گفت‌وگو با نادر سلیمانی؛ بازیگر سینما و تلویزیون

علیه «لاتاری» ناجوانمردی کردند

نادر سلیمانی را اغلب با نقش‌های کمدی اش در مجموعه‌های تلویزیونی مثل «ساعت خوش»، «باغ مظفر»، «مرد هزارچهره» و فیلم‌هایی چون «نهنگ عنبر»، «یک اشتباه کوچولو» و «مرد عوضی» می‌شناسیم. سلیمانی این روزها با فیلم سینمایی «لاتاری» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه‌کنندگی محمود رضوی بر پرده سینماها قرار دارد. فیلمی با موضوع اجتماعی که داستان دختر و پسری جوان را روایت می‌کند که قصد ازدواج دارند و در این راه با مشکلاتی مواجه می‌شوند. به بهانه اکران این فیلم با این بازیگر توانمند گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۱۱۳۲۷۲۰
علیه «لاتاری»  ناجوانمردی کردند

آقای سلیمانی در همین ابتدا بگذارید از شما بپرسم که چطور شد برای بازی در فیلم «لاتاری» انتخاب شدید؟

من هیچ وقت دنبال هیچ نقشی نرفتم و همیشه نقشها بودند که مرا پیدا کردند. ماجرای این فیلم هم از این قرار بود که روزی آقای محمدحسین مهدویان از دفتر آقای رضوی برای بازی در این فیلم با من تماس گرفتند. من قبلا فیلم خوب «ماجرای نیمروز» آقای مهدویان را دیده بودم و به نظرم میآمد ایشان از بهترین و خلاقترین کارگردانهای حال حاضر سینمای ایران هستند. حرکت دوربین مهدویان سیال است و بیننده حس تماشای فیلم از طریق دوربین را نمیکند، بلکه فکر میکند خودش شخص سوم فیلم است. با این توضیح من از قبل دوست داشتم که با ایشان همکاری داشته باشم. ضمن اینکه آن زمان متوجه شدم که برای ایفای نقش دوست موسی در دبی دنبال بازیگری میگردند که لهجه جنوبی داشته باشد. حتی یکی از نویسندگان کار آقای ابراهیم امینی که از همشهریان خوب جنوبی من هستند هم به من گفتند که از اول در مورد این نقش با ویژگیهایی که دارد به این نتیجه رسیده بودیم که کسی جز نادر سلیمانی نمیتواند از عهده آن برآید.

در این فیلم شما نقش مردی را بازی میکنید که با وجود سالها زندگی در کشورهای عربی هنوز از ویژگیهای تمام عیار یک مرد ایرانی برخوردار است و به امیرعلی (ساعد سهیلی) کمک میکند تا انتقامش را بگیرد.

اجازه بدهید من قبل از اینکه شما سوال تان را کامل کنید این توضیح را بدهم که اصلا مساله انتقام گیری شخصی نیست. اینجا مساله صیانت و حمایت از شرف یک انسان و یک کشور است. در هر کشوری مردم آن کشور نسبت به ناموس و شرفشان تعصب دارند و در ایرانیها این تعصب و غیرت خیلی پررنگ تر است و «لاتاری» دقیقا روی همین موضوع انگشت میگذارد. الان سالهاست که ما در سینما اسطوره کم میبینیم و چقدر جای این اسطورهها و قهرمانها در فیلمهای ما خالی است. «لاتاری» میگوید ما به خاطر غیرت و ناموسمان هشت سال جنگیدیم و این جنگ را با هر شکلی که به خاک و ناموس ما تجاوز کند تا همیشه ادامه میدهیم.

با توضیحی که دادید هنگام مطالعه فیلمنامه «لاتاری» شخصیتی را که بازی کردید، چطور دیدید؟

شخصیتی که من در این فیلم بازی کردم یک جنوبی باغیرت است که دست بهدست موسی (هادی حجازیفر) میدهد و برای دفاع از ناموسش گام برمیدارد که البته در فیلمنامه اولیه داستان به این شکل بود که در نهایت هر دوی اینها کشته میشوند. فیلمنامهای که در ابتدا من مطالعه کردم فوق العاده زیبا بود که بعدا به دلیل برخی شرایط دچار تغییراتی شد. نقش من هم در مونتاژ دچار یکسری حذف و اضافاتی شد تا رسید به این که الان روی پرده سینما میبینید و امیدوارم مردم از آن راضی باشند.

خاطراتی از روزهای فیلمبرداری در دبی دارید؟

خاطرهای که از روزهای فیلمبرداری در دبی دارم این است که دستمزد
سیاهی لشکرها به اندازه دستمزد ما بازیگران فیلم بود. ما وقتی فیلمبرداری میکردیم به مردم عادی نمیتوانستیم بگوییم کار و زندگیات را ول کن و بیا از جلوی دوربین رد شو یا الان بیا و در رستوران بنشین تا ما فلان سکانس را بگیریم. آنها هم انقدر قانونمند بودند و برای تک تک لحظاتشان ارزش قائل بودند که وقتی به قول معروف
سیاهی لشکر میشدند دستمزد زیادی آنهم به دلار میگرفتند. من اینجا باید از آقای رضوی به خاطر هزینههای زیادی که در این فیلم متقبل شدند یک تشکر اساسی بکنم.

یکی از تبعات ایفای نقشهای مختلف برای بازیگران ماندن در کاراکترهای مختلف است. مثلا بعضی بازیگرها وقتی میخواهند نقشی جدید را قبول کنند میگویند هنوز احساس میکنیم نقش قبلی با ماست. این اتفاق تا به حال برای شما هم افتاده؟

راستش را بخواهید نه. من هر وقت که نقشم در فیلمی تمام میشود آن را میبوسم و کنار میگذارم. زمانی که نقشی را بازی میکنم تمام و کمال در قالب آن هستم، نقشم را قبل از خواب بررسی میکنم و تمام حواسم معطوف به آن است، اما وقتی تمام شد دیگر تمام میشود. ما هم زندگی و خانواده داریم و باید خود واقعیمان باشیم تا بتوانیم زندگی شخصیمان را ادامه دهیم.

زمان اکران جشنوارهای فیلم «لاتاری» نقدهایی به فیلم شد از جمله اینکه موسی برای چه بدون محاکمه، بدون دادگاه، بدون قاضی و سرخود میرود به دبی و آدم میکشد! نظر خودتان راجع به اینگونه نقدها چیست؟

به نظرم برخی از نقدهایی که به فیلم شد کاملا مغرضانه و ناجوانمردانه بود. ما در این فیلم یک موسی داریم و یک حاج مرتضی (حمید فرخنژاد) که از نیروهای امنیتی است و البته در شیوه حق طلبی مقابل موسی قرار دارد. هر دوی اینها و حتی نقشی که خود من داشتم از همرزمان دوران جنگ هستیم و همه ما در رکاب هم عرق به کشورمان داریم. شما دیالوگهای موسی و حاج مرتضی را بادقت ببینید. در اکثر دیالوگها حاج مرتضی به موسی معترض است که این شیوه مبارزه تو درست نیست و نباید خودت سلاح دستت بگیری و وارد میدان شوی. باید کشور و امنیت ملی را
ببینی و...». محمدحسین مهدویان اتفاقا به درستی این دو دیدگاه مختلف در حقطلبی و دفاع از ناموس کشور را بیان کرده و هیچ جای بحثی در آن نیست. مهدویان در هیچ جای فیلم حق را به موسی و اصلا هیچکدام از این دو نفر نداده، فقط حرفش را زده و قضاوت اینکه کدامشان درست میگوید و کدامشان غلط را به بیننده واگذار کرده. این چه رویهای است که وقتی فیلمی بین مردم محبوب میشود را از هر روشی میکوبیم؟ لطفا برای مردم جوسازی نکنید، چون مردم خودشان داوران خوبی هستند. مهدویان در این فیلم فقط میگوید اگر به خاک و جان و ناموس ما حمله کنید ما دفاع میکنیم و واقعا امیدوارم مردم از فیلمی که دوست دارند حمایت کنند. چرا که حمایت آنها باعث ترغیب هر چه بیشتر سازندگان فیلم برای بهبود کارهای بعدی شان میشوند.

الان مشغول چه کاری هستید؟

الان مشغول بازی در سریالی به کارگردانی وحید امیرخانی هستم و در این سریال نقشی کاملا جدی را بر عهده دارم. در سینما هم قرارداد بازی در فیلم جدید آقای کمال تبریزی را امضا کردم و منتظر کلید خوردنش هستم.

ساناز قنبری

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها