رسانه‌ها و ضرورت مقابله با سرقت آثار ادبی

لایحه «مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی» که در قالب ماده واحده و بنا به پیشنهاد وزارت علوم در جلسه 14/4/1394 هیات وزیران به تصویب رسیده، چندی است که در نوبت رسیدگی مجلس قرار گرفته. درباره ضرورت تصویب و اجرایی شدن این لایحه کمتر کسی تردید دارد، زیرا رواج انتشار آثار دیگران به نام خود، کمترین اثرش نابودی خلاقیت و ابتکار در جامعه است.
کد خبر: ۱۱۰۴۳۵۴
رسانه‌ها و ضرورت مقابله با سرقت آثار ادبی

بهترین عنوانی که برای سرقت نوشته‌ها و آثار دیگران و انتشار آن به نام دیگری می‌توان داد، دزدی در روز روشن است. سرقت ادبی در رسانه‌ها به دشواری صورت می‌گیرد، چون مخاطبان زیادی بر‌ آنها نظارت می‌کنند. اما این روزها در برخی محافل آکادمیک، سرقت آثار دیگران رواجی مجدد یافته است! از این رو ضرورت طرح این مساله در رسانه‌ها اهمیتی دوباره می‌یابد.

سرقت رسانه‌ای، معادل سرقت ادبی در گذشته است و گاهی به عنوان سرقت علمی یا ایده‌دزدی نیز مطرح بوده است. کاربرد این پدیده برای اولین بار در یونان باستان توسط شخصی به نام مارکوس در سده 9 میلادی با عنوان پلاجیاروس (plagiarius) یعنی غارتگر یا حتی فریبکار استفاده شد.

تفاوت سرقت ادبی در دوران گذشته با امروز در گستردگی فناوری و بتازگی استفاده از شبکه‌های اجتماعی و تولید انبوه است. در قدیم رسم بر این بود که اگر تولید جدیدی در حوزه ادبیات یا هنر رخ می‌داد، توسط افراد خبره ابتدا داوری و بعد از داوری و تشخیص این‌که کپی و دزدی نیست، ارائه می‌شد. امروزه کار سخت شده و پیگیری کار اصل با تقلبی دشوار است. سایت‌های جست‌وجوگر و ابزارهای رایانه‌ای به همان میزان که کار رسانه‌ها را ساده کرده‌اند، تشخیص اثر تولیدی اصل از غیر اصل را نیز سخت کرده‌اند. هرچند در ایران به همت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، استادان در دانشگاه‌ها یک نرم‌افزار همانندجو را برای برخورد با کپی‌برداری به کار گرفته‌اند و همین امر کمک فراوانی به پالایش پایان‌نامه‌ها می‌کند، اما در دیگر حوزه‌ها مانند تالیف و ترجمه کتب چنانچه تخلفی صورت پذیرد، شناسایی فرد متخلف بسیار دشوار خواهد بود. مثلا استادی که در سایه سرقت ادبی ارتقا یافته و سمت اجرایی گرفته است، چگونه می‌توان او را مجازات کرد؟ در کشور ما در دو جا قوانین بحث بر سر مقابله با سرقت رسانه‌ای مطرح شده است: یکی قانون حمایت از حقوق مولفان و دیگری قانون مطبوعات. در متن قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان مصوب سال 1348 به مبحث سرقت‌های اینچنینی اشاره شده است. در آنجا‌ قانونگذار می‌گوید اگر اثری منتشر شود و صاحب اثر فوت کند، بعد از سال‌ها می‌تواند مورد استفاده عمومی قرار بگیرد. در دانشگاه هم اگر جزوه‌ای منتشر شود، با ذکر منبع سرقت نیست و شما می‌توانید کتاب را تکثیر کنید و در اختیار دیگران قرار دهید.

اما ماده 23 حقوق مولفان و مصنفان می‌گوید هرگاه کسی قسمتی از اثر دیگری را که مورد حمایت قانون است به نام خود یا پدیدآورده بدون اجازه او یا عامدا به نام شخص دیگری غیر از پدید آورده، نشر یا پخش یا عرضه کند به حبس تعزیری از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. بنابراین موضوع از منظر قانون خیلی مهم دیده شده و این نشان می‌دهد برای همگان مساله سرقت ادبی بحث مهمی است.

در قانون مطبوعات هم باز به همین بحث، به نوع دیگری پرداخته شده است. در این قانون که اسفند 1364 تصویب شده است، ذیل فصل 4 ماده 9 قانون مطبوعات آمده: «سرقت ادبی عبارت است از نسبت دادن عمدی یا تمام آثار به خود یا غیر، ولو به صورت ترجمه!» در حقیقت سرقت ادبی نسبت دادن آثار دیگری به خود یا دیگری است. کاری که امروز ما در برخی موارد مشاهده می‌کنیم، بدون آن‌که برخوردی جدی با آن شود.

در این میان چند نکته مطرح است که باید به آنها توجه کرد. آیا افرادی که توانمندی تولید محتوا دارند نیز به سرقت آگاهانه دست می‌زنند؟ بی‌گمان سرقت ادبی نشان‌دهنده ضعف علمی سارقان است.

اکنون با گسترش فضای مولتی‌مدیا می‌توان این سرقت را در بیشتر رسانه‌های مختلف دید. اما نکته مهم این است که اگر شما به عنوان خبرنگار یا مدیر رسانه یا مدیر تحریریه از مطلبی برداشتی داشته باشید و به نکته‌ای برسید که متکی بر متنی باشد، باید حتما به اصل آن ارجاع بدهید وگرنه از نظر حرفه‌ای، عمل خلافی را مرتکب شده‌اید و در غیر این صورت حتی ایده گرفته شده،نوعی سرقت محسوب می‌شود.

با اعمال قوانینی مثل قانون جهانی کپی‌رایت، باید بتوان از حقوق معنوی صاحب اثر مانند بنگاه رسانه‌ای دفاع کرد، ولی به‌دلیل عدم پیوستن ایران به چنین قانونی، در کشور مساله پیچیده شده است. همچنین کنترل انبوهی از مطالب در جهان امروز به دلیل وقوع انقلاب‌های دیجیتال و تکنولوژیکی سخت شده است. قبلا هم جمعیت کمتر بود و هم فناوری وجود نداشت؛ یک نفر در جلسه‌ای مطلبی می‌خواند و داوری می‌شد. امروز چطور می‌توان بر شبکه‌های اجتماعی نظارت و آنها را کنترل کرد؟ واقعیت این است که بدون رعایت ملاحظات قانونی مثل قانون کپی‌رایت این امر شدنی نیست و مولفان زحمتکش بی‌تردید قربانی می‌شوند.

بر این اساس به جای تسامح در برخورد با متخلفان، باید به دادگاه مراجعه کرد و این قانون باید بتواند از حق مولف دفاع کند. باید پذیرفت که خلأ قانونی در این باره وجود ندارد، اما بی‌اطلاعی از قانون چرا. رسانه‌ها باید به این پدیده بیشتر بپردازند و ضرورت مقابله با سرقت ادبی را بیش از پیش یادآوری کنند.

دکتر امیدعلی مسعودی

عضو هیات علمی دانشگاه سوره

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها