با نوش‌آفرین انصاری، پژوهشگر

دانشگاه‌ها در برخورد با نوشتن ضعف دارند

گفت‌وگوی «جام‌جم» با مصطفی محدثی خراسانی به مناسبت هفته کتاب

موقعیت بی‌برنامگی!

مدرنیته، روحیه تمدن‌سازی و تمدن‌پروری را همه ‌جاگیر کرده، دیگر تمدن فقط در یک جغرافیای مرزبندی شده سایه نمی‌اندازد و جاخوش نمی‌کند، با جهان امروز نمی‌توان مکالمه نکرد اما باید بتوانیم بسیار بیشتر از تاثیری که می‌گیریم اثرگذار ظاهر شویم. این مهم جز با آگاهی حاصل نمی‌شود و کتاب نماد دیرینه دل‌آگاهی است.
کد خبر: ۱۴۳۱۸۷۵
 
امروز مثلا مردمان را در جای‌جای جهان می‌بینیم که در هر زمان و هر جا، در ایستگاه انتظار وسیله‌های نقلیه هم، کمتر کسی دیده می‌شود که کتابی در دست، گرم خواندن نباشد اما خودمان چه‌کنیم که به اصل‌مان برگردیم! و در هر شرایطی کتاب برای‌مان چون نان روزانه باشد.فرهنگ ایران برای دوران نوزایی و خودشکوفایی در مهد اسلام، جغرافیای استراتژیک خراسان را برگزید. نبض فرهنگ ایران کهن در خراسان می‌زد و درباره خراسان سده‌های نخست گزارش‌های تاریخی پرشمار داریم که مردمان بام ایران با سواد کتابخوان و فرهیخته بودند اما در عین حال مشکلات اقتصادی‌ و نداری گریبانگیرشان بود. مثلا انوری که استاد علوم بود در مدرسه رنج نان روزانه داشت و شاعری به قول خودش دون مراتبش. وی با مشاهده موفقیت یک شاعر، چکامه‌ای سرود و سرانجام، نام جاودان برآورد.چه باید کنیم که امروز با این همه امکانات، همان مردمی شویم که بودیم. کتابخوانی در هر شرایط و حال، نداری و فقر عادت‌مان باشد. همه می‌دانیم دوران طلایی تمدن اسلامی، سده‌های درخشان سه و چهار جز با کتاب و دانش چشمگیرترین نشد. بر همین اساس به مناسبت هفته کتاب، این موضوع را با مصطفی محدثی خراسانی، شاعر معاصر که دل در گرو شعر کلاسیک ایرانی دارد به بحث گذاشتیم.

دیگر مثل گذشته نه کتاب، رزق روزانه روح‌مان است و نه عادت به خواندن داریم. این فرهنگ اجتماعی را چگونه دگرگون کنیم. مثلا فرهنگ کتابخانه رفتن نداریم. دانشجوی ناگزیر با ملال خاطر، خود را مجبور می‌کند کتابخانه برود برای مطالعه نه متون برجسته، بلکه آثار پیش‌دانشگاهی! چگونه به راه‌هایی برای جذابیت داشتن کتابخانه‌ها بیندیشید. ازسوی دیگر کافی‌شاپ‌ها سرشار حضور است و برای هیچ امر وکار ونشستی هرگز کتابخانه را به‌یاد نمی‌آوریم چه کنیم کتابخوانی جذاب‌تر شود و کتابخانه‌ها سرشار حضور؟
مشکل کتاب و کتابخوانی و حوزه نشر و مسائل پیرامونی‌اش سال‌هاست مطرح است و دیدگاه‌های مختلفی نیز از منظر مخاطبان، نویسندگان و ناشران گفته شده که پرداختن به آنها قطعا تکرار مکررات است. نمونه این‌که با فراگیرشدن فضای مجازی، نیازهایی را پوشش داده که ما پیشتر از رهگذر دسترسی به کتاب برآورده می‌کردیم. البته یا توهم داریم یا می‌انگاریم که از این مسیر مجازی به برآوردن آن نیازها دسترسی داشته می‌توانیم برطرف‌شان کنیم و این باعث شده مراجعه به کتاب کم شود. یا از طرفی گرانی کتاب و کاغذ همچنین دشواری به‌دست‌آوردن کتاب یا وقت‌گیری و سختی مراجعه به کتابخانه و تهیه کتاب به‌گونه‌ای به ایجاد زمینه‌ای دامن زده که مشکلات معتنابهی را فراروی مخاطبان و خواستاران دانش نهاده که عرض کردم این مشکلات و مانند آنها زیاد مطرح شده‌است.

برای برپایی تمدن نوین ایرانی اسلامی به‌فرموده رهبر معظم انقلاب زمینه و آمادگی لازم است. دانش و فرهیختگی فراگیر و عمومی و بالارفتن سطح نگرش فرهنگی اجتماع‌مان با این فضای مجازی بی‌در و پیکر و داده‌های نازل عامیانه حاصل نمی‌شود، مگر با مدیریت دانشگرانه و مدبرانه. پس اصلاح این مهم باید همه‌جانبه باشد. راه‌هایی برای بالابردن سطح توقع مخاطبان و ژرف‌ترشدن که بایسته و برازنده شدن داده‌های مجازی شود و مخاطبان را فرهیخته‌تر تربیت کند تا هر کانالی نبینند، هر پستی را نگشایند و دنبال خواندن و یادگرفتن درست و درمان باشند و چیزی به مخاطبان اضافه شود نه آن‌که مثل حالا بیشتر وقت‌گذرانی و بیهود‌گی لامعنایی گریبانگیرشان است؟
بخشی از این مشکلات طبیعتا برمی‌گردد به عدم هوشمندی نظام فرهنگی ما در ارتباط با حوزه کتاب و کتابخوانی، تا جایی که من می‌دانم در کشورهایی مانند ژاپن و... با این‌که درفناوری روزآمد ازما بسیار پیشرو و پیشرفته‌تر هستند، همچنین رسانه‌های مجازی به شکلی کامل‌ و گسترده‌تر در اختیار مردم است اما حتی درمسیر مترو و ایستگاه اتوبوس ازدست خیلی ازمردمان، کتاب نمی‌افتد. 

چگونه این موضوع را برای جوان امروز باید جذاب کرد که چنین دنبال مطالعه بروند و دغدغه‌شان باشد تا بتوانند در تمدن نوین ایرانی اسلامی موثر باشند؟
به نظر می‌رسد نظام فرهنگی ما برای این حوزه برنامه مدون و دوراندیشانه‌ای ندارد و تدابیر و تمهیدات لازم را در این باره نیندیشیده است. کما این که در سایر حوزه‌های فرهنگی نیز همین مشکل بوده و هنوز تا حدود بسیاری پابرجا و لمس شدنی است. رسانه‌ملی در این میان می‌توانسته و می‌تواند در زمینه برنامه‌سازی با محوریت کتاب و کتابخوانی و فرهنگ‌سازی عمومی و گسترده درباره این مهم، بسیار نقش‌آفرین باشد. تا نام کتاب می‌آید ذهن خیلی‌ها به یاد کلیشه‌هایی می‌افتد مانند این که طرح جلد کتاب، شناسه و نام نویسنده و ناشر، همراه با چکیده‌ای از متن و موضوع را نشان دهند و پخش کنند؛ کاری که در نشریات و رسانه‌های کاغذی مرسوم و معمول بوده و هست. اما می‌شود با نگاهی نوآور به تولید برنامه دست زد تا برای نوجوان و جوان ایرانی جذابیت داشته‌باشد. چنانچه نگاهی دلسوزانه و خلاقانه‌ در این حوزه باشد، خیلی برنامه‌سازی‌های جذاب و مردم‌پسند را در رسانه‌ملی می‌توان طراحی کرده و به انجام رساند که اثرگذار و نافذ در جان و ذهن مخاطبان و مردم فرهنگ‌دوست‌مان باشد و از این رهگذر موجب آشتی مردم با کتاب و همچنین بالابردن سطح خواست فرهنگی و توقعات اینچنینی‌شان شد.

کدام بخش حوزه کتاب را کمتر دیده‌ایم و نیاز به بازنگری دارد؟
شیوه عرضه کتاب نیز حوزه مهمی است که به بازنگری بنیادین نیاز دارد. البته برگزاری نمایشگاه کتاب، کاری بسیار شایسته‌ است. شیوه برگزاری‌ نمایشگاه‌ها به‌ویژه برپایی نمایشگاه کتاب تهران، این که سالی یک‌بار موجی راه بیندازیم و تمام انرژی و توان‌ یکساله‌ خودمان را فقط در آنجا متمرکز کنیم و دیگر در طول سال، هیچ نای وتوانی برای فعالیت در حوزه کتاب نداشته‌باشیم، باید با برخی برنامه‌ریزی‌ها به گونه‌ای دگرگون شود. در این صورت ضمن حفظ و نگهداشت برپایی نمایشگاه کتاب سراسری و اجرای قدرتمندتر و برگزاری تاثیرگذارترش، نظام فرهنگی ما همان توان و کارمایه را درطول سال داشته‌باشد و بتواند همان نشاط و شادابی را در فضای کتاب و کتابخوانی و نشر همچنان روزافزون و بالا نگه دارد و بیش از پیش در جامعه اشاعه دهد.به نظر من درباره فضای نشر و حوزه کتاب و کتابخوانی می‌شود با جامعه‌شناسان، روان‌شناسان ومتخصصان حوزه فرهنگ و دست‌اندرکاران نشر همچنین عالمان علم رسانه، کارهایی را به انجام رساند و طرح‌هایی را درانداخت که این فضای خمودگی و رکود در حوزه کتاب سرشار از طراوت و نشاط شود ان‌شاءا...

چه کنیم کتاب در فرهنگ و روحیه ما ایرانی‌ها نقش داشته باشد؟
کتاب در فرهنگ ما جایگاه بسیار طولانی و شکوهمندی دارد. قدیمی‌ترین و چشمگیرترین نسخه‌های خطی کتاب در واقع مربوط به حوزه فرهنگی ماست که در سراسر جهان پراکنده است. ارتباط معرفتی با کتاب در فرهنگ ما به گونه‌ای بنیادین و عمیق است که جایگزین ندارد و چیزی نمی‌تواند جایش را بگیرد؛ به دست گرفتن کتاب، تورق کتاب، نفس کشیدن به همراه خواندن متن کتاب که من خواننده به نوعی احساس می‌کنم با موجودی زنده طرف هستم و تاثیر و تاثر متقابل خواننده و کتاب را بایستی قدر دانست و ارزش نهاد. واقعا حیف است با بی‌توجهی‌ها چیزهای تصنعی را بخواهیم جایگزین کتاب کنیم. هیچ چیزی جای کتاب را در فرهنگ و تمدن و روحیه ما ایرانی‌ها نگرفته و نخواهدگرفت.

آشوب حوادث
مصطفی محدثی‌خراسانی، شاعر جبهه فرهنگی انقلاب این روزها دل پردردی برای غزه و مردمان مظلوم فلسطین دارد. او در محکومیت جنایات رژیم‌صهیونیستی غزلی سروده که در ادامه می‌خوانید:
 ما از غم دشوار تو آسان نگذشتیم
ماندیم بر این عهد و ز پیمان نگذشتیم
سامان نگرفتیم در آیینه منصور
تا در ره تو از سر و سامان نگذشتیم
در بوته گر انداخت‌مان گردش ایام
از مرتبه خون شهیدان نگذشتیم
جان بود که امکان گذر کردن از آن بود
جان بود، گذشتیم، ز جانان نگذشتیم
تردید نکردیم و در آشوب حوادث
از هر چه گذشتیم از ایران نگذشتیم

علی مظاهری - روزنامه‌نگار
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها