گفت‌وگو با ساناز زمانی، کارگردان و بازیگر تئاتر

شاهد بحران تماشاگر تئاتر هستیم

گفت‌وگو با علی سرابی، بازیگر و کارگردان تئاتر

تئاتر، با نمک کتابخوانی

به اعتراف بیشتر منتقدان و اهالی تئاتر، علی سرابی را باید به عنوان یکی از بهترین بازیگران تئاتر چند سال اخیر کشور به شمار آورد. او در جشنواره تئاتر فجر هم جایزه بهترین بازیگری را از آن خود کرده است. بازیگری که چهره‌اش را شاید به دلیل حضور کمرنگش در سینما و تلویزیون کمتر به خاطر داشته باشیم، ولی صدایش در نقش عروسک‌های گابی و قوچ مجموعه کلاه‌قرمزی برای ما آشناست.
کد خبر: ۸۵۴۳۳۲
تئاتر، با نمک کتابخوانی

این بازیگر توانمند که دستی هم در بازیگردانی و کارگردانی دارد، این روزها در کسوت کارگردان، نخستین نمایش حرفه‌ای‌اش را با عنوان «برنارد مرده است» در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برده است.

این روزها به‌جز نمایش برنارد مرده است، بازی در نمایش یا فیلم دیگری را به عهده دارید؟

غیر از نمایش برنارد مرده است، احتمالا به عنوان بازیگر با فیلم سینمایی «خشکسالی و دروغ» به کارگردانی پدرام علیزاده در جشنوراه فیلم فجر حضور داشته باشم.

چه شد که به عنوان یک بازیگر مطرح تئاتر به فکر کارگردانی نمایش افتادید؟

تقریبا 16 سال است به عنوان بازیگر در تئاتر کشور حضور دارم. مدت‌هاست تصمیم داشتم در عرصه کارگردانی تئاتر نیز تجربه کسب کنم. علاقه زیادی به ساخت و تولید یک نمایش دارم. قبلا به صورت جسته گریخته کارگردانی را تجربه کرده بودم، اما برنارد مرده است نخستین اجرای حرفه‌ای من در مقام کارگردان است.

چه شد که نمایش برنارد مرده است را برای نخستین تجربه حرفه‌ای خود انتخاب کردید؟

این نمایش اقتباسی آزاد از رمان «گرگ‌ها» نوشته پیر بوالو و توما نارسژک است که با نگارش و بازنویسی مشهود محسنیان برای اجرا آماده شد. انتخاب آن بیشتر به علاقه من به رمان‌هایی از این دست برمی‌گردد که داستانگو و دارای تعلیق و کشش عجیبی است که مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند.

در این نمایش بخشی از داستان به وسیله پروژکشن روی پرده‌ای نقش می‌بندد که مخاطب باید آن را بخواند. دلیل خاصی برای این کار داشتید؟

در اجرای نخست من این ایده را به آزمون گذاشتم و در اجراهای بعدی آن را منظم‌تر کردم. انگیزه اصلی من برای استفاده از این شیوه، به دلیل وامداری ما به رمان است. خواستم بخش‌هایی از رمان را در طول اجرا به صورت نوشتاری پخش کنم تا تماشاگر همپای دیدن به رمان‌خوانی هم مشغول شود. سال‌هاست در کشور ما کتاب و رمان خواندن افت کرده و سیر نزولی داشته است. متأسفانه مردم ما دچار روزمرگی شهری شده‌اند و به خواندن ترغیب نمی‌شوند و انگیزه و حوصله‌ای برای خواندن ندارند. با این کار قصد داشتم مخاطبان را به خواندن تشویق کنم. دو بازخورد از این اقدام داشتم. برخی آن را دوست نداشتند که باید به حساب تنبلی چشم و ذهن مردم گذاشت که خواندن را فراموش کردند. برخی دیگر که اهل مطالعه بودند از آن استقبال کردند و معتقد بودند این مسأله باعث می‌شد آنها تصویر ذهنی بسازند از آنچه می‌خواندند؛ دقیقا اتفاقی که با خواندن هر رمان در ذهن مخاطب می‌افتد.

کمیل انتظاری

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها