در گفت‌وگو با عباس میرهاشمی ‌،جایگاه هنر عکاسی در مقاومت مردم غزه بررسی شد

عکس مسأله‌ساز و امیدبخش

سیدعباس میرهاشمی از پیشکسوتان عرصه عکاسی به‌ویژه عکاسی دفاع‌مقدس است. او این هنر را از سال ۵۹ و از سرمای زمستان جبهه‌های کردستان شروع کرد و مدت‌ها دوربینش راوی اتفاقات این منطقه بود. تجربه‌های او در جبهه‌های کردستان و بعد از آن لشکر‌محمد رسول‌ا...(ص) جنوب با تحصیلات آکادمیک در دانشگاه هنر به مرور او را به یک عکاس تمام‌عیار تبدیل کرد.
کد خبر: ۱۴۳۰۵۷۵

مضیرهاشمی که از عکاسان نسل اول جبهه مقاومت است طی چهار دهه، تلاش زیادی برای نمایش دستاوردهای دفاع‌مقدس و مقاومت انجام داد که از آن جمله می‌توان به برگزاری نمایشگاه‌های مختلف حوزه دفاع‌مقدس و مقاومت، برگزاری جشنواره‌های عکس دفاع مقدس، بیداری اسلامی، مقاومت و... تا تاسیس انجمن عکاسان انقلاب ودفاع‌مقدس اشاره کرد. همزمان بایکی از حساس‌ترین درگیری‌های جبهه مقاومت بارژیم‌صهیونیستی در غزه سراغ ایشان رفتیم تا جایگاه عکاسی دراین برهه زمانی را بررسی کنیم.

شما جزو نسل اول عکاسان انقلاب و یکی از فعالان حوزه مقاومت هستید تفاوت عکاسی امروز با نسل اول را در چه می‌دانید؟
به جهت فنی که مطمئنا تفاوت‌های زیادی ایجاد شده است به هرحال ابزاری که ما در آن زمان به کار می‌گرفتیم تا یک عکس به رسانه برسد، هم از نظر زمان طولانی بود و هم کار سختی بود، امروز این کار زمان کوتاه‌تری دارد. چون عکاس با نگاه خود و مبتنی بر لحظه‌ها کار می‌کند با درنظر گرفتن شرایط جوامع و نیاز به خبرهای صادقانه، کار کمی سخت‌تر شده است. مثلا در گذشته جنگ در مرزهای خودمان بود اما امروز عکاسان ما برای حضور در صحنه‌های بین‌المللی نیاز به پشتیبانی دارند بی‌شک کار کردن در این صحنه‌ها مشقات زیادی دارند، لذا کسی که در این زمینه کار می‌کند باید تحمل سختی‌ها را داشته باشد. طبیعتا وظایف افراد حقیقی و حقوقی در حوزه‌های فرهنگی پشتیبانی از آنهاست.
 
همان‌طور که می‌دانید قدرت رسانه‌ای غرب همیشه اسرار و واقعیات جنگ را براساس واقعیت شرح نمی‌دهد و همواره شاهد دروغ‌پردازی هستیم. به عقیده شما عکاس مقاومت باید چه ویژگی‌های داشته باشند تا بتواند در رقابت با این رسانه‌ها موفق عمل کند؟
اگر بخواهیم درخصوص عکاسی صحبت کنیم باید دقت داشت که عکاسی دارای زبان بین‌المللی است و بدون این‌که نیاز به بیان داشته باشد، می‌تواند حرف خود را با استفاده از تصویر به مخاطبانش انتقال دهد. هیچ رسانه‌ای بدون عکس جذاب نیست و هیچ خبرگزاری، صفحه مجازی یا روزنامه‌ای را نمی‌بینید که از عکس استفاده نکرده باشد. عکاس یک رسانه کامل و مقبولی برای جامعه خبری است و طبیعتا در شرایط بحرانی تاثیرگذار است، به‌عنوان نمونه می‌توان به عکس مرحوم پرتویی در بیعت همافران نیروی هوایی با امام خمینی(ره) اشاره کرد، بی‌شک تاثیری که این عکس در پیروزی انقلاب داشت غیرقابل انکار است. عکس می‌تواند حقایق را بیان کند و برای ظالم مسأله‌ساز و برای مظلوم امیدبخش باشد اما این‌که چه ویژگی‌هایی باید یک عکس داشته باشد؛ باید عرض کنم همان‌طور که شما فرمودید بحث کتمان حقایق از سوی رسانه‌های بزرگی که خیلی فعالانه کار می‌کنند جای ظالم و مظلوم با هم عوض می‌شوند. طبیعتا هر موقع بخواهیم این موضوع به‌درستی بیان شود مطالعه ، شناخت و هم کار جانانه می‌طلبد. رسانه در آگاه‌سازی مکمل عکاسی است که در خط مقدم فعالیت می‌کند. طبیعتا عکاس باید اهل مطالعه، پژوهش و کنکاش در حوزه بین‌المللی باشد و شناخت از مواضع داشته باشد. کاری که با پژوهش و آگاهی تولید شود تاثیرات خود را دارد و در اذهان رسوب می‌کند و به‌سادگی از یاد نمی‌رود. معتقدم برای تهیه هر عکس باید سناریو داشت و ما به‌عنوان عکاس باید مطالعه جدی و عمیقی درباره موضوعی که می‌خواهیم درباره‌اش کار کنیم، داشته باشیم. در این صورت است که اثرگذاری عکس بالا می‌رود. علاوه بر این معتقدم عکاس، چشم سوم جامعه است که با حضور در مکان‌های مختلف همه اتفاقات را دیده و با هنر خود آن را به تصویر می‌کشد، بنابراین مطالعه عمیق عکاس و تسلط او بر موضوعات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
 
امروز در کنار عکس‌های حرفه‌ای، مردم غزه نیز یک‌سری تصاویر می‌گیرند. آیا می‌توان این گستره وسیع عکاسی را در حوزه اطلاع‌رسانی به فال نیک بگیریم یا نمی‌تواند جای عکاسی تخصصی را بگیر‌د؟
حتما کمک‌کننده است. عکاسان حرفه‌ای ما سعی می‌کنند با ترکیب‌بندی درست و حضور به‌موقع و گرفتن موضع درست عکاسی، کار خودشان را در حد مطلوب انجام دهند اما کسانی‌که در صحنه‌ها نزدیک‌ترند و به‌واسطه این نزدیکی اطلاعات بیشتر، احساسی‌تر و عاطفی‌تری به بیننده انتقال می‌دهند و در حقیقت مکمل عکس‌های حرفه‌ای هستند. در تمام دنیا همین است. اگر بازهم به گذشته خودمان نقبی بزنیم می‌بینیم برخی اطلاعاتی که از طریق عکس‌هایی که با دوربین‌های خانگی و توسط رزمندگان گرفته شده نگاه کامل‌تر و مستندتری به صحنه دارد.
 
عکس‌هایی که تاکنون از دل غزه بیرون آمده‌اند را مطمئنا مشاهده ‌کرده‌اید. به نظر شما آیا عکاسان حاضر در غزه توانسته‌اند عمق فاجعه را به مخاطب نشان دهند و در نقش آگاه‌سازی مفید بوده‌اند؟
من فکر می‌کنم بسیار کارهای جدی و تاثیر‌گذاری انجام شده و زحمات خیلی خوبی عکاسان کشیدند اما در کلان، وقتی عکس‌ها را کنار هم می‌گذارم با خودم می‌گویم ای‌کاش موضوعاتی مثل کودکان را به صورت تخصصی‌تر کار و این فجایع را بیشتر بیان می‌کردند. در واقع یکی از وظایف ما این است که در نشر اینها تلاش کنیم، چون همان‌طور که شما عنوان کردید معمولا آژانس‌های بین‌المللی با نگاه خودشان این موقعیت‌ها را تفسیر کرده و هر آنچه تولید می‌کنند اگر با اهداف‌شان مغایر باشد، ارائه نمی‌دهند. عکاسان باید یک بیان روشنی از وقایع داشته باشند که می‌تواند خیلی کمک‌کننده باشد برای کسانی که دنبال حقایق هستند. به عقیده من اگر می‌خواهیم در این موقعیت‌های بحرانی حرفه‌ای کار کنیم باید یک موضوع را محور قرار دهیم و بیشتر راجع به آن تصویر بگیریم که اگر قرار شد منتشر شود یک موضوع را کامل کرده باشیم و قابل ارائه باشد. موضوعاتی مثل کودک، خانواده، ایستادگی و... را می‌شود محور قرار داد و برای هرکدام از آنها می‌توان در غزه عکس‌های خوبی گرفت.
 
شما غیر از جبهه و هشت سال دفاع مقدس، مؤسس انجمن عکاسان انقلاب هم هستید و مدت‌ها در این سمت فعالیت کردید، آیا تمرکز شما همچنان به انقلاب و دفاع‌مقدس است یا این قبیل رویدادها را نیز مدنظر دارید؟
تعریفی که ما از انقلاب و دفاع‌مقدس داریم فراتر از یک زمان محدود است، لذا هر آنچه در ادامه بحث انقلاب و دفاع‌مقدس باشد برای ما محترم و قابل پیگیری است اما ما در حد توان‌مان می‌توانیم به مباحث ورود کنیم. در انجمن عکاسان انقلاب و دفاع‌مقدس در واقع سعی کردیم برای آثار مربوط به دوران دفاع‌مقدس و بعد از آن برنامه‌ریزی کنیم. یکی از برنامه‌ها این بود که در هرکجا که جنگ اتفاق می‌افتد و بحث ظالم و مظلوم است آثاری تولید و منتشر کنیم. در بوسنی هرزگوین، لبنان، سودان، داعش در سوریه و عراق و ... سعی کردیم عکاسان جوان را کمک کنیم تا در آنجا حضور داشته باشند و از نتایج حضورشان هم نمایشگاه‌هایی برپا و تصاویر آنها در قالب مجموعه منتشر شد. تجارب خوبی بود و فکر می‌کنم این تجارب به عکاسان جوان برای خلق آثارشان در این موقعیت‌ها کمک می‌کند.
 
یکی از اتفاقات مهم امروز غزه، شهادت تعدادی از عکاسان خبری بود، برای ماندگاری نام و یاد آنها، برنامه‌ای مدنظر دارید؟
واقعیت روی این موضوع فکر نشده است اما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌توان از زبان رسانه شما مطرح کرد، من هم سعی می‌کنم به‌عنوان یک ایده با مسئولان مطرح کنم. ان‌شاءا... که اتفاقات خوبی بیفتد.

مردم به هنرمندان نگاه جدی دارند
یکی از موضوعاتی که در این گفت‌وگو مطرح کردیم در‌خصوص وظایف هنرمندان در قبال غزه بود. از آقای میرهاشمی پرسیدیم نقش هنرمند را به‌عنوان یک رهبر فکری جامعه چقدر در جهت‌دهی افکار عمومی تاثیرگذار می‌دانید، او گفت: اقبالی که هنرمندان دارند این است که مردم به آنها نگاه جدی دارند و رویکردشان را به‌عنوان یک فکر صادقانه نگاه می‌کنند و برای این موهبت باید ممنون خداوند بود. خود هنرمندان باید تلاش کنند که با شناخت واقعیت به جایگاه ظالم و مظلوم کمک کنند و خیلی بی‌تفاوت در مورد موضوعاتی که برای آدمیت اهمیت دارد نباید گذشت. باید مظلوم و کسانی‌که سختی کشیده‌اند را مدنظر داشت. انسان بودن، آدمیت و آزادی برای‌شان اهمیت داشته باشد، در این اوضاع نمی‌توانند بی‌تفاوت باشند و وقتی بحث تفاوت‌ها مطرح می‌شود عملکرد، کارکرد، نوع نگاه و نوع برنامه‌ای که برای اتفاقات جوامع است متفاوت می‌شود. هرکس تلاشی که می‌کند باید مضاعف باشد تا براساس آن نگاه روشن و نگاه بشر‌دوستانه و انسان‌دوستانه کارها را پیش ببرد و روشن کند برای کسانی که نگاه جدی به آن دارند، چون وقتی صحبتی از زبان یا قلم هنرمند خارج می‌شود، تاثیر آن خیلی عمیق‌تر است. این تاثیرات اگر حساب شده و با مطالعه نباشد می‌تواند بعدها مسئولیت‌هایی متوجه او کند. امیدوارم برنامه‌ریزی این اتفاقات که درهرجا می‌افتد درجامعه هنری به‌خصوص خیلی حساب شده و درست انجام شود.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها