عجب سریالی است این هزاردستان

کلکسیونی از بهترین بازیگران ایرانی است این سریال هزاردستان؛ شاهکار مرحوم علی حاتمی. همه هستند؛ از پنج ابرهنرپیشه پس از انقلاب گرفته تا دیگرانی که همان روزها هم مطرح بودند و بعدها زبده‌تر و سرشنا‌س‌تر هم شدند.
کد خبر: ۱۰۱۱۰۵۸
عجب سریالی است این هزاردستان
مرحوم حاتمی که نزدیک به یک دهه از عمر خود را ریاضت‌‌وار و صبورانه صرف ساخت دکورهای این سریال و تصویربرداری‌اش کرد، در کنشی شاید عامدانه، بیش و کم همه بازیگران ایران، از خرد و کلان را جلوی دوربین خود قرار داد تا هنرنمایی‌شان ثبت و ماندگار شود در قاب تصویر. دیدن سریال هزاردستان که تا همین یکی دو شب پیش روی آنتن شبکه آی‌فیلم بود، حظ مضاعف است و تماشای یک اثر ماندگار را با نوستالژی به شکل توامان با خود دارد. یادها و خاطره‌ها زنده می‌شود و جان می‌گیرد با نظاره سریال هزاردستان.

ورای بازیگران، تمامی اساتید مسلم دوبله ایران گردهم آمده‌اند تا با صداهای مخملین و جاودان خود، رنگ و لعابی ماندگار ببخشند به کاراکترهای این سریال. از منوچهر اسماعیلی و ایرج ناظریان گرفته تا عزت‌الله مقبلی و ناصر طهماسب و منوچهر نوذری.

تاریخ، دغدغه و دلخواسته اصلی مرحوم علی حاتمی بود در عمده سریال‌ها و فیلم‌هایی که به سامان رساند و کارگردانی کرد. روایت این کارگردان فقید از تاریخ، اما نعل به نعل و خط به خط نبود و گهگاه بنا به زاویه نگاه خود بابت ارتقای بار دراماتیک اثر، حوادث را پس و پیش می‌‌کشید یا شخصیت‌هایی را به قصه می‌افزود یا می‌کاست. بر همین اساس، کاراکتر خان‌مظفر سریال هزاردستان گرته‌برداری‌ای بود از شخصیت میرزا عبدالحسین خان فرمانفرما با گریمی بشدت نزدیک به سال‌های واپسین عمر او که قضا را ببین، نه‌تنها در سال‌ 1320 و اشغال ایران توسط قوای متفقین در قید حیات نبود که در سال‌های آخر زنده بودنش هم دیگر کاریزما و نفوذ سابق را نداشت. به تعبیر صحیح‌تر و دقیق‌تر، او لااقل در اواخر عمر دیگر هزاردستان نبود. این نکته، اما نه‌تنها نقطه ضعفی برای مرحوم حاتمی و سریالش نبود که هنر او را به رخ می‌کشید که چنین چیره‌دستانه، داستانی نیمه‌واقعی ـ تخیلی اما جذاب را در قالب شخصیت‌هایی قوام یافته و باورپذیر و دیالوگ‌هایی گوشنواز و تاثیرگذار در بستر حوادث سال‌های پر آشوب کشور طرح و روایت می‌کرد.

اصولا هرگاه کارگردانان ایرانی به شکل سرراست و مستقیم به سراغ تاریخ این مرز و بوم رفته‌اند، در اغلب موارد، حاصل کار، سفارشی و فرمایشی از آب درآمده است، اما چنان‌که با شم هنرمندانه خود، درام را به اثر نمایشی منضم کرده‌اند و حواشی را پررنگ و کاراکترهایی برآمده از ذهن و تخیل خود را به آن افزوده‌اند، نتیجه، جذاب و گیرا شده است.

تماشای دوباره سریال هزاردستان علاوه بر لذت سمعی و بصری (از بابت دیالوگ‌های فوق‌العاده و بازی‌های چشمگیر) که برای مخاطب به همراه دارد، حامل نکته و پیام مهم و قابل تاملی نیز هست؛ صرف و هزینه کرد هشت سال زمان که در کار هنری برای خودش عمری محسوب می‌شود، برای تولید و به سامان رساندن یک اثر نمایشی فاخر و در خور توجه ارزشش را دارد و بطلان و به هرز رفتن وقت و انرژی نیست.

مجموعه‌های ماندگاری چون هزاردستان و از این دست، می‌توانند الگو و نمونه‌ای باشند برای سریال‌های الف ویژه تلویزیون که گویا قرار است به روال سابق اما با شدت و حدت بیشتری در دستور کار قاب کوچک قرار گیرد.

محسن محمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها