرفه بود، با بخشی از واقعیت‌های جامعه در ستم به زنان آشنا شد و سعی کرد در شعرهایش نیز این ستمکاری و ستم‌کشی را بازتاب دهد. به همین دلیل پروین را می‌توان نخستین زنی دانست که صدای بلندی در شعر ایران در طول تاریخ پیدا کرده است و شعرش از زنان می‌گوید. تا پیش از او در ادبیات ایران، نام‌های شاعرانی چون رابعه و مهستی گنجوی تا حدودی مطرح بود اما صدای آنان در میان صدای صدها و شاید هزاران شاعر مرد گم شده بود. پروین نخستین شاعری است که این معادله را برهم زد و راه را برای شاعران بعد از خود گشود. به‌خصوص این‌که پروین خود شاعری اخلاق‌گرا و برآمده از خانواده‌ای اصیل و متشخص بود و به این ترتیب الگویی برای شاعران زن و نقطه توقفی بر این خیال باطل بود که حضور زنان در عرصه ادبیات و اجتماع، مغایر پاکدامنی و کرامت آنان است.

اهمیت شعر پروین
انتشار دیوان اشعار او شامل اشعاری در قالب‌های مثنوی، قطعه و قصیده را در برداشت، موجی از استقبال و توجه را در محیط ادبی آن زمان برانگیخت. البته شعرهای او قبلا در مجله بهار، منتخبات آثار از سیدضیاء هشترودی و امثال و حکم دهخدا چاپ شده بود ولی وقتی دیوان او در سال ۱۳۱۴ درچاپخانه مجلس شورای ملی همراه با مقدمه ملک‌الشعرای بهار منتشر شد، حادثه مهمی‌ در ادبیات معاصر روی داده بود. بهار از جمله در معرفی این کتاب نوشته بود: «‌این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوه لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصرخسرو قبادیانی و دیگر شیوه شعرای عراق و فارس است به‌ویژه شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی علیه‌الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفاست و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت‌جویی است ترکیب یافته و شیوه‌ای بدیع و فاضلانه به وجود آورده ‌است.» اینچنین توصیفی از نخستین کتاب شعر یک شاعر جوان به قلم استادی مشهور و سخندان چون بهار به راستی شگفت‌آور و بی‌مانند است. هم مردم و هم منتقدان و مطبوعات از این کتاب استقبال کردند و سعید نفیسی در روزنامه ایران مطلبی مفصل در تمجید از دیوان پروین نوشت. محمد قزوینی که نمونه مجسمی از ادبای فاضل و سختگیر کلاسیک بود، پروین را «ملکه‌النسا الشواعر» خواند و در توصیف او تا آنجا پیش رفت که قصاید او را برابر با قصاید ناصرخسرو دانست و محمدعلی جمالزاده، چند قدمی پیش رفت و شعر پروین را از حافظ هم بهتر دانست. شاید مجموعه اول هیچ شاعری به اندازه پروین در ادبیات معاصر ایران، چنین موفقیتی را کسب نکرده باشد.
پروین برای انتشار در چاپ دوم کتاب، شعرهای تازه‌تری را هم آماده کرده بود اما وقتی چاپ دوم دیوان منتشر شده بود، شاعر به علت بیماری حصبه از دنیا رفته بود و قطعه شعری که پروین برای سنگ مزارش گفته بود در آن چاپ شد، شعری که اتفاقا مشهورترین شعر شاعر هم شد:
این‌که خاک سیهش بالین است / اختر چرخ ادب پروین است / گرچه جز تلخی ایام ندید / هرچه خواهی سخنش شیرین است / ...خاک در دیده بسی جان‌فرساست / سنگ بر سینه بسی سنگین است / بیند این بستر و عبرت گیرد / هرکه را چشم حقیقت بین است / هرکه باشی و ز هرجا برسی / آخرین منزل هستی این است

شاعری قابل دفاع
اما آیا مشهورشدن شعر پروین اعتصامی ‌به‌دلیل جریان رسانه‌ای دوستان پدرش بود؟ اگر بهار، نفیسی و دهخدا دوستان یوسف اعتصام نبودند بازهم شعر او مورد توجه مردم قرار می‌گرفت؟ واقعیت این است که انتساب پروین به یوسف اعتصام و موقعیتی که در ادبیات آن روز داشت در مطرح شدن شعرش تأثیرگذار بود به‌خصوص این‌که خود وی زنی منزوی، کم‌حرف و خجالتی بود و در طول زندگی ادبی‌اش نه مصاحبه‌ای کرده و نه حتی تصویر زیادی از او برجای مانده است اما بخش دیگری از واقعیت این است که شعر پروین در طول تاریخ، بدون نیاز به حمایت بهار، نفیسی و حلقه یاران پدر، خودش از خودش دفاع کرده و راهش را در بین مردم گشوده است.

احیای سنت‌های ادبی
نقطه قوت شعر پروین این است که در دل سنت‌های ادبی و زبانی شعر فارسی، راهی ویژه و کوچه‌ای مخصوص به خود را باز کرده است و به همین دلیل شعر او با وجود شباهت‌های زبانی که گاهی به شعر مولانا، انوری یا ناصرخسرو دارد، از نظر مضمونی کاملا ویژه و منحصر به فرد است. او این نگاه ویژه را از شعر فرنگی گرفت و به‌صورتی ماهرانه با فضا و فرم شعر فارسی درآمیخت. می‌گویند ازهمان ابتدای بروز قدرت شاعری، پدرش گاهی قطعه‌هایی از آثار شاعران و نویسندگان خارجی را از زبان‌های انگلیسی، فرانسوی، ترکی و عربی ترجمه می‌کرد و از دخترش می‌خواست آنها‌ را به‌صورت شعر درآورد. گفته‌اند شعرهای «گوهر و اشک» و «دو قطره خون» پروین تحت تأثیر شعر «قطرات سه‌گانه» تریللو، شاعر و داستان نویس ایتالیایی است که پدرش آن را ترجمه و در مجله بهار چاپ کرده بود. برای همین شعر پروین از همان اول، نگاه و رویکردی متفاوت از نگاه کلی نگر، شعاری و مردانه روزگار خودش داشت. استفاده خلاقانه پروین از صنعت تشخیص (جاندارپنداری)، مناظره‌ها و سؤال و جواب‌هایی که در برخی شعرهایش دارد، حاوی نکته‌های اخلاقی و اندرزی در ادامه ادبیات حکمی ‌توأم با حکایت سرایی، در عین حال رویکردی رمانتیک بود که او این رویکرد را از شاعران خارجی زمانه خود اخذ کرده بود. بیشترین تأثیرپذیری پروین را از شاعرانی چون لافونتن، هراشیو اسمیت، آرتور بریزبان و ازوپ دانسته‌اند که همگی این شاعران را نخستین بار، یوسف اعتصامی به دوستداران شعر فارسی معرفی کرده و شعرهای‌شان را در مجله بهار چاپ کرده بود.
توجه به جزئیاتی از زندگی روزمره که تا پیش از او راهی به شعر نداشتند، مورد توجه مخاطبان زیادی واقع شد. در زمانه‌ای که شعر همه پر شده بود از صدای سیاست و هجو این سیاستمدار و مدح آن یکی، شعری اینچنین ساده و در عین حال دارای نکته‌ای پندآموز و دارای حکمت برای مردم جذاب بود: نخودی گفت لوبیایی را / کز چه من گِردم این چنین، تو دراز؟

گفت: ما هردو را بباید پخت / چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

یا:
سیر یک روز طعنه زد به پیاز / که تو مسکین چه‌قدر بدبویی
گفت: از عیب خویش بی‌خبری / زان ره، از خلق عیب می‌جویی...

پروین بعدها به واسطه همین مناظره‌ها و قدرت خود در قطعه‌سرایی به‌شدت مورد توجه واقع شد. در دوران مشروطه، توجه به قطعه‌سرایی دوباره در ادبیات ایران باب شد. ایرج میرزا و پروین در این زمینه شاخص‌ترین چهره‌ها بودند که توانستند بعد از قرن‌ها غبار از چهره این قالب تأثیرگذار و باسابقه در ادبیات ایران بزدایند. برخی قطعات پروین ازجمله بهترین نمونه‌های قطعه‌سرایی در طول تاریخ ادبیات است به عنوان مثال می‌توان به دو قطعه مشهور او «محتسب و مست» و «اشک یتیم» اشاره کرد.
در قطعه دوم که احتمالا برای شما آشناست، شاعر سروده است: روزی گذشت پادشهی از گذرگهی / فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست / پرسید زان میانه یکی کودک یتیم / کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست / آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست / پیداست آن‌قدر که متاعی گرانبهاست / نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت / این اشک دیده من و خون دل شماست / ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است / این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست...این شعر نشانه‌ای روشن از جهت‌گیری فکری و مشی اجتماعی پروین نیز هست. او در زندگی اجتماعی نیز مانند زندگی ادبی‌اش، اهل خودنمایی، اظهار فضل و برخوردهای تند و تیز نبود اما با حفظ وقار و شخصیتش در زمان‌های لازم واکنش‌هایی از خود نشان می‌داد که به مذاق حاکمیت رضاخانی خوش نبود. وقتی دولت تصمیم گرفت به چهره‌های فرهنگی و علمی، مدال‌های لیاقت یا نشان‌های دولتی اعطا ‌کند برای پروین هم در سال ۱۳۱۵، اعطای مدال درجه۳ لیاقت تصویب شد اما پروین این مدال را قبول نکرد و حتی پیشنهاد دربار را برای تدریس به ملکه نپذیرفت.

بدون تشریفات
به همین دلیل بود که پس از مرگ پروین، مراسم رسمی‌ برای بزرگداشت وی برگزار نشد. بعدها با فاش شدن اسناد دولتی از جمله پاسخ محرمانه فرمانداری قم در ۱۸فروردین۱۳۲۰ به تلگراف وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازه دختر اعتصام‌الملک»، حساسیت دستگاه امنیتی رضاشاه به پروین اعتصامی بیش از پیش روشن شد. البته شش ماه بعد از مرگ شاعر، دیکتاتور زمانه هم برکنار و از ایران فراری شد و دوستداران شعر پروین، توانستند در فروردین ۱۳۲۱ به‌مناسبت نخستین سالگرد مرگ او مجلس یادبود مفصلی برپا کنند و نام و اعتبار شاعر دوباره در جامعه زنده شد.

روشنفکری از جنس جلال
نغمه مستشار نظامی - شاعر و کارشناس ادبی
پروین اعتصامی به‌عنوان مشهورترین شاعر زن ایران در طول ۳۵ سال عمر پربرکت خودش، دیوانی مشتمل بر ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالب مثنوی، قطعه و قصیده را منتشر کرده است و به‌ دلیل به‌ کار بردن سبک شعر مناظره، این دیوان بسیار ارزشمند است و جایگاه ویژه‌ای در شعر معاصر دارد. در‌خصوص برخورد جریان روشنفکری با پروین اعتصامی هم باید چنین گفت که ایشان از شاعران روشنفکر زمان خودش بوده اما روشنفکری پروین شبیه روشنفکری جلال آل‌احمد است؛ روشنفکری پروین در تقابل با سنت‌های ایرانی و در تقابل با اسلام و دین نیست، بلکه روشنفکری پروین از نوع آن روشنفکری هست که نظام استبداد را نمی‌پذیرفته و با عدالت و همدلی جامعه و برخورد یکسان با همه‌ اقشار جامعه روبه‌رو بوده است. به همین دلیل است که اشعارش را ماندگار کرده و در بین افواه مردم اشعارش جایگاه ویژه‌ای دارد. حتی از جریان‌های روشنفکری آن دوران، افرادی مثل شاعران روشنفکر مطرحی از‌جمله ملک‌الشعرای بهار همیشه پروین را ستوده‌اند و افرادی مثل شفیعی‌کدکنی از ایشان به نیکی یاد می‌کند. ولی در چند دهه‌ اول پس از مرگش، مورد علاقه‌ جریان‌های روشنفکری نبوده است. حتی گاهی هویت سراینده‌ اشعار را به‌عنوان یک زن شاعر زیر‌سؤال بردند و در تقابل با آن بر‌خاسته‌اند. اما در سال‌های پس از انقلاب و در سال‌های اخیر با آمدن اشعار پروین در کتاب‌های درسی و با مطرح شدن بیشتر دیوان‌ اشعار او، خوشبختانه جایگاه ویژه‌ خودش را مجددا به‌دست آورد و از ایشان به‌عنوان شاعر خرد و عاطفه یاد می‌کنند. جایگاه ویژه‌ پروین اعتصامی به‌دلیل پشتوانه عمیق مطالعاتی است که در ادبیات کهن و داستان‌های قرآنی و بهره‌گیری از روایات و حکایات میان عامه‌ مردم داشته و باعث قوت بخشیدن به اشعارش شده است. حتی قصاید پروین را در سطحی به اندازه‌ قصاید ناصر‌خسرو دانسته‌اند و اشعاری که در قالب مناظره از ایشان از لحاظ داستان‌پردازی هم‌رده‌ مولانا و سعدی دانسته شده است. در کنار همه‌ اینها او به‌عنوان یک شاعر زن، هرگز به تنانگی نپرداخته، بلکه جایگاه زن را به‌عنوان یک جایگاه رفیع مادر، جایگاه رفیع یک دختر و جایگاهی که یک زن عفیف و نجیب ایرانی دارد، حفظ کرده است؛ موضوعی که در بعضی از شاعران روشنفکر آن دوره گاهی رعایت نشده است.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها