به دلیل ترک فعل سایر دستگاه ها، فراجا حلقه آخر دفاع از مردم دربرابر بی عفتی و بی حجابی است

دفاع از قانون حجاب به خواست مردم

نمی‌شود پدر و مادر بی‌قیدی بود و از فرزند توقع مقید بودن داشت، نمی‌شود او را در دنیای خودش تنها گذاشت و انتظار نلغزیدن از او داشت، نمی‌شود برای تربیتش وقت نگذاشت و از او روح و ذهنی متعالی خواست، نمی‌شود خطرات جامعه را نشناخت و بی‌محابا فرزند را به دل اجتماع فرستاد، نمی‌شود.
کد خبر: ۵۴۲۱۲۳

اگر فرزند باحجاب که ظاهر و باطنش عفیف باشد، می‌خواهیم باید برایش وقت بگذاریم و برنامه‌ریزی کنیم و راه را از چاه نشانش دهیم، البته به این شرط که خودمان هم پدر و مادر کم‌لغزشی باشیم و برای الگو شدن، بهترین گزینه.

اینها جمع‌بندی گفته‌های حجت‌الاسلام امین کشوری در مصاحبه دوساعته‌اش با ماست که به عنوان کارشناس حوزه عفاف و حجاب حرف‌های زیادی دارد.

سوالی که به ذهن بیشتر ما آدم‌ها می‌آید این است که چرا باید حجاب داشته باشیم؟

الزام به پوشش و حد و مرزهای آن را می‌توان از زوایای متعددی بررسی کرد. از زاویه تاریخی باید گفت که بحث پوشش از زمان حضرت آدم و حوا مطرح بوده ضمن این که همه ادیان الهی و آسمانی نیز بر آن اتفاق نظر دارند هرچند نحوه استفاده و بهره‌گیری از آن به سبب آداب و رسوم ملت‌ها مختلف بوده، ولی همگی در مورد اصل آن متفق‌ بوده‌اند.

حتی بعضی از قوانین و دستورات این ادیان در مورد پوشش، سختگیرانه‌تر از دستورات اسلام است. مثلا ویل دورانت مورخ مشهور غربی راجع به قوم یهود می‌گوید که اگر زنی به نقض قانون یهود می‌پرداخت چنان که مثلا بی‌آن که چیزی بر سر داشت، به میان مردم می‌رفت یا در دید عموم نخ می‌رشت یا با هر سنخی از مردان درد‌دل می‌کرد، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد. حالا اگر از زاویه دینی بخصوص دین اسلام به موضوع حجاب بویژه پوشش زنان نگاه کنیم می‌بینیم پیامبر اسلام چه جایگاه شایسته‌ای برای زنان و دختران به ارمغان آورد و نگاه حقیرانه‌ای که به زن به عنوان جنس دست دوم که همردیف اشیاء محسوب می‌شد را از بین برد. این نگاه تحقیرآمیز البته فقط مختص عرب جاهلیت نبود، مثلا در یونان باستان مردم به زنی خیالی به نام پاندورا اعتقاد داشتند  و او را سرچشمه همه بدبختی‌ها و مصائب بشری می‌دانستند. با این حال این نگاه افراطی و تفریطی در جاهلیت مدرن امروز نیز دیده می‌شود که به نوعی از چاله به چاه افتادن است و اندیشه‌های فمنیستی که به بی‌بند و باری و فساد زنان دامن زده، ناعادلانه و ظالمانه در حق زنان بشری است.

البته هم‌اکنون حجاب در سراسر دنیا طرفداران زیادی دارد بویژه آنهایی که از بعد عقلانی به آن نگاه می‌کنند. مثلا امروز در فرانسه و ترکیه زنانی وجود دارند که ماهیت و پیام حجاب را دریافت کرده‌اند که شاید مسلمان هم نباشند، اما جنبه‌های عقلانی حجاب را باور دارند و به آن پایبندند.

این در حالی است که با تدبر در قرآن مشاهده می‌کنیم اسلام هم به حجاب زنان و هم به حجاب مردان معتقد است، همان‌طور که در آیه 30 و 31 سوره نور به پوشاندن سر و سینه و استفاده از روسری و در آیه 59 سوره احزاب به پوشش سراسری زنان اشاره شده در آیات متعدد نیز به کنترل نگاه از سوی مـــــردان تاکید شده است.

به نظر شما چرا تاکید بر حجاب زنان بسیار پررنگ‌تر از تاکید بر حجاب مردان است، در حالی که هر دو جنس به حجاب نیاز دارند؟

در متون اسلامی و روایی هرگز به حجاب زنان به تنهایی اشاره نشده، بلکه حجاب مردان هم مورد توجه قرار گرفته، اما چون جذبه‌های بصری در جنس زن زیاد است و مردان بیشتر به جاذبه‌ها کشیده می‌شوند به حجاب زنان تاکید بیشتری شده است؛ اما با وجود این مردان نیز به کنترل نگاه توصیه شده‌اند.

در واقع طبیعت فیزیکی زن و مرد به گونه‌ای است که همواره شکار، مرد است و شکارچی زن و اگر مردی کنترل نگاه نداشته باشد، قطعا پیامدهای متعددی دامنگیرش می‌شود. در روایات گوناگون هم به این نکته اشاره شده که هر کس نگاهش به نامحرم زیاد و پی‌درپی باشد، حسرتش همیشگی است.

پس هر که بامش بیش، برفش بیشتر؛ هر کس لطافت بیشتر دارد باید پوشیدگی بیشتر داشته باشد. وقتی ما در گلفروشی گلی را انتخاب می‌کنیم، اگر فروشنده آن گل را تزئین کند زیباتر می‌شود در حالی که خود گل بدون تزئین هم خواستنی است، اما به هر حال وقتی تزئین می‌شود، خواستنی‌تر و گرایش به او بیشتر می​شود.

در بحث پوشش و حجاب چند نگرانی وجود دارد، یعنی عده‌ای مثلا می‌گویند که مبادا حجاب باعث دست و پاگیر شدن فرد و ایجاد خدشه در حضور اجتماعی‌اش شود، اما ما می‌گوییم حجاب نه‌تنها این حضور را مختل نمی‌کند بلکه پشتیبان و عامل صیانت حضور در اجتماع است تا جایی که می‌توانیم بگوییم حجاب لباس مشارکت سالم اجتماعی زن است. امروزه با نگاهی به حضور زنان ایرانی در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی می‌توانیم به تصدیق عملی حضور سالم اجتماعی توسط زنان ایرانی التفات پیدا کنیم. زن وقتی با حجاب، نقش‌های اجتماعی را بر عهده می‌گیرد دیگران قبل از این که به زن بودنش فکر کنند به نقشی که بر عهده گرفته توجه می‌کنند، برای همین است که ما می‌گوییم حجاب، حق زنان و حد مردان است یعنی زنان باحجاب، بهتر به حقوق‌شان می‌رسند و مردان با دیدن حجاب زنان، حد و حدود خودشان را بهتر می‌شناسند.

البته حتما می‌دانید با وجودی که بسیاری از زنان، حجاب دارند اما بسیاری از مردان حدودشان را نمی‌شناسند.

در متون روایی به الزامات و حد و حدودهای مردان اشارات زیادی شده است. در روایات آمده که پیامبر اسلام، مردانی را که خودشان را شبیه زنان می‌کنند و نیز زنانی که خودشان را شبیه مردان می‌کنند نفرین کرده است، اما الان می‌بینید که بعضی پسران آرایش می‌کنند که عملی حرام و برخلاف عرف و شرع است. در تاریخ داریم که روزی یکی از اصحاب نشسته بود، لباسش کنار رفت و ران پایش معلوم شد، پیامبر که در حال عبور بودند گفتند ران خودت را بپوشان که جزو عورت است. امام صادق(ع)‌ نیز می‌فرمایند یکی از دلایل حکیم شدن لقمان، پوشش شدید او بوده است یا در احکام داریم که پوشیدن لباس ابریشم خالص یا استفاده از طلا برای مرد حرام است یا مثلا اگر کسی برای به حرام انداختن جنس مخالف لباسی بپوشد که سینه یا بازوهایش را نشان دهد کاری حرام انجام داده است.

حالا ممکن است این سوال مطرح شود که مردان چه تاثیری می‌توانند در حجاب زنان داشته باشند؟

پاسخ این است که وقتی طبیعت زن و مرد را با هم مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم زنان تمایل زیادی به خودنمایی دارند. پس هر مردی که سرپرست خانواده است باید به این میل همسرش توجه کند. برای همسر خود وقت بگذارد و به زیبایی‌ها، آرایش و خودنمایی زنش توجه کند تا همسرش توجه و جلب توجه را در خارج از خانواده جستجو نکند. همچنین پدر خانواده خوب است که مانع آرایش و خودنمایی حلال دخترش نشود که به قول حاج‌آقا قرائتی وقتی به آرایش حلال گیر دادی به سمت حرام می‌روند.

ما در روایات داریم که هدیه دادن مرد به زن، عفت او را زیاد می‌کند؛ همین‌طور آراستگی مرد و رعایت بهداشت دهان، دندان، شانه زدن، استعمال عطر و مرتب کردن محاسن از مواردی است که در عفیف بودن زنان تاثیر بسزایی دارد.

در روایت آمده روزی امام موسی کاظم(ع)‌ مشغول خضاب‌ کردن مو و محاسن‌شان بودند که از سوی اصحاب مورد سوال قرار گرفتند و ایشان گفتند مگر شما دوست دارید همسرتان ژولیده باشد و به وضع ظاهری‌اش نرسد.

اما با وجود همه این تاکیدات به نظر می‌رسد که هم در دین و هم در قوانین به حجاب مردان کمتر از حجاب زنان تاکید شده به طوری که زنان مجبور به رعایت حجاب هستند، اما هیچ مردی مجبور به این کار نیست.

بله تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد، اما هر عیب که هست از مسلمانی ماست. در سوره نور اشاره شده مردان چشم از نامحرمان فرو گیرند و آنگاه زنان به کنترل نگاه توصیه شده‌اند و پس از آن رعایت حجاب مطرح شده است. پس می‌بینید ابتدا مردان باید نگاهشان را کنترل کنند و بعد زنان و سپس بحث حجاب به میان می‌آید. از نظر فیزیولوژی هم این مرد است که طالب مطـــلوبی به نام زن می‌شود و چنین مطلوبی ناگفته پیداست که باید ظرافت و زیبایی داشته باشد. در روایات از زن به عنوان ریحانه خطاب می‌شود یعنی گلی خوشبو که این تعبیر هیچ‌گاه در مورد مردان استفاده نمی‌شود.

پس اگر ابتدا مردان به کنترل نگاه توصیه شده‌اند و سپس زنان به رعایت حجاب، هم‌اکنون ما باید نگاه مردان را هم کنترل کنیم.

من بیشتر انگیزه‌های مخالف حجاب در کشور را ناشی از عناد نمی‌دانم، بلکه آن را ناشی از مسلط نبودن افراد بر مفاهیم دینی می‌دانم. به اعتقاد من، اکثر گروه‌های بدپوشش نمی‌دانند حجاب چیست برای همین فکر می‌کنند حجاب ابزاری برای گوشه‌گیر کردن زن است در حالی که روایت به ما می‌گوید بهترین زنان، پوشیده‌ترین آنها در محیط اجتماعی و شهوت‌انگیز برای شوهر خود در خانه هستند.

ما مردمی هستیم که در دوره انقلاب بعضی از رسانه‌های جهان لقب انقلاب چادرها را به ما دادند چون حضور زنان چادری در انقلاب به قدری چشمگیر بود که آن را احاطه کرده بود، اساسا انقلاب و امام آمده تا تمام زنان و دختران جامعه را زیر چتر صیانت و پوشش الهی قرار دهد و آنها را در تصمیم‌گیری‌های سرنوشت‌ساز فرهنگی و اجتماعی مشارکت دهد.

به اعتقاد من، ما از ناحیه دستگاه‌های فرهنگی شاهد قصوراتی هستیم. طبق مصوبه 427 شورای عالی انقلاب فرهنگی، 26 دستگاه در حوزه عفاف و حجاب وظیفه دارند، اما ظاهرا فقط نیروی انتظامی است که به وظیفه‌اش عمل می‌کند.

در واقع هر ساله به جای این که ما در حوزه حجاب، فضای استدلالی ببینیم شاهد به وجود آمدن فضایی انتظامی هستیم و این به دلیل قصور دستگاه های فرهنگی در قبال انجام وظایف‌شان است؛ معتقدم که گشت ارشاد و اجرای قوانین توسط نیروی انتظامی اگر با همراهی تمام متولیان فرهنگی باشد بسیار مفید و اثرگذار است، بالاخره باید بپذیریم که در کنار فرهنگ‌سازی، فعالیت‌های انتظامی بی‌بدیل است.

حجاب یک خواسته الهی است که چون از ناحیه خدای متعال که عالی‌ترین و حکیم‌ترین است صادر شده، بهترین و ناب‌ترین قانون است. از طرفی ما با فطرت‌های آماده‌ای روبه‌رو هستیم. درست مثل همان حدیث که می‌گوید دل جوان مثل زمین حاصلخیزی است که هر چه در آن بکاری همان را درو می‌کنی، اما واقعیت این است که در شیوه‌های القای این خواسته الهی یک حلقه مفقوده وجود دارد و ما نتوانسته‌ایم موضوع حجاب را با همه جنبه‌های دینی، عقلانی و جذابی که دارد برای گروه‌های سنی مختلف تبیین کنیم. ما حتی در حوزه تولید لباس و پوشش یعنی ارائه مدل استاندارد پوشش که متناسب با هنجارهای عرفی و دینی باشد نیز موفق نبوده‌ایم.

وقتی مثلا به فضای سینما نگاه می‌کنیم، می‌بینیم این فضا نه‌تنها به تسهیل فضای پوشش کمک نمی‌کند بلکه غالبا مخرب نیز هست.

بسیاری از زنان از نسل اول و دوم انقلاب در یک فضای اعتقادی حجاب را پذیرفتند و درست مثل نماز و روزه، حجاب را نیز لازمه یک زن مسلمان می‌دانند، اما امروز با وجود هجمه‌های سنگین در جنگ نرم و شبهات زیادی که در ذهن زنان و دختران وجود دارد ضروری است که یک فضای استدلالی ایجاد شود و وظایف متولیان فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب از آنان مطالبه شود.

من در مدارس و دانشگاه‌ها حضور زیادی دارم و تاکنون برنامه‌های متعددی داشته‌ام یعنی نوجوانان و جوانان را در قالب کلاس دور هم جمع می‌کنیم و همراه با هم در مورد موضوعات مختلف بحث می‌کنیم. من در این کلاس‌ها سیر حجاب را مطرح می‌کنم و در نظرسنجی‌هایی که پس از پایان کلاس‌ها انجام شده بالای 95 درصد شرکت‌کنندگان، هم از محتوا و هم از شیوه بیان راضی بوده‌اند در حالی که من هیچ‌چیز جز کلام دینی مطرح نکرده بودم یا مثلا اگر آمار سالانه حضور جوانان در عبادت اعتکاف را مشاهده کنید، موج معنویت‌خواهی آنها مشهود و رو به افزایش است.

چه خـــوب است که ما باید ابتدا بین تعلیم‌دهنده و تعلیم‌گیرنده بار عاطفی به وجود بیاوریم و بتوانیم اعتماد افراد را جلب کنیم و آن‌گاه پیام‌مان را انتقال دهیم. فرض کنید در یک مدرسه، ‌یک معلم، مدیر یا معاون پرورشی خودش حجاب مناسب نداشته باشد یا مثلا وقتی از مدرسه بیرون می‌رود چادرش را برمی‌دارد، فکر می‌کنید این تناقض‌ها چه تاثیری روی دانش‌آموزان دارد؟

در واقع ما الگوهای مناسبی برای بچه‌ها داریم، اما می‌بینید نهادها بویژه رسانه‌ها روی الگودهی مناسب خیلی جدی  کار نمی‌کنند.

در حـــــال حاضر فوتبالیست‌ها، بازیگران سینما و بعضی از ستاره‌ها تاثیر بسزایی در رفتارهای جوانان دارند در حالی که بسیاری از آنها نمی‌توانند الگوی مناسبی باشند. ما شخصیت‌های والا و باارزشی در اسلام عزیز همچون حضرت خدیجه(س)، فاطمه(س) و زینب(س) را داریم که باید به نحو شایسته و بایسته‌ای این عزیزان را برای نسل جوان به‌عنوان الگو معرفی و تبیین کنیم. همچنین در تاریخ معاصر ما شخصیت‌های بزرگ و دانشمندی مانند بانوی مجتهده امین داریم که معرفی آنها تاثیر بسزایی در الگوپذیری جوانانمان دارد. ما حتی در بخش تولید عروسک برای بچه‌هایمان نیز مشکل داریم به طوری که فرزندان ما با عروسک‌هایی سرگرم می‌شوند که هیچ ربطی به فرهنگ‌مان ندارند.

لوازم‌التحریر دانش‌آموزان هم گرفتار این تناقضات فرهنگی است، درست مثل این که در حوزه تولید فیلم با موضوع حجاب فعالیت مناسبی صورت نگرفته، البته جدیدا سریال کلاه پهلوی از سوی رسانه ملی تولید شده که باید از زحمات کشیده شده توسط حامیان و عوامل آن تشکر کرد.

بعضا دیده شده که در آموزش و پرورش هم روی حجاب کار ریشه‌ای انجام نمی‌شود.

شما تقریبا به همه بخش‌های کشور انتقاد وارد کردید در حالی که روحانیون همکار شما نیز با این که تریبون‌های گسترده‌ای در اختیار دارند، کمتر توانسته‌اند در تبیین حجاب اقدامی موثر انجام دهند.

معتقدم اگر فعالیت‌های مناسبی هم در حوزه عفاف و حجاب صورت گرفته، اغلب توسط روحانیون و علما بوده و هست. ضمنا وقتی انتقادی مطرح می‌شود شامل حال خود ما و همه کسانی که در فضای اسلامی تنفس می‌کنند نیز هست. بله ظرفیت عظیمی در اختیار روحانیون است، اما همه اعتبارات کلان فرهنگی در دست دستگاه‌های دولتی است.

از نظر قانونی در بحث حجاب تمام اختیارات در دست وزارت کشور است و عملا موسسات فرهنگی که غالبا هم با هدایت فعالان حوزوی اداره می‌شوند و فعالیت‌های متنوعی در حوزه حجاب انجام می‌دهند، دست و پایشان بسته است. در واقع این موسسات طرح‌های میدانی و اجرایی چشمگیری انجام می‌دهند، اما حمایت درستی از آنها نمی‌شود به طوری که دل تمام فعالان این عرصه از وعده‌های محقق نشده، نبود بودجه و استفاده ابزاری از این موسسات پر است. بنده خودم به نمایندگی از موسسه‌مان 27 ماه پیگیر طرح استدلالی در زمینه حجاب بوده‌ام که با وجود دستورات داده شده و تائید کارشناسان نسبت به انجام آن، تاکنون همکاری چشمگیری ندیده‌ام. مثلا سال گذشته شورای راهبردی فرهنگ عفاف و حجاب تاسیس شد و چند جلسه تشکیل داد، اما خروجی و نتیجه‌‌ای مهم به دست نیامد. معتقدم که اگر یک‌دهم بودجه‌های فرهنگی در اختیار حوزه‌های علمیه و موسسات فعال حجاب قرار بگیرد تاثیرگذاری بر مخاطبان بیشتر است.

البته درست است که در فضای اجتماعی چنین اتفاقات و هدررفت بودجه‌هایی روی می‌دهد، اما باز هم خانواده‌ها نقش منحصر به فردی دارند. به نظر شما خانواده‌ها برای آموزش عفاف و حجاب به فرزندانشان ـ اعم از پسر و دختر ـ از چه زمان و چطور شروع به کار کنند؟

خانواده خاصه در جامعه اسلامی، اصلی‌ترین هسته جامعه است و نه مهدکودک، نه مدرسه و نه دانشگاه نمی‌تواند نقش خانواده را ایفا کند.

در بحث آموزش و یاد دادن مفاهیم دینی بهترین تبلیغ، عمل انسان است. وقتی فرزند می‌بیند مادرش حجاب نامناسب دارد یا پدرش فرایض دینی را انجام نمی‌دهد از آنها الگوبرداری می‌کند. بچه‌ها حتی از فضای کلامی حاکم بین پدر و مادر هم الگو می‌گیرند به طوری که اگر آنها مدام با هم جر و بحث کنند و به هم احترام نگذارند، فرزند هم نتیجه می‌گیرد زندگی زناشویی و ازدواج فرجامش همین است. ​

به اعتقاد من، خانواده در این حوزه خودش باید وارد شود و منتظر نماند تا مدرسه، فرزند را تربیت کند. یادمان باشد که آموزش فرع پرورش است. در حوزه فرزند‌پروری باید آهسته و پیوسته و برنامه‌دار حرکت کرد و فرزندان را از همان ابتدا با همه جنبه‌های دینی، اخلاقی و تربیتی آشنا کرد. الزاما پرداختن مستقیم به موضوعات نیز نتیجه ندارد، مثلا برای ترغیب فرزندمان به رعایت حجاب، اقداماتی چون تهیه یک عروسک برای فرزند که پوششی استاندارد دارد یا خرید یک روسری زیبا می‌تواند نتیجه بهتر و عمیق‌تری داشته باشد.

در فضا قرار دادن فرزندان نیز اهمیت زیادی دارد مثلا نباید بچه را وادار به خواندن نماز کرد بلکه باید خودمان نماز بخوانیم و فرزند را با خودمان همراه کنیم، به عبارت بهتر فرزندمان وقتی در فضای دینی و معنوی تنفس می‌کند، مفاهیم الهی زودتر و عمیق‌تر در وجود او شکل می‌گیرد.

البته در این میان بچه‌هایی هستند که پدر و مادرهایی با ظاهر مذهبی دارند، اما برخلاف آنها عمل می‌کنند مثل دختران مادران چادری و معتقد به حجاب که علاقه‌ای به پوشش از خودشان بروز نمی‌‌دهند.

علت‌های مختلفی می‌تواند داشته باشد، همیشه این قبیل مسائل به معنای این نیست که پدر و مادر کم‌کاری کرده‌اند بلکه گاهی اجتماع، دوستان و موضوعات دیگری نیز دخیل هستند، در حال حاضر بازی‌های رایانه‌ای وجود دارد که انواع و اقسام مخاطرات اجتماعی در آنها دیده می‌شود پس طبیعی است که هر چقدر هم فضای خانواده مثبت باشد این بازی‌ها اثر منفی‌اش را می‌گذارد. فضای اجتماعی و فامیل بخصوص هم‌سن‌و‌سالان فرزندان نیز بسیار مهم است چون بچه‌ها از فضای اجتماعی و همنشینان‌شان بشدت الگو می‌گیرند. ما باید برای بچه‌هایمان وقت بگذاریم و آموزه‌های دینی را با بیانی جذاب به آنها ارائه دهیم. البته در حوزه تربیت نباید منتظر تاثیر آنی باشیم و باید آموزه‌های دینی و اخلاقی را کم‌کم در ذهن بچه‌ها جا بیندازیم. البته باز‌هم تاکید می‌کنم فضای جامعه نیز باید مهیا باشد.

newsQrCode
برچسب ها: حجاب
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها