«جام جم» از تلاش ۴۰ساعته در برف چهارمحال‌و‌بختیاری گزارش می دهد

جدال با مرگ برای نجات مادر باردار

در حالی‌که چیزی به وضع حمل مادرباردار اهل روستای تلخه‌دان استان چهارمحال‌و‌بختیاری نمانده بود و هرلحظه ممکن بود در اثر اتلاف وقت، مادر یا نوزاد از دست بروند با تلاش ۴۰ ساعته یک راننده بولدوزر بوشهری و رئیس اداره راهداری و حمل‌و‌نقل جاده‌ای اندیکا، جاده به‌شدت برفگیر این روستا باز شد و مادرباردار با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد.
کد خبر: ۱۳۹۸۸۶۵
نویسنده لیلا حسین‌زاده - گروه حوادث

برف زیادی در چهارمحال‌و‌بختیاری باریده و جاده‌های منتهی به بعضی روستاها مسدود شده بود. روستای تلخه‌دان هم یکی از همین روستاها بود اما با این تفاوت که یک مادر باردار در انتظار تولد نوزادش بود و باید به‌سرعت به بیمارستان منتقل می‌شد، ولی حالا بسته شدن جاده به‌دلیل بارش برف به مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مشکل پدر نوزاد تبدیل شده بود. درحالی‌که دلشوره سلامت همسر و فرزند، امان پدر را بریده بود، ناخواسته دو فرشته نجات به کمکش آمدند.

محمد رضایی، رئیس اداره راهداری و حمل‌و‌نقل جاده‌ای اندیکا از روز حادثه به جام‌جم توضیح می‌دهد: «ما از خوزستان به سمت بازفت چهارمحال‌و‌بختیاری حرکت‌ کردیم تا به همکاران‌مان در اداره راهداری و حمل‌و‌نقل جاده‌ای بازفت در بازگشایی گردنه چری و مناطق برفگیر کمک کنیم. مشغول انجام عملیات بودیم که با یک آمبولانس مواجه شدیم که تلاش می‌کرد به منطقه‌ای برود و به دلیل بسته بودن جاده قادر به این کار نبود. ماجرا را از آنها پرسیدیم و گفتند مادر بارداری به کمک ما نیاز دارد و باید هفت، هشت کیلومتر راه طی کنیم تا به روستای موردنظرمان برسیم. با کمک همکاران‌مان، کمی آمبولانس را از منطقه برفگیر عبور دادیم، ولی واقعا شرایط بسیار دشواری بود و آمبولانس نمی‌توانست به آن منطقه برود. با دیدن این وضعیت، به پرسنل بهداشت و درمان گفتم بیایید با خودروی من که یک شاسی بلند است به روستای تلخه‌دان و کمک آن مادر باردار برویم. همراه آنها سوار ماشین شدیم و بولدوزر راهداری جلوی ما برف‌روبی می‌کرد تا جاده باز شود. با تلاش و زحمت زیاد، توانستیم راه را باز کرده و خود را به مادر باردار برسانیم. او را سوار ماشین اداره کردیم و به منطقه‌ای بردیم که خدمات پزشکی باید ارائه می‌شد.»

رضایی در ادامه می‌گوید: «سرما، دمای پایین هوا و احتمال حمله حیوانات وحشی از جمله خطراتی بود که همکاران ما را تهدید می‌کرد اما خدا را شکر آن خانم باردار هم به موقع به بیمارستان منتقل شد.»

خطر مرگ تهدیدم می‌کرد

علیرضا دشتی، راننده بولدوزر بوشهری هم از زمانی برای ما تعریف می‌کند که وارد عملیات امدادی در روستای تلخه‌دان شد. او ۱۱سال است که در این حرفه فعالیت می‌کند: «ما در اداره راه تاراز که نرسیده به بازفت استان چهارمحال‌و‌بختیاری است، بودیم که خبر دادند برای باز کردن یک جاده برفگیر حرکت کنیم. جاده خیلی ناجور بود و خطرات زیادی داشت. به آقای مهندس رضایی‌ گفتم اگر خطر دارد، نروم. مهندس‌گفت: دشتی هیچ خطری ندارد برو. پدر بچه هم به‌شدت نگران بود و می‌گفت تو را به خدا یک کاری بکن بچه‌ام دارد از بین می‌رود. جاده واقعا خطرناک بود، با این حال به پدر نوزاد امیدواری دادم که نگران نباشد. شرایط بسیار نامساعد بود اما با دل و جراتی که خدا به من داد، با همان شرایط حدود دو شبانه‌روز کار کردم و توانستم ۱۶ کیلومتر را برف‌روبی‌ کنم. خطرات مختلفی مانند ریزش بهمن، آشنا نبودن به جاده، یخ‌زدگی جاده و پرت شدن احتمالی بولدزر مرا تهدید می‌کرد اما با کمک خدا تمام این خطرات رفع شد.»

روزنامه جام جم 

newsQrCode
برچسب ها: مرگ بارداری حادثه
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها