کد خبر: ۶۷۱۴۹۹

دریاچه قو

دریاچه قو به حق مشهورترین و در عین حال زیباترین نمایش های تاریخ موسیقی به شمار می رود که بر محوریت ستایش عشق و زیبایی است. چایکوفسکی این باله را در سال 1876 (1255) میلادی نوشت و یک سال بعد در سال 1877 (1256) برای نخستین بار اجرا شد.

داستان نمایش
اختلاف های زیادی درباره ریشه داستان دریاچه قو وجود دارد. از دیرباز در هر دو فرهنگ غرب و شرق، قو از نشانه های زیبایی و زنانگی بوده است. داستان نمایش با جشن زادروز 21 سالگی شاهزاده «زیگفرید» آغاز می شود. در این سن شاهزاده باید کسی را به همسری برگزیند، در حالی که شاهزاده مردد و بیمناک است به کنار دریاچه ای پناه می برد. او در آنجا متوجه قوی بسیار زیبایی می شود که توسط دست های دیگر قوها احاطه شده است. در گرگ و میش غروب آفتاب ملکه قوها به زنی زیبا به نام «اودت» تبدیل می شود. شاهزاده می فهمد جادوگری شیطانی به نام «وان راثبارت» اودت و دخترکان ندیمه او را به قوهایی تبدیل کرده که تنها در طول شب می توانند به صورت انسان درآیند و دریاچه نیز در حقیقت چیزی جز اشک چشم پدران و مادران دخترکان ندیمه نیست.
اودت به شاهزاده می گوید که تنها اگر مردی که قلبی پاک دارد به او ابراز عشق کند طلسم باطل خواهد شد، اما پیش از آنکه شاهزاده بتواند عشق خود را آشکار کند جادوگر ظاهر می شود و او کسی جز یکی از اساتید و پیشکسوتان شاهزاده جوان نیست. جادوگر فرمان میدهد قوها در دریاچه به رقص آیند و بدین ترتیب مانع تماس اودت و شاهزاده می شود.
روز بعد مادر شاهزاده به او دستور می دهد عروسی انتخاب کند، اگرچه شاهزاده در ابتدا قادر به انتخاب نیست اما جادوگر با طلسمی دیگر دختر خو ، اُدیل را به ظاهر اودت درمی آورد و شاهزاده عشق خود را به او ابراز می کند. اودت واقعی که در جایی مخفی شده و شاهد این صحنه است اندوهناک به سمت دریاچه می دود، واکنش او شاهزاده را متوجه فریب جادوگر می کند و در پی اودت روان می شود
درحالیکه اودت و ندیمگانش اندوهگین در دریاچه شناورند شاهزاده حیله جادوگر را برای او توضیح می دهد و اودت او را می بخشد اما جادوگر سوگند و ابراز عشق شاهزاده به دخترش را یادآوری می کند. شاهزاده و اودت دست در دست هم وارد دریاچه می شوند، طلسم باطل می شود و قوهای ندیمه به انسان تبدیل می شوند ، ندیمه ها جادوگر و دخترش را به دریاچه پرتاب می کنند و آنها در آب غرق میشوند. گروه ندیمه ها در کنار دریاچه روح شاهزاده و اودت را می بینند که از دریاچه خارج شده و به سمت بهشت پرواز می کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها