امام علی علیه السلام پس از رسیدن به حکومت چه کرد؟

اخلاق سیاسی در سیره امام علی علیه السلام

خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه؛ یک شاهکار ادبی از امام علی (علیه السلام)

در این مقاله ستایش و سپاس خداوند و شهادت بر یگانگی او  و سفارش به تقوا را بیان می کند و آن را شرح می دهد.
کد خبر: ۱۲۹۹۱۰۴

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از آفتابگردان؛ این مقاله خطبه ی 114 نهج البلاغه؛ که شاهکار ادبی امام علی(علیه السلام) است را بیان می کند.

خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه؛ یک شاهکار ادبی از امام علی (علیه السلام)

ستایش خداوند و شهادت بر یگانگی او

سپاس و ستایش خدایی را که حمد را به نعمت‌ها پیوست، و نعمت‌ها را با شکر قرین ساخت. او را بر نعمت‌هایش همانند بلایش سپاس می‌گوییم و از او می‌خواهیم تا بر این نفس‌هایی که در انجام آنچه امر شده سستی می‌کنند، و به آنچه نهی شده می‌شتابند ما را یاری رساند. از گناهانی که علمِ او بر آن‌ها محیط است، و کتابش آن‌‌ها را برشمرده آمرزش می‌طلبیم. علمی کامل و کتابی که چیزی را فروگذار نکرده.

به او ایمان می‌آوریم ایمان کسی که غیب‌ها را دیده، و به آنچه وعده داده شده واقف گشته، ایمانی که اخلاصش شرک را، و یقینش شک را از بین برده. و شهادت می‌دهیم که معبودی جز الله نیست. یگانه است و شریکی ندارد. و محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و فرستاده اوست. شهادت‌هایی که سخن را اوج می‌دهد و عمل را بالا می‌برد. ترازویی که این دو شهادت را در آن می‌نهند سبک نگردد، و ترازویی که این دو را از آن برگیرند سنگین نشود.

سفارش به تقوا

بندگان خدا! شما را به تقوا و پروای از خدا سفارش می‌کنم، که توشه‌ی سفر و پناهگاه است. توشه‌ای‌ست که به مقصد می‌رساند، و پناهگاهی است که از عذاب می‌رهاند، و شنونده‌ترین دعوت‌کنندگان به سوی آن فرا خوانده‌اند، و بهترین پذیرندگان، آن را پذیرفته‌اند. پس دعوت‌کننده به تقوا آن‌را به گوش مردمان رسانده و پذیرنده‌اش رستگار گشته.

بندگان خدا! تقوای الهی اولیای خدا را از ارتکاب محرمات بازداشت، و دلشان را با ترس از خدا همراه ساخت، به گونه‌ای که شب‌ها بیدارشان می‌دارد و در گرمای روز به روزه وا‌می‌دارد، پس آسایش فردا را با رنج امروز، و سیرابی فردا را با تشنگی امروز به دست آوردند. مرگ را نزدیک شمردند و به عمل نیکو مبادرت ورزیدند. آرزو را دروغ دانستند و مرگ را در نظر آوردند.

خطبه ۱۱۴ نهج البلاغه؛ یک شاهکار ادبی از امام علی (علیه السلام)

وصف دنیا

دنیا سرای فنا و رنج و دگرگونی‌ها و عبرت‌هاست. سرای فناست زیرا کمانش را کشیده، نه تیرش به خطا می‌رود، و نه جراحت‌هایش مداوا می‌گردد. زنده را با تیر مرگ و تندرست را با تیر بیماری، و نجات‌یافته از سختی را با تیر سختی و هلاکت نشانه رفته است. خورنده‌ای‌ست که سیر نمی‌گردد و نوشنده‌ای است که سیراب نمی‌شود. دنیا سرای رنج است، چون، انسان چیزی را گرد می‌آورد که نمی‌خورد و خانه‌ای می‌سازد که در آن نمی‌نشیند، پس از مدتی به سوی خداوند می‌رود در حالی که نه مالی بر می‌دارد و نه ساختمانی را با خود می‌برد. دنیا سرای دگرگونی است، زیرا تو می‌بینی کسی که روزی مردم بر وی ترحّم می‌کردند دیگر روز بر او غبطه می‌خورند، و آن که بر وی غبطه می‌خورند پس از مدتی بر او ترحم می‌کنند. و این نیست مگر به سبب نعمتی که از میان رفته و رنجی که فرود آمده. دنیا سرای عبرت است، چون تو می‌بینی که انسان همین که به آرزویش نزدیک می‌شود ناگهان مرگ درمی‌رسد و رشته امیدش را می‌بُرد. پس نه به آرزویش می‌رسد، و نه رها می‌شود [تا به زندگی ادامه دهد]. سبحان الله! چه فریبنده است سرور و شادمانی‌اش، و چه عطش‌آور است سیرابی‌اش، و چه گرمازاست سایه‌اش! نه آنچه می‌آید بازگرداندنی است، و نه آنچه گذشته بازگشتنی است. سبحان الله! چه نزدیک است زنده به مرده به خاطر ملحق شدنش به او، و چه دور است مرده از زنده به خاطر جدایی‌اش از او!

ارزیابی دنیا و آخرت

چیزی بدتر از شرّ نیست مگر کیفر و عقوبت آن، و چیزی بهتر از خیر نیست مگر پاداش و ثواب آن. هر چیز دنیا شنیدنش از دیدنش بزرگ‌تر است، و هر چیز آخرت دیدنش از شنیدنش باعظمت‌تر است. پس باید شنیدن آن [از زبان پیامبران] شما را از دیدنش و خبر دادنِ آن، شما را از غیب کفایت کند. بدانید آنچه از دنیا بکاهد و به آخرت بیفزاید بهتر است از چیزی که از آخرت بکاهد و بر دنیا بیفزاید. بسا کسی که از او کاسته شده و سود برده، و بسا کسی که بر او فزوده شده ولی زیان دیده! آنچه به آن مأمورید وسیع‌تر از چیزی است که از آن نهی شده‌اید، و آنچه برایتان حلال شده فزون‌تر از چیزی است که بر شما حرام گشته. پس اندک را رها کنید و فراوان را دریابید، و تنگنا را فروگذارید و به وسیع بپردازید.

روزی شما را خداوند بر عهده گرفته، و شما را به عمل فرمان داده. پس مبادا تلاشتان برای طلبِ روزیِ تضمین‌شده بیشتر از کوشش در عملی باشد که بر شما واجب گشته. اما به خدا سوگند شک در شما رخنه کرده، و یقینتان مخدوش شده، تا آنجا که گویا آنچه برایتان ضمانت شده بر شما واجب گشته، و آنچه بر شما واجب شده از عهده شما خارج گشته! پس به سوی عمل بشتابید، و از مرگِ ناگهانی بترسید، زیرا آن امیدی که به بازگشتِ روزیِ ازدست‌رفته است به بازگشت عمرِ سپری‌شده نیست! روزی‌ای که امروز از دست رفته امید است که فردا افزون گردد، ولی عمری که دیروز سپری شد دیگر امروز باز نخواهد گشت. امید به چیزی است که می‌آید، و یأس از چیزی است که گذشته، «پس از خدا پروا کنید آن‌سان که در خور او است، و جز بر دین اسلام نمیرید!» (آل عمران / ۱۰۲)

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها